سایر زبان ها

صفحه نخست

انتخابات

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مشهد؛

جایگاه واقعیات جامعه در سینمای سفارشی کجاست؟

اکران فیلم کوتاه منهای یک در پردیس هویزه این دغدغه را به ذهن متبادر می کند می کند که جایگاه واقعیات جامعه در سینمای سفارشی ما کجاست.

به گزارش مریم نجیمی خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از مشهد، دو فیلم کوتاه منهای یک و روی جاده نمناک در سلسله نشستهای برداشت کوتاه حوزه هنری و انجمن سینمای جوان مشهد عصر دیروز در پردیس هویزه اکران و نقد شد.

فیلم کوتاه منهای یک به کارگردانی علی اکبر ضیائیان.خانواده ای را نشان میدهد که پدربیکار خانواده دچار اعتیاد شده است.

وی که در زیرزمین خانه ساکن است،اکثر اوقات دچار توهم میشود و اشخاص اطرافش را سگ میبیند. داستان از جایی آغاز می شود که پدر معتاد با دزدیدن پولهای موجود در خانه برای خرید مواد مخدر از خانه بیرون می رود و برمیگردد در حالیکه قرار است برای دختربزرگ خانواده که خرج خانه نیز با اوست، خواستگار بیاید.مادر خانواده از شوهرش میخواهد بخاطر مهمان ها مواد مصرف نکند. اما مرد که متوهم است و زن را شبیه سگ میبیند و به او حمله ور میشود و اورا به قتل میرساند.در ادامه نیز، دختربچه کوچک و مادربزرگ با شنیدن سرو صدا به زیرزمین میروند و انها نیز به قتل میرسند.پس از ساعاتی دختر بزرگ که برای اماده شدن مهمانی شب، به بیرون رفته بود،با برگشتن به خانه متوجه نبود آنها میشود و در زیرزمین با جنازه آنها روبرو میشود.او هم انتقام خود را از پدر میگیرد و او را به قتل میرساند.

سکانس پایانی فیلم، آمدن خواستگاران را در پشت در، و در آنطرف هم، دختر را با دستهای خونین از نمای بالا نشان می دهد.

علی اکبر ضیائیان کارگردان جوان فیلم موضوع داستان را واقعیتی میداند که در شمال کشور اتفاق افتاده است، با این تفاوت که اعضای خانواده از سوی پدر معتاد شبیه به شیطان دیده شده اند.

وی در پاسخ به پررنگ بودن وجه گزارشی فیلم گفت: فیلم رئال را دوست دارم و دوربین روی دست باعث نزدیک شدن به فضای رئال میشود و چون تجربه اولین فیلمم بود اصول مشخصی را رعایت نکردم و بیشتر،حسی کار را پیش بردم.

ضیائیان که این فیلم را برای پایان نامه خود ساخته است، در مورد شخصیت پردازی داستان گفت: استادان دانشگاه معتقدند که فیلم کوتاه جایی برای شخصیت پردازی ندارد اما به نظر میرسد که تعدد شخصیت ها در فیلم باعث شده که شخصیت پردازی کمرنگ شود.

وی درمورد شخصیت اصلی فیلم هم گفت: شخصیت اصلی دختر بزرگ خانواده است.

ضیائیان که اشتباهات و کمبود های فیلمش را متواضعانه قبول دارد، در این زمینه گفت: اینکه زود وارد داستان میشویم جزء کمبود های فیلم است و اگر بخواهم دوباره فیلم را بسازم، حتما این موضوع را لحاظ میکنم و فیلم را خطی پیش نمیبرم.

وی در مورد نحوه صدور مجوز از ارشاد گفت: ارشاد فیلمنامه را تائید نکرد چون معتقدبود فیلم سیاه نمایی دارد. پس از آن، با یک اسم دیگر به انجمن سینماجوان دادم.آنها تائید کردند و از ارشاد مجوز گرفتند.

به نظر میرسد که احساس مسئولیت فیلمساز بسیار پررنگ بوده و اگر فیلم وی در آرشیو سینمایی ایران ثبت شود،شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه حال حاضر را برای پنجاه سال بعد هم قابل استناد میکند.

فیلمسازان جوان و هدفمند در تقابل با فیلمسازان سفارشی، میتوانند با ساخت فیلم های کوتاه و دغدغه مند، تصویرگر جامعه و واقعیات تلخ موجود در آن باشند.

در بخش دیگر نشست برداشت کوتاه، فیلم کوتاه روی جاده نمناک به کارگردانی قاسم اسماعیلی دهکردی پخش و با استقبال کم مخاطبان روبرو شد.

فیلم روی جاده نمناک که جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی جشنواره بام ایران را کسب کرده داستان راننده نیسان آبی است که در جاده ای ناشناس حرکت می کند و پس از تصادف با کلبه ای چوبی کنار جاده، برای دلجویی از صاحب کلبه به جستجو میرود و در نهایت در همان جاده با او تصادف میکند و باعث مرگ وی میشود.

محسن بدرقه منتقد فیلم معتقد است: اگر فیلم باعث شده است که بیننده دچار تعلیق و فضای ابهام آلود شود،کارگردان موفق بوده است.

وی معتقد است که در تمام صحنه ها ما روایتی ابهام آمیز را میبینیم که نگاه بینابینی بین سوبژه و ابژه دارد.نگاه بین ذهنیت و عینیتی که بیننده را درگیر فضای معلق میکند و باعث خلق یک داستان وهم آلود شده است.

بدرقه در مورد اینکه فضای تعلیق چه کمکی به داستان می کند گفت: در تعلیقی که ایجاد میشود، مخاطب به کشف و شهود زیباشناسانه ای میرسد و توانسته است تعادل مخاطب را به هم بریزد.

این منتقد فیلم در مورد کوتاه گویی های موجود در این اثر گفت: عدم گزافه گویی با کوتاه گفتن و استفاده از خود داستان توانسته است که مخاطب را در خلق نقطه فرآیند قرار دهد.کم گویی فیلمساز که با زبان تصویر یک روایت را تعریف میکند، مخاطب را درون فیلم میکشاند .مخاطب برای کشف رابطه ها وارد فضای فیلم میشود.

این در حالی است که منتقدان معتقدند فیلم با اطلاعات کمی که به مخاطب میدهد باعث میشوذ هر کسی با تصاویری که میبیند ارتباط ذهنی بگیرد و معادل سازی کند و چون هر کسی دنیای ذهنی متفاوتی دارد معادل سازی متفاوتی پیدا میکند.

بدرقه با بیان اینکه اگر راننده و نیسان را شخصیت مرگ فرض کنیم همه عناصر فیلم، معادل پیدا میکند گفت: در چنین فرضی جاده نشانه ای از زندگی میشود.

وی ضعف های فیلم را باعث خارج شدن از هارمونی فیلم دانست و گفت: درجایی ،فیلم به مونولوگ پناه میبرد در شرایطی که بیننده تاکنون فقط تصویر دیده است و از سیستم یکپارچه خارج میشود و این باعث شده که فیلم به کمال نرسد.

این فیلم که جایزه بهترین کارگردانی جشنواره سکانس بیداری وبهترین تصویربرداری جشنواره ای منطقه ای شهر کرد را دارد، به نظر میرسد که میخواهد تصویری از تقدیر و مرگ را نشان بدهد که فرار از آن غیرممکن است اما دنیایی ساخته نشده که مخاطب را به دنیای ذهنی خودش ارجاع دهد و مخاطب را همراه نکرده است.

انتهای پیام/ز

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.