گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - «حشیش برای فقرا!». این می تواند شعار جدید مدافعان قانونی شدن حشیش در ایالات متحده باشد. در 1996، کالیفرنیا اولین ایالتی بود که کاربرد پزشکی «حشیش»یا «بنگ»(ماری یوانا، کانابیس) را قانونی کرد. اکنون در 25 ایالت امریکا کاربرد «تفننی» یا «پزشکی» این ماده، قانونی است که «ناحیه کلمبیا»(دی سی، شامل شهر واشینگتن) نیز یکی از آن هاست.
ایالت کلرادو و واشینگتن اولین ایالاتی بودند که قانونی بودن مصرف «تفننی» حشیش را در 2012 به تصویب رساندند. انتظار می رود که دست کم 5 ایالت دیگر هم در رای گیری ماه اکتبر به مجاز بودن کاربرد «تفننی» حشیش رای بدهند.
تبعات این قوانین جدید، تقریبا بلافاصله ظاهر شده است. یک مطالعه که اطلاعات مربوط به سال های 2012-2011 و 2013-2012 را جمع اوری کرده است، نشان می دهد که در کلرادو مصرف ماهانه حشیش 22 درصد افزایش یافته است. درصد کسانی که روزانه یا تقریبا هر روز دست کم یک بار مصرف می کنند هم بالاتر رفته است، علاوه بر آن، شمار تلفات رانندگی ناشی از مصرف حشیش. طبق این مطالعه، شمار کودکانی که به دلیل دسترسی و استعمال تصادفی حشیش یا قرار گرفتن در معرض دود «دست دوم» آن در بیمارستان بستری شده اند هم افزایش معناداری را نشان می دهد.
اما قانونی کردن و افزایش پذیرش عمومی نسبت به این ماده مخدر، با نسبتی غیرمتناسب، یک گروه را به طور خاص بیش از همه متاثر کرده است: طبقه پایین جامعه.
تحقیقی که «استیون داونپورت» از اندیشکده «رَند» و «جاناتان کالکین» از موسسه «کارنگی ملون» انجام داده اند، اشاره دارد که " علی رغم کلیشه عامه پسندی که درباره مصرف کنندگان حشیش در آمریکا وجود داردف یعنی افراد تحصیل کرده و نسبتا پردرآمد، بیشتر مصرف کنندگانی که به صورت روتین حشیش می زنند، از طبقات زیرمتوسط جامعه، چه به لحاظ تحصیلات و چه درآمد، هستند."
برای مثال، افرادی که درآمد سالانه خانوار آن ها زیر 20000 دلار است، 19 درصد جمعیت را تشکیل می دهند، در حال که نسبت آن ها در بین مصرف کنندگان حشیش 28 درصد است. اما افرادی که درآمد خانوار آنها بالای 75000 دلار در سال است، 33 درصد جمعیت و تنها 19 درصد مصرف کنندگان را تشکیل میدهند. یا فارغ التحصیلان کالج که 27 درصد جامعه هستند، تنها 19 درصد مصرف کنندگان را شکل می دهند.
جالب این جاست که اعضای طبقات متوسط و بالای جامعه کسانی هستند که بیشترین تلاش را برای «جرم زدایی» و «قانونی سازی» استعمال حشیش و البته شکستن تابوی فرهنگی حول دود کردن حشیش انجام می دهند، ولی خود آن ها چندان درگیر این مساله نمی شوند. چندان هم تعجب آور نیست. مردان وزنان طبقه متوسط امریکا که شغل و خانواده دارند، می دانند که این چیزی نیست که بتواند به یک «عادت» برای ان ها تبدیل شود، چرا که به خوبی آگاهند که عادت به حشیش، قطعا مخلّ وظایف آن ها در شغل و رسیدگی به خانواده است.
اما فقرا که در حالت عادی هم مشکلات جدی برای حفظ شغل و رسیدگی به خانواده خود دارند، بیش از همه درگیر مصرف غیرتفننی حشیش هستند که هم تمرکز کاری و هم یادآوری امور را برایشان سخت می کند و هم رفتار مسوولانه ایشان را با اختلال مواجه می کند.
«سالی ساتل»، روانپزشک و مدرس دانشگاه «یِیل»، می گوید: " مسخره است که افرادی که بیشترین لابی گری را برای آزادی دسترسی به حشیش انجام می دهند، خود مصرف کننده عمده آن نیستند. بر عکس، مصرف کنندگان روزانه یا تقریبا روزانه، افراد کم سوادتر و فقیرتر هستند که کنترل کم تری بر مصرف خود دارند."
به واقع، احتمال این که مصرف کننده حشیش فردی از پایین «نردبان موقعیت اجتماعی-اقتصادی» باشد، بیشتر است. یعنی کسی که زندگی روزانه اش، یا دست کم بخشی از آن، درگیر این است که چگونه و از کجا حشیش بیشتری گیر بیاورد. صرفا هزینه را در نظر بگیرید: یک سوم مصرف کنندگان، حدود یک دهم درامد ماهانه خود را خرج حشیش می کنند و 15 درصد مصرف کنندگان، یک چهارم درآمد خود را به خرید مواد می دهند. فقرا نه تنها دوز عملشان سنگین می شود، بلکه فقیرتر هم می شوند.
همان طور که که نویسندگان تحقیق فوق الذکر متذکر می شوند، مصرف حشیش، از لحاظ میزان مصرف، در حال نزدیک شدن به میزان مصرف تنباکوست. مصرف سیگار در میان تحصیل کردگان و دارندگان وضع مالی خوب کاهش داشته است، ولی فقرا به عادت سیگار کشیدن خود ادامه می دهند. یک نظرسنجی موسسه «گالپ»(Gallup) نشان می دهد که میزان سیگار کشیدن در میان افرادی که سالانه کم تر از 24000 دلار درآمد دارند، دو برابر کسانی است که سالانه بیش از 90000 دلار درآمد دارند. اما در مجموع نرخ سیگار کشیدن در جامعه امریکا کاهش داشته است. این امر به تحول فرهنگی در کاهش پذیرش اجتماعی سیگار کشیدن، کمپین های آگاهی بخشی به مضرات سیگار و اقدامات قانونی برای محدودسازی سیگار کشیدن در فضاهای عمومی بازمی گردد. سیگار کشیدن نسبت به یک دهه قبل در آمریکا کم تر محبوب است.
شاید طبقات متوسط به بالای جامعه همان حس رمانتیکی را نسبت به «خاص بودن» و «باکلاس بودن» مصرف حشیش دارند که زمانی تحت تاثیر دوران طلایی هالیوود و بازیگران و آوازه خوانانی چون همفری بوگارت و فرانک سیناترا، سیگار کشیدن «رمانتیک» و «جذاب» به نظر می رسید. با این تفاوت که آثار مخرب وابستگی به حشیش بسیار بیتشر از مصرف سیگار است.
«تیودور دالریمپل»، روانپزشک و محقق موسسه منهتن، در این باره می گوید که گویی دهه 1960دوباره تکرار می شود، دهه ای که تحت تاثیر «جنبش ضد فرهنگ» هیپی ها، زدن «سیگاری» و تزریق «دوا»، امری عادی شده بود، " حالا هم هر وقت همان توجیهات قدیمی هیپی ها را درباره مزایای حشیش می شنوم، نمی توانم جلوی عصبانیت خودم را بگیرم، چون می بینم که باز این طبقات پایین جامعه هستند که به طرز خسارت باری تحت تاثیر ان قرار می گیرند."
جنبش ضدفرهنگ هیپی ها در دهه 1960 که مبتنی بر عشق آزاد و مصرف مواد مخدر بود حقیقت این است که سود کلانی که در بازار حشیش آمریکا خوابیده است، چنان وسوسه انگیز است که پای لابی گران قوی و پرنفوذ را هم به مساله قانونی کردن «مصرف پزشکی» یا «تفننی» باز کرده است. با وجود این که هنوز هیچ قطعیت و اتفاق نظری بین کارشناسان و متخصصان عرصه پزشکی درباره تاثیرات مثبت مصرف حشیش در درمان برخی بیماری ها وجود ندارد، اما طرفداران و واسطه هایی که به دنبال قانونی کردن ماجرا هستند، تبلیغات سنگینی روی فواید پزشکی آن به راه انداخته اند. تناقض آن جاست که با وجود عرضه دست کم 10 نوع قرص و آدامس حاوی حشیش برای مصرف پزشکی که مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا هم قرار گرفته اند، بخش اعظم جامعه آمریکا اصولا درباره وجود این داروهای جایگزین که می تواند برای مسایل پزشکی مورد استفاده قرار بگیرد، آگاهی ندارند. سابقه برخی از این قرص ها به دهه 1980 برمی گردد. با این حال، با وجود تقاضای بالا برای قانونی کردن مصرف پزشکی حشیش در جامعه آمریکا، هیچ گاه هیچ کدام از این قرص ها یا آدامس ها به محبوبیت عمومی نرسیده اند، چرا که لابی قوی صنعت حشیش اجازه مطرح شدن آن ها را نمی دهد و «دود کردن» را تنها روش بهره مندی از فواید! پزشکی آن معرفی می کند. قرص ها و آدامس هایی با نام های تجاری «مارینول»، «سزامت»، «کانادور»، «سیندروس» یا نمونه های تازه تر از قبیل «کانابیدیول» هنوز برای اکثریت آمریکایی ها ناشناخته هستند.
دکتر «کوین ثابت»، مشاور ارشد پیشین اوباما در امور سیاست گذاری دارو، در کتاب جدید خود «عقلانیت حشیشی: 7 اسطوره بزرگ درباره حشیش»، می نویسد: " سیستم حشیش دارویی در این کشور به یک شوخی بد تبدیل شده است که به مفهوم داروی ایمن و قابل اعتماد ضربه می زند و معیارهای مورد انتظار از تشکیلات دارویی را زیر سوال می برد."
حشیش اثرات منفی اثبات شده ای چون افزایش تصادفات رانندگی به خاطر کاهش تمرکز، حمله قلبی، تضعیف سیستم ایمنی و اختلال حافظه کوتاه مدت(که در بین عوام ما به «چِت کردن» معروف است)، کاهش اراده و انگیزه، رفتار غیرمسوولانه(که در نهایت منجر به رفتار مجرمانه می شود)، کاهش میل و توان انجام کار و کاهش رضایت از زندگی را به دنبال دارد.
البته شواهدی مبتنی بر آثار مثبت مصرف حشیش در کاهش دردهای مزمن، گُرگرفتگی و مبارزه با انواع خاصی از سرطان ها و افزایش تاثیر پرتودرمانی سرطان هم درباره حشیش گزارش شده است. مساله این جاست که به همان نسبت، و شاید بیشتر، مثلا «تریاک» هم برخی آثار اثبات شده مثبت در پزشکی دارد و آسیب مستقیم آن به سلول های مغزی هم کم تر از حشیش است، ولی هیچ گاه هیچ کس مدافع آزادی «مصرف پزشکی» آن در آمریکا نبوده و نیست. شاید عدم امکان کشت و پرورش تریاک به اندازه شاهدانه در خاک آمریکا یکی از دلایل این بی رغبتی باشد!
جالب این جاست که رای گیری برای قانونی سازی مصرف پزشکی یا تفننی(بسته به قوانین ایالات مختلف) قرار است در روز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر در 8 ایالت کالیفرنیا، نوادا، مِین، آریزونا، ماساچوست، فلوریدا، میزوری و میشیگان انجام بگیرد.
«گُل کاری» در اعماق جنگل های ملیدر ایالت کالیفرنیا که انتظار می رود با قانونی شدن مصرف حشیش، به قطب تولید و مصرف حشیش در ایالات متحده تبدیل شود، همین حالا هم ماموران مبارزه با مواد مخدر ایالات دچار مشکلات عدیده ای در مقابله با کشت کنندگان غیرقانونی گیاه شاهدانه(کانابیس) هستند. به گزارش روزنامه USA Today(23 آگوست) جنگل های ملی شمال کالیفرنیا به طور روزافزون شاهد گلخانه های غیرقانونی شاهدانه است که مایل ها دورتر از هر جاده آسفالته و در عمق جنگل های مرتفع، جایی که فقط با بالگرد قابل مشاهده است، به کار تولید گل حشیش مشغولند.
به گفته معاون کلانتر «کایل هولت»، این گلخانه ها مانند «آبله» چهره هزاران هکتار از ارتفاعات جنگلی شمال کالیفرنیا را لکه دار کرده اند.
معاون کلانتر کایل هامبولت، در حال ردیابی گلخانه های غیرقانونی شاهدانه سروان «کری آیرلند»، مسوول تیم گشت اداره مبارزه با مواد مخدر کالیفرنیا، به خبرنگار یو اس ای تودی گفت که منافع کشت و فرآوری و توزیع حشیش آن قدر بالاست که بسیاری از کشاورزان محلی ترجیح می دهند ریسک دستگیری را هم به گردن بگیرند ولی به کشت خود ادامه دهند. به گفته او، هر روز بخش های بیشتری از جنگل های ملی منطقه به ویژه ناحیه «هامبولت کانتی» توسط بولدوزرها صاف می شود و استفاده کشت گران از آب های حاوی کودهای شیمیایی غلیظ، به شدت اکوسیستم منطقه و حتی امنیت منابع آبی را تهدید می کند.
بوته های سبز شاهدانه در میان درختان ماموران مبارزه با مواد مخدر کالیفرنیا، به شیوه ای جدید برای مقابله با این قاچاقچیان روی آورده اند، یعنی به جای استفاده از قوانین ضد مواد مخدر، به قوانین محیط زیستی برای دستگیری کشت کنندگان غیرقانونی شاهدانه متوسل می شوند. روند متهم کردن و رسیدگی قضایی افراد با قوانین مبارزه با مواد مخدر، چون جنبه «جنایی» دارد، بسیار وقت گیر است و در بسیاری مواقع منجر به تبرئه یا مجازات های کوچک هم ختم می شود اما تخریب محیط زیست در رده جرایم «مدنی» است و روند رسیدگی به آن کوتاه تر و ساده تر است.
بسیاری از ساکنان هامبولت در ملک شخصی گیاه حشیش را می کارند کالیفرنیا بزرگ ترین بازار حشیش دارویی را در آمریکا دارد، با میلیاردها دلار پول بدون مالیات که به جیب کشت گران، توزیع کنندگان و دلالان می رود. حتی آخرین حلقه عرضه در این بازار، یعنی پیک هایی که حشیش مرغوب به در خانه مشتریان پولدار خود می برند، به لحاظ مالی بسیار منتفع می شوند. بازیگران، خوانندگان و ورزشکاران مقیم کالیفرنیا پول خوبی بابت انعام به این پیک ها می دهند.
در «هامبولت کانتی»، قطب کشت شاهدانه در آمریکا، هر پاوند(معادل حدود 430 گرم) حشیش ناب تا 1500 دلار معامله می شود. این رقم در ایالات دیگر به سه برابر هم می رسد.
طبق نظر اداره مبارزه با مواد مخدر پلیس لس انجلس، حتی یک کشت کننده معمولی با امکانات کم هم می تواند تا یک پاوند حشیش از هر بوته شاهدانه استحصال کند. برای کشت کنندگان قوی تر تا 3 پاوند از هر بوته هم قابل دسترسی است.
کارگروه مواد مخدر پلیس هامبولت کانتی، در سال جاری در یک مورد فردی را با 2000 بوته شاهدانه دستگیر کرده اند که ارزش آن بیش از 1.5 میلیون دلار است. در یک سری عملیات ضربتی در سال گذشته این کارگروه توانست 23000 بوته شاهدانه، 2 تن حشیش فرآوری شده و مقادیر زیادی اسلحه و مهمات کشف و ضبط کند که ارزش تقریبی ان 26 میلیون دلار بوده است.
«امیلی برَدی»، نویسنده کتاب «هامبولت: زندگی در خط مقدم حشیش آمریکا» می گوید: " در هامبولت کشاورزان پول درو می کنند. این کسب و کار اهالی آن جاست."
سروان آیرلند چندان به رویه پیش رو در مبارزه با مواد مخدر خوش بین نیست. به اعتقاد او 99 درصد شرکت کنندگان می دانند که کارشان غیرقانونی است، اما هیچ اهمیتی نمی دهند: " این بر و بچه ها سالانه میلیون ها دلار کاسب هستند. آن ها برای حفظ بیزینس خود می جنگند."
منابع
https://newrepublic.com/article/136172/big-marijuana-inevitable
http://europe.newsweek.com/pot-pushers-dirty-little-secret-legal-thc-pills-489586?rm=eu
http://www.theweedblog.com/which-states-are-going-to-be-voting-on-marijuana-reform-in-november-2016
http://dailysignal.com/2014/08/20/7-harmful-side-effects-pot-legalization-caused-colorado
http://edition.cnn.com/2016/08/23/health/medical-marijuana-doctor-knowledge/
http://reason.com/reasontv/2016/08/23/what-will-recreational-marijuana-legal
http://www.usatoday.com/story/news/nation/2016/08/21/californias-illegal-marijuana-farms-force-cops-wield-green-stick/88868934
منبع: مشرق
انتهای پیام/