به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ رابرت فیسک، تحلیلگر و رسانه نگار مشهور در هافینگتون پست نوشت:
همه ما عاشق صحبت کردن راجع به ترور هستیم، امّا؛ پس از تیراندازیهای ریاکارانه اخیر مونیخ، این اصطلاح به شدت ما را به خود مشغول کرده است. یکی از سؤالات اساسی که با توجه به واقعیات موجود پیش میآید این است که واقعاً چگونه امکان دارد که یک مسلمان در اروپا تروریست تلقی شود، امّا؛ در جنوب غربی آسیا، تنها یک پیکارجوی معمولی به حساب بیاید.
ساعات خونین و وحشتناکی که اخیراً در مونیخ و کابل روی داد، با توجه به فاصله 3000 مایلی بین دو شهر، موجب شد تا در دو زمینه وحشت و نفاق درسهای جدیدی بگیریم. وقتی به کلمه ترور فکر میکنم احساس یاس و ناامیدی میکنم، این کلمه مدتهای مدیدی است که تکیه کلام همهی سیاستمداران، پلیسها، خبرنگاران و تمامی کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند، شده است.
این روزها ما تنها در رابطه با ترور، ترور، ترور، ترور یا تروریست، تروریست، تروریست، تروریست در جهان میشنویم. امّا؛ ما هر چند وقت یکبار، مانند آخر هفته اخیر، درباره این امر، مطالب جدیدی را متوجه میشویم، که در ادامه به آن پرداخته شده است.
پس از شنیدن این خبر که سه مرد مسلح، مردم را در مونیخ به گلوله بستند، پلیس آلمان و به علاوه خبرنگاران، بیبیسی، سیانان و فاکس نیوز از کلمه تروریست برای توجیه این اتفاق استفاده کردند. بر اساس اطلاعاتی که به ما داده شد، نیروی انتظامی شهر مونیخ، از این امر که این حمله، یک اقدام تروریستی باشد ترسید و بر اساس اطلاعات بیبیسی، پلیس این شهر بلافاصله عملیات ضد-تروریستی خود را آغاز کرد.
ما میدانیم که آغاز عملیات ضدتروریستی به چه معناست، اینکه، سه مرد مسلح در مونیخ مسلمان، تروریست و عضو داعش (یا تحت تاثیر این گروه) معرفی میشوند. علی سنبلی، عامل آلمانی حملات مونیخ
یک بام و دو هوای رسانه های غربی در برابر "تروریسم" اما این بار، برخلاف انتظار همگان، مشخص شد که این سه مرد مسلح در واقع یک نفر بوده است. مردی که در آلمان به دنیا آمده و علاقه شدید و جنونآمیزی به کشتار جمعی دارد. بلافاصله پس از روشن شدن این مطلب، در تمامی مقالات بریتانیایی و حتی در CNN، عملیات ضد تروریستی جای خود را به تلاش برای دستگیری یک "تیرانداز" داد.
یک روزنامه بریتانیایی از کلمه "تیرانداز"، 14 بار در چند پاراگراف استفاده کرد. مهم اینکه؛ کلمه "تیرانداز" به اندازه کلمه "تروریست" خطرناک به نظر نمیرسد، درحالی که نتیجه کار هر دو نفر به یک اندازه وحشتناک است. واقعیت امر این است که کلمه "تیرانداز" یک کلمه رمز است، به این معنی که قاتل ما مسلمان نیست.
حال بیایید به کابل بپردازیم، جایی که داعش – و به معنای واقعی کلمه، خود گروه خونخواه و وحشتناک داعش– بمبگذاران انتحاری خود را در روز شنبه، به میان هزاران شیعه که در حال راهپیمایی ضد تبعیضی بودند، فرستاد.
دولت افغانستان که از کشیدن یک خط برق جدید در منطقه شیعهنشین گروه هزاره در این کشور سرباز زد، به جمعیت شیعه هشدار داده بود که راهپیمایی خود را تمام کنند. جمعیت، که بیشتر آنها مردان و زنان جوان قشر متوسط جامعه بودند، این هشدار را نادیده گرفتند و با تابلوهای "نور و عدالت" و "مرگ بر تبعیض" خود در جلو عمارت ریاست جمهوری تجمع کردند.
اما به جای رفع تبعیض، مرگ در قالب دو عضو داعش، به سراغ این جمعیت آمد. یکی از این اعضا که به نظر میآمد در حال جابهجایی گاری بستنی بود، پس از انفجار خود، حدود 80 شیعه را به قتل رساند و تعداد 260 نفر را زخمی کرد.
در شهری که دولت افغانستان بعضاً دولت طالبان نیز خوانده میشود و سنیهای افغان به علت تعداد بالایشان حکومت را بدست گرفتهاند، زمان زیادی طول نمیکشد تا قشر عملگرایی که این تظاهرات را ترتیب داده بودند به این امر مشکوک شوند که این قتل عام کار خود دولت بوده است. البته ما در غرب مطلبی را راجع به این موضوع نشنیدیم و به جای آن، اخبار غرب حول این مسئله میچرخید که چه گروهی مسئولیت این حمله تروریستی را پذیرفته و چه گروهی از پذیرفتن آن سرباز زده است.
گروه "اسلامگرای" نفرتانگیز طالبان از پذیرفتن مسئولیت این حملات سرباز زد و گروه "اسلامگرای" وحشتناک داعش مسئولیت این حمله را پذیرفت. بنابراین، تمام اخبار غرب، حول پذیرفتن مسئولیت این حملات توسط داعش میچرخید.
ادای احترام مردم آلمان به قربانیان حملات اخیر
فقط در اروپا تروریست هست و در خاورمیانه نیست؟
اما صبر کنید، هیچ خبری و هیچ خبرگزاری این قتل عام کابل را عملیاتی "تروریستی" ندانست. دولت افغانستان به این امر اشاره کرد، امّا؛ در جامعه غربی، به این موضوع اشارهای نشد. به جای آن غرب از واژههای "بمبگذار انتحاری" و "پیکارجو" درست همانند واژه "تیرانداز" در مونیخ، استفاده کرد. این موضوع بسیار عجیب است.، چگونه ممکن است که یک مسلمان در اروپا تروریست تلقی شود، لیکن؛ در جنوب غربی آسیا، تنها یک پیکارجوی معمولی به حساب بیاید؟ آیا دلیل این امر عدم حمله قاتلان کابل به غربیها بوده است؟ یا اینکه آنها در حال حمله به دیگر مسلمانان بودند (هرچند که در مسلمانان نیز گروههای متفاوتی وجود دارد)؟
به نظر میرسد که هر دو پاسخ صحیح است و
من دلیل دیگری برای این بازی با کلمات که طی آن، هویت تروریستی علی سنبلی، عامل قتلعام مونیخ، از دیدگان همه محو میشود -چون که او علاقه بیشتری به قاتل نروژی، آندرس برویک داشته تا خلیفه ابوبکر بغدادی- و قاتلان داعشی در کابل تروریست شناخته نمیشوند، نمیبینم. مطمئن باشید که این بازیهای مزخرف با کلمات، با توجه به اینکه هر روزه تعداد بیشتر و بیشتری از قربانیان حملات به کشورهای اروپایی مسلمان هستند، ادامه پیدا خواهد کرد.
شمار زیادی از مسلمانانی که در خیابان نیس فرانسه کشته شدند، شناسایی شده اما به سختی در تیتر خبرها اثری از آنها میبینیم. اما نام 4 ترک، که توسط علی سنبلی به قتل رسیدند را در تمامی اخبار مشاهده میکنیم. نوع خبررسانی از اعمال ترورسیتی در اروپا، خاورمیانه و افغانستان، باعث افسوس بسیار است.
هویت مسلمانان در اروپا، اگر قربانی باشند، پنهان میشود، امّا؛ اگر همین مسلمانان، قاتل باشند، خبرهای مربوط به آنها، در تیتر همه خبرهای سیاسی قرار میگیرد. امّا؛ در کابل که هم قربانیان و هم قاتلان مسلمان هستند، غرب علاقهای به بحران بین دو گروه ندارد و بنابراین حمام خونی که در این شهر به وجود آمده، در اخبارها، بسیار معمولی توصیف میشود. به این ترتیب، خبر اینگونه مخابره میشود که بر اثر "حمله" دو "پیکارجو"، 80 نفر کشته شدند. با کمال تعجب، لحن گفتن خبر کشتار در کابل، بیشتر شبیه گزارش فوتبال است تا خبر از یک اقدام تروریستی بزرگ!
در نهایت، همه چیز به اینجا ختم می شود که اگر مسلمانان به ما حمله کنند، آنها تروریست هستند، امّا؛ اگر غیر مسلمانان به ما حمله کنند، "تیرانداز" محسوب میشوند و اگر مسلمانان به مسلمانان دیگر حمله کنند، آنها "پیکارجو" خواهند بود. پاراگراف قبلی را فراموش نکنید، به ویژه، زمانیکه یک قاتل، دست به کار شد و شما توانایی تشخیص مقصر را قبل از اینکه پلیس او را به شما معرفی کند، داشتید، این پاراگراف به کار شما میآید.
نسیم آنلاین
انتهای پیام/