به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان مرد جوانی که علاوه بر همسرش، پدر و مادر خود را نیز تحت تکفل داشته، تصمیم میگیرد رؤیای ایام گذشته خود را عملی کند و از طریق کسب و پیشه دلخواهش، رزق و روزی حلال به خانه ببرد و در قامت یک کارآفرین، موجبات اشتغال چند نفر دیگر را در شهر و دیار خود فراهم کند.
مرد جوان داستان ما تصمیم به احداث و راهاندازی واحد پرواربندی گوساله میکند و برای اینکه بتواند سرمایه اولیه این کار را تأمین کند از بانکهای متعددی وام میگیرد و از همان ابتدا زیر بار بازپرداخت اقساط سنگین وامهای بانکی میرود.
کسب و کار این کارآفرین تازهکار پیش میرود تا اینکه زمان به نتیجه نشستن زحمتهایش فرا میرسد اما در همان ایام یعنی در سال 89 با واردات گوشت یخزده برزیلی مواجه میشود و به همین خاطر قیمت گوشت افت میکند و مرد جوان داستان ما متحمل هزینههای هنگفتی میشود.
از سوی دیگر زمان بازپرداخت اقساط بانکها میرسد و او که گوسالهها را با قیمت بالا خریده بود برای تسویه وامها با قیمت کمتری به فروش میرساند و همین مسئله باعث میشود مرد جوان کارآفرین در همان ابتدای راه ورشکست شود.
مرد جوان برای اینکه بتواند تمام وامهای بانکی را بهطور تمام و کمال تسویه کند، از دوستان و آشنایان خود پول قرض کرده و بار دیگر اقدام به خریداری گوساله میکند و در نهایت موفق به تسویه بدهی بانکها میشود؛ قرار بوده پس از تسویه بدهی، بانکها مجدداً به او وام بدهند اما زیر قول خود میزنند و مرد جوان میماند و تعدادی طلبکار.
طلبکاران که از دریافت طلب خود ناامید شده بودند، داد خود را به دادگستری میبرند تا شاید به نتیجه برسند و دادگاه نیز در نهایت حکم به محکومیت مرد جوان میدهد و در نهایت کارآفرین داستان ما امروز بهجای اینکه شاهد گسترش کسب و کار خود باشد، با سوءمدیریت مسئولان یا شاید هم بدشانسی، پشت میلههای زندان است و پدر، مادر و همسرش در یک خانه استیجاری روزگار میگذرانند.
جالب اینکه بدهی مرد جوان پیش از ورود به زندان 450 میلیون تومان بود که با تلاش و پیگیری و تسویه برخی از آنها، بدهی خود را به 117 میلیون و 300 هزار تومان میرساند؛ حالا امروز بهرغم اینکه ستاد دیه از محل کمکهای مردم و خیّرین، 58 میلیون و 650 هزار تومان کمک کرده اما همین مقدار یعنی 58 میلیون دیگر برای رهایی مرد نگونبخت از زندان نیاز است.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/