به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، "محمدمهدی ملکی" در یادداشتی درباره هدف اردوغان رییس جمهور ترکیه در سوریه و عراق نوشت: آتش جنگ دیگری را در خاورمیانه ملتهب، این بار ترکیه برافروخت تا سایه شوم جنگ، کشتار و ناامنی همچنان بر سر مردم این منطقه سنگینی کند.
حملات هوایی دو سه روز اخیر ترکیه علیه مواضع داعشیها در شمال سوریه و متعاقب آن علیه مواضع پ.ک.ک در شمال عراق که بنا به گفته مقامات ترکیه مجموعاً 400 منطقه مورد هدف حملات آنها قرار گرفته است، بسیار مورد توجه رسانهها و محافل سیاسی در جهان واقع شده و تحلیل های مختلفی را پیرامون علل و انگیزههای اردوغان و حزبش شاهد هستیم.
آنچه مشخص است، ترکیه این اقدام را با تکیه بر حمایتهای آمریکا و اتحادیه اروپا انجام میدهد و صد البته چهرهها و گروههای سیاسی داخلی را نیز تا حد توان مجاب کرده که با او همراه شوند و یا حداقل مخالفتی را اعلام نکنند و از طرفی هم آنکارا به عنوان عضو پیمان آتلانتیک شمالی از ناتو درخواست برگزاری جلسهای اضطراری کرده تا در خصوص اوضاع این کشور به بحث ببنشینند. اینها بیانگر این موضوع است که اردوغان و تیم وی، اجماعی داخلی و بینالمللی به همراه دارند تا با خیالی آسوده به آنچه مدّ نظرشان است دست یابند.
در برخی تحلیلها گفته میشود که این اقدام ترکیه نشان از تحولی در نگرش و سیاستهای آنکارا است اما من تا این لحظه نشانی از چرخش و تغییر در نگرش آنکارا نسبت به منطقه و تحولات آن نمیبینیم. مقامات ترکیه میان پ.ک.ک و نیروهای تروریستی داعش وجه تمایزی قائل نیستند و حملات خود را متوجه هر دوی آنها میکنند. شاید بتوان 3 دلیل را برای اقدام نظامی ترکیه ذکر کرد:
1- رفع اتهام همکاری با داعش؛ آنکار میخواهد با این اقدام، نمایشی راه انداخته و این طور وانمود کند که در حال مبارزه با تروریسم است و به نوعی سعی در رد اتهامات وارده مبنی بر همکاریهای آشکار و پنهان با داعش دارد. البته شواهد و مدارک بسیاری وجود دارد که میتواند این ظن را تقویت کند.
برخی از اعضای داعش در ترکیه به سر میبرند و در آن کشور به اقداماتی در راستای تأمین اهداف داعش مشغول هستند، به طور مثال برخی از شبکههای اجتماعی منتسب به داعش از داخل ترکیه به کار گرفته میشوند، بسیاری از اعضای تازه وارد داعش از راه ترکیه به اردوگاههای آموزشی سوریه و عراق منتقل میشوند، مرز ترکیه همواره در سالهای اخیر به روی اعضای داعش باز بوده و امکان تردد آنها و انتقال مجروحان و تجهیزات را برای آنها فراهم آورده است. تا کنون موردی نبوده که در آن ترکیه توسط داعش تهدید شده باشد حال آنکه این گروه بیشتر کشورهای منطقه را تهدید کرده است.
اخیراً عکسی در فضای مجازی از پسر اردوغان به همراه دو داعشی منتشر شده است که گمانهها را مبنی بر ارتباط نزدیک ترکیه با داعش تقویت می کند و دهها مورد دیگر که مجال بیان آنها نیست.
2- از بین بردن/تضعیف پ.ک.ک: مسأله کردها با دولت آنکارا یک موضوع ریشهای و تاریخی است و همواره دولت این کشور سعی داشته تا با مدیریت این قوم در کشورش مانع از قدرتیابی آنها شود و با حصر عبدالله اوجالان رهبر آنها ارتباط رأس را با بدنه قطع کرده است(اوجالان مدت 4 ماه است که ممنوع المصاحبه شده و کسی از موضع گیری وی نسبت به تحولات اخیر اطلاعی ندارد)
خصومت دولت ترکیه با کردها تا جایی بوده که در مسأله کوبانی با اینکه کردها تحت شدیدترین فشارها قرار داشتند اما مقامات آنکارا از ارایه کمترین کمکها هم به آنها امنتاع کردند. حال شاید حزب حاکم (عدالت و توسعه) میخواهد با تضعیف حداکثری این نیرو توان سیاسی آنها را در داخل کمتر کرده و موجبات اختلافافکنی میان آنها را فراهم آورد تا دست آخر با چند تاکتیک سیاسی، تبلیغاتی رأی به انحلال یک یا چند حزب کردی را دهد و آنگاه میتواند با در اختیار داشتن تعداد کرسیهای متعلق به آنها(البته مستلزم فرآیند سیاسی خاص خود است، با فرض هماهنگی کامل و تسلط این حزب بر ارکان و نهادهای قدرت در ترکیه این را مطرح میکنم) بدون نیاز به ائتلاف با حزب دیگری خود به تنهایی دولت تشکیل دهد.
3- بهبود جایگاه و پرستیژ در عین حال کمک به داعش؛ این البته هم پوشانی دارد با مورد اولی که در بالا اشاره گردید. اردوغان میخواهد از یک سو پرستیژ بینالملی ترکیه را با مطرح کردن ادعای مبارزه با تروریسم بهبود بخشد تا از فشار منتقدان داخلی و خارجی رهایی یابد و از دیگر سو هدف دیگری را با همان تیر بزند و آن، کمک به داعش از طریق نابود و یا تضعیف کردن نیروهای پ.ک.ک است که به واقع نقش موثر کردها در مبارزه با داعشیها قابل کتمان نیست. پس در این صحنه هم میبینیم که ترکیه عملاً نه تنها با داعش به دشمنی نمیپردازد بلکه خدمت بزرگتری را هم در حق آنها میکند و آن، حذف یکی از دشمنانش است، "هادی عامری" ریئس سازمان بدر هم موضعی مشابه به این را نسبت به اقدام ترکیه دارد.
در این میان، اوضاع داخلی ترکیه هم نابسمان شده است، مردم، پلیس و دولت این کشور هر 3 در شرایط عدم امنیت و تهدید به سر میبرند. از یک سو دولت ترکیه با حملات خود علیه پ.ک.ک و داعش، دشمنی این دو را خریده(در مورد داعش صوری است) و اینها نیز هر دو، دولت و مردم ترکیه را تهدید کردهاند(داعشیها در فضای مجازی در واکنش به اقدام ترکیه جملات تهدیدآمیز بسیاری را گفتهاند به طور مثال: ترکیه با این کار گور خود را کنده است و یا ترکیه آماده بدترین اتفاقات باشد).
از طرف دیگر پلیس ترکیه این روزها درگیر کنترل جمعیت معترضانی است که نسبت به سیاستهای حزب حاکم اعتراض دارند که در این کش و قوسها عده بسیاری از مردم دستگیر شده و پلیس نیز تلفات جانی داده و احتمال آنکه در روزهای آتی با ادامه این روند خشم معترضان بیشتر شده و تعداد تلفات جانی پلیس و بازداشتیهای این ماجرا افزایش یابد نیز وجود دارد.
از سوی دیگر میدانیم که بیشترین درآمد ترکیه از راه گردشگری است، حال با تهدیداتی که متوجه این کشور شده است طبعاً این درآمد بسیار کاهش پیدا خواهد کرد. بازار بورس آن کشور هم سیر نزولی به خود گرفته و پیش بینی میشود ارزش پولی آن نیز کاهش پیدا کند. همه اینها(نارضایتیها و ...) را میتوان به تعبیری کلی این طور بیان کرد که فاصله و گسست میان مردم و مقامات ترکیه در حال افزایش است.
در پایان، این گونه بحث را به نتیجه میرسانم که فی نفسه مباررزه با تروریسم خوب و پسندیده است. این امر از جانب هر کشوری و با هر سابقهای که باشد خوب است اما باید توجه کرد که نبایستی اصل حاکمیت کشورها خدشه دار شود و هر اقدامی از جانب ترکیه با فرض قبول نیّات و اهداف مطرح شده مبنی بر مبارزه با تروریسم در دو کشور سوریه و عراق، بایستی با هماهنگی کامل و اجازه دولتهای آن کشورها صورت پذیرد که در غیر آن صورت، اقدام ترکیه میتواند جنبه تجاوز به خاک کشور دیگر را پیدا کند.
انتهای پیام/