سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

با شنیدن سرود «الله الله» روزهای پیروزی انقلاب برایم تداعی می‌شود/حیف که مهران دوستی دیگر نیست

هرمز شجاعی مهر از روزهای انقلاب، حال و روز آن دوران و البته این روزهای خود گفت.

حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هرمز شجاعی مهر نامی آشنا در تلویزیون ایران است که کمتر بیننده‌ای با صدا و چهره او آشنا نیست. وی متولد آخرین ماه فصل پاییز است. شجاعی‌مهر فعالیت رسانه‌ای خود را در اوایل دهه 60 و با رادیو آغاز کرد. اجرا در برنامه‌های حوزه خانواده وی را تبدیل به مجری فعال در این عرصه نموده است. هرمز شجاعی‌مهر هم‌اکنون یکی از چهره‌های محبوب تلویزیونی در زمینه اجرا در برنامه‌های خانوادگی است. گفتگوی زیر «سین‌ جیم» فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان است که به صورت مفصل با او به گفتگو پرداخته است:


سین: در چه خانواده‌ای متولد شده و رشد کردید؟

جیم: کلامم را با نام خدا و سلام به همه کسانی که این مطلب را می‌خوانند آغاز می‌کنم. برای اینکه بدانید من در چه خانواده‌ای رشد کردم، جمله و نصیحتی را از قول پدرم عنوان می‌کنم. در واقع او را این طور معرفی می‌کنم. 

روح پدرم شاد که می‌گفت به استاد/ فرزند مرا هیچ میاموز بجز عشق

پدرم انسان بسیار فاضلی بود. از نگاه من فردی دانشمند محسوب می‌شد و من از او بسیار آموختم. خانواده ما بسیار معمولی بود، اما اهل احترام، ادب و تربیت.


سین: شما فرزند چندم خانواده هستید؟

جیم: ما یازده فرزند هستیم و من فرزند پنجم خانواده هستم.


سین: آیا ارتباط خوبی با هم دارید؟

جیم: رابطه‌ای بسیار خوب و خیلی صمیمی با یکدیگر داریم. به طوری که من هنوز هم با همان خاطرات و دلخوشی‌ها زنده‌ام.


سین: دوران تحصیلیتان چگونه گذشت؟

جیم: دوران دبستان و دبیرستان را در شهر خودم بابل پشت سر گذاشتم. پس از گرفتن دیپلم در رشته تعاون و تأمین اجتماعی دانشگاه تهران قبول شدم. سپس به خدمت سربازی رفتم که همزمان با جنگ شد، در جبهه، افسر وظیفه تیپ 3 لشگر 92 اهواز بودم.


سین: چگونه وارد رادیو شدید؟

جیم: بعد از اتمام خدمت سربازی به رادیو آمدم و تست دادم و قبول شدم. اولین برنامه رادیویی که به شکل جدی کار کردم «سلام صبح بخیر» بود. این برنامه اولین برنامه زنده رادیویی بعد از انقلاب بود که آقای آتش‌افروز تهیه‌کننده آن بود و من هم اجرا و گویندگی آن را بر عهده داشتم.


سین: یادآوری آن روزها و فعالیت‌ در رادیو یادآور چه خاطراتی برای شما است؟

جیم: بهترین روزهای کاری من به همان دوران بازمی‌گردد. عشق و انگیزه فراوانی برای انجام کار خوب داشتم. از کارم لذت می‌بردم، البته هنوز هم همین طور است. اگر کار برایم شیرین نباشد و از آن لذت نبرم انجامش نمی‌دهم.


سین: در دوران کودکی و نوجوانی تنبیه هم شدید؟

جیم: بله پدر من بیشتر به تنبیه اخلاقی اعتقاد داشت تا تنبیه فیزیکی. یکی از تنبیه‌های اخلاقی در مورد دوچرخه‌ای بود که پدرم برایم خریده بود، اما به دلیل نافرمانی که کرده بودم به مدت یک هفته از استفاده آن محروم شدم. البته آخرین تنبیه فیزیکی که شدم مربوط به کلاس 12 و قبل از دیپلمم است. دست پدرم درد نکند. خیلی مؤثر بود. بعد از آن تنبیه آدم‌تر شدم.


سین: علاقه‌مندی به عرصه هنر و رادیو تلویزیون از کجا نشأت گرفت؟

جیم: هنوز دبستان را تمام نکرده بودم که برادرم مرا به دیدن گروه تئاتری برد که در همان شهر بابل کار می‌کردند. کارگردان کار دوست برادرم بود و برادر من کار دکوراسیون آنجا را انجام می‌داد. به همین ترتیب در تئاترهای دانش‌آموزی نیز فعالیت می‌کردم. علاقه من به  هنر از همان سال‌ها آغاز شد. بعد از دیپلم و در دوران دانشجویی نیز به رادیو علاقه‌مند شدم. اما تست دادن و قبولی در رادیو توأم شد با ایام تظاهرات و شروع انقلاب که امام خمینی(ر‌ه) از مردم خواسته بودند، اعتصاب کنند و کسی سرکار نرود. من هم با وجود علاقه فراوان کار را برای مدتی رها کردم و تحصیلم را ادامه دادم که بعد از آن هم خدمت سربازی و تست صدا.


سین: بعد از قبولی در آزمون رادیو کار خود را چطور آغاز کردید؟

جیم: یک دوره 6 ماهه آموزشی زیر نظر فیروزه امیرمعز و امید نوری داشتم و سپس برنامه «سلام صبح بخیر».


سین: آیا ورود به رادیو و فعالیت در رسانه در زمان شما دشوار بود؟

جیم: آن زمان خیلی سخت بود. چون تعداد زیادی از گویندگان نسل قبل باقی بودند. خیلی سخت و دشوار اجازه ورود می‌دادند. اما من به دلیل عشق و علاقه‌ای که به این کار داشتم توانستم وارد شوم.


سین: در چه سالی ازدواج کردید؟ چند فرزند دارید؟

جیم: سال 64 نامزد کردم. سال 65 ازدواج. من 2 فرزند دارم. یک دختر و یک پسر. ندا دخترم ازدواج کرده و خانه‌دار است. اما گهگاه در مجله مرا همراهی می کند.

امین پسرم دانشجو است و در چاپخانه مشغول به کار است.


سین: به چه دلیل فرزندانتان راه شما را ادامه نداده و در عرصه رسانه فعالیت ندارند؟

جیم: البته مورد توجه مردم قرار گرفتن نعمت بزرگی است و برخورد صمیمی مردم بسیار قابل احترام است. اما وقتی هر روز روال به همین شکل باشد سخت خواهد بود.


سین: در کارهای منزل به همسر خود کمک می‌کنید؟

جیم: همسر من آنقدر زن تمیز، خوب، مرتب و نازنینی است که اجازه نمی‌دهد من کاری کنم. اما من برای همکاری و مشارکت به عنوان دستیار در کنارش هستیم.


سین: اهل آشپزی کردن هستید؟

جیم: نه. علی‌رغم اینکه به مردم توصیه می‌کنم به این کار بپردازند، خودم اصلاً اهل این کار نیستم. البته زمانی که با پسرم تنها هستیم آشپزی هم می‌کنیم.


سین: اوقات فراغت خود را چطور سپری می‌کنید؟

جیم: سعی می‌کنم بیشتر وقت خود را با خانواده بگذرانم، به سینما بروم، به دوستان و اقوامم سر بزنیم. زمان تنهایی و فراغت خود را نیز با خواندن مجله و کتاب می‌گذرانم.


سین: مطالعه در چه حوزه‌ای برای شما جالب است؟

جیم: ادبیات و روانشناسی موضوعات جالبی برایم هستند.


سین: به سینما می‌روید؟ به تماشای فیلم علاقه دارید؟

جیم: سینما را خیلی دوست دارم. زیاد به سینما می‌رویم. فیلمی که خوب باشد و بیشتر با موضوعات اجتماعی را می‌پسندم.


سین: آخرین فیلمی که در سینما تماشا کردید و پسندیدید، چیست؟

جیم: «نهنگ‌ عنبر». این فیلم خیلی به دلم نشست و از دیدن آن لذت بردم. این فیلم را سه بار دیدم. یکبار در سینما و دفعات بعد سی دی آن را خریداری و در منزل تماشا کردم.


سین: علاقه‌مند به موسیقی هستید؟ چه نوع آهنگ‌هایی؟

جیم: به موسیقی خیلی علاقه‌مندم. موسیقی‌های خاص را دوست دارم. بعضی صداها و ترانه‌ها که به دلم بنشیند. مانند محسن چاووشی، ترانه «کجایی؟» برای کار بسیار زیبای شهرزاد یا سالار عقیلی، که کارهای او را خوب می‌شناسم. با شنیدن کار «وطنم» حال غریبی به من دست می‌دهد. «شهر باران» محمد علیزاده هم کار خوبی است. او خواننده‌ای است که کارش را خوب اجرا می‌کند. در کل محدودیتی ندارم. هر آنچه به دلم بنشیند را گوش می‌کنم.


سین: از هنرمندان نسل‌های گذسته چطور؟

جیم: یکسری افراد هستند که سرمایه موسیقی ما محسوب می‌شوند. افرادی همچون استاد بنان و قوامی.


سین: به چه ورزشی علاقه دارید؟

جیم: من عاشق آب هستم. زیاد به استخر می‌روم. شنا را خودم یاد گرفتم من دل و جگر شنا کردن را دارم. یادم می‌آید در یک سفر خانوادگی با کشتی تفریحی به وسط دریا رسیده بودیم که ناخدای کشتی گفت: چه کسانی می‌توانند وارد آب شوند. 5-4 نفر حاضر شدند اما من بدون اینکه حرفی بزنم در آب پریدم. هدایتگر کشتی به قدری تعجب کرده بود که از من پرسید با چه جرأتی این کار را کردی؟ من عاشق آبم.


سین: تا به حال به فکر ساخت برنامه‌ای بوده‌اید که بیانگر دغدغه‌هایتان باشد؟

جیم: شغل اصلی من تهیه‌کنندگی در رادیو تلویزیون است و برنامه‌های مختلفی را هم ساخته‌ام. مانند «ایران ما» که گشت و گذار توریستی و تاریخی در کشور داشت و در سیمای خانواده هم پخش می‌شد. اما این کار را زیاد جدی نگرفتم. در رادیو هم تهیه‌کنندگی «جنگ‌ جوان» و «راه شب» را تجربه کردم.


سین: چرا به شکل جدی آنرا دنبال نکردید؟

جیم: تمام وقتم را هدایت کردم به سمت مطبوعات. تقریباً ژورنالیست شدم و همچنان هم این مسیر را ادامه می‌دهم. اما اجرا عشق من است و آن را بسیار دوست دارم.


سین: علت انتخاب حوزه خانواده و اجرا در این  حوزه چه بوده است؟

جیم: سال‌های سال در کارهای رادیویی و بعد از آن در تلویزیون برنامه خانواده را اجرا کردم. به همین خاطر با موضوعات خانواده آشنا شدم و تعداد زیادی از اساتید و بزرگان این حوزه را به خوبی شناختم. ما بسیاری از مهارت‌های اجتماعی و آداب زندگی را در خانواده می‌آموزیم. ما هرکس و در هر کجا که باشیم خاستگاهمان خانواده است. شخصیت و هویت ما در خانواده شکل‌ می‌گیرد. بنابراین خانواده از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

تو اول بگو با کیان زیستی   من آن گه بگویم که تو کیستی


سین: از راه‌اندازی مجله «خانواده سبز» و فعالیت در آن بگویید.

جیم: با 3-2 نفر از دوستان قدیمی که هر کدام در حیطه‌های دیگر فعالیت می‌کردند به شکلی بسیار ساده و ابتدایی کار را شروع کردیم. من در ابتدا مایل بودم کتاب بنویسم. اما بعد از مدتی تشویق شدم تا این کار را انجام دهم. اوایل کار را در دفتر ساده اجاره‌ای آغاز کردیم. خوشبختانه بچه‌های عاشقی بودیم و با جدیت و جان و دل کار را دنبال کردیم. از طرفی کارمان نیز با استقبال خوب مردم مواجه شد.


سین: چه مسائلی حالتان را بد می‌کند؟

جیم: دعوا، عصبانیت و دلخوری


سین: چه موضوعاتی باعث خوشحالی شما می‌شوند؟

جیم: شادی مردم، عشق و خوشحالی مردم


سین: ویژگی اصلی اجرای شما چیست؟

جیم: من در جامعه با مردم هستم. می‌خواهم حرف من به دل مردم بنشیند. تلاش می‌کنم تا در برنامه‌ها حرف‌های مردم را ارائه کنم.


سین: چه موردی در کار برای شما از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؟

جیم: اصل هر کار را در رفاقت می‌دانم. معتقدم برای همکاری اول باید با یکدیگر و همکاران رفیق باشیم. چرا که تا دوستی نباشد کارها به درستی اجرا نمی‌شوند.


سین: از بین همکاران کسی بوده که دوستی دیرینه‌ای با او داشته باشید؟

جیم: با آقای سعید توکل از نوجوانی دوست بوده‌ام و هنوز هم ارتباط داریم. او کمک‌های زیادی به من کرده است.


سین: نظرتان راجع به رفع تحریم‌ها و مسئله برجام چیست؟

جیم: من خیلی آدم سیاسی نیستم؛ اما کم و بیش در جریان وقایع قرار می‌گیرم. آقای ظریف به عنوان یک قهرمان ملی کار بی‌نظیری کردند. ظریف چهره یک ایرانی خوب و دوست‌داشتنی است.


سین: تغییرات در برنامه «خانواده یک» را چطور ارزیابی می‌کنید؟

جیم: تغییرات خوبی صورت گرفته است. یکسری اقدامات انجام شد تا ارتباط از بین نرود. فضای کار شیک و قشنگ شده است. البته باید صمیمیت بیشتر شود تا ارتباط گرمتری برقرار گردد.


سین: آیا اجرا باید به شکل تخصصی باشد؟

جیم: اعتقاد دارم مجری باید در زمینه کاری خود متخصص بوده و در آن حوزه کار کند. زیرا در این صورت اجرای قوی‌تری داشته و به کار خود اشراف پیدا می‌کند. من همیشه مایل بودم که هرگاه مردم صدایم را می‌شوند، بدانند که چه ساعتی از روز است و چه برنامه‌ای در حال پخش است. 


سین: از بین گویندگان رادیو با چه کسی ارتباط صمیمی داشتید؟

جیم: مهران دوستی. خیلی با هم رفیق بودیم. ما همخانه بودیم. خیلی او را دوست داشتم. او صدای قابل انعطافی داشت. حیف که دیگر نیست.


سین: در مورد منوچهر نوذری و اجرای او چه نظری دارید؟

جیم: من اولین برنامه خود یعنی «تهران ساعت 20» را با مرحوم منوچهر نوذری شروع کردم. در این برنامه چیزهای زیادی از او آموختم.


سین: اجرای کدامیک از مجریان تلویزیون برای شما جذاب است؟ 

جیم: در سال‌های اخیر شیوه اجرا عوض شد. در واقع متفاوت شد. از بین مجریان اجرای احسان علیخانی را می‌پسندم. مجموعه این آدم تلویزیونی است. فرزاد حسنی را خیلی قبول دارم. مردم به کار این مجریان علاقه‌مندند. خانواده من هم کار آنها را دنبال می‌کنند.


سین: چه توصیه‌ای به علاقه‌مندان و جوانان برای ورود به عرصه اجرا دارید؟

جیم: این کار نیز مانند بسیاری از مشاغل دیگر مثل بازیگری دارای جاذبه‌های زیادی است. اما باید بگویم که هر حرفه‌ای دارای الفبا و آموزش‌های مخصوص به خود است. نباید قبل از آموزش وارد حیطه اجرا و رسانه شد. علی‌الخصوص اجرا. اجرا ویژگی‌هایی دارد که  از سایر مقوله‌ها مجزا است. مجری باید دارای سواد بالا و آدم به روزی باشد. به علاوه از ظاهر خوبی هم برخوردار باشد. از همه این موارد ذکر شده مهمتر این است که مجری باید شخصیت اجرا و گویندگی داشته باشد. اگر غیر از این بود نباید وارد شود.

در عرصه گویندگی نیز همین طور است. گوینده باید خود را باور داشته و در جایگاهی قرار بگیرد که بتواند با مردم حرف بزند.


سین: از بین سریال‌های تلویزیون کدام را دنبال می‌کنید؟

جیم: مجموعه‌هایی که همسرم دنبال می‌کند را نگاه می‌کنم. مجموعه «کیمیا» که این اواخر خیلی خوب شده است.


سین: تا کنون پشنهاد بازیگری و یا خوانندگی داشته‌اید؟

جیم: بله. حدود 17-16 سال پیش پیشنهاد بازیگری داشتم. اما نپذیرفتم. در مورد خوانندگی هم، چند سال پیش کاری را سفارش گرفته بودم که خواننده به هنگام ضبط خواننده نمی‌توانست ملودی مورد نظر را اجرا کند که من از آهنگساز خواستم خودم اجرا کنم و این کار را کردم و آهنگساز گفت که همین است. ملودی به راحتی و سریع وارد ذهن من می‌شود. البته من عقیده دارم هر کس بهتر است یک مسیر را انتخاب کرده و طبق آن حرکت کند زیرا در غیر اینصورت مردم دچار سردرگمی خواهند شد.


سین: در زمان وقوع انقلاب اسلامی در تظاهرات مشارکت داشتید؟

جیم: در زمان دانشجویی فعالیت‌هایی داشتیم. هر روز در تظاهرات و مراسم شرکت می‌کردیم. به همان اندازه که سایر مردم حضور داشتند. علت نرفتنم به رادیو در آن سالها هم همین موضوع بود.


سین: از بین سرودهای انقلابی کدام یک مورد علاقه شماست؟

جیم: سرود «الله الله» با صدای آقای رویگری. این کار مرا به حال و هوای آن روز می‌برد. موسیقی در زندگی من نقش ویژه‌ای دارد و می‌تواند مرا به گذشته ببرد.


سین: کدام ترانه را زیر لب زمزمه می‌کنید؟

جیم: ترانه‌ای از علیرضا افتخاری به نام «چو نیلوفر عاشقانه» از آلبوم «نیلوفرانه» را همیشه زیر لب زمزمه می‌کنم. این اثر قلب انسان را به آتش می‌کشد. کار «آسیمه سر» محمد اصفهانی را هم خیلی دوست دارم.


سین: اهل مطالعه و خواندن شعر هم هستید؟

جیم: یک کتاب شعر به نام «آبی خاکستری سیاه» است که یکی از دوستانم آن را به من هدیه کرده است. هنگامی که شعر می‌خوانم حالم خوب می‌شود.


سین: به کارهای کدام کارگردان طنزپرداز علاقه‌مندید؟

جیم: به کارهای مهران مدیری علاقه‌مندم. ما کارمان را با هم شروع کردیم.


سین: اگر روزی با شما شوخی شود، از آن ناراحت می‌شوید؟

جیم: مازندرانی‌ها جزو با جنبه‌ترین مردم ایران هستند. من از شوخی‌هایی که با من بشود، نه تنها ناراحت نمی‌شوم بلکه خوشحال هم می‌شوم.


سین: پیگیر برنامه‌ها و اجراهای خارجی هستید؟

جیم: به ندرت برخی از کارها را تماشا می‌کنم. اجرای ما با آن‌ها متفاوت است. اجرا در کشور ما ریشه در هویت و شخصیت ما دارد. زیرا شیوه زندگی ما با آنها متفاوت است. باورها و تربیت‌های ما با آنها تفاوت دارد.


سین: اهل مسافرت هستید؟

جیم: بله سفر داخلی و خارجی. از شهرهای ایران شیراز، مشهد و ارومیه را دوست دارم. سفرهای خارجی هم انسان را با یک فرهنگ و قوم جدید آشنا می‌‌کند. به همین دلیل این نوع سفرها هم دوست‌داشتنی هستند.


سین: به نظر شما کدام بازیگر و کدام کار جزو آثار بسیار خوب محسوب می‌شوند؟

جیم: شهاب حسینی شاهکار است. سریال «شهرزاد» خیلی زیباست. با شخصیت‌های این کار همذات‌پنداری دارم. به آقای فتحی تبریک می‌گویم. یکی از مجموعه‌های تاریخی مورد علاقه‌ام «سلطان صاحبقران» ساخته علی حاتمی بود. در کودکی فکر می‌کردم دوربین‌ها به زمان قاجار رفته و واقعیت‌ها را به تصویر کشیده‌اند. فکر می‌کردم این اثر یک کار مستند است.


سین: به جشنواره فجر می‌روید؟ پیگیر آن هستید؟

جیم: فرصت نمی‌کنم. البته دعوت هم نمی‌شویم. اما خبرنگارها به این جشنواره می‌روند و من از طریق آنها در جریان امور قرار می‌گیرم.


سین: چه کاری در زندگی‌تان بوده که فکر می‌کنید باید انجام می‌شده و نشده است؟

جیم: خیلی علاقه‌مند بودم تا یک ساز را به صورت تخصصی بیاموزم. همیشه دوست داشتم تا ساز پیانو را به شکل حرفه‌ای بنوازم. البته جسته‌گریخته این کار را کردم. اما هیچگاه به صورت حرفه‌ای نه. دخترم این ساز را می‌زند.


سین: نظرتان راجع به این گفتگو چیست؟

جیم: خیلی خوب بود. گفتگوی طولانی اما راحتی را داشتنیم. همه مسائل را مطرح کردم. خیلی از موضوعاتی که تا به حال جایی گفته نشده بود.


سین: حرف پایانی هرمز شجاعی‌مهر مجری سال‌های طولانی برنامه‌های خانواده...

جیم: من در فعالیت خود چه در رادیو، چه در تلویزیون و مطبوعات تلاش کرده‌ام نسبت به مسائل زندگی که بسیار تأثیرگذارند. اطلاعات کافی داشته و نسبت به آن‌ها اشراف پیدا کنم. من هرمز شجاعی‌مهر به دبیرستان رفته‌ام، فیزیک و شیمی خوانده‌ام. اما در طول این سال‌ها کسی به من نیاموخت که چگونه همسر آینده خود را انتخاب کنم. چطور با او صمیمی شوم. هنگام بحث با همسر چطور موضوع را حل کنم. من تلاش کردم این مباحث را به اشکال مختلف به مردمم منتقل کنم. امیدوارم همه ما سعی خود را بکنیم تا در این زمینه خود را با معرفت‌تر نماییم.



گفتگو از: لیلا سلمانی



انتهای پیام/




تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.