به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تابستانها ميرفتم بنايي. بزرگتر كه شدم هم باز تابستان كار ميكردم؛ ميرفتم نانوايي. برخلاف امروز كه مد شده پدر و مادرها براي فرزندانشان و تابستان آنها برنامهريزي مختلف كنند و بچهها را ببرند كلاس نقاشي يا ورزش و... معتقدم كه كار كردن بچهها در كودكي اتفاق خوبي است.
سنت ديرينه خوبي كه مبارك است و كاركردهاي خوبي دارد. بچههايي كه از اين سن كار ميكنند، احساس مسووليت به دست ميآورند. ياد ميگيرند كه نسبت به سرنوشت خود مسوول هستند و بايد براي به دست آوردن اتفاقهاي خوب، خودشان آستين بالا بزنند.
اين بچهها ياد ميگيرند كه با سختيهاي زندگي بجنگند و به همين راحتي نااميد و بيانگيزه نشوند. آنها ياد ميگيرند كه روي پاي خودشان باشند و اجازه ندهند آدمهاي مدعي با نگاههايي مصنوعي خيرخواهانه، زندگي آنها را از دست خودشان بگيرند و مديون كسي باشند.
اين بچهها زندگي كردن، به معناي واقعي كلمه را ياد ميگيرند و همين حالا اگر به جمعيت آدمهاي موفق اين جامعه نگاه كنيم، ميبينيم كه تقريبا ٨٠ درصد، در كودكي كار كردهاند و ياد گرفتهاند كه نسبت به زندگي خود مسوول باشند.
حالا نه اينكه من با رفاه كودكان مشكلي داشته باشم يا بگويم كه نبايد حواسمان به اين بچهها نباشد و از كمك دريغ كنيم. بچهها بايد كودكي كنند، بايد شاد باشند و زندگي راحتي داشته باشند. اما هركسي در شرايطي به زندگي ميرسد و بچههايي كه در زندگيهاي محروم و با امكانات كم زندگي ميكنند،
اگر به سنت ديرينه و قديمي كار در تابستان عمل كنند و براي زندگي خود به دنبال راههايي تازه براي گذران بهتر و آسانتر باشند، بچههاي موفقي هستند و نبايد نگاهي نگران و دلسوزانه بيدليل به آنها داشته باشيم، چون اين اتفاق اصلا، اتفاق بدي نيست.
منبع: اعتماد
انتهای پیام/