سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارش/

روابط دیپلماتیک تهران-واشنگتن پس از اوباما؛ توافق هسته‌ای نقطه مقابل تندروهای آمریکایی!

مذاکرات ایران و امریکا پیرامون مسائل هسته‌ای، به شکسته شدن تابوی گفت‌وگوهای دوجانبه انجامید.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، آبان ماه یکی از مهم ترین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برگزار می شود که نتیجه آن به احتمال قوی یا انتخاب یک زن برای اولین بار در کسوت رییس جمهور آمریکاست یا انتخاب یک شومن که سیاست را چندان جدی نمی گیرد و دلش با اقتصاد است. در هر دو صورت آمریکا و سیاست های بین المللی آن ممکن است با تحولاتی مواجه شود که دامن گیر خاورمیانه نیز می شود.

در حالی که سیاستمداران امریکایی در گیر و دار رقابت انتخابات ریاست جمهوری این کشور دیدگاه‌های متفاوتی را به تناسب خاستگاه سیاسی خود در قبال ایران و پایبندی امریکا به تعهداتش در چارچوب توافق هسته‌ای مطرح می‌کنند، یک سؤال بیش از هر چیز به ذهن متبادر می‌شود و آن اینکه آینده کانال دیپلماتیک تهران و واشنگتن که تحت تأثیر دستیابی به برجام شکل گرفته است، چه خواهد شد؟


 مذاکراتی که میان ایران و امریکا طی سه سال گذشته، پس از روی کار آمدن دولت روحانی و در خلال مذاکرات هسته‌ای برای رسیدن به نقطه مطلوب در مسیر حل چالش با ایران صورت گرفت، به شکسته شدن تابوی گفت‌وگوهای دوجانبه و گشوده شدن کانال‌های دیپلماتیک با تماس‌های مستقیم بی سابقه میان مسئولان بلندپایه دو طرف انجامید.

یعنی دیدارهایی که تا پیش از این ممکن نبود، با ملاقات وزرای خارجه دو طرف در جریان گفت‌وگوهای هسته‌ای و همچنین ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم از راه دور رنگ واقعیت به خود گرفته است. گفت‌وگوهایی که گاه برای رفع و رجوع مشکلات ناشی از اجرایی شدن برجام و گاه با هدف حل بحران‌هایی در روابط دو طرف از جمله دستگیری ملوانان امریکایی و بده بستان اتباع ایرانی و امریکایی برقرار می‌شود.

نخستین جرقه

 نخستین جرقه برقراری کانال دیپلماسی مستقیم تهران و واشنگتن به تلاش‌های پشت پرده‌ای برمی‌گردد که با میانجیگری پادشاه عمان صورت گرفت. علی اکبر صالحی نخستین کسی بود که بعد از پایان گرفتن تنش هسته‌ای ایران و قدرت‌های 1+5 از پشت پرده ملاقات‌های محرمانه مسئولان ایرانی و امریکایی در عمان پرده برداشت.


روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی درباره مذاکرات محرمانه تهران و واشنگتن می‌نویسد: «کری مدت‌ها ایده خط ارتباطی با ایران را پرورش داد و برای این منظور در سفرهایش به عمان با سلطان قابوس دیدار و درباره مذاکرات محرمانه با ایران گفت‌وگو کرد. وی همچنین در لندن و رم دیدارهایی هم با اسماعیلی داشت. وی بعدها به اوباما گفت که تنها راه آزمایش امکان حل موضوع هسته‌ای، دیدار با مقامات ایرانی است.» این تلاش‌ها سرانجام با برگزاری چند دور مذاکره در مسقط پایتخت عمان به سرانجام رسید و در این گفت‌وگوها بود که ایران و امریکا در نهایت به یک چارچوب مشخص برای توافق نهایی می‌رسند و طرف امریکایی رسماً و به صورت مکتوب، حق غنی‌سازی ایران را می‌پذیرد. ملاقات‌های عمان در حالی در سکوت خبری انجام شد که با روی کار آمدن حسن روحانی، تابوی مذاکرات دوجانبه تهران و واشنگتن درهم شکسته شد و نمایندگان دو طرف در خلال مذاکرات هسته‌ای آشکارا به مذاکره با یکدیگر نشستند.

 اوباما کانال ارتباط با ایران را به جانشین خود محول می‌کند

 تماس‌های دیپلماتیک تهران و واشنگتن که از سوی مقامات ایران تنها با هدف پیگیری اجرای توافق هسته‌ای دنبال می‌شود، در حالی است که اوباما که زمان زیادی تا پایان دوره مسئولیتش باقی نمانده است، بی میل نیست تا دامنه موضوعات مورد بحث با تهران را گسترده‌تر کند. چه آنکه او بارها هم در خلال مذاکرات هسته‌ای و هم پس از دستیابی به توافق با ایران، درباره حل مسائلی چون بحران‌های لاینحل منطقه‌ای از جمله بحران سیاسی دمشق دست همکاری به سوی ایران دراز کرد.


بن رودز، مشاور ارشد امنیت ملی در حوزه ارتباطات استراتژیک کاخ سفید می‌گوید «رئیس جمهوری امریکا در صورتی که ارتباط با ایران را برای حل مسائل مختلف مفید بداند، به ارتباط با رهبران ایران علاقه‌مند است.» وی با اشاره به مکالمه تلفنی تاریخی اوباما و روحانی به علاقه رئیس جمهوری امریکا به شکستن تابوی قدیمی در سیاست خارجی این کشور اشاره کرده و تأکید می‌کند: «اوباما با سفر به کوبا در ماه مارس نشان داده که مایل به شکستن تابوهای قدیمی است.

اما از نظر کاخ سفید این ایران است که علاقه‌ای به ارتباط عمیق‌تر با امریکا نشان نمی‌دهد. آنها واقعاً تمرکز خود را بر کانال ارتباطی وزرای خارجه قرار داده‌اند و فکر می‌کنم در همین سطح ادامه پیدا کند.» با وجود علاقه مسئولان دولت امریکا برای ادامه یافتن گفت‌وگو با ایران، دولت دموکرات به پایان عمر خود نزدیک می‌شود و این مسأله مورد بحث قرار دارد که وارث بعدی اوباما تا چه اندازه خواهان حفظ کانال‌های دیپلماتیک با تهران است؟ ریچارد نفیو، عضو سابق تیم مذاکره کننده هسته‌ای امریکا معتقد است «حالا که تابوی ارتباط از بین رفته، دولت اوباما ادامه کانال باز ارتباط با ایران را به جانشین خود محول می‌کند.» اما جانشین بعدی او با ایران چه می‌کند؟


 دیپلماسی در آینه دموکرات‌ها و جمهوریخواهان

 بررسی چشم‌انداز حفظ یا فروپاشی کانال دیپلماسی ایران و امریکا بدون در نظر گرفتن پایگاه حزبی جانشین اوباما امکانپذیر نخواهد بود. ناگفته پیداست که اعضای حزب دموکرات در قیاس با جمهوریخواهانی که هیچ گاه برای مذاکره با ایران چراغ سبز نشان نداده‌اند، تمایل بیشتری به پیگیری اهداف خود از طریق ساز و کارهای دیپلماتیک در قبال تهران داشته‌اند. در انتخابات آتی ریاست جمهوری امریکا هیلاری کلینتون از حزب دموکرات و دونالد ترامپ به عنوان نماینده جمهوریخواهان برای کاندیداتوری حزب متبوع خود از بیشترین شانس برخوردارند. 

کلینتون که سابقه مسئولیت وزارت خارجه امریکا در دور اول ریاست جمهوری اوباما را در کارنامه خود دارد، بیش از رقیب تندروی جمهوریخواه خود با جهت‌گیری سیاست خارجی اوباما قرابت دارد. او اگرچه بارها در خلال تبلیغات انتخاباتی خود ادعا کرده است که تلاش‌هایش برای ایجاد اجماع جهانی و پیگیری پروسه تحریم‌ها، ایران را بر سر میز مذاکره آورد اما چراغ سبز او در پیگیری مذاکرات محرمانه با ایران در عمان نشان از آن داشت که مذاکره با ایران را راهکار نهایی برای خاتمه دادن به چالش هسته‌ای می‌داند.


روزنامه امریکایی نیویورک‌ تایمز در گزارشی با بیان اینکه توافق هسته‌ای به عنوان یکی از دستاوردهای دیپلماتیک مهم اوباما محسوب می‌شود، به نقش کلینتون در گشوده شدن کانال مذاکرات محرمانه در عمان اشاره داشت و نوشت: «تیمی که کلینتون سرانجام به عمان فرستاد،‌ میز را برای ضیافت دیپلماتیک ایران و امریکا آماده کرد.»

 چه بر سر توافق هسته‌ای می‌آید؟

 بی شک با ادامه یافتن رقابت‌های انتخاباتی و مشخص شدن چهره نهایی نامزدهای هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، ‌موضوع برجام و چشم‌انداز مسیر دیپلماتیک تهران و واشنگتن که تحت‌الشعاع توافق هسته‌ای و رایزنی‌های دوجانبه ظریف و کری شکل گرفته است، به یکی از دغدغه‌های مهم صاحبنظران بین‌المللی تبدیل خواهد شد. اگرچه به باور اغلب کارشناسان، بحث تداوم اجرای برجام براساس قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، موضوعی نیست که حتی چهره تندرویی همچون ترامپ هم براحتی آن را زیرپا بگذارد اما چشم‌انداز حفظ و بقای کانال‌های گشوده شده دیپلماتیک که در خلال مذاکرات هسته‌ای و با بهره‌مندی از توان چانه‌زنی دو وزیر خارجه شکل گرفته است، تا حد زیادی به روند اجرای برجام بستگی دارد. البته در این میان برخی از ناظران سیاسی به اهمیت نقش ظریف در ایجاد و حفظ این سطح از تماس‌های مستقیم ایران و امریکا اشاره داشته‌اند.


هیلاری به اندازه اوباما به دیپلماسی خوشبین نیست

 آینده مناسباتی که میان ایران و امریکا تحت تأثیر برجام شکل گرفته است، ارتباط مستقیمی با پایگاه حزبی کاندیدایی دارد که بتواند کرسی ریاست جمهوری را به دست آورد. گزینه دیپلماسی در تاریخ امریکا در قبال ایران برای رؤسای جمهوریخواه هیچ گاه در اولویت قرار نداشته است و چه بسا هرگز به عنوان یک روش جدی برای حل اختلاف با ایران در نظر گرفته نشده است.


به ویژه که حالا دونالد ترامپ، به عنوان یکی از تندروترین نامزدهای این حزب از بیشترین بخت برای نمایندگی جمهوریخواهان در انتخابات آینده بهره‌مند است و شمشیرها را برای کارشکنی در روند اجرای توافق هسته‌ای از رو بسته است. یعنی توافقی که باعث شد برای نخستین بار تماس‌های مستقیم و غیرمستقیم میان ایران و امریکا شکل بگیرد. ترامپ می‌خواهد به دنیا پشت کند و مانند اوباما تصمیم به نزدیک شدن به دشمنان قدیمی امریکا یعنی ایران و کوبا ندارد. از این رو در صورت روی کار آمدن این چهره افراطی نباید به حفظ حداقل ارتباطات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن هم امیدوار بود.

این در حالی است که نقطه مقابل جمهوریخواهان، دموکرات‌ها هستند که هیلاری کلینتون به عنوان نماینده جدی آنها برای انتخابات مطرح است. کلینتون اگرچه به عنوان یک دموکرات مسیر دیپلماسی با ایران را باز می‌گذارد اما به اندازه اوباما هم در کارآمد بودن این روش خوشبین نیست. او بارها تأکید کرده است که تلاش‌هایش برای ایجاد اجماع علیه ایران و اعمال تحریم‌ها راه را برای گفت‌وگوهای دیپلماتیک باز کرد و ایران را وادار کرد تا به گزینه گفت‌وگو جدی اقدام کند. با وجود این ، او با داشتن سابقه مسئولیت وزارت خارجه، همیشه از روابط دیپلماتیک حمایت می‌کند و این تمایل قطعاً در صورت اجرای صحیح برجام و اعتمادسازی متقابل در بقای کانال دیپلماسی تهران و واشنگتن تأثیرگذار خواهد بود.


رویکرد مقطعی و موردی به مذاکرات

 در پاسخ به این سؤال که رابطه ایران و امریکا یا کانال‌های ارتباطی کاربردی که در یکی دو سال اخیر میان امریکا و ایران ایجاد‌شده، در دوره ریاست جمهوری بعدی امریکا چگونه ادامه پیدا خواهد کرد، ابتدا باید بدانیم که آنچه در دوره اوباما اتفاق افتاد مذاکره بر سر پرونده هسته‌ای بود و نه رابطه میان ایران و امریکا. بنابراین باید میان این دو موضوع قائل به تفکیک بود.

دراین رابطه  دو جانبه تاکنون اتفاق جدیدی نیفتاده است و تنها موضوع مرتبط میان پرونده رابطه با امریکا و پرونده هسته‌ای آن است که در جریان مذاکرات هسته‌ای تابوی گفت‌وگوی مستقیم و علنی را با ایالات متحده شکست بنابراین اگر قرار باشد با تصمیم مقامات عالی نظام پرونده رابطه با امریکا نیز بازگشایی شود، می‌توان گفت که مذاکرات هسته‌ای از حیث شکسته شدن تابوی مستقیم، به تسریع این روند کمک کرده است اما اگر مراد از کانال‌های ارتباطی صرفاً چگونگی تداوم همان کانال‌هایی باشد که در ارتباط با مذاکرات هسته‌ای بر قرار شده بود، طبیعی است که نظر به اینکه برجام باید اجرایی شود، مراحل اجرایی شدن آن مستلزم باقی ماندن همان کانال‌های پیش‌بینی شده است تا طرفین روند امور و میزان پایبندی یکدیگر را از این طریق دنبال کنند.


این کانال‌ها چندان به تغییر رئیس جمهوری بعدی امریکا ارتباط ندارد و امری مصوب و از پیش تعیین شده با دستور کار مشخص است. اما در مورد پرونده رابطه با امریکا اگر مراد از این رابطه رفع مشکلات فیمابین و بهبود روابط باشد، دورنمای مثبتی چه در ایران و چه در امریکا وجود ندارد. زیرا در امریکا ترامپ جمهوریخواه رویکرد ثبات و اراده اوباما در نزدیکی به ایران را ندارد و کلینتون نیز با وجود ظاهر دموکراتش، مشی به مراتب محافظه‌کارانه را در مورد ایران در پیش خواهد گرفت. با این حال، برخی بحران‌های منطقه‌ای مانند بحران داعش ممکن است فضاهایی را برای مذاکرات آماده کند اما این نیز حالتی مقطعی خواهد داشت و ناظر به بهبود روابط نیست.

مداخله اخلال گرانه لابی صهیونیست

تکلیف مناسبات دیپلماتیک ایران و امریکا که در خلال مذاکرات هسته‌ای و با توجه به نقش دو شخصیت وزیر خارجه ایران و امریکا یعنی ظریف و کری شکل گرفت، در صورت روی کار آمدن جمهوریخواهان یکسره خواهد شد. یعنی اگر دونالد ترامپ که حضورش مورد استقبال افراطی‌ترین طبقات عوام امریکا قرار گرفته است روی کار بیاید، نه تنها این حداقل تماس‌های دیپلماتیک که برمبنای تلاش‌های دو طرفه ظریف و کری شکل گرفته است از میان خواهد رفت، بلکه او زمینه را مهیای به تنش کشاندن روابط ایران و امریکا به سبک و سیاقی خواهد کرد که جنگ‌طلبان هر دو طرف را خشنود خواهد کرد.

یعنی با حضور او باید انتظار فضایی را داشت که در نتیجه آن ایران و امریکا به دوره پیش از دستیابی به توافق هسته‌ای باز می‌گردند و چه بسا دوره پرتنش‌تری را با توجه به شخصیت ترامپ تجربه خواهند کرد. اما نقطه مقابل ترامپ، هیلاری کلینتون به عنوان نامزد نهایی دموکرات‌ها مطرح است که اگرچه بر مبنای سابقه حزبی از گزینه دیپلماسی و گفت‌وگو با ایران استقبال بیشتری می‌کند اما در مقایسه با اوباما مواضع تندتری نسبت به ایران دارد.


برای کلینتون موضوع رابطه با رژیم صهیونیستی و کسب آرای لابی‌های اسرائیلی بسیار حائز اهمیت است و او در تعامل با ایران ملاحظات مقامات تل‌آویو را در نظر خواهد گرفت. اگر اوباما به نوعی دسته‌بندی در جریان‌های سیاسی ایران قائل بود!؟ و اعلام می‌داشت که او خواهان حل و فصل مشکلات با میانه‌روهای ایران است و دولت روحانی و تیم دیپلماسی آن را در این طیف تعریف می‌کرد، کلینتون کمتر به این دسته‌بندی قائل است. بنابراین نمی‌توان انتظار حل و فصل سریع مشکلاتی را داشت که پیش از آن با رایزنی‌های مستقیم و غیرمستقیم ظریف و کری ممکن بود.


محمدرضاشجاعیان

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۶
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۳:۱۷ ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
دیپلماسی بهترین راه حل برای موضوعات جهانی است ... در صورتی که شرایط ایران پذیرفته شود ارتباط دیپلماتیک با تمام دنیا به غیراز صهیونیستها به نفع ما است ...
ناشناس
۱۱:۳۸ ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
مرگ بر آمریکا
ناشناس
۱۱:۳۳ ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
این امریکایها همشون خبیثند
ناشناس
۱۰:۳۰ ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
این همه بد بختی نکشیدیم که حالا بخوایم با شیطان بزرگ رابطه داشته باشیم
ناشناس
۱۰:۰۲ ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
همه امریکائیها مثل هم هستن
ناشناس
۰۸:۴۴ ۱۱ خرداد ۱۳۹۵
مادامی که سایه شوم اسراییل بر سر دولتمردان آمریکایی هست نمی توان به روابط دیپلماتیک با این کشور دلخوش بود/ چرا که آمریکا نمی تواند مستقل از تل آویو تصمیم بگیرد