سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ورزشکاران مرفه ایران چگونه زندگی می کنند؟

رفاه در هر قشر، طبقه، معنایی متفاوت دارد. رفاه برای ورزشکاران، به ویژه فوتبالیست ها چیست و آنها چگونه از درآمد میلیاردی خود استفاده می کنند. این موضوعی است که در قالب گزارش به آن پرداخته شده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، رفاه در هر قشر، طبقه، معنایی متفاوت دارد. رفاه برای ورزشکاران، به ویژه فوتبالیست ها چیست و آنها چگونه از درآمد میلیاردی خود استفاده می کنند. این موضوعی است که در قالب گزارش به آن پرداخته شده است.

نزدیک به دو دهه است که فوتبالیست ها هم در فهرست مرفهان جامعه قرار می گیرند. در دهه 60 فوتبال بازی کردن با توپ و تشر والدین همراه بود.

«بچه! مگه فوتبال برایت آب و نان می شود، برو سراغ درس و مشقت». این جمله معروف دهه 60، حالا جای خود را به اصرار والدین برای ثبت نام دردانه هایشان در مدارس فوتبال داده است؛ چون فوتبال آب و نانی دارد رویایی. فوتبالیست حرفه ای شدن همانا، رسیده به ثروت همانا!

از اواسط دهه 70 بود که اوج گیری دستمزد بازیکنان فوتبال شروع شد، به نحوی هک در سال های اخیر دستمزد میلیاردی بازیکنان یک امر طبیعی محسوب می شود. این در حالی است که بیشتر بازیکنان برآمده از قشر ضعیف و حداکثر متوسط جامعه اند، گاهی کودکی و نوجوانی سختی داشته اند، در خانواده هایی با بضاعت مالی نه چندان بالا، پرورش پیدا کرده اند، اما فوتبال به آنها کمک کرده که حالا طعم رفاه، ثروت و شهرت را بچشند. اکنون آنها برخلاف پدرانشان جزء قشر مرفه جامعه محسوب می شوند.

مطمئنا ده ها برابر فوتبالیست ها و سایر ورزشکاران، فرد مرفه در جامعه وجود دارد، اما فوتبالیست ها مرفهانی هستند که کاملا در چشم اند. همه آنها را می شناسند و به همین دلیل، زندگی آنها با سایر مرفه ها و ثروتمندان کمی متفاوت است.

درآمدشان چطور است؟

آمار رسمی سازمان لیگ نشان می دهد در همین فصل لیگ برتر حدود 30 بازیکن، قراردادی میلیاردی یا حدود میلیارد داشته اند. قاسم حدادی فر، کاوه رضایی، مهدی رجب زاده (ذوب آهن). احسان حاج صفی، هادی عقیلی، عبداله کرمی، وریا غفوری.

البته باید درنظر داشت این طور هم نیست که بازیکنان دقیقا همین رقم را دریافت کنند. گهگاه به دلیل مشکلات مالی باشگاه ها بخشی از مبالغ پرداخت نمی شود. مالیات، کمیسیون کارگزاران، جریمه ها و.... کمی از این مبلغ کم می کند. البته این سکه روی دیگری هم دارد؛ به ویژه در سال هایی که قانون سقف رعایت لحاظ می شد، بازیکنان بیشتر از رقم قراردادشان می گرفتند. پاداش های موفقیت در باشگاه و حضور در تیم ملی هم بود. از طرفی در کشورهای اروپایی یک فوتبالیست معروف، چند برابر دستمزدش، از حضور در تبلیغات پول در می آورد.

فوتبالیست درجه یک شدن مترادف با غرق شدن در پول و رفاه است. در ایران مشکلات مالی این سال های باشگاه ها کمی از مبلغ قراردادها کم کرده وگرنه در سه، چهار سال قبل بازیکنان بالای یک و نیم میلیارد هم در لیگ دیده می شدند و حتی دستمزد بازیکنان معمولی به یک میلیارد می رسید. اما تمهیدات سازمان لیگ و کم شدن بودجه باشگاه ها کیم فتیله را پایین کشید.

به هر حال حتی اگر سراغ ستاره ها هم نرویم، یک بازیکن معمولی لیگ در یک باشگاه نه چندان مطرح، حداقل دستمزدی بین 100 تا 200 میلیون دارد. متوسط دستمزدها حدود 400 میلیون تومان است. به این ترتیب یک جوان با سه، چهار سال بازی میلیاردر می شود و به رفاه می رسد. برای ستاره های ملی پوش و آنهایی که بازی در خارج از کشور و تیم های پول دار عربی را تجربه کرده اند که این ارقام چندین و چند برابر می شود. حال در این میان این سال پیش می آید که این فوتبالیست ها با پول هایشان چه کار می کنند؟

ماشین، موبایل، لباس؛ مثلث طلایی

هم اکنون شرایط زندگی فوتبالیست ها به گونه ای است که آنها از همان 20، 21 سالگی به درآمد بالا می رسند. درآمدی که آنها را جزء قشر مرفه جامعه قرار می دهد. مگر چند درصد جامعه دستمزد ماهانه بالای 15، 20 میلیون تومان دارند؟ خیلی از جوان ها آرزوی داشتن چنین پولی را دارند و برای آن در رویاهایشان نقشه می کشند. به هر حال رویه بازیکنان در قبال پول های درشتی که به آنها می رسد متفاوت است، اما می توان نقاط مشترکی هم پیدا کرد. بازیکنان جوانی که به پول های درخور توجهی می رسند، به خرید کالاهایی که به چشم می آید بسیار علاقه دارند. خرید خودروی لوکس در اولویت است. حتی دیده شده بازیکنی تمام پول قراردادش را داده تا یک ماشین گران قیمت بخرد.

یکی از بازیکنان تهرانی هنگامی که اولین قرارداد هنگفت زندگی اش را بست بلافاصله رفت و یک «پورشه» قسطی خرید. به این امید که در ادامه لیگ با دریافت اقساط بعدی دستمزدش خرید پورشه محبوبش را تکمیل کند.

پرداخت دستمزد به بازیکنان معمولا به این سبک است که در موقع عقد قرارداد، یک پیش پرداخت 20، 30 درصدی داده می شود و باشگاه قول می دهد تا پایان فصل در سه، چهار بخش مابقی را هم پرداخت کند. در این میان عقب افتادن پرداخت ها و پاس نشدن چک ها یک امر عادی است. بازیکن جوانی که به او اشاره شد، به فرض اینکه سر موقع حقوقش را دریافت می کند، برای خرید پورشه چک کشید و در نهایت همین تصمیم عجولانه کار دستش داد. پاس نشدن چک ها، شکایت و شکایت کشی و سرانجام فروش پورشه و یک ضرر مالی درخور توجه.

یکی دیگر از بازیکنان معروف فوتبال ایران که در جوانی مطرح شد و به واسطه قراردادهای سنگین مدیرعامل پیشین باشگاه پرسپولیس به پول فراوانی رسید هم همین رویه را پیش گرفت. او هم تمام پولش را داد و یک پورشه خرید. این بازیکن پس از یکی، دو سال پورشه را فروخت و به جایش یک خانه برای خودش تهیه کرد و پراید سوار شد!

درواقع خرید ماشین لوکس چندصد میلیونی بین بازیکنان خیلی جوان، فراگیر است. آنها هدف اصلی را خرید یک ماشین چشم نواز می دانند و رفاه زندگی را در سوار شدن «پورشه»، «مازراتی»، «لکسوز»، «بزن»، «بی.ام.دبلیو» و... می بینند. شور جوانی و نداشتن یک نقشه درست برای زندگی، مانع این می شود که آنها برنامه درست تری برای پول هایشان داشته باشند.

ماشین برخی از ورزشکاران: یحیی گل محمدی: هیوندا سوناتا، علی کریمی: مدل های مختلف بی.ام.دبلیو، مهدی مهدوی کیا: پورشه مدل کاین، محسن بنگر: بی ام دبلیو X6، غلامرضا رضایی: تویوتا لندکروز، کریم انصاری فر: پورشه، امیر قلعه نویی: مازراتی، جواد نکونام: پورشه، مجتبی جباری: مرسدس بنز، خسرو حیدری: هیوندای IX55، فرهاد مجیدی: بی.ام.دبلیو، علی دایی: پورشه مدل پانامرا، کریم باقری: کادیلاک، محمدرضا خلعتبری: پورشه، رضا عنایتی: هیوندای کوپه. 

گروهی از چهره ها مخصوصا آنهایی که پخته تر و مردم دارتر هستند، معمولا با خودروهای اصلی شان سر تمرین نمی روند و از خودروی دومی که ارزان تر است استفاده می کنند، اما جوان ترها معمولا این موضوع را رعایت نمی کنند. چندی پیش مهدی فنونی زاده، بازیکن پیشین تیم ملی هنگامی که ماشین بازیکنان راه آهن را سر تمرین این تیم می دید به لوکس بودن این ماشین ها اشاره و عنوان کرد او در اوجش رنو 5 داشت. 

گوشی تلفن همراه، کفش و لباس دیگر مواردی است که پول این جوانان را می بلعد. در خرید آخرین مدل گوشی رقابت سنگینی بین جوانان فوتبالیست وجود دارد. گفته می شود سه بازیکن مطرح یک تیم معروف تهرانی، برای چشم و هم چشمی با هم رفتند یک مدل گوشی «ورتو» به قیمت 55 میلیون خریدند. این گوشی حتی دوربین هم نداشت. اما در آن از نگین الماس استفاده شده است. کفش و لباس هم که جای خود دارد. خرید لباس مارک دار از فروشگاه های لوکس جزء واجبات است و بخش عمده ای از حقوق بازیکنان را به خود اختصاص می دهد. برای فوتبالیست های متاهل این خرج شامل حال همسر و فرزندانش می شود.

به هر حال طبیعی است که یک فرد مشهور پول دار لباس برازنده و شیک بپوشد. اما برخی جوان ترها در این زمینه زیاده روی می کنند. لباس بسیار گران مارک دار می خرند و بعد از چند بار پوشیدن آنها را دور می اندازند. پایم صادقیان، بازیکن فعلی صبای قم در سال 1392 زمانی که پیراهن پرسپولیس را بر تن داشت، در مصاحبه ای جنجالی عنوان کرد ماهی حدود 15 میلیون تومان خرج کفش و لباسش می کند. او اعتراف کرد مرتب ماشین گران قیمت می خرد و در این جا به جایی های ماشین هم حسابی ضرر می کند. 

علاوه بر هزینه کفش و لباس، باید به خرج آرایشگاه هم اشاره کرد. گروهی از این جوانان هر ماه هزینه درخور توجهی هم برای آراسته شدنشان کنار می گذارند. درواقع بازیکنان جوان تر رفاه را در ماشین لوکس، گوشی گران قیمت، آراسته بودن و پوشیدن لباس های مارک دار می دانند. آنها بخش عمده ای از پول هایشان را در همین راه ها هدر می دهند و پس از دو، سه سال سر عقل می آیند. هرچند به دلیل جایگاه اجتماعی و شهرتشان باز هم استفاده از پوشاک و ماشین درجه یک را در اولویت قرار می دهند، اما از ریخت و پاش های دوره جوانی کمی دور می شوند، عطر، ساعت، جواهرآلات و... نیز هرکدام بخشی از مخارج را شامل می شوند.

نگاهی به منزل

بازیکنان باتجربه تر سعی می کنند از پولی که در می آورند برای ساختن آینده شان هم استفاده کنند. قعا یکی از ملزومات زندگی و از نشانه های رفاه زندگی، منزل مسکونی شیک است. عموما بازیکنان فوتبال در مجتمع های مسکونی بسیار مدرن در غرب تهران، سعادت آباد یا شهرک غرب زندگی می کنند. محل تمرینات تیم ها غرب تهران است و زندگی در غرب آنها را از ترافیک تهران نجات می دهد. این یک انتخاب کاملا حرفه ای است. هرچند مربیان و بازیکنانی هم هستند که نقاط دیگر تهران را انتخاب کرده اند. بازیکنانی که مشغول بازی اند خیلی تاکید ندارد که در منزلی که برای خودشان است زندگی کنند. چندین فوتبالیست معروف با اینکه خودشان چند خانه دارند مستاجرند. یکی از دلایلش این است که بازیکنان مجبورند تیم عوض کنند و حتی به شهرهای دیگر بروند و برای همین ترجیحشان این است که یک منزل ثابت انتخاب نکنند.

از طرفی با توجه به اینکه یک فوتبالیست حرفه ای روزهای بسیاری از سال را در خانه نیست و مجبور است در سفر و اردو باشد منطقی است که برای امنیت و رفاه خودش و خانواده اش در مجتمع مسکونی زندگی کند.

مدرن بودن مجتمع مسکونی خیلی حائز اهمیت است؛ برای همین بازیکنان ترجیح می دهند برای رفاهشان در یک مجتمع مدرن مستاجر باشند تا خانه ای کوچک داشته باشند. وسایل خانه هم دیگر موردی است که کاملا برای آنها مهم و هزینه بر است. ستاره ها معمولا در اطراف خود دو، سه فرد معتمد دارند که آنها بسیاری از کارهای شان، از جمله خریدها را انجام می دهند و خودشان را درگیر این مسائل نمی کنند.

داستان متفاوت متاهل ها

ورزشکارانی که متاهل اند به رفاه همسر و فرزندان شان هم خیلی اهمیت می دهند. فرزندان شان را به بهترین مدارس غیرانتفاعی می فرستند، نام آنها را در انواع کلاس های ورزشی، آموزشی، هنری و... می نویسند. در لباس، ایاب و ذهاب و امکانات برای بچه هایشان سنگ تمام می گذارند. درواقع ورزشکارانی که بچه دارند هزینه هایشان چندبرابر می شود.

تفریحات

تفریحات فوتبالیست ها با سایر افراد متمول متفاوت است. با توجه به اینکه آنها در بیشتر هفته های سال درگیر مسابقات اند، چندان فرصت نمی کنند به سفر بروند. با این حال اگر مجالی باشد، سفر خارج از کشور بهترین گزینه است. در خارج از کشور به دور از هیاهو و با آرامش می توانند تفریح کنند. چندین و چند ورزشکار گرین کارت آمریکا دارند و در تعطیلات راهی آمریکا می شوند. آنهایی که علاقه دارند عکس های خود را در فضای مجازی منتشر کنند، سفرهای خود را لو می دهند. همین چند ماه پیش بود که مشخص شد مهدی رجب زاده، کاپیتان ذوب آهن در تعطیلات نیم فصل لیگ راهی آمریکا شده است. 

امیر قلعه نویی هم گهگاهی به ینگه دنیا می رود. مجتبی جباری در تعطیلات تابستان به همراه خانواده به اروپا رفت و عکس های این سفر تفریحی را هم منتشر کرد. این چهره های معروف معمولا در ایران برای رفتن به رستوران ها و اماکن تفریحی مشکل دارند. شناخته شدن کار را سخت می کند و اگر قرار باشد به رستوران بروند چند پاتوق دنج را انتخاب می کنند، اما سفر خارج از کشور این مزاحمت ها را از بین می برد.

از طرفی یکی از شاخصه های رفاه، سفر خارج از کشور است. باید به این نکته هم توجه کرد ملی پوشان در سال بارها به سفر می روند و سفر هم خیلی برای آنها جذایت ندارد، ولی در تعطیلات تابستان برای رسیدن به آرامش و فاصله گرفتن از دغدغه های همیشگی، حتما یک سفر می روند. با این حال، باید گفت سفر و رستوران رفتن جز فعالیت های محبوب ورزشکاران نیست. 

درس گرفتن از گذشتگان

بازیکنان کنوین سرنوشت اسلاف خود را می بینند. مشاهده می کنند چگونه افرادی که پول هایشان را خوب سرمایه گذاری کردند، رفاهی بادوام دارند و بازیکنانی که دوراندیش نبودند از قافله عقب افتادند. برای همین بخشی از پولشان صرف سرمایه گذاری می شود. علی پروین، یک الگوی مناسب برای فوتبالی هاست. شخصی که همیشه فکر اقتصادی داشته و وضع مالی اش نسبت به هم دوره هایش خیلی بهتر است. پروین همیشه در کنار فوتبال به دنبال کاسبی هم بوده، از نمایشگاه ماشین بگیر تا فروشگاه مانتو.

در آن سو یکی از فوتبالیست های سابق که در زمان خودش برو و بیای زیادی داشت و در اروپا هم بازی کرده، هم اکنون وضع مالی خوبی ندارد، به این علت که تمام سرمایه اش را خرج خوشی های زودگذر کرده است. به همین دلیل ورزشکارانی که باهوش ترند سرمایه گذاری را هم در برنامه هایشان قرار می دهند. آنها سعی می کنند توسط افراد خانواده و دوستان امین سرمایه گذاری کنند. به هر حال عمر مفید ورزش یک ورزشکار، حداکثر 15 سال است. این خطر هم وجود دارد یک آسیب دیدگی این زمان را به دو، سه سال کاهش دهد؛ پس هیچ تضمینی وجود ندارد همیشه پول های میلیاردی برسد.

حضور در عرصه ساخت و ساز

خرید خانه، مغازه و ملک راحت ترین راه ممکن پیش روی این ورزشکاران ثروتمند است. خیلی از بازیکنان در شمال زمین و ویلا دارند و در عرصه برج سازی و ساخت و ساز نام های شناخته شده ای هستند. در تهران چند خانه و مغازه دارند. داشتن رستوران و کافی شاپ هم کاملا مد است. علیرضا منصوریان، امیر قلعه نویی و... رستوران و کافی شاپ دارند.

معمولا افرادی در اطراف این ورزشکاران حضور دارند که به آنها پیشنهاد سرمایه گذاری و خرید زمین و ملک می دهند. با توجه به اعتراف این چهره های معروف، پیشنهادهایی که به آنها می شود هم حسابی سودآور است. در مرحله بعد آنهایی که کاربلد هستند، با استفاده از شهرت و اعتبارشان به سراغ ساخت و ساز در زمین ها می روند و این راه را امن ترین و ساده ترین راه سرمایه گذاری می دانند. در این میان برخی ها شغل های دوم متفاوت تری دارند. فردی مثل علی دایی از همان ابتدا به فکر تجارت و سرمایه گذاری بلندمدت بود. او سال هاست که در عرصه تولید و فروش پوشاک ورزشی فعالیت می کند و در بسیاری از مجتمع های تجاری معتبر فروشگاه دارد.

سایر ورزشکاران

زندگی مرفه تنها شامل فوتبالیست ها نمی شود، چندسالی است که دستمزد برخی والیبالیست ها و بسکتبالیست ها میلیاردی شده است. چهره های شاخص سایر رشته ها، به ویژه قهرمانان المپیک هم شرایط خوبی دارند، اما باز هم برتری با فوتبالی هاست. خیلی از آنها پس از سال ها گرفتن دستمزد عالی به عنوان بازیکن، حالا به عنوان مربی هم درآمد خوبی دارند. از طرفی سرمایه گذاری های مناسب باعث شده تا اندوخته شان هر روز بیشتر از روز قبل می شود.

خیرین

اکثر ورزشکاران مرفه و متمول در کنار رفاه و ثروتی که دارند امور خیر را فراموش نمی کنند. در وهله اول سعی می کنند به نزدیکان و اقوام کمک کنند. آنها در امور خیریه هم پیشتازند. خیلی از افرادی که نیاز مالی دارند به این افراد رجوع می کنند و معمولا هم دست خالی برنمی گردند. از آنجا که اثر ورزشکاران کودکی سخته داشته اند و از بچگی پول دار نبوده اند شرایط سخت زندگی را درک می کنند و به همین دلیل است که بیشتر آنها به انجام کار خیر معروف اند.

منبع:ماهنامه جامعه پویا
انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۲:۱۰ ۲۶ تير ۱۳۹۵
فقط علی دایی
ناشناس
۱۰:۵۳ ۲۶ تير ۱۳۹۵
قربون خدا برم که عمر انسان رو دائمی نکرده.چه پولدار چه فقیر همه رفتنی هستیم و چیزی هم نمی تونیم با خودمون ببریم. پس زیاد مهم نیست
ناشناس
۰۹:۵۶ ۲۶ تير ۱۳۹۵
سلام
چرا عکس علی دایی رو رو تیتر زدید؟؟
علی دایی یک انسان به تمام معناست.
ناشناس
۲۱:۴۲ ۲۵ تير ۱۳۹۵
مثل علی دایی که هم ورزشکار برتر دنیاست و افتخار ایرانه و هم خیر بزرگی هستش خدا حفظش کنه عاشقشم
ناشناس
۲۱:۰۹ ۲۵ تير ۱۳۹۵
اینقدر که توی این فوتبال پپل هست تو هیچ ورزشی نیست بسکتبال هندبال و....
ناشناس
۲۱:۰۱ ۲۵ تير ۱۳۹۵
پلو باخورشت طلا هرشب میخورند
ناشناس
۱۹:۴۲ ۲۵ تير ۱۳۹۵
ایکاش یکبار سر تمرین یک ورزشکار میرفتید.
رضا
۱۵:۲۶ ۳۱ تير ۱۳۹۵
درسته تمرين كردن سخته ولي برخي كارگرها هم كارشون مثل فوتباليستها سخت هست . بايد نسبت درامد و سختي كار معقول باشد. من خودم زماني كارگر بنايي بودم