سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

من «زن» صدای گنگ تاریخم!

گرامیداشت ۸ مارچ و اعلام تعهد جهانی به امر آزادی زن در آستانه این روز به یک سنت پایدار در جهان بدل شده است.

به گزارش خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزنامه هشت صبح نوشت: هشت مارچ، روز جهانی زن فرا می‌رسد. جنبش آزادی زن و مانند هر سال در آستانه هشت مارچ یکبار دیگر تعهد خود را به مبارزه برای آزادی بی‌قید‌و‌شرط زن و برابری کامل و واقعی زن و مرد اعلام می‌کند. گرامیداشت ۸ مارچ و اعلام تعهد جهانی به امر آزادی زن در آستانه این روز به یک سنت پایدار در جهان بدل شده است.

باز هم زن سرنوشتش را ورق می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند! روزهای تاریخی همراه با مناسبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که بر خود دارند یکی پس از دیگری از راه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسند و خود را با نخوت، به رخ دیگر روزها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشند. مناسبت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و گرامیداشت‌هایی همچو روزهای‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌… روز معلم، روز کارگر، روز دا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌نشجو،… و بالاخره کم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کم نزدیک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوم! روز بزرگ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داشت «آن مردی بزرگ» و «آن قهرمان کشور»؛ خیلی نزدیک می‌شوم… روز درخت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاری؛… پس کجا ثبت شده این روز؟ چرا اسمی، یادی، و نشانی از این روز در تقویم و در تاریخ زندگی‌مان نیست، یعنی کجاست؟ مگر ممکن است روزی به این مهمی با پیشینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای غیر‌قابل انکار، به همین سادگی فراموش شود؟

صدایی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: من روز تاریخی نیمی از دنیا هستم، این‌جا مهجور مانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام… این جا دیگر چه جایی است که در صفحات نشریه‌های امروز نیست…. «من «زن» نقاشی گم‌شده‌ی این جهانم» من کودک یتیم و یسیرم که نه این دنیا پدر و مادرم شد و نه این زمانه.

جنسم را کنار می‌گذارم به تاریخ نگاه می‌کنم و با صدای بلند خطابش می‌کنم و می‌‌گویم: بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌انصافی است، نه تنها مهجور نماندی بلکه زنان در سراسر جهان ترا می‌شناسند و تلاش می‌کنند تا هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوایی خود را با پاسداشت از «روز جهانی زن» به خواهری جهانی پیوند زنند، برای کاستن دردها و تبعیض‌ها، همان درد مشترک که زاده حاکمیت پدرسالار و قوانین تبعیض‌آمیزند!

آنچه امروز پس از گذشت یک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌صدوچند سال، زنان سراسر جهان را وا می‌دارد که پاسدار این روز باشند نه فقط خود این روز فرخنده بلکه آرزوی تاریخی برای خواستن «روزی» از آن خود و «فضایی» از آن خود است، و این روز محور و انگیزه بسیار قوی، فرامرزی و فراعقیدتی است برای فریاد مشترک جهانی به‌منظور رسیدن به همبستگی، برابری و رفع ظلم و خشونت و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عدالتی!

سخن بر سر این روز و آن روز در ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تاریخ‌ رسمی‌مان نیست بلکه سخن بر سر نابرابری و تبعیض است و این روز سمبل خواسته زنانی است که در دیروز نمانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و خواستار تغییراند! آن‌ها کار می‌خواهند، حقوق برابر، زندگی انسانی و عادلانه می‌خواهند تا از این رهگذر، به‌عنوان یک انسان کامل شناخته شوند و بتوانند از حقوق شهروندی و مدنی جهان، بهره بگیرند.

‌‌‌‌‌‌‌امروز در سرزمین من گرایشاتی که آزادی و برابری زن را صرفا به یک مبارزه برای کسب حقوق محدود می‌کنند، به‌ویژه در شرایط بحران اقتصادی، با جان سختی سنت زن‌ستیزی در جامعه مواجه می‌شوند. به رغم ده‌ها سال تلاش برای آزادی زن و برای دفاع از برابری زن و مرد، میلیون‌ها زن در جهان تحت خشونت عنان گسیخته دولتی، مذهبی و در نهاد خانواده به سر می‌برند. میلیون‌ها زن قربانی خشونت روزمره توسط همسران، پدران، برادران و خانواده همسر خود هستند. از ضرب و شتم تا اسید‌پاشی و به آتش کشیدن، سرنوشت بخش عمده‌ای زنان در دنیا را رقم می‌زند. قتل ناموسی، این پدیده قرون وسطایی هنوز هزاران قربانی از زنان می‌گیرد. به همت رشد و قدرت‌گیری اسلام سیاسی و جنبش‌های مذهبی، سنت‌های عتیق جنایت و زن‌ستیزی، احیا شده است. شرمناک است، اما واقعیت دارد. و برای همین می‌گویم که «من «زن» صدای گنگ تاریخم».

برایت روزشماری می‌کنم تاریخ می‌شوم و از اعماق وجودم بانگ برمی‌آورم که: نه تنها مهجور نماندی بلکه مادران ما درد تاریخ را هق هق گریه می‌کنند. در سرزمین من زن‌ستیزی یک ایدیولوژی و سیستم عقیدتی و فرهنگی کهن است. اما نظام سرمایه‌داری این سیستم را کاملا با نیازهای خود تطابق داده و از آن بهره می‌جوید. کافی است فقط به استثمار وحشیانه میلیون‌ها زن در کشورهای باصطلاح جهان سوم توسط نه تنها سرمایه‌های باصطلاح «ملی»، بلکه سرمایه‌های جهانی نظری بیندازید، تا منافع هنگفت ستم‌کشی زن و فرودستی زن را برای نظام سرمایه‌داری درک کنید. از لباس‌های شیک بوتیک‌های بین‌المللی تا قطعات کامپیوتر و تلیفون موبایل و اسباب‌بازی و غیره توسط میلیون‌ها زن کارگر و زحمتکش بی‌حقوق در این کشورها تولید می‌شود. سودهای نجومی سرمایه از کار این زنان گواه محکمی بر نیاز سرمایه به ستمکشی زن است.

زنان هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بسته و هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دل در کشور‌های رسیده به نام «بیداری زنان» در سال ۱۳۰۵ اقدام به برگزاری مراسم روز جهانی زن کردند و با اجرای نمایش «دختر قربانی» تاریخچه ۸ مارچ و اهمیت موقعیت جهانی و ضرورت این روز را برای زنان بازگو کردند، که مهم است هر نسل که می‌آید، باید بداند که زن دردناک‌ترین تاریخ را می‌نویسد.

دوره‌ای کوتاهی در عصر مشروطیت، نشان از آگاهی بسیاری زنان جهان با مفاهیم آزادی، برابری و عدالت دارد. زنان آزادی‌خواه در این عصر و در دوره‌های بعد نیز با کوشش و تلاش چشمگیر موفق خواهند شد تا برخلاف فرهنگ مسلط پدرسالاری بر جامعه، به مدارج عالی تحصیلی و شغلی نایل آیند. اما این فعالیت‌ها به تغییرات بنیادی منجر نشده و باز هم یک بار دیگر «انقلاب» برای «تو و یا من» نه بل برای «ما» باشد، و آن چه تاریخ مبارزات زنان کشورمان را بیش از همیشه درخشان کرده است، حضور مادرانی است که در برابر دستگیری، شکنجه یا اعدام فرزندان‌شان، سکوت نکرده، زانوی غم در بغل نگرفته، بلکه آگاه و بی‌باک در راه دادخواهی خون عزیزان‌شان گام نهاده، و مسوولان دولتی و عمال حکومتی را به زانو درآورده‌‌اند. در این میان مادرانی که خود از آسیب‌دیدگان و قربانیان این حکومت بودند، در عین حال، برای انعکاس صدای دادخواهی تمام مادران ستم‌کشیده، از سی‌و‌پنج سال پیش تاکنون نیز، به‌عنوان زنانی آزاده، خشونت‌پرهیز و مدافع صلح، گام‌های بلندی برداشته‌اند تا دیگر فرخنده‌ی به اتش کشیده نشود، ستاره‌ی بینی‌اش بریده نشود، به شکیلا‌ی تجاوز و به قتل رسیده نشود.
و این روز را گرامی می‌دانم چون منم یک «زنم» و این روز یعنی هشتم مارچ را «نابود باد ستم بر زن» می‌نامم.

انتهای پیام/

برچسب ها: افغانستان ، صلح ، جنگ
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.