سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارشی از وضعیت بد حفاظت از «بقعه هارونیه»/ کتیبه‌هایی که فریاد می‌زنند!

هر چقدر سر می‌گردانی تا شاید کسی با چشمی محسوس و حتی نامحسوس و از گوشه ای حواسش باشد، به نتیجه ای نمی رسی و متوجه می شوی که فقط خودت هستی و ...

به گزارش خبرنگار حوزه میراث و گردشگری گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ انگار نه انگار که این بنا قرن‌ها پیش آجر به آجر بالا رفته و در دل خود تاریخی دارد به قدمت میلیون ها انسانی که در لابه‌لای برگ های آن چشم به جهان گشودند و عمر را به سر آورده و دیده از دنیا فرو بستند. این افسوس هر روزه‌ای است که باید برای بسیاری از بناهای تاریخی کشور خورد که در فهرست جهانی هم ثبت شده‌اند، افسوسی که حکایت از بی توجهی به نگهداری و حفاظت از بسیاری آثار تاریخی ایران زمین دارد. 




بنای مشهور «هارونیه» در اصل خانقاه یا آرامگاهی است متعلق به حدود اوایل قرن هشتم هجری (14 میلادی) در شهر توس. این بنا براساس شناسنامه‌ای که در محوطه داخل آن نصب شده، بعد از واقعه مخرب مغول ساخته شده است و هیچ ارتباطی با خلیفه هارون الرشید و بقعه زندان وی ندارد. چون اگر قبل از مغول ساخته می شد مثل دیگر بناهای این شهر از جمله مسجد و مدرسه مقابل آن، تخریب می شد. هر چند که این روزها هم گویی افرادی از سپاه مغول و از تاریخ غم انگیز آن، گذرشان بر این بنا افتاده و برای نابودی آن کم نمی گذارند. نام هارونیه از اوایل قرن 14 خورشیدی، همزمان با بنای آرامگاه کنونی فردوسی بر این بنا گذاشته شده است و اساس علمی ندارد.



این ها گوشه ای از تاریخچه کهن این بنای آجری مربع شکل است. بنایی که وقتی وارد آن می شوی افسوسی به طول تاریخ و آهی به بلندای نام آن از نهادت بر می خیزد. دیوارها و کتیبه های یادبودی که از دسترس وندال های ضدفرهنگ در امان نمانده و نکته جالب اینکه گویی مسئولان مربوطه هم ناخودآگاه با آنها دست در یک کاسه برده اند و همه چیز را به حال خود رها کرده اند! کتیبه های یادبود درون بنا بر روی چهارپایه های آهنی و بدون محافظ شیشه ای قرار گرفته و وقتی نزدیک آنها می شوی اثرات یادگاری ها و خراش های افراد بی‌مبالات روی آن دیده می شود.



هر چقدر سر می‌گردانی تا شاید کسی با چشمی محسوس و حتی نامحسوس و از گوشه ای حواسش باشد، به نتیجه ای نمی رسی و متوجه می شوی که فقط خودت هستی و اندام مظلوم این دیوارهای تاریخی و میراث کهن و سنگ نوشته هایی که اگر زبان داشتند بارها فریاد می زدند و طلب حفاظت می کردند! 

از محوطه اصلی «هارونیه» که بیشتر در مقابل چشم است بگذریم، به پستوها و حجره هایی می رویم که آنجا هم خبری از کسی نیست و حفاظتی دیده نمی شود و اگر کمی از شرارت و شیطنت های تخریب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گرانه آثار تاریخی در وجودت باشد، با خیال راحت می توانی تیشه برداری و به ریشه کتیبه ها بزنی و دیوارها را بیش از این که هست زخمی کنی! 



بازگو کردن این درد تکراری که گوش شنوایی برای آن نیست، امری ضروری است تا شاید افرادی که به‌ عنوان مسئول حفاظت از میراث فرهنگی ما علاوه بر یک جایگاه رسمی، مسئولیت انسانی و فرهنگی نیز بر گرده خود دارند، فقط کمی به خود بیایند و با هزینه ای حداقلی و دغدغه ای ملی این یادبودهای فرهنگی را برای آیندگان محافظت کنند، نه اینکه با سهل انگاری فضا را برای افرادی باز بگذارند که سرخوشانه بر دیوارهای میراث کهن ما خراش می اندازند و با افتخار نام خود را در کنار تاریخ معاصر آن روی کتیبه ها و بناهایی چون «هارونیه» ثبت می کنند.


 



گزارش از میثم محمدی


انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۲۳:۱۰ ۲۷ تير ۱۳۹۵
تو کشور ما کم نیست از این بنا ها که به دست فراموشی سپرده شده
ناشناس
۲۱:۲۰ ۲۷ تير ۱۳۹۵
فرهنگه ایرانی مااینه دیگه متاسفانه......بین خودمون باشه
ماکارداریم حالا حالاها......باحلواحلواگفتن دهن شیرین نمیشه وخودمونوگول میزنیم...
این آثارباستانیمون...اون از طبیعت زیبا شمال کنار دریاوجنگلهاش....دامون هم زیاد به کویربازنشده هنوز....
ناشناس
۲۰:۳۹ ۲۷ تير ۱۳۹۵
اینجا ایرانه..خودتونو ناراحت نکنید
ناشناس
۲۰:۳۲ ۲۷ تير ۱۳۹۵
فرهنگ...