به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گاهی افراد عنوان میکنند کارگذار امری هستند. برای فهم بهتر این امر، سری به معنای کلمه میزنیم.
فعل «گذاشتن»، در قدیم به معنای «گذراندن» نیز بوده است. کاربرد این معنی را که امروزه متروک است، در مثالهای زیر مشاهده میکنیم:
در «قابوسنامه» آمده است:
«جهد باید کرد، تا بیشترین عمر در بیداری گذاری و در کمتر خفتن که بسیار خفتن ما را خود پیش اندرست.»
برخی محققان از جمله عباس اقبال معتقدند که ترکیب «کارگذار» از همین معنای «گذاشتن» گرفته شده است و به «کسی که کار را میگذارد» اطلاق میشود. لذا آن را با حرف «ذ» و به صورت «کارگذار» باید نوشت و نه «کارگزار». اقبال در تایید این نظر بیت ذیل را میآورد:
هر آنگهی که ز خشم و ز عفو سازد شغل
هر آنگهی که ز مهر و ز کین گذارد کار
ازو درست شکسته شود، شکسته درست
وزو سوار پیاده شود پیاده سوار
(امیر معزی)
اما بر مبنای یک شاهد و به استناد نسخهای خطی یا چاپی که در صحت املای آن همیشه جای تردید هست، نمیتوان فعل «گزاردن» را به معنای «به جا آوردن، انجام دادن» نادیده گرفت و «کارگزار» را با حرف «ز» غلط دانست. در متون قدیم فارسی شاهدهای متعددی حاکی از استعمال «کار» با «گزاردن» را میتوان یافت. از جمله ناصر خسرو در سفرنامه خود مینویسد:
«در آن شهر مردی بود که وی را ابوالعلاء معری می گفتند. نابینا بود و رئیس شهر او بود. نعمتی بسیار داشت و بندگان و کارگزاران فراوان و خود همه شهر او را چون بندگان بودند.»
وانگهی چنانکه دکتر محمد معین در فرهنگ فارسی ذیل «کارگذار» و « کارگزار» متذکر شده است، میان این دو ترکیب تفاوت معنایی هست. «کارگذار»: کسی است که کارها را راه میاندازد و دشواریها را از پیش پای برمیدارد و راه را هموار میکند و به اصطلاح امروز «کاربر» است. اما «کارگزار» کسی است که کار را اجرا میکند.
البته تمایز معنایی میان این دو کلمه آنچنان ظریف است که در همه حال امکان اشتباه آن هست. مثلا در یکی از چاپهای معتبر دیوان انوری، این کلمه به صورت «کارگذار» و در شرح لغات و مشکلات همین کتاب از سید جعفر شهیدی به صورت «کارگزار» آمده است.
بنابراین ساده تر و عملی تر شاید آن باشد که «کارگزار» در همه موارد به صورت «کارگزار» نوشته شود.
انتهای پیام/