به گزارش
حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پول، پول، پول و پول این کلمه که پر از حرف و معنی است این روزها خیلی مهم شده، یعنی همیشه یک جورهایی اهمیت خودش را داشته ولی در این روزگار بیشتر از قبل مورد توجه است، در حدی که آدمها تلاش میکنند تا از هر راه ممکن و درست و گاهی نادرست آن را به دست بیاورند.
البته داستان فقط به تک آدمها ختم نمیشود بلکه ارگانها،دولتها، کشورها و . . . را هم به شدت درگیر کرده است،به طوری که هر جلسه و کاری که انجام میشود آخرش یا برای صرفه جویی این عنصر ارزشمند است یا برای افزایش منافع مالی.
حال این مساله مدتی است که باعث شده تا سران ممالک مختلف از جمله همین ایران خودمان از هیچ راه ممکنی برای رسیدن به همان منفعت دریغ نکنند که این به خودی خود جای شکر دارد ولی مهم چه طور پیش رفتن آنها در این راه پر فراز و نشیب و پر دست انداز است.
وقتی از جلسات و تشکلات سیاسی،اجتماعی و اقتصادی میگذریم،به بخش هنر می رسیم.
بله ؛ هنر، همان هنری که به خاطر یک عالم دلیل راهش را گم کرده و با دور شدن از زندگی آدمها، تبدیل به یک کالای لوکس واقعی شده است.
برای این که به این حرف پی ببرید،کافی است یک بار امتحانی به یک گالری یا مغازه بروید و قیمت اثری معمولی را بپرسید تا متوجه شوید که چرا میگویم لوکس؛ الان غالبا نه تمامأ، قیمت یک کار کوچک به اصطلاح هنری که حتی هنرمندش هم شهرت و پیشنیه خاصی ندارد از 100 هزار تومان شروع میشود و تا میلیاردها هم پیش می رود،البته قرار بود که این نوع ارزشگذاری روی هنر کمکی باشد برای اقتصاد کشورمان که به اصطلاح به آن اقتصاد هنر میگویند و صحبت از این قضیه شد. بحث شیرین هر محفلی در عرصههای مختلف، این حرفها ادامه داشت و ما کمکم شروع به شرکت در حراجها ،اکسپوها و برنامههای مهم جهانی کردیم، (حالا کم و کیف و نحوه حضورمان در این مجامع بماند.)
بعد چند قدم جلوتر رفتیم و برنامهای به اسم حراج تهران راهاندازی شد، حراجی که با آغازش از آن صدای فروشهای میلیاردی به گوش میرسید، مثل آخرین دور این حراج که خرداد ماه امسال برگزار شد و در نهایت 210 میلیارد و 400 میلیون تومان از فروش آثار بدست آمد که رقم قابل توجهی است.
این اتفاق گام مثبتی به حساب میآمد اما باز هم با اما و اگرهایی همراه شد،یکی نحوه قیمت گذاری ها و معیار انتخاب این ارقام بود و مساله دیگر که در کنار این حراج مطرح میشود این است که آیا تنها این حراج کافی است؟ اصلا برای پیشرفت در این عرصه دیگر چه کارهایی کردهایم و یا باید انجام دهیم؟ و . . .
به بهانه همین مساله به سراغ
علیرضا سمیع آذر مدیر حراج تهران که یک نویسنده و پژوهشگر تاریخ هنر نیز است رفتیم.
توسعه با معرفی صورت می گیرد وی در خصوص لزوم وجود برنامههای دیگر برای کمک به همان قضیه اقتصاد هنر عنوان کرد: 2 رکن دیگر در اقتصاد هنر وجود دارد و در کنار حراج تکمیل کننده یک مارکت شکوفا و اقتصادی قدرتمند است،یکی نهاد ارائه کننده هنر یعنی گالریها هستند، چرا که هر نگارخانه به نوبه خودش نقش مهمی در معرفی دستاوردهای هنر ایران به هنر دوستان دارد.
این کار باید توسعه پیدا کند و اقتصادی شود یعنی مردم و سرمایه گذاران به این باور برسند که به طور مثال تاسیس گالری یک کار اقتصادی محسوب میشود و چنانچه آنها به این نتیجه برسند هنر هم پیشرفت می کند، چرا که هنر با معرفی است که توسعه میابد و حراج ها و موزهها بعد از گالری ها پدیدار میشوند و اگر نگارخانهها نباشند برنامهها و حراجها نیز نمیتوانند نقششان را خوب ایفا کنند.
سمیع آذر در ادامه اظهار داشت: رکن بعدی آرتفرها هستند،چیزی که در ایران آن را با نام اکسپو می شناسند و در کشورهای منطقه هم ما چند نمونه خیلی مطرح داریم ، مثل آرت دبی، آرت ابوذبی یا آرت استانبول،اینها مراکز قدرتمند معرفی هنر و توسعه اقتصادی هنر هستند.
وی افزود: پس این 3 نهاد یعنی گالریها، آرتفرها و حراجها با هم میتوانند اقتصاد هنر را توسعه ببخشند ولی الان متاسفانه ما آرت فر نداریم و تنها گالریها هستند که یکی پس از دیگری تاسیس میشوند و ما تنها از این حیث آینده اطمینان بخشی داریم به همین جهت برای بخشهای دیگر نیز باید فکری کنیم چرا که در حال حاضر ما این فرصت را که افراد زیادی را از سراسر جهان ، برای دیدن هنر کشورمان به این جا بیاوریم را نداریم.
حراج تهران رقیبی برای حراجهای بین المللی نیست وی در ادامه با اشاره به جایگاه برخی از کشورها که دارای امکانات بیشتری از این جهت هستند، اذعان کرد: حراج تهران بیشتر به منزله حمایت از مارکت داخلی است، و رقیبی برای حراجهای بینالمللی محسوب نمیشود، چرا که آنها اعتبار خیلی بالاتری دارند و بسیار قدرتمند تر از ما میتوانند متقاضیان جهانی را برای هنر نه تنها ایران بلکه هر کشوری جذب کنند، به همین جهات بهترین راه این است که تمهیداتی را فراهم کنیم تا آنها به راحتی به اینجا بیایند و آثار هنرمندان ایرانی را برای معرفی به دنیا انتخاب کنند که این مساله همچنین نوعی عرضه آوری و صادرات فرهنگی و هنری را نیز برای کشور ایجاد میکند زیرا با صادرات و واردات نه تنها پول وارد هنر میکنیم بلکه ارزشها و فرهنگمان نیز به جهانیان صادر میشود.
این بخشی از صحبتهای مدیر حراج بزرگ تهران در خصوص پیشرفت و توسعه اقتصاد هنر بود که با توجه به آنها به این نتیجه میرسیم که ما در حال حاضر یارای رویارویی و رقابت با بازار بزرگ جهانی و جراحهای بین المللی را نداریم به همین خاطر باید بکوشیم تا با شرکت در این مجامع خود را نشان دهیم و همچنین پای صادرات و واردات هنر را به کشور بیش از پیش باز کنیم.
در کنار این حرفها و تصمیمات موضوع دیگری که امسال هم گریبان گیر آثار هنری ما شده بود مطرح می شود و آن تعیین و تشخیص اصالت کارها بود، که در حراج کریستیز این بار حرف و حدیثهایی را به دنبال داشت.
پیامهایی شک بر انگیز برای آرت ایران سمیع آذر در خصوص این موضوع گفت: در مورد این قضیه باید موردی صحبت کرد اما به طور کلی گاهی شایعاتی درست میشود که با وجود گسترش آن به کلی کذب است و این را من و افرادی که بیشتر با این مسائل سر و کار داریم متوجه می شویم ولی در بعضی موارد هم این شایعات صحت دارند،برای همین بعد از بررسی آن اثر پیدا شده و از حراج خارج می شود، این اتفاق در همه جای دنیا رخ می دهد و شاید کمتر از یک درصد آثاری را که به حراجها میآید را در بر میگیرد و واقعا کمتر از یک درصد کارهای ایرانیان که به حراجها میروند بعدا با این شایعات مواجه می شوند، اما آنقدر این حرف ها گسترش پیدا می کنند، که ما فکر می کنیم همه حراجها و آثار به این چیزها آلوده هستند.
وی راجع به تاثیر این حرفها بیان کرد: کسانی این کار را میکنند آبرو و حیثیت ما را زیر سوال می برند و پیامهایی را به دنیا می فرستند تا به همه بگویند به آرت ایران شک کنید، علاوه بر این رسانهای که به جعلی بودن آثار توجه می کند باید مسئولانه برخورد نماید و نگاهی دلسوزانه داشته باشد، نه این که قصدش این باشد تا آن زخم را به بهانهای برای رسوا کردن هنر کشور تبدیل کند.
دستگیری جاعل با یک پیگیری ساده قضایی سمیع آذر همچنین در خصوص راههای برخورد با این افراد گفت: کاری که باید صورت بگیرد این است که مقامات رسمی به شکل حقوقی مساله اصالت آثار را مورد پیگیری قرار دهند، این مساله کاملا قابل رسیدگی است و بازرسی و پیگیری قضایی بسیار سادهای میخواهد، چون کسی که اثر هنری جعل می کند خود یک هنرمند است که می تواند کار سهراب سپهری را طوری جعل کند که من و شما هم آن را تشخیص ندهیم و قدرت او کمتر از نامهایی چون سپهری و دیگران نیست و به دلیل کمبود خلاقیت یا اعتبار بوده که او به یک هنرمند شکست خورده تبدیل شده برای همین قابل شناسایی است،چرا که وی حتما فرد متخصصی بوده است.
وی تصریح کرد: طبق این دلایل است که میگویم شناسایی چنین افرادی ساده است و باید با آن ها برخورد جدی کرد تا عبرتی برای همه شود و بقیه بدانند که این کار خطرناک است چون الان عدهای بیهیچ نگرانی در حال جعل آثارند؛ و من بازهم میگویم که ما راحت میتوانیم جلوی این قضیه را بگیریم و این امر با همیاری دستگاههای قضایی کشور میسر است، چرا که آبروی ما در گرو اصالت هنرمان است و اگر از الان جلوی این مریضی رانگیریم ممکن است کل پیکره کشور را بیمار کند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: من از همه رسانه ها خواهش میکنم که به نیابت از جامعه هنری از دستگاههای مربوط بخواهند که به این قضیه ورود پیدا کنند،چرا که جعل یک اثر تنها دزدی نیست بلکه فراتر از آن بازی با آبروی ملی و مخدوش کردن عظمت فرهنگی مان است.
این هم ازصحبت جعل و کپی،که با این حرف ها برای جلوگیری از آن گویا یاری ارگانهای مختلفی را می طلبد پس باید همه مراکز مربوطه به گوش و هوش باشند تا از بر باد رفتن آبروی هنر و فرهنگ ملتی جلوگیری به عمل آید.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید. انتهای پیام/