سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارش/

چگونه دختر تحصیل‌کرده به مرد اعدامی بله گفت +تصاویر و فیلم

دختری امروز سوژه رسانه‌ها شده بود که با بقیه موضوعات خبری تفاوت داشت.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،از عشق در یک نگاه زیاد شنیده ایم. داستان‌هایی که تبدیل به کتاب نظم و نثر شده و در تاریخ جاودانه شده ‌اند و فیم‌ها و سریال هایی که از این داستان‌ها ساخته شده است.

داستان خسرو که با شنیدن تعریف های وزیرش از شیرین دل به شیرین باخت و شیرین که با دیدن نقاشی خسرو که از درخت آویزان شده بود عاشق شد و فرهاد را رها کرد.

داستان لیلی و مجنون و ویس و رامین هم نمونه های داخلی عشق در یک نگاه هستند و کم نیست نمونه های خارجی آن. اما این روزها در تهران همین عشق در یک نگاه زوجی را به هم رساند که در عین رسیدن به هم باید جدا از هم زندگی کنند.

دختری تحصیل کرده صبح یکی از روزها چادر به سر کرده تا در زندان رجایی شهر به ملاقات برادر دربند خود برود. همه چیز برای دختر عادی می گذرد. هم ثانیه ها و هم صحبت های برادر تا اینکه در اتاق ملاقاتی ها باز می شود و پسر 27 ساله ای وارد می شود.



از این لحظه زندگی دختر دگرگون شد و هیچ چیز نمی‌دید جز همان پسر. دختر تمام فکر و ذکرش شده بود پسری که تنها دقایقی دیده بود و در همین مدت کوتاه دل به او باخته بود.

پسر داستان ما هم که به جرم قتل در زندان بود و تنها امیدش گرفتن رضایت اولیای دم در یک نگاه دل به دختر می دهد و اینگونه می شود که داستان پیچیده عشق در اتاق ملاقات زندان کلید می خورد.

آنها فرصت زیادی برای در کنار هم بودن و گل گفتن و گل شنیدن نداشتند و راه ارتباطی‌شان شاید بر عکس خیلی از دختر و پسرهای امروزی که از تلگرام و لاین و واتس آپ و ... استفاده می کنند ، تلفن عمومی زندان بود که هرچند دقیقه یک بار ارتباط با صدای ضبط شده «این تماس از زندان برقرار شده» قطع می شد.



فقط هفت ماه طول کشید و تنها در این مدت یک بار دیگر این زوج همدیگر را دیدند تا امروز که در حیاط زندان پای سفره عقد نشستند.

زوج عاشق ما برای سومین بار که همدیگر را دیدند، بعد از خطبه عقد توانستند دستان یکدیگر را لمس کنند و برای اولین با کنار یکدیگر بنشینند.

اما چه کوتاه بود این دقایق برای این زوج عاشق چرا که ساعت برای آنها تبدیل به دقیقه و دقیقه تبدیل به ثانیه شد و در یک پلک بهم زدن همه چیز تمام شد. پسر کت و شلوار دامادی را از تن درآورد و لباس زندان به تن کرد تا ادامه زندگی مشترک را پشت میله های زندان بگذراند.

دختر اما اشک می ریخت اشکی که تلاقی همزمان شادی و غم بود. شادی رسیدن به معشوق و غم دوری او. چه لذت بخش بود دقایقی که این زوج در کنار هم سپری کردند و چه غمناک لحظه جدایی آنها.

*لزوم حمایت خیرین

داستان عشق در یک نگاه این بار سرانجام خوبی داشت و زوج عاشق بعد از 2 بار ملاقات در 7 ماه به یکدیگر رسیدند اما به سرعت از هم جدا شدند و هرگز زندگی مشترکشان زیر یک سقف شکل نمی گیرد مادامی که پسر رضایت اولیا دم را نگرفته و پشت میله های زندان باشد.

در این فقره لازم است که خیرین پا پیش گذاشته و در جلب رضایت اولیای دم تلاش کنند. شخصیت های مردمی نزد خانواده مقتول رفته تا رضایت بگیرند و زوج عاشق عشق خود را جایی دیگر از زندان رجایی شهر تجربه کنند.



*عشق در نگاه اول واقعیت است یا توهم؟

با یک نگاه فهمیده اید که او شریک زندگی شماست و حالا با همه وجود می خواهید با او زندگی کنید. اما از شما اصرار است و از خانواده تان انکار. شما با تمام وجود مطمئنید که زندگی با هر کسی غیر از او برایتان غیر ممکن است چون فقط او توانسته قلب شما را تسخیر کند اما دیگران معتقدند کمی که بگذرد هوای عاشقی از سرتان می افتد. در این مواقع، حق با چه کسی است؟ شما که از دلتان خبر دارید یا والدین که تجربه آینده را دارند؟

عشق در نگاه اول چیزی است که خیلی از افراد آن را تجربه می کنند. اما واقعا مرز این احساس با هوس یا هیجانات کاذب کجاست؟ شما جاذبه  خامی نسبت به فردی از جنس مخالف در خود احساس می‌کنید و سپس بسیار بیشتر از آن چیزی که عملا وجود دارد، دچار عواطف و احساسات می‌شوید. شما نه به این خاطر که عاشق شده‌اید، بلکه به این دلیل که ذهنتان تحریک  شده، مدام به او فکر می‌کنید. خصوصا اگر شما به دنبال یک اوج احساسی لحظه‌ای باشید و به عبارتی، دلتان بخواهد عاشق شوید و شریک زندگی تان را پیدا کنید.

این اوج احساسی در پی یک آمادگی خودخواسته برای عاشق شدن به وجود می آید و بعد از آن، شما به محض دیدن کسی که معیارهای ظاهری مورد نظر شما را داشت احساس می کنید فرد مورد نظرتان را پیدا کرده اید.

هر رابطه ای یک نقطه اوج دارد که در شروع آن قرار گرفته و یک نقطه فرود که در میانه آن قرار دارد. بعد از گذر از این نقطه های اوج و فرود، همه چیز به تعادل می رسد و شما می توانید درباره طرف مقابل قضاوت کنید که آیا واقعا او را دوست دارید یا نه، آیا او را به قدر کافی می شناسید یا نه و آیا او می تواند شریک زندگی شما باشد یا نه.

در واقع شما در ابتدای رابطه از نظر هیجانی در اوج هستید و همه چیز در نظرتان زیبا و فوق العاده است. در دوره فرود برعکس فکر می کنید و همه چیز از نظرتان به بن بست رسیده و مدام فکر تمام کردن رابطه هستید. اما در دوران تعادل هم هیجاناتتان را کنترل کرده اید و هم احساسات منفی جای خود را به شناخت بیشتر داده اند. بنابراین می توانید بهتر و عاقلانه تر تصمیم بگیرید.

تصمیم گیری در دوران اوج می تواند باعث سرخوردگی و شکست رابطه شود و تصمیم گیری در دوره فرود، ممکن است پشیمانی از اتمام رابطه و فرصت ندادن به خودتان را در پی داشته باشد.

*شیفتگی ذهنی

بعضی اوقات، وقتی به کسی علاقمند می‌شوید، عاشق او نیستید؛ بلکه عاشق تصویر او هستید: «چه قیافه‌ای دارد»؛ «چه کاره است»؛ «چقدر پول دارد»؛ «چه ماشینی سوار می‌شود»؛ «چه کارهایی در زندگی انجام داده است». «چقدر صدایش آرامش بخش است»، «چه حس خوبی دارد همسر آدم پزشک باشد» و... شما از تمام این چیزها در سرتان رویایی می‌سازید و ماهیت فرد را نادیده می‌گیرید.

گذشته از این، آیا ممکن است کسی را ملاقات کنید و در همان لحظه احساس کنید که او همسر ایده‌ال شماست و اشتباه نکرده باشید؟ زوج‌هایی وجود دارند که سی‌سال با هم زندگی کرده‌اند و می‌گویند که در همان ملاقات اول، می‌دانستند که همسر ایده‌آل خود را یافته‌اند. آیا این همان «عشق در نگاه اول» نبوده است؟

ممکن است بشود چنین تلقی کرد که آنها جاذبه‌ای قوی و ارتباطی روحی را تجربه کرده‌اند که سپس آن را به رابطه‌ای قوی و موفق بدل ساخته‌اند. آنان در نگاه اول وجود چیزی را در یکدیگر تشخیص داده‌اند، اما عشق حقیقی بین آن دو، می‌بایست در طول سالیان شکل گرفته باشد. برای دلباختگی یک لحظه کافیست، اما «عشق حقیقی» به وقت نیاز دارد.

تصور کنید که در یک شب سرد، در کلبه‌ای نشسته‌اید. می‌خواهید آتش روشن کنید تا خود را گرم کنید. برای اینکار بین روزنامه و هیزم، حق انتخاب دارید. اگر در مورد این کار تجربه کافی داشته باشید، جواب این سوال را می‌دانید: روزنامه سریع‌تر می‌تواند شعله بزرگی درست کند، اما سریع‌تر هم خاموش می شود. اما هیزم ممکن است به مدت زمان طولانی‌تری نیاز داشته باشد تا شعله‌ور شود، اما به آرامی و یک‌نواخت می‌سوزد.

امیدواریم که زنگی این زوج جوان سالهای سال با همین شور و حرارت ادامه داشته باشد پسر هم از پشت میله های زندان به کانون گرم خانواده جدیدش بازگردد.

برگزاری مراسم عقد در زندان رجایی شهر + فیلم


انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷۹
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۹:۵۳ ۰۹ تير ۱۳۹۵
اینم تازه مد شده. مرد از احساسات یک دختر داره استفاده میکنه تا از اعدام فرار کنه
ناشناس
۲۳:۳۶ ۰۴ تير ۱۳۹۵
انشالله كه خيره ادم خطا هاي تو زندگيش ميكنه دليل نميشه درس عبرت نگيره خدا حتما خودش ميدونه انشالله تو اين ماه عزيز خدا اين دو نفرو زيره يك سقف ببره امين
ناشناس
۱۷:۱۲ ۰۲ تير ۱۳۹۵
رفته خواهرزادش رو کشته حالا پرو پرو هم داره ازدواج میکنه بابا اینا دیگه کین، خدایا ما داریم میریم به کدوم سمت.
ناشناس
۱۷:۰۸ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اخه چرا باید به یک ادم متهم به قتل عمد اجازه این کار داده بشه؟مطمئن باشید یک ماجرایی پشت پرده است بابا مگه شوخیه یارو قتل عمد انجام داده واقا ما مردم احساساتی داریم یه خورده درست فکرد کنید نه از روی احساس به نظر من شاید شگردی باشه برای رهایی از مجازات
ناشناس
۱۵:۵۹ ۰۲ تير ۱۳۹۵
دیگه ازدواج هم مسخره بازی شده
ناشناس
۱۵:۴۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
بیچاره عروس قربانی یک نقشه شده
ناشناس
۱۵:۳۲ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اگه صبر کنید یا امسال یا سال بعد تو ماه عسل کلی در موردشون بحث می شه. سوژه راست کار علیخانیه
ناشناس
۱۴:۴۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اخه شوهر گیر نمیاد
ناشناس
۱۴:۳۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
یه جوری قصه پردازی کردید که انگار مقتول مقصره//به فاتل هم یه زن جایزه دادن
ناشناس
۱۴:۲۸ ۰۲ تير ۱۳۹۵
باید عدالت اجرا شود و این جوان سزای کار خود را ببیند با راه انداختن عروسی نمیشود در هیچ کجای دنیا از مجازات فرار کرد
ناشناس
۱۴:۱۸ ۰۲ تير ۱۳۹۵
انشاالله به لطف خداوند و این ماه عزیز این برادر که در قفس گیر افتاده آزادی و خروج از قفس شامل حال ایشان باشد
انشاالله. ...
ناشناس
۱۴:۱۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
سو استفاده از عشق
ناشناس
۱۴:۰۳ ۰۲ تير ۱۳۹۵
کاش کمی احساسات رو کنارمی گذاشتیم. فکر می کنید کارشون عاقلانه است. توخبرا خوندم جرمش قتل عمده .شاید هم این کار یک جور نقشه برای بازی بااحساسات خانواده مقتول وگرفتن رضایت باشه . هیچ جوری نمی شه این کا رو توجیه کرد. حالا چرا رسانه ای کردن خدا می دونه چی پشت پرده است.
ناشناس
۱۱:۵۸ ۰۲ تير ۱۳۹۵
ولی امیدوارم اگر جای بخشش هست خدا بهشون صبری بده که بتونن رضایت بدن
ناشناس
۱۱:۵۴ ۰۲ تير ۱۳۹۵
ان شاالله رضایت بدهند
ناشناس
۱۱:۵۱ ۰۲ تير ۱۳۹۵
جایی که خداوند می بخشه و فرصت می ده و درهای رحمتش و به روی بنده گنهکارش باز می کنه
ناشناس
۱۱:۵۱ ۰۲ تير ۱۳۹۵
جایی که خداوند می بخشه و فرصت می ده و درهای رحمتش و به روی بنده گنهکارش باز می کنه
ناشناس
۱۱:۱۲ ۰۲ تير ۱۳۹۵
دلیلی برای گذشت از قاتل نیست . اگر عماً قتل کرده باید تاوانش را بدهد
ناشناس
۱۱:۵۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
100 درصد درست است از ادمی که قتل عمد کرده به هیچ عنوان نباید گذشت
ناشناس
۱۰:۴۱ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اگه جرم آقای داماد قتل عمد باشه باید قصاص بشه.
ناشناس
۱۰:۱۲ ۰۲ تير ۱۳۹۵
ازقدیم گفتن مبارک باشه
ناشناس
۱۰:۰۹ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اگر ایشون عفو شدن و به دامن جامعه و خانواده برگشتن و زندگی سالمی رو در پیش گرفتن از صمیم قلب براشون آرزوی آزادی میکنم.
ناشناس
۰۹:۵۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خیلی دوست دارم با این دختر پسر صحبت کنم و از روحیات و عقل و منطقشون مطلع بشم ، اگه یه برنامه تلویزیونی درست کنن و مصاحبه کنن بهتر میشه به نفکرات این دو پی برد و هدفشون .
ناشناس
۰۹:۰۴ ۰۲ تير ۱۳۹۵
نگاه اول باعث می شود به مشکل برخورد کنند شاید علاقه این دو زوج دوامی نداشته باشد قبل از بله گفتن باید فکرش رو می کرد .
ناشناس
۰۸:۴۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
چگونه؟!
کدام آدم عاقل و مرفهی دست به چنین کاری میزند
ناشناس
۰۸:۰۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
ان شاالله همه جوونا خوشبخت بشن
ناشناس
۰۸:۰۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
ان شاالله همه جوونا خوشبخت بشن
ناشناس
۰۸:۰۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اگر قسمت باشه جور میشه حتی اگر طرف زندانیان محکوم به قتل باشه اگر قسمت نباشه هم.نمیشه حتی اگر دنیا واسامان را به هم بریزه نمیشه
ناشناس
۰۷:۵۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
انشاالله سالی دیگه این زوج در برنامه ماه عسل احسان علیخانی ببینیم
ناشناس
۰۷:۵۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
به نظر من منطقی نیست به هیچ عنوان ! اگه خانواده مقتول رضایت ندن این دختر خودشو بدبخت کرده فقط بخاطر یک نگاه!
ناشناس
۰۷:۳۹ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خواهشا اگه کسی خانواده مقتول رو میشناسه به حرمت این ماه عزیز و محبوبترین بنا نزد خداوند مهربان که همون خانواده و ازدواج هستش جهت جلب رضایت خانوادشون تلاش کنه تا گذشت کنن
ناشناس
۰۷:۱۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
نکنه انتظار دارید کسی که قتل عمد انجام داده رو راحت ببخشن اینجوری قتل عادی میشه
ناشناس
۰۶:۵۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
واقعا بچه گانه عمل کردن
ناشناس
۰۶:۳۵ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خداوند به برکت اين ماه دل طرف مقابل را نرم کند تا از جرم آقاي داماد بگذرن تا مرحمي باشد براي دو زوج جوان و از خداوند متعال آينده خوبي را برا ي اين زوجين طلب دارم.!
ناشناس
۰۶:۳۱ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خوبه واله ملت میرن قتل و جنایت میکنن بعد هم یکی رو گول میزنن و باهاش ازدواج میکنن و بعد هم آزاد میشن ؟؟؟؟؟؟؟ امنیت کجایی که یادت به خیر
ناشناس
۰۶:۱۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
کسی به فکر دل پدر مقتول هست؟
ناشناس
۰۶:۱۳ ۰۲ تير ۱۳۹۵
نشون دادن حماقت حدومرزنداره
ناشناس
۰۶:۰۱ ۰۲ تير ۱۳۹۵
واقعا برای مسوولان متاسفم !
خود خداوند توی قرانش فرموده :خداوند قصاص را برای حفظ حیات شما قرار داد !
امیدوارم که هرچه زودتر قصاص بشه
ناشناس
۰۴:۵۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
منم با یک نگاه عاشق شدم ( یعنی دو طرفمون) ولی گذر زمان و با گذشت دو سال از نگاه های عاشقانه و دیدارهای ثانیه ای بین ما کم کم این عشق احساسی جاش رو به منطق داد و از هم دور شدیم، امیدوارم که این زوج در مرحله درست عشق تصمیم گیری کرده باشن
ناشناس
۰۴:۳۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
بی مزه و لوس و غیر منطقی
ناشناس
۰۳:۳۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خدا به خیر کنه
ناشناس
۰۳:۳۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خیرین کمک کنن
ناشناس
۰۳:۳۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
شاید خداوند کمک کنه ورضایت را بگیرن
ناشناس
۰۲:۴۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اگه قتل از نوع بدجنسی نبوده باشه خدا مشکلشو حل میکنه ان شاا...
ناشناس
۰۲:۴۱ ۰۲ تير ۱۳۹۵
حالاصبرکن...


بذاربره درب بنگاه واسه کرایه کردن خونه


بزارسربرج قبض گاز،برق،آب،موبایل،و... بیاد

بزارباخانومش بره خرید....

ماشالله که خوشبخت بشن اما زندگی خیلی سخت شده خیلئ
دروغ میگم!!!!!؟
ناشناس
۰۱:۵۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
انشاالله مباركشون باشه،ولي بيشتر ستون شماروانشناسي بودتاخبر
ناشناس
۰۱:۵۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
انشاالله که خوشبخت شوند وهر چه زودتر این آقا داماد از زندان آزاد بشه و با هم دیگه زیر یه سقف یه زندگی خوبی رو شروع کنند
ناشناس
۰۱:۳۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
به نظرم باید این مردم جوان بخشیده بشه اما باید پای چوبه دار بخشیده بشه!
ناشناس
۰۱:۱۵ ۰۲ تير ۱۳۹۵
میدونم سخته. .میدونم پدر و مادر مرحوم چه سختی ها و ناراحتی هایی کشیده اند. ...اما زندگی این جوون ببخشید به صاحب این ماه که همه روزه داران مهمونش هستن مادرم. .پدرم ناراحت نشین اگه همچون درخواستی کردم بیایید گذشت کنید. ..
ناشناس
۰۱:۱۴ ۰۲ تير ۱۳۹۵
بی شوهری تا این حد!!!
ناشناس
۰۱:۱۴ ۰۲ تير ۱۳۹۵
دختره واقعأ چه فکری کرده دیگه میخواست شوهر کنه دیگه حالا بیرون نشد تو زندان
ناشناس
۰۱:۰۸ ۰۲ تير ۱۳۹۵
اوه!چه سریال عاشقانه ای! البته تا حدودی خوبه برا به رحم اوردن دل خانواده مقتول!
ناشناس
۰۰:۵۱ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خدا کمک شون کنه ایشالا
ناشناس
۰۰:۴۹ ۰۲ تير ۱۳۹۵
این یه نقشست که آقا دادماد رو کمک کنند بیاد بیرون،عشق کجا بود
ناشناس
۰۰:۴۶ ۰۲ تير ۱۳۹۵
چه عشق بی مزه ای
ناشناس
۰۰:۳۸ ۰۲ تير ۱۳۹۵
احتمالاقصدش این بوده که سال بعدمهمون برنامه ماه عسل باشه.
ناشناس
۰۰:۳۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
فکر کنم یکی از مهمونای برنامه ماه عسل باشن.
ناشناس
۰۰:۲۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خدایش یه لحظه رفتم تو عمق این قضیه واقعا زیبا بود دل بستن این دوتا گل سر سبد ایشاالله که خداوند بزرگ و مهربان شادی و بده به همه ی گرفتار ها و صبری بده به خانواده مقتول و بزرگی کنن دل این عروس و نشکنن و رضایت بدن انشاالله.
ناشناس
۰۰:۱۹ ۰۲ تير ۱۳۹۵
خدابزرگه به امیدخدا وبعدخیرین درست میشه شک ندارم
ناشناس
۰۰:۱۲ ۰۲ تير ۱۳۹۵
سلام خداوند به خانوادهء مقتول صبر بده تا این غم را تحمل کنند و به احترام این ماه عزیز زندگی دوباره بدن که گذاشت بهتر از انتقام هست
ناشناس
۰۰:۰۸ ۰۲ تير ۱۳۹۵
کار خوبه خدا درست کنه
ناشناس
۰۰:۰۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
ولا دیگه شوهر نباشه تن ب هرازدواجی باید داد اخه..این معلوم نیس چی بوده بخدا
ناشناس
۰۰:۰۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
ب امید روزی که خیران نزارن چنین جوونایی قصاص بشن..مسجد ومدرسه درس کنن اما بخدا جوون جوونها مهمتره...
ناشناس
۲۳:۵۶ ۰۱ تير ۱۳۹۵
خدا خیلی خیلی بزرگ ان شاالله خیره
ناشناس
۲۳:۵۶ ۰۱ تير ۱۳۹۵
خدا خیلی خیلی بزرگ ان شاالله خیره
ناشناس
۲۳:۴۳ ۰۱ تير ۱۳۹۵
داغ ازدست دادن عزیز خیلی سخت است.اما سخت تر آن است که خداوند بلند مرتبه مرگ وزندگی کسی را به کس دیگر بسپارد.امیدوارم همانی شود که خداوند با بنده هایش میکند.روزانه دهها بار بنده خود را ازمرگ نجات میدهد.میتوانستیم امروز طعمه مرگ شویم ولی خدا دستمان راگرفت والان زنده ایم.
ناشناس
۲۳:۳۸ ۰۱ تير ۱۳۹۵
بله خیرین به پا خیزند برای کمک به قاتل ها و آدم کش ها ...اونایی که آبرو دارن و قتل و غارت و خیانتی هم نکردن و با سیلی صورت خودشونو سرخ میکنن هم هیچی ...بدون کمک و بدون کار و ازدواج و ....بمیرن؟
ناشناس
۲۳:۱۸ ۰۱ تير ۱۳۹۵
مبارک باشه
ناشناس
۲۲:۳۶ ۰۱ تير ۱۳۹۵
ان شالله عاقبت به خیر شوند
ناشناس
۲۱:۵۹ ۰۱ تير ۱۳۹۵
ایشالله تو این ماه عزیز به این آقا داماد رضابت بدن تا قصاص نشه آمین یا رب العالمین
ناشناس
۰۱:۵۰ ۰۲ تير ۱۳۹۵
رضایت بدن که فردا بیاد یکی مثل تو رو بکشه؟!
ناشناس
۱۷:۰۲ ۰۳ تير ۱۳۹۵
کارش که آدم کشی نیست براساس یک اتفاق این حادثه رخ داده شاید هم برای تو اتفاق بیافتد که قاتل بشی آنهم از سر یک اتفاق ساده
ناشناس
۲۱:۵۹ ۰۱ تير ۱۳۹۵
ایشالله تو این ماه عزیز به این آقا داماد رضابت بدن تا قصاص نشه آمین یا رب العالمین
ناشناس
۰۸:۴۷ ۰۲ تير ۱۳۹۵
یه کم واقع بینانه به قضیه نگاه کنیم

شاید قتلش جوری باشه که اصلا جای بخشش نداشته باشه!!
ناشناس
۲۱:۵۹ ۰۱ تير ۱۳۹۵
ایشالله تو این ماه عزیز به این آقا داماد رضابت بدن تا قصاص نشه آمین یا رب العالمین
ناشناس
۲۱:۴۲ ۰۱ تير ۱۳۹۵
من به خدا و معجزه ایمان دارم یکیشون در مورد این پسر اتفاق افتاد
ناشناس
۲۱:۳۳ ۰۱ تير ۱۳۹۵
به پای هم پیر شن انشا الله عاقبت به خیر
ناشناس
۲۱:۲۰ ۰۱ تير ۱۳۹۵
دلتون واقعا خوشه ما تو بیرون نمیتونیم زندگی کنیم اونا تو زندان عاشق شدن...همش الکی عشق و عاشقی کجا بود
ناشناس
۲۳:۳۳ ۰۱ تير ۱۳۹۵
چه دل سختر از سنگی you داری