سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شوخی-جدی‌های مردان پرحاشیه دنیای سیاست

حاشیه‌های پررنگ‌تر از متن آنهایی که نام «سیاستمدار» را بر خود نهاده‌اند گاهی آنقدر زیاد می‌شود که حتی اهالی کوچه و بازار را هم درگیر کرده و گاهی تبدیل به طنز یا دستمایه‌ای برای کنایه می‌شود.

گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - همیشه هستند چهره‌هایی كه بدون توجه به حساب و كتاب‌های متكی بر عقلانیت برای پیشبرد اهداف نظام، حركت در مسیر«حاشیه آفرینی» را انتخاب می‌كنند، روزی بر سر مسائل هسته‌ای، روزی دیگر بخاطر برگزاری كنسرت و ...افرادی که با گفتن چند جمله، هزینه‌آفرینی‌ها و حاشیه‌های بسیاری را در سطح داخلی و خارجی رقم می‌زنند.

مردم هنوز فراموش نکرده‌اند همین چند ماه گذشته را که هربار پیچ رادیو مجلس را باز می کردند فریادها و انتقادات گاه و بیگاه نمایندگانی از جنس پایداری چون قاضی پور یا حسینیان و ...را می‌شنیدند. افرادی که با تكیه به تریبون مجلس و شهرت حاصل از حضور در خانه ملت، خیلی سریع‌تر سخنان حاشیه‌سازشان در رسانه‌ها ثبت شد.

کمی آنسوتر از سیاست پارلمانی، اما باز هم افرادی بوده‌اند که شاید با هربار شنیدن اسم شان چشم و گوش مخاطب تیز شده است گویی عادت کرده اند که مثلا از سعید قاسمی، حمید روحانی، حسن عباسی حرف هایی پرحاشیه بشنوند. فرقی ندارد موضوع حرف خانواده هاشمی باشد یا مذاکرات هسته ای.

در كنار این چهره‌ها افراد دست به قلمی همچون زیباکلام و حسین شریعتمداری نیز با نامه  نگاری‌ها و سرمقاله نویسی‌های  دستی بر آتش دارند.

افرادی همچون علی اكبرجوانفكر و مهدی هاشمی را هم نباید از قلم انداخت، افرادی که نه فقط با اظهاراتشان که با برخی رفتارشان و حاشیه هایی که ایجاد می‌کنند، حاشیه‌ای نو در فضای سیاسی كشور را شروع می‌كنند، افرادی كه به منظور پرهیز از اطاله كلام از ذكر سخنان آنان عبور كردیم.

این درحالیست که به نظر می رسد فضای افکارعمومی جامعه چندان پذیرای این قسم حاشیه ها نیست، شاید صحبت های تند و تیز خصوصا این روزها که با گسترش فضای مجازی و شبکه های اجتماعی همراه شده است، هیجان آفرینی کاذب ایجاد کند ولی نگاه کلی حاکم بر افکارعمومی نشان می دهد از قضا مردم به شدت از بگو مگوهای سیاسی و حاشیه‌ها گریزان شده‌اند و اعتدال همان خط سیری است که می پسندند.

در ادامه به سخنان و حواشی که برخی سیاسیون ایجاد کرده اند، اشاره می شود؛

*آیت‌الله علم‌الهدی و انتقاد با چاشنی ورزش، فرهنگ و سیاست از تریبون نمازجمعه مشهد


آیت‌الله سیداحمد علم‌الهدی چند سالی است كه از تریبون نماز جمعه مشهد، صحبت‌های حاشیه‌ای با طعم ورزشی، فرهنگی و سیاسی را مطرح می‌كند.البته به جز روز جمعه و به جز تریبون نماز جمعه، گهگاه روحانی خراسانی با سخنانش حاشیه ساز می شود.

اظهارات آیت‌الله در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینكه«بدحجابی بدتر است یا اختلاس؟» چندی پیش موجب جنجال آفرینی شد. امام جمعه مشهد در پاسخ به این سئوال گفته بود كه «انسانی که مالِ مردم را می‌خورد یا حرف حرامی می‌زند یا نگاه حرامی می‌کند، مرتکب گناهانی شده است که فقط خود او را منحرف می‌کند، در حالی که بدحجابی گناهی است که انسان را ابزار می‌کند تا شیطان دیگران را منحرف سازد. بدتر دانستن بدحجابی نسبت به اختلاس از سوی آیت الله علم الهدی، موجب شد تا مدتی واكنش‌های جنجالی نسبت به این اظهارات به پا شود.



اما اظهارات آیت الله به این موضوع محدود نشد، چه آنكه لزوم تغییر نام تیم فوتبال ابومسلم و جلوگیری از برگزاری كنسرت در مشهد نیز اخیرا نگاه‌ها را به سوی مشهد و صحبت‌های امام جمعه آن معطوف كرده است.

آیت الله علم الهدی در رابطه با نام تیم فوتبال ابومسلم گفته بود كه:« ابومسلم مایه ننگ اسلام است، چرا این باشگاه قدیمی را به نام سرسخت ترین دشمن امام رضا(ع) کردید؟» وی همچنین در مورد برگزاری كنسرت‌ در شهر مشهد خطاب به اهالی این شهر تأكید می کند كه «تو کنسرت می‌خواهی، مشهدی نباش، برو یک شهر دیگر زندگی کن.مشهد شهر زیارتی است نه شهر توریستی و گردشگری که مراکز تفریحی و عیاشی درست کنند.» جملاتی كه هر كدام با گذشت زمان، هنوز به دست فراموش سپرده نشده‌اند. آخرین خطبه های وی در نماز جمعه هم خالی از حاشیه نبود، چه آنکه امام جمعه مشهد زمانی که قصد تحلیل حادثه 28 مرداد 32 را داشت گریزی نیز به قیام 30 تیر زد اما بدون در نظر گرفتن اینکه این قیام در سال 31 رخ داده است، هر دو واقعه را مربوط به یک سال دانست و از فاصله 29 روزه بین این دو حادثه روایت کرد.

*شوخی جدی‌های پرحاشیه شجونی

شیخ جعفر شجونی، شیخ طناز جامعه روحانیت مبارز، روحانی كه به دلیل شوخ طبعی‌های تند و تیزش زبان زد است.دامنه طنازی‌های شیخ جعفر شجونی اخیرا بسیار گسترده شده است، آنچنان که تفكیك مرز سخنان جدی و شوخی او، به سختی امكان پذیر است.

خاطره گویی شجونی از آیت الله فلسفی در برنامه «دید در شب»، یكی از اظهارات او است كه با واكنش سریع و تكذیب خانواده آیت الله فلسفی مواجه شد. او در این برنامه گفت بود كه« ما رفتیم نشستیم شروع کردند صحبت کردند که ساواک چنین است و چنان است. شما آخوندها فکر کردید می‌توانید شاه را برکنار کنید؟ تو می‌روی منبر باید با ما همکاری کنی... دیدم دونفری یک چمدان به چه بزرگی را دارند می‌آورند. چمدان را وارونه کردند روی میز. روی میز پر شد از عکس بنده با یک خانم، من دیوانه شدم  رفتم مستقیم خانه آقای فلسفی. گفتم شما پدر مایی، رئیس جامعه وعاظی. نگفت برای من هم درست کردند. فلسفی پا شد و راه رفت و گفت هر کسی که فیلم‌برداری کرده غلط کرده. یه‌ذره حالم جا آمد بیرون آمدم و یک آقایی من را سوار کرد. مرحوم شیخ جواد مناقبی بود. به من گفت: شجونی عکس فلسفی‌ رو دیدی؟ گفتم: نه، دست انداخت عکسو برداشت. دیدم عکسش با همون خانومیه که با من عکسش بود... بعدها در مورد آقای فلسفی گفتند که به‌عنوان محلل از آقای فلسفی استفاده کردند. مگه آخوند کیه؟ فرزند همین آدم‌های معمولیه. زن می‌گیره، صیغه می‌کند. آن چیزی که به فلسفی نسبت دادند گفتند واقعیت دارد».



اما از میان حرف‌های سیاسی شجونی، بیشترین تیرها به سمت حسن روحانی و علی مطهری و حتی مردم تهران در انتخابات مجلس دهم روانه شده است، چه آنكه هرازگاهی شاهد اظهار نظری جنجالی و خاص از سوی شیخ طناز هستیم. روزی خطاب به حسن روحانی می‌گوید كه «الان هم حسن روحانی بگوید کجا قرار دارد. وسط لحافی است که نصف آن برای اصلاح طلبان و نصف آن برای کارگزاران می باشد.» و از سوی دیگر پس از پیروزی لیست امید در تهران، دلیل آنرا« ضدیت مردم تهران با انقلاب و ولایت فقیه » می‌داند.

*دستیار ویژه رئیس‌جمهور و مشكل‌سازی منطقه‌ای

علی یونسی دستیار رییس جمهور در امور اقلیت‌ها، یكی از روحانیون دولتی است كه در سال‌های اخیر با بیان جملاتی خاص، حاشیه هایی را در حوزه سیاست خارجی ایجاد کرد.



او در همایش هویت ایرانی گفته بود كه «در حال حاضر عراق نه فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مسئله هم برای امروز است و هم گذشته...جغرافیای ایران و عراق غیر قابل تجزیه است و فرهنگ ما غیر قابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم و یا یکی شویم!»، بیان این جملات كافی بود، تا كشور همسایه‌مان عراق، همچون مقامات داخلی ایران، دست به واكنش زده و خواهان برخورد با گوینده این سخنان شوند.

ابراهیم الجعفری وزیرامورخارجه عراق با تأكید بر این جملات كه «عراق به هیچ دولت و کشوری اجازه نداده و نخواهد داد که حاکمیتش را نقض کند.» نسبت به یونسی واكنش داد. در داخل نیز یونسی با تذكر رئیس جمهوری همراه شد.

*فائزه هاشمی و حاشیه سازی برای پدر

دختر دوم اكبر هاشمی رفسنجانی، كه روزگاری دستی در سیاست و رسانه داشت، هر چند وقت یكبار با بیان سخنان یا با دیدارهای خاصش، موجب حاشیه‌آفرینی می‌شود، حاشیه‌هایی كه بیشترین هزینه‌ را به پدرش تحمیل می‌كند.



اظهار نظر او در رابطه با حكومت دینی مبنی بر اینكه «من معتقدم که حکومت‌ها به دلیل اینکه خطاهایی که دارند را به‌پای دین می‌نویسند به دین آسیب می‌زنند و به خاطر همین‌که دین آسیب نبیند و مردم حالت دین زدگی پیدا نکنند حکومت اگر دینی نباشد بهتر است. من خیلی با حکومت دینی به این دلیل موافق نیستم.» و همچنین دیدار فائزه هاشمی با کمال‌آبادی از اعضای فرقه بهائیت نیز در اردیبهشت سال 95 نیز موجب حرف و حدیث‌های بسیاری شد تا جایی كه بسیاری خواهان موضع‌گیری اكبر هاشمی رفسنجانی نسبت به دخترش شدند.

*اهالی مجلس و تریبونی كه مشكل‌ساز می‌شود

جای گرفتن در میان صندلی‌های سبز خانه ملت، این فرصت را به نمایندگان مجلس می‌دهد تا با استفاده از تریبون مجلس و شهرت به دست آمده، خواسته یا ناخواسته، نظرات شخصی خود را در رابطه با موضوعات مختلف اشاعه دهند، نظراتی كه گاهی موجب التهاب در فضای سیاسی كشور می‌شود.

كریمی قدوسی، روح الله حسینیان، بهرام بیرانوند؛ سه نماینده ای هستند كه به دلیل اعتراض‌های عجیب و غریب شان نسبت به مذاكرات هسته‌ای و تیم مذاكره كننده، حتی دیگر برای مردم کوچه و بازار هم شناخته شده اند.

روح الله حسینیان، نماینده‌ای كه صالحی را تهدید کرد و صالحی در روایت این تهدید گفت:«برادر عزیزی در مجلس اینجا آمد و خیلی عجیب با قسم جلاله می‌گوید سیمان روی تو می‌ریزیم و تو را می‌کشیم. آیا این نحوه صحبت برای کسانی است که می‌خواهند خدمت به نظام بکنند و بگویند سیمان روی شما می‌ریزیم و در قلب راکتور اراک دفنتان می‌کنیم؟»



خشونت این کلام تا حدی بود که هر چند بعدها، هم تیمی‌های حسینیان تلاش كردند، آن را به شوخی تعبیر كنند و از وخامت موضوع بكاهند، اما با تأكید چند باره حسینیان، هر راهی برای گنجاندن شوخ طبعی در جملات این نماینده دلواپس بسته شد.

بهرام بیراوند نیز نماینده دیگر مجلس قبل بود كه تیم مذاكراه كننده هسته‌ای را مورد التفات خود قرار داد و پس از جریان دیدار بدون برنامه‌ریزی ظریف و اوباما در نطقی گفت:« دقیقا زمانی که هزاران حاجی در منا آغوش مرگ افتادند آقای ظریف هم در آغوش اوباما و وزیر خارجه آمریکا افتاد! آقای ظریف غلط زیادی کرده اگر به عنوان وزیر خارجه چنین کاری کرده و دلش خواسته با رئیس جمهور آمریکا دست بدهد. به اندازه یک جوجه خروس غیرت داشته باشید! ملت غیور ایران این رفتارها را نمی پسندند.»، این جملات بیرانوند واكنش‌های منفی بسیاری در پی داشت و به خصوص در زمان انتخابات مجلس دهم، بسیاری با مانور بر این صحبت‌های بیرانوند، خواهان رأی ندادن مردم به او شدند.

كریمی قدوسی نیز چهره آشنای مخالف سرسخت مذاكرات هسته‌ای و دولت یازدهم در مجلس كه برخلاف دو چهره قبلی، فرصت حضور در مجلس دهم را بدست آورده است.

این نماینده دلواپس مجلس، با وجود آنکه جز مخالفان شناخته شده مذاکرات هسته‌ای شناخته می‌شود،طرحی دو فوریتی را با همین موضوع در سال 92 به هیئت رئیسه مجلس تقدیم کرده بود، طرحی که به دلیل غلط املائی فاحش، تعجب بسیاری را برانگیخت. او در این طرح دو بار به معاهده «ان پی تی» که مهترین مبحث حقوق بین الملل در بحث انرژی اتمی است اشاره کرده بود اما هر بار به جای کلمه «ان پی تی» از  کلمه «ام پی تی، mpt»  استفاده کرده بود.

او در اظهار نظرهای مختلف طعنه‌هایی به روحانی، از در اختیار گذاشتن اطلاعات مهم فقهی به انگلیسی‌ها گرفته تا پوشش قرار دادن جریان‌‌های اعتدالی برای براندازی نظام، زده است.

البته كریمی قدوسی به این قبیل اظهار نظرها كفایت نكرده است و اخیرا نیز با بیان این نكته كه حسین فریدون با تقلید صدای رئیس جمهور طی تماس‌هایی با مراكز اقتصادی در راستای ترخیص كالاهای غیر مجاز اقدام كرده و از آنها خواسته تا جلوی واردات این كالاها را نگیرند، برگ دیگری از سخنان جنجال برانگیز سیاسیش را «رو» كرد.


*جنجال‌سازی به سبک حسن و سعید

حسن عباسی و سعید قاسمی از جمله چهره‌های نظامی هستند كه در زمین حاشیه‌سازی سیاسی، نقش آفرینی‌های بسیاری داشته‌اند.

حسن عباسی كه اخیرا به دلیل اظهارات جنجالیش در رابطه با ارتش، حتی كارش به دادگاه و بازداشت كشید، جملات بسیاری را در دفتر سخنرانی‌هایش به ثبت رسانده است.

او روزی از فوتبال و سیاست سخن می‌گوید و معتقد است كه « برخلاف تصور آنان که فکر می‌کنند فوتبال یک ورزش است، فوتبال ابزار سیاست است. در واقع، پشت فوتبال سپ بلاتر نیست بلکه دکتر هنری کیسینجر است.» و روزی دیگر دلیل اصلی شكست نیروهای آمریكایی در صحرای طبس را فرسودگی هلی‌کوپترها می‌داند و نه چیز دیگری.



سوی دیگر سردار قاسمی هم كه به دلیل جبهه‌گیری‌های تند و تیزش نسبت به خانواده هاشمی شهرت بسیاری یافته است. بعد از صدور حکم فائزه هاشمی بود كه سردار قاسمی در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت:«اگر چنین حکمی را برای فائزه هاشمی بریدند و نصف روز این خانم در زندان بود من ریشم را می تراشم!»، اظهار نظری كه  با واكنش آیت‎الله صادق آملی لاریجانی همراه شد:«شنیده‎ام یکی از دوستان بیان داشته است که اگر نیم‎روز فلانی را به زندان بیندازند، ریشش را خواهد تراشید. من به آن عزیز می‎گویم که مطمئن باشید چند وقت دیگر که محاسنتان بلند‎تر می‎شود، قطعا باید همه آن‎‎ها را بتراشید.»

اخیرا نیز صحبت‌های او در رابطه با موسوی و كروبی مبنی بر اینكه «خیر و صلاح برای آنها این است که در حصر باشند، آن‌هم چه حصری، یا در جاده چالوس هستند یا در VIP پزشکان و به همه شبکه‌های اجتماعی هم که دسترسی دارند، می‌خواهم به قوه قضائیه بگویم لطفا ما را هم در VIP حصر کنید.» دوباره او را به صدر خبر رسانه‌ها بازگرداند.

*حاشیه‌آفرینی توهین‌آمیز روحانی علیه روحانی

سیدحمید روحانی یا همان آقای زیارتی،  فردی كه با توهین به رئیس جمهور توانست به عنوان یكی از بازیكنان تیم حاشیه‌سازی سیاسی وارد زمین بازی شود.



او اخیرا در سخنانی رئیس جمهور را با «عمروعاص» مقایسه کرد و گفت كه «آن روزی که رهبری فرمودند من مذاکره را بیهوده می‌دانم، عمروعاص‌های امروز، رهبری را مجبور به مذاکره کردند. روحانیت و ائمه جمعه باید در برابر مذاکره با شیطان نهضت به راه می‌انداختند؛ اما کوتاهی کردند. ما امروز رسوایی مذاکره و برجام را دیدیم؛ والخیر فی‌ ماوقع. اگر سیل نامه از بسیج و روحانیت به ریاست‌جمهوری گسیل می‌شد، آقای روحانی جرئت مذاکره با آمریکا را نداشت. نباید می‌نشستند و نظاره‌ می‌کردند. آقای روحانی به جرم خیانت به کشور و دروغ و دوری از ولایت باید محاکمه شود».

او همچنین در اظهار نظری گفته بود كه « خیانتی که روحانی کرد، بنی‌صدر نمی‌توانست انجام دهد.»، جملاتی كه هر یك به دلیل توهین به رئیس جمهور منتخب مردم، قابل پیگیری است.

*زیباكلام و شریعتمداری؛ قلم به دستان پرحاشیه

سرمقاله‌های روزنامه كیهان و حسین شریعتمداری، دو اسمی كه سالهاست با یكدیگر تنیده شده‌اند .

شریعتمداری یك تنه می‌تواند نقش اول جنجال آفرینی فضای سیاسی كشور را عهده دار شود. او با سرمقاله‌ها و سخنرانی‌هایی علیه مذاكرات هسته‌ای، دولت و حتی بیت امام خمینی، راه را برای جنجال سازی در هر دوره مهیا كرد.



او روزی خطاب به بیت امام گفت:«برخی می گویند امام متعلق به ماست چون با او نسبت داریم یا چون در زمان انقلاب او بودیم؛  امام متعلق به شماست یا امثال شیخ زکزاکی و شیخ نمر و سید حسن نصرالله؟ امام برای کسانی است که راه او را ادامه می‌دهند.»، زمانی دیگر نیز در توصیف رأی مردم به اصلاح طلبان، می‌گوید:« رأی بخشی از مردم به نامزدهای معرفی شده از سوی طیف مورد اشاره را تنها می‌توان در حد و اندازه «چک وعده‌دار» تلقی کرد.»

اما در سوی دیگر میدان صادق زیبا كلام حضور دارد، مردی كه پای ثابت سرمقاله‌های روزنامه‌های اصلاح طلب است و دستش در نوشتن نامه‌ به شخصیت‌های داخلی و خارجی بسیار روان است.
زیباكلام كه به نوشتن نامه‌های سرگشاده شهره است، در این روند چهره‌های بسیاری را نشانه گرفته است، از چهره‌های داخلی همچون سردار جزایری فرمانده سپاه، زاكانی نماینده مجلس در رابطه با برجام، نامه به روحانی در مورد رد صلاحیت‌ها، نامه به عارف در مورد فعالیت فراكسیون امید در مجلس دهم، علی مطهری به دلیل بودجه فرهنگی تا نامه به پادشاه عربستان و همچنین حسین شریعتمداری.



نامه‌هایی كه بسیاری از آنها موجب رد و بدل پاسخ‌های تند و تیز میان طرفین و ایجاد كدورت سیاسی شده است.

در میان تمام این سخنان جنجالی و حاشیه آفرین، توجه به منافع ملی به جای منافع شخصی، حلقه مفقوده‌ای است كه راه سیاست را از مسیر درست منحرف كرده و آن را با حاشیه‌ها درگیر کرده است.

منبع: خبرآنلاین

انتهای پیام/



تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.