سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مانی حقیقی نتوانست ادبیات مارکز را در «اژدها وارد می‌شود» به تصویر بکشد

این فیلم شخصیت‌پردازی درستی ندارد و به درستی هدایت نشده و از نظر میزانسن و دکوپاژ هم کاری ناموفق است.

جبار آذین منتقد سینما در خصوص فیلم سینمایی «اژدها وارد می‌شود» در گفتگو با خبرنگار حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  گفت: فیلم سینمایی «اژدها وارد می‌شود» در کارنامه سینمایی و هنری مانی حقیقی به ظاهر یک کار متفاوت در فرم و محتواست اما از آنجا که این سینماگر در سینما همچنان به دنبال کسب تجربه، آزمون و خطا و یافتن قالب‌های شخصی و سلیقه‌ای است، این فیلم هم در راستای سایر آثار او محسوب می‌شود. این فیلم با آن که موضوع و مضمون قابل پرداخت و شایسته بحث اجتماعی داشته است اما به دلیل ضعف در پرداخت داستان و پردازش نادرست شخصیت‌ها و کارگردانی شلخته و آشفته به نتیجه نرسیده و اثری سردرگم و از منظر ساختار سینمایی غیر منسجم است.

وی ادامه داد: مانی حقیقی در این فیلم سعی کرده با تاثیرگیری از شیوه داستان‌سرایی مارکزی و نگاه به تولیدات سینمایی آمریکا به جای استفاده خلاقانه از فرم به بازی‌های نمایشی، سطحی و روشنفکر مأبانه دست یابد اما نتوانسته زبان و بیان مناسبی برای ارائه داستان ضعیف و پرداخت نشده را به نمایش گذارد. از این رو این فیلم که جایگاهی در میان فرهنگ مخاطبان سینما و آداب اجتماعی ندارد، نتوانسته سطحی‌ترین سلیقه تماشاگران را ارضا کند و حتی مورد توجه سینماگران و منتقدان قرار گیرد. 

آذین در ادامه سردرگمی این اثر اظهار داشت:  این فیلم با بضاعت ضعیف و سردرگم خود که نشانگر دست و پا زدن سازندگان آن در میان ساختارهای سینمایی شناخته شده و ناشناخته است، از همین منظر هم نتوانسته جایی در میان آثار و سینماهای خصوصی و شخصی پیدا کند. به عبارتی دیگر نه اثری اجتماعی و نه یک فیلم خلاقانه است و تنها می‌تواند نشانگر سردرگمی کارگردان آن در سینما و سماجت او بر دوری از سینمای اجتماعی و تمرکز بر اوهام و تخیلات و توهماتش باشد.

وی در خصوص توانایی و استعدادهای این کارگردان سینما تصریح کرد: این فیلمساز که می‌توانست از استعداد و توانایی و قابلیت‌های خود برای ساخت آثار اجتماعی مناسب فرهنگ و آداب اجتماعی کشور استفاده کند، مسیر خود را در تبلیغ زندگی و فرهنگ غربی و آمریکایی قرار داده و با کم کاری آگاهانه و تمسخر تلویحی زندگی ایرانی و اسلامی، تنها به یک فیلمساز آشفته مبلّغ سینمای منحط غرب تبدیل شده است.
آذین در مورد شخصیت‌پردازی بازیگران ادامه داد: این فیلم شخصیت‌پردازی درستی ندارد و به درستی هدایت نشده و از نظر میزانسن و دکوپاژ هم کاری ناموفق است. اغلب بازیگران این فیلم جزو چهره‌های شناخته شده تلویزیون و سینما هستند که بازی‌های معقول‌تری از آن‌ها دیدیم اما کارگردان در این اثر نتوانسته توانایی آن‌ها را به درستی به تصویر بکشد و بازیگران در حد متوسط ظاهر شدند.

آذین در خصوص کارگردانی این کارگردان اظهار داشت: این کارگردان اگر می‌خواهد در سینما در جایگاه مطلوب و شایسته‌ای بایستد، باید در کنار مردم و با احترام به باورهای جامعه برایشان فیلم بسازد و انعکاس‌دهنده حرف‌های سالم و سازنده خود و جامعه باشد. برای ساختن فیلم در ژانرهای گوناگون نیاز به آگاهی و تخصص و تعهد است. به همین دلیل اگر قرار بوده این فیلم با ارائه بخشی از واقعیت‌ها و کاستی‌ها در زمره آثار معماگونه و پلیسی یا سینمای وحشت باشد، به دلیل کم‌کاری‌های فیلمساز در داستان‌پردازی و دوری فیلم از استاندارها و توهمات خود نه تنها به یک اژدها تبدیل نشده بلکه به قورباغه هم شبیه نیست. پس چه وارد شود و چه وارد نشود، تاثیری بر فرهنگ ما ندارد. 

وی ادامه داد: کارگردان تلاش کرده بود، ارتباط بین تخیل و واقعیت را ایجاد کند اما چون اطلاعات و اشراف درستی از موضوع نداشته، در نهایت حاصل تخیل و واقعیت به توهم تبدیل شده است. تخیل در سینما زبان خاص خودش را دارد که تا آن را درک نکنیم، نمی‌توانیم به آن ورود کنیم. مانی حقیقی قصد داشته ادبیات مارکز را به تصویر بکشد اما  نتوانسته  ذهن‌گرایی و عین‌گرایی را به درستی بیان کند. در نتیجه اثری آزاردهنده و مالیخولیایی را نمایش داده است. سینمای تخیلی ساختار خودش را دارد و این فیلم نه تخیل و نه واقعیت صرف است و تنها یک پل توهمی است که هیچ کس حتی خود کارگردان هم جرات عبور از این پل را ندارد. 

وی خاطرنشان کرد: «اژدها وارد می‌شود» با تمام تلاش‌های کارگردان جهت خاص شدن اثرش، نتوانسته مورد انتظار مردم و هنرمندان قرار گیرد. این نوع فیلم‌ها با فیلم‌های رایج سینمای ایران متفاوت هستند و عجیب و تازه‌بودن دلیلی بر خاص بودن یک اثر نیست. لازمه یک فیلم جدید، تازه‌بودن حرف‌ها در قالبی نو و ترکیبی از فرم و محتواست که ما در این اثر تنها شاهد آشفتگی هستیم. برخی از افراد که خودشان را به ظاهر روشنفکر می‌دانند، این چنین آثار بی‌محتوا را اثری خاص و بی‌بدیل در سینمای ایران می‌دانند. مردم به دنبال فیلمی سالم هستند و توقع دارند زندگی خودشان را به نمایش بگذارد، نه اینکه حاصل توهم ذهنی و تخیل سیاسی اجتماعی سازندگان باشد.


انتهای پیام/


تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.