سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

در اولین قسمت از برنامه «وطن دار» مطرح شد

امیرخانی: برای من که از قبیله فرهنگم، «مرز» معنا ندارد/ کاظمی: افغانستانی‌ها سال‌ها در صفحه حوادث روزنامه‌ها بودند؛ این فضا در حال تغییر است

رضا امیرخانی گفت: نوع قوانین ما در رونق گرفتن مهاجرت سیاه نقش دارد. اگر این قوانین اصلاح شود، انگیزه‌ها برای تبدیل مهاجرت سیاه به مهاجرت سفید بیشتر می‌شود.

به گزارش حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران، اولین قسمت از برنامه تلویزیونی «وطن دار» روی آنتن شبکه افق رفت. محمدکاظم کاظمی، شاعر و فعال فرهنگی افغانستانی و رضا امیرخانی نویسنده کتاب «جانستان کابلستان» مهمانان این برنامه تلویزیونی بودند که درباره «مسائل پیرامونی مهاجرت و رابطه فرهنگی ملت ایران-افغانستان »به گفتگو پرداختند.

محسن اسلام زاده، تهیه کننده، سید حسام رضوی سردبیر، مهدی طوسی و صبرا قاسمی اجرای این برنامه را بر عهده دارند. برنامه وطن دار از  دو بخش تشکیل شده که در بخش اول میزگردی با حضور کارشناسان و مسئولان کشوری در حوزه مسائل پیرامونی زندگی مهاجران افغانستانی برگزار می شود و بخش دوم آن را که قاسمی به عنوان اولین مجری افغانستانی تلویزیون ایران بر عهده دارد به گفتگو با نخبگان فرهنگی، علمی و سیاسی جامعه مهاجر افغانستانی حاضر در ایران اختصاص دارد.





در ابتدای این برنامه محمد کاظم کاظمی در بیان نظر خود درباره این مسأله که رضا امیرخانی در سفرنامه مشهور خود می نویسد که از استقبال افغانستانی ها شگفت زده می شود و در حالی که تصور می کرده به دلیل برخی ناملایمتی هایی که در ایران نسبت به مهاجرین روا داشته شده، مردم افغانستان تلافی کنند اما در مقابل با مهربانی و عطوفت آنان مواجه می شود، گفت: این ناملایمتی ها وجود دارد و جای گلایه هم دارد اما به هر حال ما دارای ریشه های مشترکی هستیم، این اشتراکات فراوان اجازه نمی دهد که چنین فضایی بر روابط ما مسلط شود. بار دیگر گفته ام ما اگر ایران را خانه ای با پنجره هایی به چهار اطراف تشبیه بکنیم فراخ ترین و وسیع ترین آن به افغانستان باز شده است؛ فرهنگ مشترک، زبان مشترک، ادبیات مشترک، تاریخ مشترک اجازه نمی دهد چنین چیزهایی اثرگذاری چندانی پیدا کنند. بر اساس این اشتراکات به طور طبیعی باید هم دیگر را دوست داشته باشیم.

او ادامه داد: ناملایمات وجود دارد و ما کاملا به آن واقف هستیم. اما ماجرای مشابهی هم در این رابطه وجود دارد. خاطره ای از محمدحسین جعفریان بگویم که زمانی که کابل رفته بود به راننده تاکسی گفته بود من از یک کشور خارجی آمده ام و راننده درجواب گفته بود از کجا؟ گفته بود ایران و راننده گفته بود، ایرانی که خارجی حساب نمی شود شما از خود ما هستید.

در ادامه برنامه رضا امیر خانی در بیان نظر خود درباره این پرسش که به نظر می رسد عمده این دوگانگی ها میان ملت ایران- افغانستان از روزی آغاز شد که مفهوم «مرز» میان دو کشور تعریف شد و به تعبیر اشعار جناب کاظمی «شمشیر روی نقشه جغرافیا دوید»، گفت: عبارت و لفظ دو کشور در جغرافیای سیاسی تعبیر درستی است اما برای من که فردی از قبیله فرهنگ هستم اصولا عبارتی به نام دو کشور و لفظی به عنوان مرز معنا ندارد و نمی توانم آن را بپذیرم و عبارت دو ملت برای من معنایی ندارد. بله ما دو کشور هستیم و به دلایل ناخواسته و دلایلی که ما چندان در آن دخیل نبودیم به واسطه تصمیم برخی افراد سیاسی، صاحب مرزهایی شدیم و این باعث بروز گرفتاری هایی میان ما شده است. اما آیا این مرز جغرافیایی نتیجه اش این شده که ما صاحب خصلت های خیلی متفاوتی با هم باشیم؟ اگر به این معنا بخواهیم به مسأله نگاه کنیم من این را قبول ندارم.

محمدی: جان و جهانی که در ایران جریان دارد در من هم جریان دارد

پس از این صحبت های ابتدایی، میان برنامه ای از رضا محمدی شاعر مهاجر افغانستان که چند سالی است ایران را ترک کرده است پخش شد و او در این میان برنامه گفت: شعر می تواند پیوندی برای دوملت باشد. آسمان در هرجایی که باشیم آبی است، وطن هر آدمی درون خود اوست و آن را میتواند با خود حمل کند. به هزار علت امروز بین ما فاصله و مهجوری افتاده است اما من ایران را دوست دارم چرا که جان و جهانی که در ایران جریان دارد در من هم جریان دارد.

امیرخانی در ادامه این میزگرد درباره اشعار محمد کاظم کاظمی شاعر افغانستانی و کتاب هایی که از او منتشر شده است، سخنانی بیان کرد و گفت: اساساً آشنایی فرهنگی ما با افغانستان به واسطه اشعار استاد کاظمی بوده است. همان شعری که در دوران مدرسه در کتاب ها می خواندیم که «پیاده آمده ام، پیاده خواهم رفت» علاقه ما را به هم زبانانمان در آن سوی مرز تغییر داد و بیشتر کرد.


تصاویری از پشت صحنه وطن دار

امیرخانی ادامه داد: امروز هم گفتمان این شعر تغییر کرده و در «شمشیر و جغرافیا» تجلی کرده است و به نظرم این هم باز مدیون هنر و استعداد استاد کاظمی است و گویای این است که آن گفتمان پیشرفت کرده و ما از آن فضا گذر کردیم و وارد فضای تازه تری شدیم.

نویسنده کتاب پر مخاطب و محبوب «من او» در پاسخ به پرسش مجری برنامه درباره انتقاد و گلایه برخی مهاجران افغانستانی از این که با تعبیر اتباع بیگانه خطاب قرار می گیرند در حالی که در قالبی شعاری مدام بر همدلی و همزبانی ملت ایران-افغانستان سخن رانده می شود، گفت: اگر زبان را خانه جان آدمیزاد بدانیم که اینگونه است. ساده ترین مهاجرت ها، مهاجرت جغرافیایی است و در مهاجرت های جغرافیایی امکان دارد تغییر و تحولی در فرد اتفاق نیافتد. سخت ترین و صعب ترین مهاجرت ها مهاجرت های زبان شناختی است. به این معنا که مخاطب زبان و نگرش خودش را عوض می کند.

او ادامه داد: امکان دارد شما در جغرافیایی حضور داشته باشید اما در جغرافیای فکری دیگری زندگی کنید. به این معنا که شما می توانید در ایران حضور داشته باشید اما فکر شما در اتحادیه اروپا باشد و به تعبیری در اتحادیه اروپا زندگی کنید. اگر به ماجرای مهاجرت افغانستانی ها اینطور نگاه کنیم، در میان برادران و مهاجران عزیز افغانستانی مهاجرتی اتفاق نیافته است و بر اساس این تعریف ما کماکان «وطندار» هم هستیم و در یک وطن زندگی می کنیم.

امیرخانی با اشاره به عبارت های برخوردنده ای که درباره مهاجران افغانستانی در ایران به کار گرفته می شود،گفت: متأسفانه این عبارت ها مانند همان عبارت هایی است که ما در ایران نسبت به اقوام مختلف کشور خودمان هم شاهد هستیم که گاهی به کار گرفته می شود و امکان دارد لغاتی را استفاده کنیم که برخورنده باشد. من فکر می کنم الزاماً این به معنای جدال و دشمنی نیست اما مربوط به یک معضل فرهنگی می شود که باید با رعایت دقت حل و فصل شود.

محمدکاظم کاظمی در ادامه این میزگرد به رفتار و مواجهه عموم جامعه ایرانی با مهاجران افغانستانی اشاره کرده و در این باره گفت: برآیند کلی رفتار مردم ایران در این سی سال که ما اینجا مهاجر بودیم و ارتباط کاری داشتیم و مناسبات بسیار اجتماعی داشتیم، مناسبات مثبتی بوده است. دو جامعه با یکدیگر همکاری داشته اند، مراودات اقتصادی و اجتماعی دارند با هم وصلت دار هستند. این تعامل نیکو در سطح مردم و کلیت جامعه غیر قابل انکار است اما مواردی هم بوده است که در بعضی مواقع روی این مسائل سایه انداخته است.

امیرخانی: نوع قوانین ما هم در رونق گرفتن مهاجرت سیاه نقش دارد

کاظمی در توضیح سخنان خود به برخی قوانین و مسائل داخل سیستم و برخی محدودیت ها اشاره کرد و گفت: بعضی مواقع تنگناهایی که در مسیر زندگی مهاجران ایجاد شده است، باعث بروز دلخوری هایی شده است. در طرف ایرانی ماجرا هم بعضی مواقع عملکرد مطبوعات و رسانه ها در ایجاد تصویری نامطلوب از مهاجران در ذهن مردم ایرانی مؤثر بوده است. در جایی گفته بودم که سال ها در صفحه حوادث رسانه ها بودیم چرا در صفحه ادبیات و فرهنگ نباشیم البته این روند در حال تغییر است.

امیرخانی در ادامه سخنان کاظمی و در پاسخ به اینکه عموماً همه افغانستانی ها مساوی با مواد مخدر و قاچاق و قتل و ... به ناحق به تصویر کشیده می شدند، گفت: این تصور بر ساخته ذهن مردم نیست. به گمان من نقشی که حاکمیت در ایجاد این تصور داشته، نقش مهمی است و این خود انتقادی را امروز همچون منی باید در اینجا داشته باشد. کشوری که مهاجر پذیر هست باید با درایت و هوشمندی مهاجران را انتخاب کند این در همه کشورهای مهاجر پذیر وجود دارد. در کشور ما این امکان وجود داشت که ما تعیین کنیم که چه تعدادی از مهاجران و چه جنسی از مهاجران به کشور ما بیایند. ما کاری نکردیم که مهاجرت سیاه به کشور ما اتفاق نیافتد. ما دوست نداشتیم مهاجر با سواد به کشور ما بیاید. اما موانع قانونی که در کار گذاشتیم نتیجه اش این شد که نخبگان کمتر گسیل شوند و افرادی به صورتی غیر قانونی به کشور ما وارد شوند و مهاجرت سیاه شکل بگیرد. به این معنا ما مزیت خود برای انتخاب مهاجر را هم از دست دادیم.

کاظمی در این باره گفت: یکپارچه و یک شکل دیدن مهاجران باعث شد که نخبگان و استعدادهای برتر گلچین نشوند و نتیجه این شد که امروز بسیاری از این نخبگان به اروپا یا کشورهای دیگر رفتند و ظرفیت آنان در جهت دیگری به کار گرفته می شود. جامعه ایران-افغانستان از نخبگان خود فقیرتر شد.



تصاویری از پشت صحنه وطن دار

مهدی طوسی در تأیید سخنان کاظمی به ماجرای رد مرز قهار عاصی شاعر انقلابی افغانستان اشاره کرد که در جریان جنگ های داخلی افغانستان کشته شد و بعد از او کاظمی گفت: البته ناگفته نماند که این سخنان هرگز به معنای این نیست که فقط نخبگان گلچین شوند. بلکه تمام افراد امانتدار، متدین و هر فردی که حضور شایسته ای در کشور حضور داشته می تواند به نوعی خدمتی به این کشور و به جامعه ایران-افغانستان بکند و برای استفاده از استعداد آنان باید فکری کرد.

مجری برنامه با اشاره به ماجرای عضویت محمد کاظم کاظمی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی و متقابلاً ماجرای اجبار او به دریافت کارت چوپانی به عنوان کارت کار که به نوعی از بازی آگاهانه طرفین برای دور زدن قانون حکایت داشت، با بیان اینکه چوپانی هم شغل محترمی است اما چرا باید در این میان درباره آقای کاظمی قوانین ما به شکلی باشد که علنی و هماهنگ شده قانون را دور بزنیم، خواستار نظر امیرخانی شد که او گفت: این واقعیتی است که متأسفانه مقداری از آن به قوانین ما بر میگردد. قوانین تابعیت ایران مربوط به دوران پهلوی اول و قوانین اقامت مربوط به دوران پهلوی دوم است. قوانین ما باید به گونه ای باشد که به افرادی مانند جناب کاظمی که نمونه یک شخصیت فرهنگی تراز بالا هستند، به راحتی تابعیت دو گانه داده شود. در دنیای امروز که اتحادیه های مختلف مانند اتحادیه اروپا و اتحادیه و عرب و... دارد شکل می گیرد باید قوانین ما به شکلی باشد که هم نژادترین افراد با ما بتوانند بر سر یک سفره زندگی کنند. فاصله اقتصادی افغانستان با ایران نباید دلیلی برای هم سفره‌گی ما با هم باشد. باید روند کار به گونه ای باشد که بعدها هم اگر لازم شد ما با آن ها هم سفره باشیم این روند محقق شود.

امیرخانی گفت: برای کشوری که مدعای مطالبه یک سری مسائل انسانی را دارد و می گوید حرف هایی در سطح جهانی دارد، باید قوانینی وضع شود که متناسب با همین مدعا باشد. قوانین تابعیت و در مواردی خاص لااقل قوانین اقامتی ایجاد شود تا به این وسیله تمایل برای طی مسیر قانونی بیشتر شود و اقامت سیاه به اقامت سفید تبدیل شود. بالأخره اقامت سفید قابل رصد شدن است و از حضور غیر قانونی و قاچاقی خیلی بهتر است.

مجری برنامه با بیان اینکه به هر حال گاردها یا حتی مسائل جدی ای روبروی بحث های اقامت و تابعیت در ایران وجود دارد اما لااقل اینکه ویزاهای متعدد تعریف شود مانند ویزای فرهنگی و... خواستار نظر امیرخانی در این باره شد که او گفت: در دنیا این رویه مرسوم است و انواع مختلفی از ویزا وجود دارد. برای نمونه ویزای تجارت، بازرگانی، کار، تحصیل، فرهنگی و ... که این ویزاها می تواند شرایطی را تسهیل کند تا شما قشرهای مختلف یک جامعه را ببینید. مجزا کردن صفوف می تواند باعث ورود افراد متخصص با رعایت حفظ کرامت آن ها بشود.

مجری برنامه گفت: طبق اخباری که دو سال پیش در رسانه ها منتشر شده بود، وزارت خارجه وعده هایی داده بود که بنا دارد این موضوع را پیگیری کند اما هنوز اقدامی در این رابطه صورت نگرفته است.

ادامه بخش اول این برنامه به پرسش و پاسخ تعدادی از مهاجران افغانستانی حاضر در استودیو با کارشناسان برنامه گذشت.

پس از آن سیده تکتم حسینی، شاعر زن افغانستانی به عنوان مهمان ویژه برنامه به گفتگو با صبرا قاسمی نشست و روایتی از حضور به یاد ماندنی خود در جلسه دیدار شاعران با رهبر انقلاب اسلامی و روزهای ورودش به عالم شعر و غزل ارائه کرد.

برنامه وطن دار شنبه هر هفته ساعت 21:30 از شبکه افق پخش می شود. این برنامه تلاش مشترک گروهی از جوانان ایرانی و افغانستانی برای غبارروبی از روابط ملت ایران-افغانستان معرفی شده است.

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۰:۳۱ ۰۴ فروردين ۱۴۰۲
چرا ایران را دوست نداشته باشند کجا مثل ایران بی در و پیکر این افغان‌ها ی پر رو و مفت خورکه فقط بچه آوردن بلدن رو راه میدن دیگه دارن ماروهم بیرون میکنن حالا جمعیت شون از بیست سی میلیون هم زده بالا و میگن پنج میلیون افغان همه کارا وهمه جا افغان ها جا کردن خودشون انگار جوانها ی خودمون آدم نیستند همه کارگر افغان میخوان