به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،دغدغه ناشی از آزادسازی بی محابای واردات و تولید گسترده برنجهای «دستکاری ژنتیکی» - که به تراریخته نیز موسوم است - و عوارض غیرقابل جبران مصرف آنها بر نسل ایرانی و محیط زیست ایران، سبب شد که برای مطالعه میدانی عوارض سلامتی و زیست محیطی استفاده از این محصولات، سراغ نفرات اصلی استفاده از این محصولات برویم. شیرین پارسی، از زمره متخصصینی است که اوایل انقلاب، زندگی در اروپا را برای کشاورزی در سرزمین مادری رها کرده و از آن سالها به تولید «برنج سالم» در دشتهای گیلان پرداخته است. او و خانواده اش، علاوه بر استفاده از الگوهای فناوری روز، سالهاست که به عنوان کشاورزان نمونه، و فعالان سازمانهای اجتماعی و زیست محیطی مطرح هستند. مهمترین محورهای قسمت اول مصاحبه {اینجا} عبارت بودند از:معرفی و تاریخچه بازگشت خانواده خانم پارسی به ایران و اشتغال به کاشت برنج؛ معرفی رویکردها و روشهایی که سبب متمایز شدن ایشان از سایرین شد؛ روش بدیع برای مبارزه با آفات؛ دلایل مخالفت با «دستکاری ژنتیکی». قسمت دوم این گفتگو از نظر خوانندگان می گذرد.
مهمترین محورهای این بخش از مصاحبه عبارتند از:
* اشکالات منطقی استفاده از محصولات تراریخته
* عوامل مؤثر بر تولید کشاورزی پایدار / نقدی بر سیاستهای کلان
* ابعاد آثار مخرب زیست محیطی این بذرها ناشناخته است
* آیا مخالفان محصولات تراریخته، «فناوری هراس» هستند؟
*مزیتهای مالی کشت محصولات سالم
* عوامل مؤثر بر تولید کشاورزی پایدار / نقدی بر سیاستهای کلان
* اشکالات منطقی استفاده از محصولات تراریخته
سئوال: شما تجربه گرانسنگی در تولید محصولات طبیعی دارید. خواهش می کنم دلایل خود را برای مخالفت با محصولات تراریخته، بصورت مشخص و روشن بفرمایید.
البته بجای عبارت «تراریخته» باید از کلمه «دستکاری ژنتیکی» استفاده کنیم؛ چون کلمه تراریخته یک کلمه بیمعناست؛ و آن بُعد خطرناک را میپوشاند. پس دستکاری ژنتیکی درست است. اما اشکالات. نکته اول اینکه با استفاده از این بذرهای دستکاری شده ما فقط یک نوع بذر، یا انواع معدود بذر میتوانیم بکاریم. درحالیکه الآن ما در استان گیلان 200 نوع بذر برنج داریم؛ گرچه چند نوع از آن را میکاریم؛ بعضی از آنها منسوخ شدهاند، و دیگر کشت نمیشوند؛ ولی به هر حال تمام آنها قابلیت کشت دارند؛ به این موضوع «تنوع زیستی» میگویند. ولی آن برنجی که فلان شرکت به ما میدهد، فقط یک نوع است.
نکته دوم اینکه بذر دستکاری ژنتیکی «عقیم» و یکبار مصرف است؛ پس ما نمیتوانیم از این بذر دوباره تولید کنیم؛ درحالیکه من با استفاده از بذر طبیعی، امسال که محصول میکارم، سال بعد هم توانایی تولید دارم. به این ترتیب ما از جهت خرید بذر صددرصد به آن شرکت وابسته میشویم؛ ضمن اینکه از جهت مصرف سم و مصرف کود هم همینطور؛ چون این بذرهایی که از آنها میگیریم، هم کود شیمیایی و هم سم میخواهد.
یعنی شما صددرصد وابسته به یک مجموعهای میشوید، که میتواند بهراحتی گلوی شما را بگیرد؛ و دیگر بذری به شما ندهد؛ آن وقت شما بهعنوان یک کشاورز چه کار میتوانی انجام بدهی؟ مجبوری هر کاری بکنی؛ مجبور میشوی به هر قیمتی که او میدهد تهیه کنی؛ متوجه میشوید که ما چطور وابسته میشویم؟
نکته سوم این است که به کجا وابسته میشویم؟ شرکت امریکایی «مونسانتو» که بخش اعظم تولید این بذرها را در اختیار دارد. این شرکت پیش از این بمب و سلاحهای شیمیایی تولید میکردند؛ بعدها شروع به تولید سموم و کودهای شیمیایی کردند؛ و الآن هم علاوه بر این سموم شیمیایی، بذرهای دستکاری ژنتیکی تولید میکنند. یعنی به اینها وابسته میشویم.
نکته چهارم اینکه شما با استفاده از بذور و سموم این شرکت، برای فلان موضوع – مثلاً برای کرم ساقهخوار - از سم استفاده نمیکنید؛ یعنی نسبت به این مورد مقاوم شده است، اما برای آفتهای دیگر که باید سم بزنید! مثلاً برای برگخوار که باید سم بزنید؛ یا برای علفهای هرز که باید سم بزنید. وقتی ما از بذر دستکاری شدهای استفاده میکنیم که به ساقهخوار مقاوم شده، فقط و فقط به ساقهخوار مقاوم شده؛ و نه به تمام آفتها. پس باز هم باید از سم استفاده کنیم. اینجاست که ما با شرکت مونسانتو و امثال آن، وارد بازی خطرناکی میشویم. چون ما برای این بذر دستکاری شده ژنتیکی فقط از یک نوع سم میتوانیم استفاده کنیم. چون هر سمی را نمیتوانیم به این بذر بزنیم؛ چون بذر دستکاری شده است، و جواب نمیدهد. فقط از سمی میتوانیم استفاده کنیم که در انحصار همان شرکت مونسانتو است.
* ابعاد آثار مخرب زیست محیطی این بذرها ناشناخته است
سئوال: آیا بذر تراریخته اشاعه هم دارد؟ یعنی مزرعهای که بذر تراریخته در آن استفاده شده است، به مزرعهای که بذر طبیعی در آن رشد میکند اثرگذار است؟
نمیدانیم! هیچکس این را نمیداند. نمیدانیم برای آن سنجاقک یا آن حشرهای که در مزرعه دستکاری ژنتیکی شده پرواز میکند، چه اتفاقی میافتد. چه کسی میداند نسل بعدی که این محصولات تراریخته را مصرف کردهاند چه شکلی هستند؟ هیچکس نمیداند. ما نمیدانیم برای نسل بعد چه اتفاقی میافتد. هیچجایی نتوانسته ثابت کند که بذرهای دستکاری ژنتیکی چه تأثیری بر نسل بعدی دارند. من در حوزههایی که مطالعه داشتم، و مطالبی که خواندم همهجا در اثر این بذرها با فاجعه روبرو شده، و انواع و اقسام بیماریها بوجود آمده است. به همین دلیل اتحادیه اروپا قوانینی را گذراندهاند که از ورود این بذرها بهشدت جلوگیری میکنند؛ علیرغم اینکه خودشان آزمایشگاههایی دارند که ممکن است در آزمایشگاه این کارها را بکنند؛ ولی با مبارزه و مقاومتی که مردمان آگاه انجام دادند، بذور دستکاری ژنتیکی شده اجازه ورود به بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا و روسیه را ندارد، و همچنین اجازه کشت ندارد.
سئوال: در مورد امریکا چطور؟ در آنجا هم قوانین اینقدر سفت و سخت است؟
من در مقالهای خواندم که بسیاری از نمایندگان کنگره آمریکا، توسط همین شرکت مونسانتو خریداری میشوند؛ در آمریکا و کانادا اینطور است. شرکت مونسانتو در این دو کشور سرمایهگذاری بسیار زیادی کرده که هیچ قانونی علیه محصولات دستکاری ژنتیکی شده این شرکتها در کنگره تصویب نشود. البته باز هم در چند نوبت شرکت مونسانتو، به دلیل اطلاعات نادرستی که در مورد بذور دستکاری ژنتیکی داده بود توسط دادگاه به عنوان متقلب محکوم شده است.
* آیا مخالفان محصولات تراریخته، «فناوری هراس» هستند؟
سئوال: موضوع استفاده گسترده از محصولات تراریخته، در کشور ما هم متولیانی دارد. حتی وزیر محترم جهاد کشاورزی، رأساً در این موضوع وارد شده و اخیراً واردات و صادرات این محصولات را آزاد اعلام کرده است. موافقین تجارت محصولات تراریخته، مخالفان را به «فناوریهراسی» متهم میکنند. آیا شما از فناوری بکار رفته در تولید این محصولات، هراس دارید؟ یا دلایل منطقی برای مخالفت با این محصولات دارید؟
ما با تحقیقات و تولیدات آزمایشگاهی مشکلی نداریم؛ مخالفت ما با رهاسازی کشت و استفاده گسترده، به دلایل گوناگون عقلی و منطقی قابل اثبات است. ما میگوییم اولاً دلایل و نمونههای متعددی برای ضررهای احتمالی - و گاهی قطعی - استفاده از این محصولات در بلندمدت وجود دارد. ثانیاً اصلاً استفاده از این محصولات هیچ مشکلی را حل نمیکند؛ و دلیلی ندارد که از این محصولات استفاده کنیم.
سئوال: ممکن است بیشتر توضیح بفرمایید؟
ببینید؛ برای چه ما میخواهیم به ژن بذرها دست بزنیم؟ دلیل ما چیست؟ مثلاً میگویند مزیت بیشتری دارد؛ مثلاً می گویند درحالیکه ما بحران آب و غذا داریم، با استفاده از این بذرها میشود بیشتر تولید کرد. درصورتیکه بههیچوجه اینطور نیست!
سئوال: چطور؟
تولید با آن ارقام بذرهایی که آنها برای کشت پیشنهاد میکنند، اصلاً بالا نیست. میزان تولید آن در هکتار اصلاً پرمحصول نیست. حدود 4 تن در یک هکتار است. این که نمیتواند جلوی واردات را بگیرد؛ و ما که با این بذر دستکاری شده خودکفا نمیشویم.
سئوال: یعنی این محصولات تراریخته از تولیدات شما کممحصولترند؟
خیلی فرقی نمیکند؛ اما عرض بنده این است که آیا ما برای تولید برنج و تأمین کمبود نیازهای مملکت، نمیتوانیم با سیاستگذاری به سمت تولید محصولات و بذور طبیعی برویم که بهرهبرداری بیشتری، در حد 4.5 تن در هکتار دارند؟ البته که میتوانیم. انواع مختلف بذوری وجود دارد که ما میکاریم، و محصول بسیار خوبی هم میدهد؛ اگر این محصول درست، و در مناطقی که منابع کافی آبی وجود دارد کشت شود، در هر هکتار 4.5 تن به بالا محصول میدهد. خوب؛ این محصول طبیعی را تولید کنند.
یا اصلاً فرض کنید ما یک بخشی از برنج را کم داریم. خوب؛ همان بخش را وارد میکنیم؛ اما به دلیل اینکه ما نمیتوانیم نیاز داخل را تأمین کنیم، نباید به تراریخته روی بیاوریم؛ این اصلاً بهانه موجهی نیست.
سئوال: بجز بحث پرمحصولی، بحث مبارزه با آفات و منابع آب و از این قبیل هم هست.
اگر مشکل، مبارزه بیولوژیک است که ما داریم مبارزه بیولوژیک میکنیم. همانقدر هم از زمین بهرهبرداری میکنیم، سم هم نمیزنیم؛ منابع آبمان هم همان مدلی است، که برای تمام بذرها استفاده می شود. ما اگر واقعاً نگرانیم، میتوانیم بقیه مشکلاتمان، از جمله فناوریها، سیاستگذاریها و غیره را در بخش کشاورزی بهبود ببخشیم؛ چرا به سراغ بذر رفتیم؟ آن هم این بذرهای دستکاری ژنتیکی شده، به بهانه کرم ساقهخوار. من یک نمونه هستم؛ مبارزه بیولوژیک کردم و اصلاً هم کرم ساقهخوار ندارم. احتیاجی هم به بذر دستکاری ژنتیکی شده ندارم. ضمن اینکه چرا خودمان را از انواع متنوع برنج طبیعی و سالم محروم کنیم؟ مثلاً برنج گرد که در اصفهان تولید میشود؛ یا برنج بسیار معطری که در بعضی مناطق فارس تولید میشود، برنج قدبلند که در استان مازندران،گیلان و گلستان تولید میشود. نمیدانم! ما این همه انواع بذر داریم؛ آب و هوای خوبی هم داریم؛ نمیدانم، چرا باید از این نوع بذر مشکلدار استفاده کنیم؟ حالا شما بفرمایید ما «فناوری هراس» هستیم؟
*مزیتهای مالی کشت محصولات سالم
سئوال: این تولید شما به نسبت ارقام تراریخته به لحاظ مالی مزیت دارد؟
بله؛ ما از سم بسیار کم استفاده میکنیم. یک کیسه سم تا پارسال پنجاه تا شصت هزار تومان قیمت داشت؛ من تا ده یا دوازده هزار تومان برای هر هکتار زنبور میخرم.
سئوال: پس زنبورها گران نیستند؟
نه؛ برای یک هکتار یک بسته صدتایی میگیرم که 12000 تومان است. ضمن اینکه این یک فناوری است؛ و کلی از افراد برای تولید این زنبورها به کار مشغول میشوند؛ درحالیکه این بذر و سم و کود و باقی سمهایی که با آفتهای دیگر مبارزه میکنند را باید از خارج از کشور تهیه کنیم.
سئوال: این سموم برای طبیعت یا بدن انسان هم مضر است؟
بله؛ این سمها همهچیز را از بین میبرد؛ قورباغهها، مارها، عنکبوتها، سنجاقکها، حشرات، همه را از بین میبرد. این سم در درون ساقه گیاه انباشته میشود، و بعد درون دانه میرود، و بعد شما و فرزندان و عزیزان شما هم این سموم را میخورید!
* عوامل مؤثر بر تولید کشاورزی پایدار / نقدی بر سیاستهای کلان
سئوال: برای نجات کشاورزی، و برای پایداری تولیدات کشاورزی، چه عواملی را مؤثر میدانید؟
باید برای کشاورزی پایدار، بر حفظ تنوع زیستی اصرار داشت. باید با استفاده از مبارزه بیولوژیک بدون استفاده از سم و کود برای تولید محصولات سالم تمرکز کنیم. این تنها راه ما، برای پایدار کردن کشاورزی مملکت است. این تولید ما نیست، که دچار اشکال است؛ بلکه این عوامل خارج از تولید ماست که اشکال دارد.
سئوال: ممکن است یک مثال بزنید.
مثلاً بسیاری از این برنج تولیدی، وقتی به کارخانههای برنجکوبی میرود بهدلیل سیستم عقبافتاده کارخانهها خرد میشود. یعنی پس از تولید، این برنجها میشکنند؛ میزان خرد برنج بالا میرود. این باعث میشود قیمت برنج سالم که دست کشاورز میرسد، و بعد به دست مصرف کننده میرسد بالا برود. اگر یک تن شلتوک برنج، به کارخانهای بدهیم که با همین سیستمهای موجود کار میکنند، و مدرن نیستند، گاه تا پنجاه درصد از آن ضایعات میشود. یعنی اگر سیستم پس از تولید، یا سیستم فرآوریمان را کامل کنیم؛ و اگر فقط 10 درصد از میزان این خرد شدن کم کنیم، دیگر احتیاجی به واردات نیست. اگر با سیستم کارخانه مدرن کار کنیم، ضایعات پایین میآید، و در همان فرایند فرآوری میتوانیم آهن و روی به برنج وارد کنیم؛ اصلاً نیازی به دستکاری ژنتیکی نیست. بنابراین ما باید سیستم پس از برداشتمان را درست کنیم؛ باید کارخانههایمان را درست کنیم. اگر میخواهیم سرمایهگذاری زیرساختی کنیم، باید اینجا سرمایهگذاری کنیم.
سئوال: آیا نمونهای که این مورد را اجرا کرده باشند سراغ دارید؟
سال 83 برای من بهعنوان کشاورز نمونه کشوری، و منتخب زنان، و عدهای از خانمهای کشاورز یک سفر مطالعاتی خارج از کشور گذاشتند. ما به کارخانهای در هامبورگ آلمان رفتیم. در آن کارخانه یک سیستم تبدیل برنج بود که نشان میداد با یک سیستمی برنجهای خرد را فرآوری و غنیسازی میکردند. این دستگاه را به تمام کشورهای منطقه فروخته بودند؛ ولی آن زمان بهدلیل مشکلاتی که برای ارتباط کشور ما با خارج بود، به ما نمیتوانستند بفروشند. ما باید در این قسمت سرمایهگذاری کنیم و فناوریاش را ایجاد کنیم.
سئوال: در سیاستگذاری کلان کشاورزی بحثی ندارید؟
کشور ما، کشوری است که منابع بسیار متنوع و بسیار غنی دارد. ما باید با یک آمایش سرزمین بگوییم، که در این کشور هفتاقلیم، هر منطقه مناسب چه نوع کشت است؛ و از کدام پتانسیل هر منطقه میشود بهره گرفت؛ تنوع گیاهی ما، تنوع غذایی و تولید ما آن قدر زیاد است که بهراحتی امکان تولید هرچیزی وجود دارد.
سئوال: آیا ما مشکل منابع آب نداریم؟
ببینید؛ مشکل آب را هم میشود حل کرد. وقتی بخواهیم کاری کنیم که از همین منابع موجود بهترین بهره را ببریم، مشکل آب را هم میتوانیم حل کنیم. من زمانی که درهیأت مدیره خبرگان کشاورزی بودم، آقای برادران حسینی از کشاورزان برتر استان خراسان سیستم آبیاری قطرهای را در خراسان ایجاد کرده بودند؛ که ذرت و گندم را قطرهای آب میدانند. سیستم ایشان «یک دهم» آب مصرف میکرد. این امتیاز و امکان در کشور ما وجود دارد. من نمیگویم همه چیز میتوانیم بکاریم؛ ولی میگویم اصل باید بر تولید باشد. اگر ملت ما نتواند غذای خودش را تولید کند، هر کشور خارجی که منافعش را از منافع ما برتر میداند، میتواند پایش را روی گلوی ما بگذارد، و به ما غذا ندهد. آنوقت ما دست گدایی بهسمت آنها دراز خواهیم کرد. ما باید به فکر خودمان باشیم و کسی نباید به فکر ما باشد.
سئوال: خیلی ممنونم از زمانی که دراختیار ما قرار دادید.
بنده هم از شما ممنونم.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/