در ادامه این مطلب آمده است: و حالا همه انقلابی های قدیمی ایران، تمام فرزندان شهدا و جانبازان جنگ تحمیلی و سپاه و مدیران مجتمع های میلیارد دلاری شان گویا تمام مدت درست می گفته اند. تحریم های برداشته شده است-اما رفع نشده است. برخلاف تمام وعده و وعیدها، خبری از هجوم سرمایه گذاری غربی ها به ایران نیست و دلیل آن بانک ها هستند -- به ویژه بانک های اروپایی که می ترسند با ایران مبادلات داشته باشند و تحت تحریم های غیرهسته ای آمریکا قرار گیرند. واشینگتن، با دست پس می زند و با پا پیش می کشد؛ این درسی است که همه رئیس جمهورهای ایران باید بیاموزند.
نویسنده این مطلب نوشت: محمد خاتمی در سال 1997 رئیس جمهور ایران شد. او یک «جامعه مدنی» می خواست. اما آمریکا، محمدخاتمی را به دیده تحقیر نگریست-و بعد از او محمود احمدی نژاد رئیس جمهور شد که راستی های افراطی آمریکا با او بسیار راحت تر بودند. ... حالا روحانی، مردی که آمریکا می توانست با وی وارد گفتگو شود، ممکن است انتخابات سال آینده را ببازد چون او هم فراموش کرد که: به آمریکا نباید اعتماد کرد.
رابرت فیسک در ادامه نوشت: ایران هنوز به سامانه مالی جهان متصل نشده است؛ و قرار هم نیست متصل شود. البته چینی ها از معامله با ایران خرسندند. حامیان رهبر ایران حالا فهمیده اند که رهبرشان، قهرمان واقعی ایران مدرن است-و نه این رئیس جمهور. به گفته او بانک ها از آمریکایی هایی که «به وعده های خود عمل نکرده اند و تحریم ها را فقط در ظاهر برداشته اند» می ترسند.
تا سال ها، بانک های اروپایی از بیم قرار گرفتن در لیست تحریم های آمریکا که اتفاقا به توافق هسته ای هم هیچ ارتباطی ندارد، با ایران هیچ مبادله ای نخواهند کرد. ترس آن ها از موسسات آمریکایی و دادیارانی است که دنبال هر گونه شواهد واهی مبنی بر پولشویی، حمایت ایران از تروریسم و جرایم مالی هستند.
در پایان این مطلب آمده است: حالا خودتان قضاوت کنید. از یک سو در ایران تحریم ها را وعده ای می دانند که به آن وفا نشد و از سوی دیگر توافق هسته ای در سراشیبی سقوط قرار دارد. به عبارت دیگر، این رویا نیز به خاک خواهد نشست.