غیبت سخن گفتن در غیاب شخص را گویند منتهی سخنی که عیبی از عیوب او را فاش سازد خواه این عیب جسمانی باشد، یا اخلاقی، در اعمال او باشد یا در سخن او. قرآن هم در رابطه با غیبت صراحتاً می فرماید: بعضی از گمانها گناه است. سوء ظن زمینه تجسّس و تجسّس زمینه غیبت و غیبت مهمترین عامل برای از هم گسستن محبتها، پیوند ها و اعتمادهاست.
در روایات اسلامی هم از غیبت به عنوان: خوردن گوشت مرده، نوعی خیانت بدتر از زنا، بدتر از ربا خواری، بزرگترین عیب، عذری بدتر از گناه، خوراک اهل جهنم و سگان دوزخ، بدترین بهتان آمده است.
همچنین از غیبت کننده در روایات به عنوان منافق، نماد بی عقلی، تلاش عاجز، محروم از رحمت الهی، بدترین مردم، محروم از بهشت، نام برده شده است.
در مزمت غیبت درسوره حجرات آمده است: "و لا یغتب بعضكم بعضاً أیحب أحدكم أنْ یأكل لحم اخیه میتاً فكرهتموه، و اتقوا الله، إن الله توّابٌ رحیمٌ...؛ و هیچ یك از شما دیگری را غیبت نكند، آیا كسی از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ (به یقین) همه شما از این امر كراهت دارید. تقوای الهی پیشه كنید كه خداوند توبهپذیر و مهربان است. "قرآن با ذكر این مثال و ریزهكارهایی كه در آن نهفته شده به تحریك وجدان و فطرت انسانها در برابر این گناه بزرگ میپردازد و شاید به همین دلیل جمله را با سؤال شروع میكند، تا پاسخ آن از درون انسانها برخیزد و تأثیر آن قویتر شود.
آیه دیگری كه بر مذمت غیبتكنندگان نازل شده؛ آیه: "ویلٌ لكل همزه لمزه" است خداوند متعال در آیه یاد شده، با تهدید كوبندهای به سراغ عیبجویان و غیبتكنندگان میرود و میفرماید: "وای بر هر عیبجوی غیبتكنندهای كه مردم با ایمان را به سخریه میگیرند، و با نیش زبان و حركات دست و چشم و ابرو، در پشت سر و پیش رو، مؤمنان را هدف تیرهای طعن و تهمت قرار میدهند.
تعبیراتی كه در آیات شریفه و روایات اسلامی به كار رفته نشان میدهد كه آبرو و حیثیت افراد مانند مال و جان آن ها، بلكه از بعضی جهات مهمتر است. همچنین بیانگر این مطلب است كه غیبت از بزرگترین گناهان شمرده میشود.
آثار زیانبار غیبت
سرمایه بزرگ انسان در زندگی، حیثیت و آبرو و شخصیت اوست و هر چه آن را به خطر اندازد مانند آن است كه جان او را به خطر انداخته، بلكه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر است.
یكی از فلسفههای تحریم غیبت این است كه این سرمایه بزرگ بر باد نرود، و حرمت اشخاص درهم نشكند، نكته دیگر اینكه غیبت، بدبینی میآورد، پیوندهای اجتماعی را سُست، بذر كینه و عداوت را در دلها میپاشد و گاه سرچشمه نزاعهای خونین و قتل و كشتار می شود.
علاج غیبت
غیبت به تدریج به صورت یك بیماری روانی در میآید، به گونهای كه غیبتكننده از كار خود لذت میبرد، و از اینكه پیوسته آبروی این و آن را بریزد احساس رضا و خشنودی میكند، و این یكی از مراحل بسیار خطرناك اخلاقی است.
اینجا است كه غیبتكننده باید قبل از هر چیز به درمان انگیزههای درونی غیبت كه در اعماق روح او است و به این گناه دامن میزند بپردازد، انگیزههایی مانند "بخل" و "حسد" و "كینهتوزی" و "عداوت" و "خودبرتربینی" و می توانند زمینه ساز غیبت و تهمت باشد.
باید از طریق خودسازی و تفكر در عواقب سوء این صفات زشت و نتایج شومی كه ببار میآورد و همچنین از طریق ریاضت نفس این آلودگیها را از جان و دل شست، تا بتوان زبان را از آلودگی به غیبت باز داشت، سپس در مقام توبه برآمد و از آنجا كه غیبت جنبه حق الناس دارد اگر دسترسی به صاحب غیبت دارد و مشكل تازهای ایجاد نمیكند از او عذرخواهی كرد، هرچند بصورت سربسته باشد، و اگر دسترسی به وی نیست برای او استغفار نمود و عمل نیك انجام داد، شاید به بركت آن خداوند متعال غیبت کننده را ببخشد و طرف مقابل را راضی سازد.
امید است كه خداوند به ما توفیق ترك گناهان و انجام اعمال صالح را عنایت فرماید.
انتهای پیام/