به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،آسیب ها و نارسایی های اجتماعی در زیر پوست شهر ریشه دوانده و حالا به مرزی رسیده که دیگر این معضل را نمی توان دغدغه ای زیرپوستی نامید،چالش هایی که امروز بصورتی عیان و هویدا بیخ گوش جامعه بدنوازی می کند.
بطور یقین مقابله و رفع و دفع چنین عوارضی،نیازمند و مستلزم برنامه هایی مدون،اصولی و کارآمد است تا برمبنای آن،تهدیدات رفع و فرصت ها تقویت شود،امری که حصول آن دشوار اما امکان پذیر است،لذا عزمی جدی و همتی عالی را می طلبد،نیاز و الزامی که متاسفانه آنچنان که باید در برنامه ششم توسعه به عنوان برنامه پنج ساله توسعه کشور،چندان مورد توجه قرار نگرفته،انزوای معضلات اجتماعی در برنامه ششم توسعه مورد تایید برخی از اعضای کمیسیون اجتماعی نیز قرار گرفته،تاییدیه ای که رگه ها و ریشه هایی از آن را می توان در اظهارات عبدالرضا عزیزی،رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس نهم یافت.
زمانی که وی از جلسه ای دو تا سه ساعته برخی از مسئولان با رهبر معظم انقلاب در خصوص مسائل و آسیب های اجتماعی یاد می کند،جایی که معظم له،بر ضرورت رفع و کاهش معضلات اجتماعی تاکید می ورزند و نمایندگان نیز تلاش می کنند در راستای تامین منویات رهبری معظم گام بردارند،اما تدوین برنامه ششم توسعه،گویی آنها را شرمنده و خجالت زده کرده است.
عزیزی با طرح گلایه در خصوص بودجه سال 95 می گوید:در لایحه بودجه سال 95 ،اعتبارات مکفی برای مقابله با آسیب های اجتماعی دیده نشده و از این موضوع رضایت کافی نداریم.
**جامعه ایران با 20 مشکل و آسیب اجتماعی دست و پنجه نرم می کندطبق اظهارات برخی از مسئولان،ارزیابی ها و بررسی های انجام شده موید 20 آسیب اجتماعی در کشور است، آسیب هایی که حاشیه نشینی،اعتیاد و طلاق در رتبه های نخست قرار دارند و در مقابل هنجارهای طبیعی جامعه،قد علم کرده اند.
مرتضی میرباقری،معاون فرهنگی اجتماعی وزارت کشور،البته بعد از سه آسیب مذکور از مفاسد اجتماعی و اخلاقی نیز در رتبه بعدی یاد می کند.
** حاشیه ای بر حاشیه نشینیهمانطور که عنوان شد،در لیست آسیب های اجتماعی،حاشیه نشینی نیز برای خود به معضلی جدی و حریفی قدر مبدل شده،حریفی که برنامه های سوم،چهارم و پنجم توسعه نیز حریف آن نشد و درواقع نتوانست آنچنان که باید آن را ضربه فنی کند.
حاشیه نشینی یا سکونتگاه های غیر رسمی از نارسایی ها وناهنجاری هایی به شمار می رود که به خودی خود،آسیب است و البته می تواند به منبع و مولدی برای افزایش دیگر آسیب ها نیز به شمار رود،بطور طبیعی راهکار برون رفت از حاشیه نشینی و یا حداقل کنترل و مهار آن،توزیع و تزریق متوازن امکانات است.
طبق برنامه سوم،چهارم و پنجم توسعه،مقرر بود هر ساله 10 درصد از حاشیه نشینی کاسته شود،اما به عقیده میرباقری در فقدان سرمایه گذاری کافی و مناسب،این هدفگذاری محقق نشد.
** از تلخی اعتیاد تا تب تند منفورترین حلال خدابعد از حاشیه نشینی،این اعتیاد و طلاق هستند که آرامش را از جامعه گرفته و گویی به این راحتی ها نیز دست بردار نخواهند بود،دو ناهنجار عمده و جدی که رفع هر یک،مستلزم الزامات و امکانات خاص به خود است.
کارشناسان معتقدند پیروزی و تفوق بر اعتیاد زمانی حاصل می شود که مقابله با عرضه مواد مخدر،پیشگیری،درمان و کاهش آسیب های ناشی از اعتیاد به نحو مطلوب و شایسته ای محقق شود.
اگر چه نیروهای خدوم انتظامی با جدیت،قاطعیت و تلاش شبانه روزی به توفیقات مطلوب و سازنده ای در حوزه کشفیات مواد مخدر نائل شده اند،اما این زنجیره،الزامات دیگری نیز می طلبد که انتظار تامین آن،صرفا از سوی دستگاه انتظامی کمی غیر منصفانه و ناعادلانه به شمار می رود.
در واقع امر دستگاه های فرهنگی،اجتماعی و حتی اقتصادی نیز وظایف خطیری در این خصوص بر دوش دارند که در صورت تامین و تحقق آن،می توان به دستاوردهای برجسته تری در این حوزه دست یافت،زیرا یقینا برخورد و مقابله صِرف قهری و انتظامی جوابگوی چنین وضعیت ناخوشایندی نخواهد بود.
از اعتیاد که بگذریم به منفورترین حلال خدا می رسیم،طلاق که مدتی است در برخی رسانه ها،اخباری مبنی بر برگزاری جشن و دادن سورهایی سنگین برای آن به گوش می رسد،معضل طلاق حالا در شرایطی به دغدغه ای اولویت دار در کشور مبدل شده که هر روز شاهد افزایش آن هستیم،بگونه ای که معاون فرهنگی،اجتماعی وزارت کشور از ثبت 22 طلاق به ازای هر 100 ازدواج خبر می دهد،آماری که البته بصورت میانگین احصا شده است و در برخی از مناطق،وقوع 50،37و حتی 60 طلاق به ازای هر 100 ازدواج نیز مشاهده شده است.
**بی سیاستی،از عوامل موثر در شیوع آسیب های اجتماعیسیاست،تدبیر،درایت،هوشمندی و طرح و برنامه مشخص،مدون و قاعده مند،لازمه مقابله و مهار آُسیب هایی همچون اعتیاد و طلاق است،اما به عقیده حسن موسوی چلک،رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران،در این حوزه با نوعی بی سیاستی مواجه هستیم و این امر باعث می شود که هر روز با یک روش به جنگ آسیب های اجتماعی برویم و در نهایت نیز نتوانسته ایم به نتیجه شایسته و دلخواه مورد نظر خود دست یابیم.
موسوی چلک عنوان می کند:فقدان برنامه مدون و اصولی در خصوص آسیب های اجتماعی که در حوزه اجرایی نیز قابلیت عملیاتی پیدا کند باعث شده تا به برنامه ششم توسعه دلخوش کنیم،اما در نهایت در برنامه ششم توسعه نیز این انتظار چنگی به دل نزد و با کاستی ها و کمبودهایی در عرصه مقابله با آسیب های اجتماعی مواجه هستیم.
**نقطه پایان آسیب های اجتماعی کجاست؟امید آن می رود با اتخاذ برنامه های اصولی و عملیاتی،گام های سازنده تری در خصوص مقابله و دفع معضلات و آسیب های اجتماعی برداشته شود،با اوصاف موجود و وضعیتی که ناهنجاری های اجتماعی دامن خود را بر گستره جامعه افراشته،نمی توان نقطه پایانی برای چنین نارسایی هایی متصور بود.
البته انتظار به صفر رسیدن معضلات اجتماعی بسیار آرمان گرایانه است،اما می توان با تلاش و عزمی مصمم برای کاهش آن به توفیقات و موفقیت های قابل توجهی دست یافت،مشروط بر اینکه به تنظیم و تدوین و البته اجرای برنامه هایی عمیق،ریشه دار و کارشناسی شده مبادرت ورزیم،امری که به عقیده کارشناسان،در برنامه ریزی پنج ساله ششم کشور،آنچنان که باید تعریف و دیده نشده است.
انتهای پیام/