سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آثار زیارت درسلامت روانی و زندگى

زیارت قبور ائمه اطهار علیهم السلام موجب بیدار شدن ارزش هاى اصیل انسانى در وجود انسان و حاکمیت روح بندگى و آرامش قلب انسان است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از جمله مناسک دینى مسلمانان، از زمان بناى خانه کعبه، زیارت است. ازآنجاکه اسلام مکتبى جامع و واقع گرا بوده و به همه جوانب نیازهاى انسان، اعم از دنیایى و آخرتى، جسمى و روحى، عقلى و فکرى، احساسى و عاطفى، فردى و اجتماعى توجه کرده است، برخى از اندیشمندان بر این باورند که زیارت تأثیر انکارناپذیرى بر سلامت روح و جسم زائر دارد. سازوکار این تأثیر را مى توان این گونه تبیین کرد: چون زیارت ترکیبى از گرایش و شناخت بوده و خاستگاه اصلى آن در قلب انسان است، از این طریق شوق و اراده انسان را جهت داده، تأثیراتى بر رفتار انسان مى گذارد.
 
در پژوهش حاضر، ضمن تعریف «زیارت»، اماکن زیارتى و اشاره به الگوهاى روان شناسى، با تجزیه و تحلیل مبانى روان شناختى زیارت و تأثیرات شناختى، عاطفى و رفتارى آن، به آثار محیط هاى مذهبى در رشد روحى و روانى، آرامش، تقویت امید، کاهش اضطراب، زمینه سازى براى توبه، کاهش جرم و انحراف، حمایت اجتماعى و الگوپذیرى در انسان اشاره شده است.
 
مقدّمه
 
نگرانى هاى روحى و روانى بشر امروز فراوان شده و فرهنگ انسان ساز قرآن کریم و تعالیم آسمانى براى دورى از آن و غلبه بر مشکلات، نسخه اى شفابخش ارائه مى دهد که اگر بشر به آن عمل کند بهترین درمان است. به تعبیر قرآن کریم أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد: 28)؛ آگاه باشید که تنها یاد خدا آرام بخش دل هاست.
 
ارتباط با خدا از طریق حضور در مکان هاى مذهبى و زیارت حضرات معصومین علیهم السلام، انسان هاى کاملى که براى بشر در هر دوره و زمان به عنوان الگوى نیکو از سوى خداوند معرفى شده اند، مى تواند شفابخش دل هاى بیمار انسان ها باشد. زیارت قبور ائمه اطهار علیهم السلام موجب بیدار شدن ارزش هاى اصیل انسانى در وجود انسان و حاکمیت روح بندگى و آرامش قلب انسان است، و این آرامش و اطمینان قلبى لازمه حیات بشر است. زیارت، تلاوت قرآن و دعا آثارى در حفظ بهداشت و سلامت روانى و حتى درمان اختلالات دارد. زائر با اعتقاد به حیات و حضور ائمه اطهار علیهم السلام در زیارتگاه، ارتباط قلبى پیدا مى کند. در اذن دخول به حرم ائمه اطهار علیهم السلامآمده است: اللّهم انّى اَعتقدُ حرمَة صَاحبِ هَذاالمَشهدِ الشَریفِ فِى غَیبتهِ کَما اعتقدُها فِى حَضرِتهِ وَ اعلَمُ انَّ رسوُلکَ وَ خُلفَائکَ أحیاءٌ عِندَکَ یرزَقُونَ یرونَ مَقامِى وَ یسمَعُونَ کَلامِى وَ یردُونَّ سَلامِى... (قمى، 1387، ص 530)؛ خداوندا، من به حرمت این خانه و این حرم شریف در غیبت و مماتش معتقدم؛ چنان که در حضور و حیات او، و البته مى دانم که پیامبر تو و جانشینانش همه نزد تو زنده اند و روزى مى خورند و مقام مرا نزد قبر مطهر خود مى بینند و سخن مرا مى شنوند و سلام مرا پاسخ مى دهند.
 
تبیین کارواژه هاى کلیدى
 
1. زیارت
 
الف. در لغت:
 
1. زیارت از ریشه زور به معناى میل به چیزى است (ابن فارس، 1411ق، ص 36).
 
2. زیارت از زار ـ یزور ـ زیارة ـ مزارا ـ زورا به معناى ملاقات کردن و به دیدار کسى رفتن آمده است (راغب اصفهانى، بى تا ص 221).
 
3. زوریعنى: میانه سینه یا دوسوى آن تادو شانه یا محل التقاى اطراف استخوان هاى سینه (سیاح، 1382، ص 653).
 
ب. در اصطلاح:
 
1. زیارت حضورزائرنزدمزوراست(رازى،1389،واژه زور).
 
2. زیارت در اصطلاح دینى، تمایلى است که افزون بر میل و حرکت حسى، قلب، هم نسبت به زیارت شونده گرایش جدى پیدا کند و هم با اکرام و تعظیم قلبى و انس روحى همراه باشد (طریحى، 1408ق، ص 305).
 
3. تنها نمونه اى که قرآن کریم این واژه را در این معنا استعمال کرده، زرتم در آیه کریمه أَلْهَلکُمُ التَّکَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ(تکاثر: 2) است؛ به معناى ملاقات کردن و روبه رو شدن (مکارم شیرازى و دیگران، 1378، ج 27، ص 276).
 
4. رفتن به مشاهد متبرکه و بقعه ها، خواندن دعاها و زیارت نامه ها براى تشرف باطنى و حضور قلبى زائر است (دهخدا، 1377، واژه زور).
 
2. اماکن مذهبى
 
1. اماکن مذهبى: مکان هایى است که یکى از پیامبران، ائمه اطهار علیهم السلام اولیا، صلحا و حتى یکى از عالمان دین در آنجا مدفون و محل توجه خاص مؤمنان است،
 
 
 
به گونه اى که از کشورها و شهرهاى دیگر به قصد زیارت آن مکان اقدام مى کنند.
 
2. زیارتگاه مکانى است براى عبادت؛ جایى که افراد مدتى از مادیات و دنیاى فانى چشم پوشیده، با خداى خود راز و نیاز مى کنند، به آرامش فکرى بیشترى مى رسند تا با استفاده از این آرامش، بتوانند به زندگى خود حرکت و پویایى بیشترى بدهند و به تعالى روح برسند (ترکى، 1378، ج 2، ص 717).
 
3. سلامت روان
 
سازمان جهانى بهداشت، سلامت روان را عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردى و اجتماعى و حل مشکلات و تمایلات شخصى به طور عادلانه و مناسب مى داند (میلانى فر، 1376، ص 15).
 
در روان شناسى، الگوها و تعاریف متفاوتى از بهداشت روانى و سلامت روانى وجود دارد که به اختصار عبارت است از:
 
1. الگوى پزشکى و روان پزشکى: در این الگو، بهداشت روانى به معناى نبود نشانه هاى بیمارى است. بر اساس این الگو، انسان سالم از حیث روحى کسى است که نشانه هاى بیمارى روانى در او مشاهده نمى شود؛ همان گونه که انسان سالم از حیث جسمانى، کسى است که نشانه هاى جسمى بیمارى، مثل درد، تب و لرز در وى به چشم نمى خورد (میلانى فر، 1376، ص 15).
 
2. الگوى روان کاوى: از دیدگاه فروید، سلامت روان به معناى سازگارى فرد با خود و با خواسته ها و فشارهاى جامعه است. وى اعتقاد دارد: شخصیت انسان داراى سه ساختار به نام هاى بن است: ایگو که مدیر اجرایى شخصیت بوده و مسئولیتش حفظ تعادل آن است و همواره از طرف اید سوپر ایگو و محیط تحت فشار قرار مى گیرد. چنانچه ایگوى شخص تضعیف گردد قدرت اجرایى و مدیریتى اش را از دست مى دهد و در نتیجه، تعادل شخصیت او به هم خورده، در نهایت، انسان به ناسازگارى مبتلا مى گردد. به عقیده فروید، انسان ناسازگار یعنى: کسى که سلامت روان خود را از دست داده و دچار بیمارى گردیده است (همان، ص 24).
 
3. الگوى رفتارگرایى: طبق این الگو، سلامت روان به معناى وجود رفتار سازگارانه و نبود رفتار ناسازگارانه است. رفتار سازگارانه رفتارى است که شخص را به اهدافش برساند، و رفتار ناسازگارانه رفتارى است که شخص را از رسیدن به اهدافش بازدارد. بر اساس چارچوب این دیدگاه، انسان سالم کسى است که در جامعه طورى رفتار کند که به اهدافش برسد. حال اهداف چه باشند و جامعه چه جامعه اى باشد، فرق نمى کند و چندان اهمیتى ندارد! بیمار هم کسى است که رفتارش او را به اهدافش نرساند! تلاش و هدف نهایى این الگو و نظام ارزشى آن این است که شیوه هاى رفتار سازگارانه و رسیدن به اهداف را به افراد آموزش دهد. در الگوى رفتارگرایى، اهتمام بر این است که فرد به هدفش برسد. فرقى نمى کند که این هدف خوب باشد یا بد، و در کنارش حق دیگران ضایع شود یا نشود (احمدوند، 1391، ص 8).
 
4. الگوى انسان گرایى: طبق این الگو، سلامت روان به معناى رشد، شکوفاسازى و تحقق استعدادها و نیروهاى درونى انسان است. از چشم انداز این الگو، انسان سالم کسى است که استعدادهاى خود را شکوفا سازد و به کمال مطلوب برسد. در نظام ارزشى این الگو، هدف و هنر انسان رسیدن به کمال و شکوفاسازى تمام استعدادهاى
 
ذاتى و درونى اوست. در دیدگاه انسان گرا، انسان با یک سلسله متنوع از استعدادها و نیروها متولد مى شود که روى هم رفته، به طبیعت انسان معروف است. این نیروها عبارتند از: هوش، نیازها و غرایز، معنویات و الهیات، عاطفى بودن، اجتماعى بودن و مانند آن، که بر اساس این الگو، تمام آنها هم سالم هستند و هم مثبت. همه انگیزه انسان و اصلى ترین انگیزه وى نیز شکوفاسازى این نیروهاى سالم و مثبت است. طبق این الگو، هر عاملى که انسان را در سطح ارضاى نیازهاى سطوح پایین نگه دارد و ازخودشکوفایى او جلوگیرى کند اختلال رفتارى به وجود مى آید (همان، ص 9).
 
این در حالى است که بر اساس دیدگاه اسلام، انسان بماهو انسان ارزشى خنثا دارد و در سایه التزام به ارزش هاى الهى و انسانى صحیح، به منزلت و احترام نایل مى شود. ازاین رو، تنها انسان موحّد و مؤمن است که به خاطر توحید، ایمان و تعهدش، سلامت و ارزش والایى پیدا مى کند. از منظر اسلام، محور و مرکز ثقل همه چیز و همه کس خداوند سبحان و خالق منّان است (میردریکوندى، 1388، ص 56).
 
سلامت روان در قرآن کریم
 
از نگاه تمامى مسلمانان، قرآن کریم همواره بى بدیل ترین و محورى ترین منبع شناخت، دانش و معارف اسلامى بوده است. با به کارگیرى رویکردهاى گوناگون، مى توان به پردازش و سامان دهى موضع گیرى ها، دیدگاه ها، الگوها و نظریه هاى وحیانى، که ناظر به جهت دهى و هدایت رفتارهاى اختیارى و آگاهانه انسان است، نایل آمد. از میان رویکردهاى موضوعى در مطالعات قرآنى، رویکرد شناختى در قلمرو تعلیم و تربیت و روان شناسى است.
 
قرآن کریم کتابى است که مستقیما از سوى خداوند براى راهنمایى بشر و به منظور دستیابى به سعادت دنیوى و اخروى نازل شده و به تمام ابعاد روحى و روانى انسان در آیات نورانى قرآن کریم توجه شده است. گرچه به صراحت نمى توان ادعا کرد که واژه هایى همچون سلامت و بهداشت روان در قرآن وجود دارد، ولى وجود مفهوم سلامت و بهزیستى و ابعاد گوناگون وجودى انسان غیرقابل انکار است. آیاتى که درباره شفا بودن قرآن کریم وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ (اسراء: 82) و نفى حزن و اندوه مؤمنان ألا إنَّ أولیاءَ اللّه لَاخَوفَ عَلیهِم وَ لا هُم یحزَنُون (یونس: 62) ذکرشده، گویاى این مطلب است.
 
قرآن کریم یکى از ویژگى هاى اولیاء اللّه را نداشتن ترس و اندوه و به تعبیر روان شناختى، نداشتن اضطراب معرفى مى کند. از جمله عوامل مؤثر در سلامت روان، توجه بُعد شناختى انسان است که قرآن کریم به عنوان اصیل ترین منبع وحیانى از سوى خداوند براى سعادت بشر و پیش گیرى از بروز نابهنجارى ها و حفظ سلامت روان بر ایجاد شناخت صحیح تأکیدمى نماید(تبرایى،1387،ص 5).
 
شناخت دقیق آفت هاى فردى و اجتماعى انسان، که در قرآن کریم به آنها اشاره شده، زمینه تعالى انسان سالم و عارى از بیمارى هاى روانى است. بیمارى هایى مانند حسد، گمان بد، و غیبت علاوه بر تخریب جایگاه فردى انسان در اجتماع، موجب ازهم پاشیدگى شخصیت انسان مى شود.
 
داشتن بینش صحیح نسبت به جهان هستى، طبق دیدگاه قرآنى، مانع بروز افکار و نگرش هاى منفى مى گردد و از لحاظ درونى، مانع بروز یا تشدید اضطراب، تنیدگى و افسردگى در فرد مى شود. همچنین زمینه ابتلا به برخى از بیمارى هاى روان ـ تنى و آسیب هاى جسمانى ناشى از تنیدگى را از بین مى برد (همان، ص 56).
 
سلامت روان در روایات معصومان علیهم السلام
 
روایات معصومان علیهم السلام به عنوان دومین منبع معتبر در فرهنگ شیعى، از جایگاه والایى برخوردار است. این ازآن روست که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام دلسوزترین افراد براى امت بوده و حتى در برخى روایات، به عنوان پدران امت ذکر شده اند. بدین روى، آن بزرگواران به تمامى جنبه هاى انسانى توجه خاص داشته و همواره مواردى که سلامت روانى افراد را به خطر مى اندازد متذکر شده اند؛ مانند حسد، غیبت، دروغ، و تهمت.
 
روایات مربوط به بعد شناختى، عاطفى، رفتارى
 
1. ذکر اللّه جلاءُ الصدور و طمأنینه القلوب؛ یاد خدا صیقل دهنده جان ها و آرامش بخش دل هاست.
 
2. کفاکَ مِن عقلک ما ابانَ رشدکَ مِن غیکَ؛ از غفلت، افکارى که موجب رشد و تکامل شخصیت مى شود، برایت کافى است.
 
3. طوبى لمن بوشِرَ قلبه ببرد الیقین؛ خوشا به حال کسى که قلبش با یقین آرامش پیدا کرده است.
 
4. حسنُ الظنِ یخفّف الهمّ و...؛ خوش گمانى از اندوه مى کاهد (تمیمى آمدى، 1388، ج 1، ص 232).
 
5. خُذ مِن حُسن الظنِ بطرف تروّح به قلبک؛ خوش گمانى موجب طراوت قلب مى شود.
 
6. اشدُّ الناس بلاءً الانبیاء، ثم الاولیاء، ثم الامثل فالامثل؛ پر مصیبت ترین مردمان انبیایند، پس اولیا، سپس هر که به ایشان بیشترین شباهت را دارد (مجلسى، 1403ق، ج 78، ص 209).
 
ائمه اطهار علیهم السلام سعى مى کردند نگرش افراد را نسبت به بلاها تغییر دهند و اینکه چگونه در مقابل حوادث و شرایط سخت زندگى، سازگارى مناسبى از خود نشان دهند تا از سلامت روانى کافى برخوردار باشند. هنگامى که انسان خود را در مقایسه با بهترین ها مى یابد و مى بیند که آنها چگونه در معرض بلا و امتحان قرار مى گرفتند، در برابر مشکلات، آمادگى بیشترى از خود نشان مى دهد. در بُعد رفتارى، روایات اصلاح فکر و افکار مثبت را در پیش گیرى از اختلالات روحى و روانى مهم مى داند. واقعیت را بپذیر و از خیال پردازى بپرهیز که ناامید مى شوى و از تلاش باز مى مانى و افسردگى تو را فرامى گیرد (محمدى رى شهرى، 1385، ش 3773).
 
الگوى تام و نهایى سلامت روان و کمال شخصیت به وضوح، وجود مبارک و نورانى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، فاطمه زهرا علیهاالسلام و ائمه اطهار علیهم السلامهستند. الگوى ما در سلامت روان، شخصیت مظلومى است که هنگام ضربت خوردن و شهادت، جمله فزتُ و ربِّ الکعبه را بر زبان آورد. این نشانه نهایت سلامت روان و کمال شخصیت است. کسى قادر به گفتن این جمله است که از گذشته و حال خود رضایت کامل دارد و به آینده خود نیز امیدوار است. و در یک کلمه، باید گفت: انسان سالم کسى است که خوب زندگى کند، خوب بمیرد و خوب جاودانه شود (میردریکوندى، 1386).
 
زائر در حین زیارت، با نزدیک کردن خود به پروردگار، احساس آرامش درونى مى کند و از لحاظ هیجانى، تخیله مى شود. این امر در نهایت، به سلامت روانى فرد کمک مى کند (پهلوانى و دولتشاهى، 1380، ص 37).
 
آثار زیارت
 
انسان هایى که به زیارت مى روند، اطمینان قلبى دارند که هرگز تنها نیستند و قدرتى مافوق آنها وجود دارد که همواره حى و حاضر و ناظر است و توان برآوردن همه
 
نیازهاى بشرى را داراست. ازاین رو، با توسل و استغاثه به درگاه ربوبى و ریختن اشک، به سبب داشتن چنین تکیه گاهى مطمئن، مسائل خود را به او واگذار نموده، تخلیه روانى مى شوند و آرامش روحى به دست مى آورند.
 
الف. آثار فردى
 
1. آرامش روان: گم شده بزرگ بشر در جوامع امروزى، آرامش روان است که به تعبیر قرآن کریم، اطمینان قلبى است. تمام تلاش انسان در زندگى، رسیدن به آرامش است. انسان مادیات و سایر امکانات مادى را به کار مى گیرد تا به آرامش برسد و از اضطراب خود بکاهد. مهم ترین مشکل انسان در عصر کنونى، فقدان آرامش است. برخى از دانشمندان دوران کنونى را عصر اضطراب مى نامند (دادستان، 1380، ج 1، ص 60). در واقع، رسیدن به کمال انسانى و به طورکلى، خداوند که انسان را براى نایل شدن به خود خلق کرده، در گرو زیستن همراه با آرامش روحى و روانى در دنیاست.
 
قرآن کریم یکى از ویژگى هاى اهل ایمان را اطمینان و آرامش قلبى دانسته، تنها چیزى که آرامش و امنیت را براى انسان فراهم مى کند یاد خداوند است و در این باره مى فرماید: آنان که به خدا ایمان آورده اند، دل هاشان با یاد خدا آرام مى گیرد. آگاه باشید که تنها یاد خدا آرام بخش دل هاست (رعد: 28). با توجه به مقدم داشتن بذکر اللّه بر فعل، که دلالت بر حصر مى کند، معناى آیه این مى شود که با غیر یاد خدا آرامش و اطمینان حاصل نمى شود.
 
همان گونه که یاد خدا آرامش بخش است، یاد خدا زندگى را آسان و دورى از یاد خدا زندگى را دشوار مى سازد. تبیین روان شناختى این ویژگى آن است که یاد خدا انسان را از امیال و تکانش هایى که براى او تنش زاست بازمى دارد و سبب مى شود به جاى توجه صرف به لذت هاى دنیوى، که معمولاً ناکامى در بهره گیرى از آنها موجب تنیدگى است، به تقویت رابطه با خدا و تقرب به او توجه کند. بروز مشکلات براى چنین انسانى او را از هدف اصلى بازمى دارد و چون خود را در مسیر نیل به مقصود احساس مى کند زندگى را سخت و تنش زا تلقى نمى نماید.
 
روشن است که فقط اهل ایمان با زیارت اماکن مقدس و قبور مطهر معصومان علیهم السلام، یاد خدا را در دل خود نهادینه مى کنند و با توسل از ذوات مقدس ایشان سعادت دنیوى و اخروى خود را به دست آورده، به آرامش روانى مى رسند. آرامش مؤمنان ویژگى خاصى است که نمایانگر وجود هماهنگى میان عناصر روان ایشان و سازمان دهى مناسب آنان با تسلط بر خواسته هاى متضاد و رام بودن نفس از نظر خضوع و راهور بودن در برابر صاحب آن است. چنین موهبتى فقط به مؤمن اعطا شده است و مى توان این آرامش را در چهره او هم مشاهده کرد (موسوى اصل، 1382، ص 8). این آرامش، ظاهرى و سطحى نیست، بلکه عمیق و تا ژرفاى بى نهایت است. زائر با تشرف به اماکن مقدس با زیارت شونده ارتباط قلبى برقرار مى کند و در سایه این ارتباط، زائر قلب خود را صفا بخشیده، صیقل مى دهد و روح خود را از کدورت ها و پلیدى ها خالص و پاک مى گرداند.
 
پارگامنت و ماتون (1992) نیز دریافتند که انجام اعمال دینى، مثل زیارت و عبادت موجب کاهش عصبانیت و اضطراب مى گردد. ونیس و ونیتراب (1995) در پژوهشى بر روى 400 آزمودنى، به این نتیجه رسیدند که شرکت آنان در مراسم دینى، از قبیل زیارت و عبادت، با کاهش اختلالات روانى شرکت کنندگان نسبت به سایر افراد همراه است (راثى، 1382، ج 2، ص 744).
 
پژوهشگر دیگرى به نام موریس (1983) با انجام پژوهشى، اثر زیارت دینى را بر افسردگى و اضطراب روى 124 بیمار جسمى مطالعه کرد و دریافت علایم مثبت بیمارى آنها پس از انجام زیارت، کاهش معنادارى یافته است و این کاهش دست کم تا 10 ماه بعد از برگشتن از زیارت ادامه دارد.
 
پهلوانى و دولتشاهى (1379) در پژوهشى به بررسى نقش زیارت دینى در سلامت روانى افراد پرداختند و در یافته هاى خود، همبستگى خطى مثبتى بین زیارت دینى و سلامت روانى گزارش کردند. در کل، یافته هاى این پژوهش نشان مى دهد زیارت دینى تأثیر بیشترى بر کاهش علایم بیمارى روانى افراد داشته است.
 
شاید بتوان اثربخشى زیارت را از منظر روان شناختى مطابق نظر کوئینک و همکاران او (1981) این گونه تبیین کرد که زائران با احساس نزدیکى به خدا در مراسم زیارت و همچنین تخلیه هیجانى، به احساس آرامش درونى بیشترى دست یافته، اعتماد و اطمینانشان به یارى و کمک خداوند افزایش مى یابد. ازاین ر، با استعانت از رحمت الهى در حل مشکلات خود، امیدوارتر مى شوند و نگرش آنها در برخورد با استرس ها تغییر مى کند و این تغییر نگرش نیز به گونه اى مثبت، موجب بهبود خلق وخو و سلامت روانى آنها مى شود.
 
همچنین پالینکاس (1982) با بررسى نقش سخنرانى ها و موعظه هاى مذهبى در کاهش نگرانى چینى هاى مسیحى مهاجر مقیم سان دیه گو، مى گوید: مراسم مذهبى براى این افراد نوعى حالت حمایتى ایجاد مى کند؛ زیرا دوستى هاى رهایى بخش و شفادهنده مرتبط با حالت هاى روحانى، براى آنها سلامتى روانى ایجاد مى کند. نتایج این پژوهش نشان مى دهد حضور در مکان ها و مراسم مذهبى، به کاهش میزان نگرانى ها و احساس تنهایى افراد مى انجامد.
 
زیارت موجب احساس امنیت خاطر مى شود. احساس امنیت یعنى: احساس آزادى نسبى از خطر. این احساس وضع خوشایندى ایجاد مى کند که فرد در آن داراى آرامش جسمى و روحى است. ایمنى از احساسات و عواطف، زیربنایى حیاتى براى تأمین بهداشت روانى است. افراد ناایمن نامتعادلند. کسى که دایم احساس فقدان امنیت، ترس و خطر از بیرون و درون خود مى کند، نمى تواند انسان سالمى باشد. او در دنیاى ذهنى خود، مدام در حال دفع کردن خطرات احتمالى است. براى سالم بودن جسم و روان، مقدار زیادى احساس امنیت لازم است. احساس نبود امنیت دایم، انسان را در حال بسیج مداوم قوا و تلاطم و به هم ریختگى نظام کلى بدن قرار مى دهد، و اگر ادامه یابد او را به سوى بیمارى هاى جسمى و روانى سوق مى دهد؛ زیرا ساختمان بدن انسان قدرت تحمل تنش دایمى را، که محصول این بسیج دایمى است، ندارد (احمدى، 1388، ص 23).
 
در زیارت، زائر در پرتو ارتباط قلبى با خداوند، از لحاظ روانى به امنیت خاطر بیشترى مى رسد؛ چنان که خداوند در قرآن کریم، خود را مؤمن معرفى کرده است: اوست خدایى که جز او معبودى نیست؛ همان فرمانرواى پاک، سلامت [بخش و ]مؤمن [به حقیقت حقّه خود که] نگهبان، عزیز، جبار [و ]متکبر [است. ]پاک است خدا از آنچه [با او ]شریک مى گردانند (حشر: 23). خداوند منبع ایمن و امنیت بخش براى بندگان خود به شمار مى رود. این ایمان و باور به خدا در اماکن زیارتى نمود بیشترى پیدا کرده، فرد ارتباط قلبى بیشترى با معبود و صاحب مزار برقرار مى کند و براى خود تکیه گاه روانى درست کرده، از لحاظ روانى به آرامش مى رسد.
 
زیارت خانه خدا در مکه مکرمه و زیارت مسجد و قبر رسول اکرم صلى الله علیه و آله در مدینه منوّره و نیز زیارت منازل وحى و اماکنى که یادآور فداکارى هاى مسلمانان صدر اسلام است به مسلمانان و زائران آن اماکن، چنان نیروى روحى عظیمى مى بخشد که گرفتارى ها و هموم زندگى را از آنان زایل مى کند و آنان را به احساس خوش بختى و آرامش و امنیت مى رساند (نجاتى، 1381، ص 399).
 
2. قطع تعلقات: وابستگى برخى از انسان ها به بسیارى از مظاهر دنیوى و مادى، عامل بروز یأس و ناامیدى و در نتیجه، رنج و احساس افسردگى است. گرچه هدف از وجود امکانات مادى رفاه انسان در این دنیاست، ولى این امکانات به صورت مطلق نمى تواند در تمام موارد آرامش بخش انسان باشد.
 
مظاهر مادى با همه زیبایى ها و لذایذى که دارند به گونه اى هستند که معمولاً کسانى که آنها را دارا هستند در غم و ترس از دست دادن آنها یا نگه داشتن آنها به سر مى برند و حسرت آنچه را ندارند مى خورند و تمام همت خود را به کار مى گیرند تا مقدار بیشترى از آنها را جمع کنند. در واقع، تعلق و وابستگى مساوى است با غم و اضطراب از دست دادن آنچه هست و حسرت و افسوس نسبت به آنچه نیست (احمدى، 1388، ص 79).
 
در بینش الهى، عظمت انسان بالاتر از آن است که به چیزى تعلق و وابستگى پیدا کند. همه چیز براى انسان است و او خود، تنها به خدا و جمال محض و کمال مطلق تعلق دارد، امام صادق علیه السلام مى فرماید: مؤمن از خداست، نه متصل و پیوسته و نه جدا و گسسته. به امام عرض کردند، معناى این جمله چیست؟ پاسخ دادند: یعنى انسان به نوعى متصل و پیوسته نیست که بگویید انسان شایستگى این مقام را دارد و وابسته به خداست، از آنچه که غیر اوست مى گسلد (مجلسى، 1403ق، ج 75، ص 175).
 
در اماکن زیارتى، احساس دلبستگى که به خداوند و ائمه اطهار علیهم السلام به وجود مى آید، احساس دیگرى شکل مى گیرد که انسان از هرچه رنگ و بوى نقص و کمبود دارد، قطع تعلق مى کند. ارتباط با انسان هاى بزرگوار حبّ دنیا را از انسان دور مى کند، و زمانى که او در امور دنیوى و مادى دچار مشکل مى شود آرامش خود را از دست نمى دهد.
 
3. تقویت امید: امید در انسان موجب تلاش و ثمربخشى فعالیت هاى او مى شود. امید موجب حرکت انسان است. با توجه به بررسى هاى انجام شده، هر موجود زنده اى با امید، به فعالیت روزمره خود ادامه مى دهد. اگر تلاش حیوان براى رسیدن به مقصود خود بى ثمر بوده و فایده اى برایش نداشته باشد، یا امیدى براى نیل به آن نداشته باشد، دست از تلاش و فعالیت برمى دارد و به یأس و درماندگى مبتلا مى شود (سیف، 1376، ص 221). زیارت به انسان اعتماد به نفس مى دهد و او را از غرق شدن در گرداب ناامیدى بازمى دارد و به تلاش بیشتر دعوت مى کند.
 
ناامیدى از دیدگاه روان شناختى، سلامت روانى انسان را تهدید مى کند، و انسان با امید از سلامت روانى بیشترى برخوردار است. امید به اندازه اى اهمیت دارد که ممکن است بیمار را از بیمارى اش رهایى بخشد. در روایات آمده است: هرگاه نزد بیمار رفتید، او را به سلامت و طول عمر امیدوار سازید، اگرچه ممکن است این امیدوار ساختن در قضاى الهى مؤثر نباشد، ولى بیمار را دل خوش مى کند و موجب آرامش و تسکین او مى شود (مجلسى، 1403ق، ج 81، ص 225).
 
انسان ناامیدى که در پى تلاش هاى متعدد، شکست هاى متعددى را تجربه مى کند و تلاش او موفقیتى به همراه ندارد به درماندگى مبتلا مى شود که این پیامدهاى ناگوارى در جسم و روان و نیز زندگى فردى و اجتماعى او دارد که چه بسا قابل جبران نباشد (سیف، 1376، ص 243).
 
الکسیس کارل مى گوید: نیایش در روح و جسم تأثیر مى گذارد و احساس عرفانى و احساس اخلاقى را با هم تقویت مى کند. در چهره کسانى که به نیایش مى پردازند. حسّ وظیفه شناسى، کم شدن حسد و شرارت و حُسن نیکى و خیرخواهى نسبت به دیگران دیده مى شود. نیایش خصایل خود را با علامات بسیار مشخص و منحصر به فردى نشان مى دهد: صفاى دل، متانت رفتار، انبساط خاطر، شادى بى دغدغه، استعداد هدایت، آمادگى براى پذیرش حق و راضى بودن به رضاى پروردگار (کارل، 1387، ص 31).
 
از آثار زیارت اماکن مقدس در رفتار زائر، ایجاد امید به زندگى است. انسان به زندگى آینده و داشتن آینده اى زیبا و سعادتمند امیدوار مى شود و از ناامیدى و بدبینى رها مى شود. این یکى از نیازهاى روانى انسان است. بدون شک، انسان با امید و آرزو زنده است و اگر امید به آینده را از انسان بگیرند زندگى اش متلاشى مى شود و دست از هرگونه تلاش و فعالیتى برمى دارد. امید موجب تلاش و کوشش مضاعف در زندگى فردى و اجتماعى مى شود.
 
در قرآن کریم خداوند از انسان ها مى خواهد هیچ گاه ناامیدى را به خود راه ندهند و از رحمت الهى غافل نباشند و حتى در آموزه هاى دینى، یأس از رحمت الهى جزو گناهان کبیره حساب مى شود. قرآن کریم در این باره مى فرماید: وَ لاَ تَیأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ ییأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ(یوسف: 87).
 
زائرى که خود را به پایگاه الهى متصل مى کند و خویشتن را در حریم کبریایى ائمه اطهار علیهم السلاممى یابد این احساس و هویت در رفتار او حاصل مى شود که تنها و بى یاور نیست و مى تواند با عنایات این انسان هاى الهى و توحیدى، زندگى دنیا و آخرت خود را آماده سازد. زائر اگر هم از سر غفلت دچار معصیت و لغزشى شده باشد، هیچ گاه از غفران الهى ناامید نمى شود و مى داند که در این اماکن نورانى، مى تواند حقیقتا توبه کند و خداوند به برکت معصومان علیهم السلام او را از گرداب گناه نجات مى دهد و این خود پشتوانه محکمى براى زندگى معنوى و امیدوارانه او خواهد بود.
 
انسان به واسطه زیارت اماکن مقدس، به ویژه حرم معصومان علیهم السلام و توسل به آنان، سعادت دنیا و آخرت خود را از خداوند طلب مى کند و مى داند که با وجود این پشتوانه هاى الهى، نباید از زندگى خود ناامید گردد، بلکه باید با نشاط و سربلندى و اراده قوى به زندگى هدفمند خود ادامه دهد و مشکلات را یکى پس از دیگرى از جلوى راه خود بردارد و با الگوگیرى از انسان هاى کامل به شخصیت و رفتارى شایسته و مثبت دست یابد و از ناامیدى و یأس از درگاه ربوى دورى جوید.
 
 
 
منابع
 
ابن فارس، احمد، 1411ق، معجم مقاییس اللغة، بیروت، دارالجیل.
 
احمدوند، محمدعلى، 1391، بهداشت روانى، تهران، دانشگاه پیام نور.
 
احمدى، محمدرضا، 1388، بررسى ابعاد روان شناختى مناسک حج و اثربخشى آن بر سطح دین دارى و سلامت روانى حجاج، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
 
پهلوانى، هاجر و بهروز دولتشاهى، 1380، نقش زیارت در سلامت روانى افراد، تهران، دانشگاه تهران.
 
تبرایى، رامین، 1387، بررسى رابطه بین جهت گیرى مذهبى و سلامت روان در معلمان شهر تهران، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
 
ترکى، اعظم، 1387، مفهوم زیارت و نقش آن در بهداشت روانى و تعالى روح، در: مجموعه مقالات هم اندیشى زیارت، قم، مشعر.
 
تمیمى آمدى، عبدالواحدبن محمّد، 1388، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه سیدهاشم رسولى محلاتى، قم،دفترنشرفرهنگ اسلامى.
 
جان بزرگى، مسعود، 1378، بررسى اثربخشى روان درمانگرى کوتاه مدت آموزش خود درمانگرى با و بدون جهت گیرى مذهبى اسلامى بر مهار اضطراب و تنیدگى، تهران، دانشگاه تربیت مدرس.
 
جیمز، ویلیام، 1372، دین و روان، ترجمه مهدى قائنى، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامى.
 
حسینى، ابوالقاسم، 1377، اصول بهداشت روانى، تهران، دانشگاه علوم پزشکى.
 
حکیمى، محمد، 1384، تفسیر زیارت عاشورا، قم، آهنگ صبح.
 
دادستان، پریرخ،1380، روان شناسى مرضى تحوّلى، تهران، سمت.
 
دهخدا، على اکبر، 1377، لغت نامه، تهران، دانشگاه تهران.
 
راثى، مهدى، 1382، رابطه گرایش دینى با عزت نفس و خودکارآمدى در دانش آموزان شهرتبریز، پایان نامه کارشناسى ارشد، تبریز، دانشگاه تبریز.
 
رازى، فریده، فرهنگ سره، تهران، مرکز.
 
راغب اصفهانى، حسین بن محمد، بى تا، المفردات فى غریب القرآن، تهران، مکتبه المرتضویه.
 
سیاح، احمد، 1382، فرهنگ جامع نوین، تهران، اسلام.
 
شربتیان، محمدحسن، 1378، تأملى بر مبانى اجتماعى و فرهنگى زیارت، در: مجموعه مقالات هم اندیشى زیارت، قم، مشعر.
 
طریحى، فخرالدین، 1408ق، مجمع البحرین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
 
علوى، سیدسلمان، 1387، مقایسه میزان پرخاشگرى در افراد شرکت کننده در مراسم مذهبى گروه کنترل مساجد، اصفهان.
 
قمى، شیخ عباس، 1387، مفاتیح الجنان، اصفهان، مشرقین.
 
کارل، الکسیس، 1387، راه و رسم زندگى، ترجمه پرویز دبیرى، اصفهان، مهرافروز.
 
کلینى، محمدبن یعقوب، 1362، اصول کافى، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
 
مجدتیمورى، میرمحمدولى، 1380، مراسم مذهبى؛ عبادات و مکان هاى دینى و بهداشت روان، پگاه حوزه، ش 13.
 
مجلسى، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء.
 
محسنى، منوچهر، 1375، مفاهیم کلیدى جامعه شناسى، تهران، آواى نور.
 
محمدى رى شهرى، محمد، 1385، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخى، قم، دارالحدیث.
 
مصباح، محمدتقى، 1380، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
 
مطهرى، مرتضى، 1375، بیست گفتار، تهران، صدرا.
 
مکارم شیرازى، ناصر و دیگران، 1378، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
 
موسوى اصل، سیدمهدى، 1382، روان شناسى و دین، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
 
موسوى خمینى، سیدروح اللّه، 1376، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى قدس سره.
 
میردریکوندى، رحیم، 1386، الگوها و نظریه هاى بهداشت روانى، معرفت، ش 112، ص 55ـ68.
 
ـــــ ، 1388، هوش هیجانى و عقل از دیدگاه روان شناسى و منابع اسلامى، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
 
میلانى فر بهروز، 1376، بهداشت روانى، تهران، قومس.
 
نجاتى، محمدعثمان، 1381، قرآن و روان شناسى، مشهد، آستان قدس رضوى.
 
هرگنهان، بى. آر و میتو اچ، السون، 1376، مقدمه اى بر نظریه هاى یادگیرى، ترجمه على اکبر سیف، تهران، دوران.
 
 
 
اسرافیل سبحانى: دانش آموخته سطح چهار حوزه علمیه و کارشناس روان شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.
 
رحیم میردریکوندى: استادیار گروه روان شناسى مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى قدس سره.


منبع: خبرگزاری فارس

برای آگاهی از آخرين اخبار و پيوستن به کانال تلگرام باشگاه خبرنگاران جوان اينجا را کليک کنيد.

انتهای پیام /
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.