به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعي باشگاه خبرنگاران جوان ازدواج سفيد ، سبز و رنگ هايي كه فعلا در جامعه خيلي پررنگ نيستند رنگ هايي كه اين روزها براي ازدواج مشخص شده اند.
من ، شما و بسياري از افراد با انواع مختلف ازدواج آن هم از نوع دائم و موقت آشنايي داريم اما شايد افراد كمتري از وجود پدیده ازدواج سفيد در كشور مطلع باشند.
این نوع از ازدواج بر خلاف ازدواج دائم و موقت در شرع و عرف ايرانيان جايگاهي ندارد چرا كه دختر و پسر بدون برگزاری مراسم عقد و به خاطر منافعي كه خود از آن اطلاع دارند زیر یک سقف میروند و به نوعي يك زندگي مشترك را به ميل و رغبت خويش و حتي با ناراضي بودن خانواده ها آغاز مي كنند.
در واقع برخی از جوانان به ديدگاه خودشان دوست دارند از دوران سنتي و ازدواج هايي به سبك و سياق پدر و مادرانشان جدا شده و به زندگي مدرن و آنطور كه خود مي پسندند گرايش پيدا كنند.
**ازدواج سفيد در کشورهای دیگربا توجه به تفكر برخي جوانان كه آزادي و مدرنيته زندگي كردن را در گرو بي بند و باري مي دانند و با اين انديشه كه در غرب زندگي كردن بسيار مدرن و با آزادي كامل است.بايد عنوان كرد كه آمارها نشان میدهد امروزه، زندگی بدون ازدواج یکی از شیوههای رایج زندگی در غرب است. بیش از دوسوم زوجهای آمریکایی پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر زیر یک سقف میگذرانند.
در سال ۱۹۹۴، حدود ۳/۷ میلیون زوج آمریکایی بدون ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند و نزدیک به اواخر دهه ۱۹۹۰، حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد زوجها حداقل پیش از ازدواج رسمی، مدتی را بدون ازدواج با یکدیگر میگذراندند و تمامي اين مسايل در حالی است که تا پیش از ۱۹۷۰، زندگی بدون ازدواج در ایالات متحده غیرقانونی بود.
طبق آمار آمریکا، تعداد زوجهای ازدواجنکردهای که با یکدیگر زندگی کردهاند، از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۰ ده برابر شده و اکنون، زندگی بدون ازدواج، به مرحلهای عادی در روند آشنایی دو فرد تبدیل شده است و اين يعني افزايش اينگونه ازدواج ها در سال هاي اخير از رشد بالايي برخوردار شده است.
**چرايي گرايش برخي جوانان به ازدواج سفيدمشکلات مالی، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر و نداشتن اعتقاد به ازدواج مي توانند از جمله دلایل جوانان به زندگی مشترک بدون ازدواج باشند.
هرچند در اين ميان هزینه بالای اجاره یا خرید مسکن و نبود تناسب دخل و خرج ، میتواند از دلایل دیگری باشد که موجب میشود برخي از افراد حاضر به امضای عقدنامه نباشند.
**زندگي زير يك سقف را نمي توان ازدواج ناميدازدواج سفيد پیوندی كه به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار میشود و فاقد مشروعیت اجتماعی و حقوقی است.
در كشور إسلامي ايران این رابطه نه از سوی خانواده و نه نهادهای اجتماعی پذیرفته نمیشود. به طوري كه میتواند آسیبهای زیادی را به همراه داشته باشدچرا که این پیوند از نظر حقوقی و قانونی هیچ جایگاهی ندارد.
بياتي روانشناس و استاد دانشگاه از رابطه ایجاد شده در «ازدواج سپید» انتقاد كرده و مي گويد:ازدواج واژه مقدسی است، بنابراین زندگی دختر و پسر زیر یک سقف را بدون عقد شرعی نمیتوان ازدواج نامید.
وي افزود:بلکه چنین رابطهای با اهدافی مانند برآوردن نیازهای جنسی و روانی برقرار می شود و اگرچه ممکن است از زاویهای برای مرد مثبت باشد، ولی اثر ویرانکنندهای بر زن میگذارد، چراکه زنان دارای زیباییهای خدادادی هستند که باید آن را در جای خود هزینه کنند و زمانی که شادابی و نشاط زن به مرور زمان کاهش یابد، ممکن است علاقه مرد به ادامه زندگی با او کم شود و او به زن دیگری گرایش پیدا کند.
استاد دانشگاه ادامه داد:فرزندان حاصل از چنین ازدواجی بیشترین لطمه را متحمل میشود، چراکه چنین ازدواجی ثبت نمیشود و سرنوشت آن ها پس از تولد مشخص نیست.
وي عنوان كرد: در اين رابطه ها سطح زندگی افراد تغییر میکند و خلاء روانی برای دختر را در پی دارد و حتی به آسیبهایی مانند اعتیاد سوق پیدا کنند، این در حالیست که مردان در صورت ترک چنین رابطهای کمتر آسیب میبینند.
**آيا تغيير اسم مشكل را از ريشه حل مي كند؟شايد در اين شرايط بهتر باشد مسولان و خانواده ها با فراهم کردن زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی و البته با فرهنگسازی و تشویق جوانان به ازدواج دائم از میزان تمایل آنان به روابطی مانند ازدواج سپید بكاهند و جامعه را از عوارض چنین پیوندهایی مصون كنند اما در حال حاظر گويا تنها به تغيير نام اين پدیده بسنده شده و برطرف كردن مشكل را به زماني ديگر موكول كرده اند.
چندي پيش صادقی معاون فرهنگي قوه قضاييه در اظهارات خود در خصوص نقد ازدواج هايي به اصطلاح سفید، تاکید کرد: لطفا به هیچ وجه برای این امر نامبارک از واژه ازدواج سفید استفاده ننماييد.
وي ادامه داد:چرا که این عمل نه ازدواج محسوب می شود و نه سفید است و پیشنهاد می کنم عبارت "همباشی سیاه" را جایگزین آن کنید.
ازدواج سفيد يا همان همباشي سياه امري به هيچ عنوان در كشور مورد قبول هيچ فردي نيست و به نوعي يك قضيه حل نشده محسوب مي شود اما پاسخ يك سوال در ذهن باقي می ماند که آيا تغيير اسم مشكل را از ريشه حل مي كند؟
انتهای پیام/