سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ماجرای پای مصنوعی 20 ساله!

در حالی که از نظر علم پزشکی، یک پای مصنوعی در مجموع به مدت 3 تا 5 سال عمر مفید و قابل استفاده دارد، جانباز 70درصد نصرالله دهقان، اولین و آخرین پای مصنوعی که از بنیاد دریافت کرده است به سال 1374 یعنی بیست سال پیش باز می‌گردد.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ نصرالله دهقان جانباز 70درصد جنگ تحمیلی در دومین روز از مردادماه سال 43 در شهر بهبهان استان خوزستان به دنیا آمد. در سن 19 سالگی و در سال آخر دبیرستان از طریق بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تحت آموزش‌های نظامی قرار گرفت و سرانجام پس از سازماندهی به مناطق عملیاتی جنوب کشور اعزام شد. وی پس از اعزام به جبهه و گذشت چندین ماه از حضورش در آنجا به مرخصی رفت و بعد از دیدار با خانواده‌اش دوباره به جبهه برگشت و در منطقه عملیاتی محور کوشک و شمال خرمشهر استقرار یافت.

*قطع دو دست و یک پا و انتقال با نفربر زرهی

نصرالله دهقان می گوید:چند روز پس از بازگشتم به جبهه و بعد از عملیات رمضان، بر اثر اصابت خمپاره 120 ، به همراه چند تن دیگر از همرزمانم به شدت مجروح شدم. من از ناحیه هر دو دست و یک پا و دیگر همرزمم به نام مجید شروی به شدت از ناحیه قفسه سینه و شکم زخمی شدیم.

مجید شروی به علت شدت جراحات وارده به شهدای گرانقدر پیوست. با وجود آن شرایط جسمانی غیرقابل تحمل و به دلیل بالا بودن حجم آتشی که دشمن بر سر منطقه فرو می‌ریخت، آمبولانس نمی‌توانست برای انتقال مجروحین به آنجا بیاید؛ در نهایت پیکر تکه تکه مرا با یک نفربر زرهی به عقب و نزد پزشک منتقل کردند. پزشک اولی که بالای سر من آمد با دیدن قطع چند عضو اصلی بدنم، با صراحت گفت که خیلی زنده نمی‌مانم. در هر صورت مرا به اهواز منتقل و در یکی از بیمارستان‌های شهر اهواز بستری کردند. به علت کمبود امکانات و تعداد بالای مجروحین، جهت جراحی مرا به اصفهان انتقال دادند و چند ماهی را نیز در اصفهان بستری بودم.

*یک پای مصنوعی 20 ساله و کمبود امکانات بنیاد

جانباز 70 درصد نصرالله دهقان از پای مصنوعی 20 ساله‌ی خود می‌گوید در حالی که از نظر علم پزشکی یک پای مصنوعی، در مجموع به مدت 3تا5 سال عمر مفید و قابل استفاده دارد، اما این جانباز، اولین و آخرین پای مصنوعی که از بنیاد دریافت کرده در سال 1374 است. 

وقتی از او در مورد عدم تعویض پای مصنوعی‌اش می‌پرسم می‌گوید: اوایلی که پای مصنوعی را از بنیاد تحویل گرفتم، یک مشکل کوچک در یکی از قطعات آن پیش آمد. پس از مراجعه به بنیاد و مطرح کردن مشکل پیش آمده با آنان، پاسخ آن‌ها این بود که برای‌شان مقدور نیست که آن را تعویض یا ترمیم کنند. من و همسرم پاسخ آن‌ها را به حساب کمبود امکانات بنیاد در شهرستان‌ها نسبت به تهران گذاشتیم و تا امروز، دیگر برای این موضوع به بنیاد مراجعه نکردم. پاسخ منفی بنیاد سبب شد تا شرایط را برای رفع این قبیل مشکلات فراهم نبینم و تا با مشکل جدی در زمینه درمان مواجه نشدم هیچ گونه مراجعه‌ای به آن‌جا ندارم. در طول این 20 سالی که از عمر این پای مصنوعی می‌گذرد، هر وقت مشکلی در این مورد پیش می‌آید به همراه همسرم سعی بر رفع آن داریم و تمام این اتفاقات را به حساب کمبود امکانات موجود در بنیاد می‌گذاریم.

*وداع با 370 شهید در یک روز و اعزام چند هزار نیروی تازه نفس

 نصرالله دهقان می‌گوید: در ایام مجروحیت من بستری شدنم در یکی از بیمارستان‌های اصفهان تنها در یک روز پیکر 370 شهید بر دوش مردم شهیدپرور این شهر تشییع و به خاک سپرده شد. تشییع همزمان پیکر این شهدا و اعلام آمادگی نیروهای داوطلب برای رفتن به جبهه از جمله اتفاقات قابل توجهی بود که نمی‌توان به سادگی از آن عبور کرد. وقتی مردم غیور اصفهان، هم‌چون سایر مردم ایران، پیکر آسمانی فرزندان خود را به آغوش سرد خاک می‌سپردند و از آن طرف نیروی داوطلب و تازه نفس به خطوط جنگ اعزام کردند، خود گواه روشنی بر عشق مردم نسبت به کشورشان است و ای کاش مسئولان قدر این مردم و فداکاری‌‌شان را بدانند.

*داستان ازدواج من و همسرم

بعد از مجروحیت، یکی از دوستانم به همراه خانواده‌اش برای عیادت من به بیمارستان آمدند. دختر ایشان که همسر فعلی بنده است با آن‌ها همراه بود. همسرم با دیدن وضعیت جانبازی من، به پدرش گفت می‌خواهد یکی از دستانش را به من اهدا کن. با شنیدن این حرف، بنده پیشنهاد خواستگاری خودم را از ایشان مطرح کردم و بعد از چند روز جواب مثبت را از پدر ایشان دریافت کردم. اکنون که 32 سال از آن روزها می‌گذرد، همسرم با مهربانی و فداکاری، لحظه به لحظه در کنار من حضور دارد و در واقع معنای حقیقی واژه جانبازی، حضور صبور و عاشقانه همسرم است. من با یادگاری‌های مختلفی که از جنگ بر پیکرم دارم، همواره همسرم را متحمل زحمات بسیاری کرده‌ام.

*حاضرم نفس خود را که تنها دارایی من است فدای وطنم کنم

جسم مجروح و خسته‌ای دارم اما هر زمان که نیاز به حضورم در عرصه‌ای چون میدان جنگ و آن روزهای دفاع مقدس باشد، حاضرم با نفسم که تنها دارایی فعلی من است باز هم به پاسداری از وطن و ناموسم بپردازم. من عاشق وطنم ایران هستم.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
حاجی زاده
۱۲:۵۶ ۱۰ دی ۱۴۰۲
درود خدا بر شما مرد بزرگ
آقای دهقان،،??????
حاجی زاده
۱۲:۵۵ ۱۰ دی ۱۴۰۲
درود خدا بر شما مرد بزرگ
آقای دهقان،،??????
بهنام
۱۳:۱۷ ۰۶ مهر ۱۳۹۴
درود بر تو برادر ما خاک پاک شما هستیم