امیررضا معتمدی رئیس انجمن صنفی جلوههای بصری ایران در گفتگو با خبرنگار
حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص تعریفش از صنعت جلوههای بصری و دیگر جزئیات استفاده از آن در ایران و بیرون از مرزها گفت: تعریف صنفی جلوههای بصری، هر گونه دستکاری روی تصویر برای ارتقای کیفی و محتوایی تصویر است. یعنی بعد از زمان فیلمبرداری هرگونه دستکاری که روی تصویر انجام شود و به واسطه آن ماهیت جدیدی را ایجاد کند و کیفیت تصویر ارتقا یابد، این اتفاق توسط جلوههای بصری رخ داده است.
وی افزود: تفاوت جلوههای ویژه و جلوههای بصری این است که جلوههای ویژه جلوی دوربین اتفاق میافتد و با اتمام فیلمبرداری آن نیز به پایان میرسد، اما جلوههای بصری بعد از فیلمبرداری کارش آغاز میشود.
وی ادامه داد: اگر جلوههای ویژه را از نظر ساختاری مورد بحث قرار دهیم، سه دسته کار را انجام میدهد: اول ترکیب یک یا دو عدد تصویر، دوم خلق تصویر و سوم اصلاح، اصلاح سادهترین و ترکیب شایعترین کاری است ک روی تصویر با جلوههای بصری انجام میدهیم.
این مدیر گفت: در حقیقت اگر به تاریخچه سینما رجوع و تصویربرداری آن را آنالیز کنیم، میتوان فهمید سینما به سمت رویاپردازی و تصاویری که ماهیت بیرونی ندارند، میرود و خیالپردازی و جادوی سینما معمولاً با جلوههای بصری اتفاق میافتد.
وی تصریح کرد: جلوههای بصری قبل از رایانه نیز وجود داشته و در لابراتوار، جلوی دوربین و جاهای دیگری نیز اتفاق میافتد، اما آن چیزی که الان به عنوان جلوههای بصری رایج است درون کامپیوتر صورت میگیرد و غیرممکنها را ممکن میکند. آنچه که در بسیاری از فیلمهای با فضای خیالانگیز و دور از دسترس مانند «مرد عنکبوتی» و... اتفاق افتاده است.
معتمدی عنوان کرد: دست فیلمساز به کمک جلوههای بصری در نشان دادن فضاهای ماورایی و بیانتها باز میشود و میتواند انتهای خیالش را به شکلی جذاب و دیدنی به مخاطب ارائه دهد.
این مدیر گفت: همه فیلمها در زمینه اصلاح و ترکیب به صورت غیر قابل تشخیص و نامحسوس از این صنعت استفاده میکنند، اما اگر قرار است به عنوان نمونه موجود خیالی یا سفر کهکشانی را به شما نشان دهد، اهمیتش اینجاست که فیلمساز آگاهانه با استفاده از این صنعت میتواند ذهنش را آزاد گذاشته و هر آن چیزی که در نظر او جذاب و به درد قصهگویی میخورد را به مخاطب انتقال میدهد.
وی در خصوص عدم استفاده از صنعت جلوههای بصری در سینمای ایران گفت: دو علت راجع به این جریان وجود دارد: یکی بیمار بودن اقتصاد سینمای ایران و دوم اینکه خیالپردازی در ذهن فیلمسازان ما مرده است، به عنوان نمونه سالهاست فیلم کودکی که بتواند نیاز مخاطبان را رفع کند نساختیم و میتوان گفت که ژانرهای وحشت علمی تخیلی و کودک نداریم و باید در این خصوص تدابیری اندیشیده شود.
وی افزود: یکی از مشکلات سینمای ما ساختن دکورهای سخت با هزینههای بالاست. صنعتی که در دنیا از رده خارج شده و کسی از آن استفاده نمیکند و به وسیله صنعت جلوههای بصری به غیر از موارد بسیار استثناء که بازیگر با آن در ارتباط است، تمام کارهای دکور و بصری فیلم به راحتی و باورپذیری بالا و متنوع ساخته میشود.
وی ادامه داد: مشکل بعدی این است که فیلمساز ایرانی تخیل نمیکند، چون به خاطر دولتیبودن فیلمها اهمیت کیفیت از بین میرود و بحث سود و منفعت به میان کشیده میشود. در صورتی که در اکثر نقاط دنیا قضیه عکس چیزی است که در ایران وجود دارد.
معتمدی گفت: از دهه 60 سینمای ایران برای اینکه بتواند کارهایی را انجام دهد، کارگردانسالاری را باب کرد و الان دیگر این مقوله جواب نمیدهد، ما در دورهای هستیم که به جای اینکه یاد بگیریم باید فراموش کنیم، فراموش کردن آن چیزی که در گذشته یاد گرفتیم و یادگیری مباحث جدید. زمانی که ما با تعصب به دانستههای قدیمی خود چنگ بزنیم، یافتههای جدیدتری را یاد نمیگیریم و همچنان کارگردانسالاری وجود دارد و چون کارگردان ما با تکنولوژی و موضوع روز آشنا نیست و تمایلی نیز ندارد، انگیزه آنها از بین میرود و حتی اگر فیلمش فروش نکند مهم نیست، چون بخش دولتی جور آن را میکشد.
وی عنوان کرد: برخی از فیلمهای تولیدی در سینمای ایران که بخش دولتی حامی آنهاست، کمدی هستند. یعنی به درد کمدی میخورند و جذب مخاطب و کیفیت برای آنها مطرح نیست. در صورتی که فیلمهای کمدی فیلمهایی هستند که مردم را شاد میکنند و چرخه سینما از این طریق به خوبی به گردش در میآید.
وی بیان کرد: تهیهکننده و فیلمسازان ما باید به این طرز تفکر برسند که هر چه بیشتر از جلوههای بصری در فیلمهای خود استفاده کنند، فیلمی مدرن، جذاب و دیدنی را به مخاطب ارائه میدهند و چرخه بیمار سینما را تا حدود زیادی به سمت پویایی به گردش در میآورند. نمونه بارز این موضوع هم سینمای آمریکا و سینماهایی است که از انیمیشن، جلوههای بصری و ویژه در فیلمهای خود استفاده میکنند و تجربه ثابت کرده هر چه بیشتر هزینه میکنند، برگشت سرمایه و جذب بیشتری را در پی دارند و در نتیجه چرخه اقتصادی آنها به بهترین شکل میچرخد.
معتمدی افزود: اگر فیلمسازان ما با چرخه اقتصادی و استفاده از تکنولوژی مدرن امروزی آشنا نباشند به سمت عادت و داشتههای قدیمی خود میروند و فقط گرفتن سرمایه دولتی برای آنها مطرح میشود. در نتیجه کیفیت، چرخه سینما، نوآوری، تکنولوژی روز و نیاز مخاطب در بین آنها از میان خواهد رفت.
این مدیر گفت: گاهی فیلمساز از جلوههای بصری به عنوان یک آیتم برای گرفتن بودجه در فیلمش استفاده میکند. در صورتی که بودجه اخذشده از بخش دولتی به فیلم تزریق نمیشود و به ندرت تهیهکنندهای را میبینید که با تکیه به صنعت جلوههای بصری فیلم را طراحی کند.
معتمدی بیان کرد: یکی از مبحثهای ما در سینما مشکل اقتصادی مردم در خصوص نرفتن به سینماها برای دیدن فیلم است. در صورتی که با کمی تأمل مشاهده میکنیم، اکثر مردم هند نیز مشکل اقتصادی دارند اما همان اکثریت به سینماها میروند. یعنی سینمای هند محصولی را به مردمش تحویل میدهد که آنها دوست دارند. پس تا زمانی که ما نتوانیم ذائقه مخاطب ایرانی را برآورده سازیم آنها به سمت دیدن فیلمهای خارج از مرزها میروند و این تهاجم فرهنگی به خاطر خلأ فرهنگی است که وجود دارد.
معتمدی اظهار داشت: جلوههای ویژه به دو دلیل در سینمای ایران کمتر استفاده میشود: اول اینکه مخاطب با سینما قهر کرده و پس رونقی وجود ندارد و از طرفی فیلمساز هم که چرخه اقتصادی فیلمش را در زمان تولید میبیند، تمایلی برای هزینه کردن در بخش جلوههای ویژه در فیلمش ندارد، نکته قابل تأمل اینجاست که جلوههای بصری مانند دیگر خدمات فیلم شمرده و روشن نیست و به دلیل ناآشنا بودن فیلمساز با این مقوله با اکراه به سمت آن میرود، مگر اینکه جنس فیلمش به نحوی باشد که حتماً باید از جلوههای بصری استفاده کنند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در پایان باید بگویم که با همه تفاسیر سینمای ایران در ژانر خودش سینمای به روز و فعالی است که باید از پتانسیلهای موجود به بهترین شکل استفاده کرد.
انتهای پیام/