سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

یادداشت/

اندر حکایت جوانی که، جوانی کرد

رامبد جوان و جناب خان با همگان شوخی می کنند و این بار باشگاه خبرنگاران جوان با رامبد جان...

حوزه رادیو تلوزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان - آورده‌اند که روزی از روزگاران جمعی از صاحبدلان را این فکرت در افتاد که چه نشسته‌اید که خنده مردمانمان کیمیاست و حال آنکه تبسم از لبانشان جدا، لاجرم شور کردند و در این معنا غور که چه کنیم تا بر لب‌ها گل خنده بشکفانیم و از افسردگی ایشان را وارهانیم.

به غایت جدی شدند که خلق افسرده‌اند و در نهایت بر آن که پیوندی میان کائنات و ناطق موجودات حاصل کنند بلکه مشکلات غمزدگی خلق را چاره کنند و ریسمان میان ایشان و خندیدن را پاره. الغرض رامبد نامی پای پیش نهاد و بر تشویش‌ها پایان داد و حاصل آنکه معجونی پدید آورد خندوانه نام که نه معلوم لغت دانان بود و نه مفهوم آنان که فرهنگستان بنا نموده بودند و دغدغه‌دار پاسداری زبان و ادب پارسی بودند.

 الغرض خندوانه بر آنتن نشست و صاحب خندوانه بار خود ببست. اعاظم خلق هر یک از دیگری سبقت می‌جستند که به هیبت افراد شاد در آیند و بر فتح قلوب خلق نایل آیند.

خندوانه به پیش میراند و عجبا که همگان را برابر تلویزیون ساعتی ششدانگ می‌نشاند. رفت و رفت تا کفگیر سوژه با ته دیگ سایش کرد و او را خواهش که بگذارید تغییری دهیم که تعمیر طراز خندوانه‌ی خلق لازم است. لختی آسود و اندیشه نمود که مردمان را چه خوشتر آید و فرحشان را چه افزاید که به صرافت دریافت ناگفته‌ها را باید و ناخوانده‌ها را شاید که از زبان عروسک گفت و رگ خواب مردمان را بر این نمط جست.

جناب خان نامی را بر ویترین دکان افزود که بندری می‌خواند و خلاف ادب را بعضاً مدیریت شده بر زبان میراند. از جمله هم اور است که هرگاه از شدت خنده بی مورد کلافه میشد، ناگفته‌اش را اینچنین خلاصه می‌ نمود که هه هه و.... باقی کلام را می‌خورد و البته بدین شیوه دلها می‌برد.

شبی از شب‌ها و در میانه خنده‌های بی منتها میهمانی ویژه آمد مر میزبان را. گوینده‌ای از خبر بر خوان خندوانه میهمان کردند که هندوانه میل کند تا خلق او را سیل کند. خبر دستش دادند و البته امانش ندادند که لختی تأمل کند تا چه می‌خواند و اسب کدام طناز را میراند. منبع آورد از باشگاه لبو فروشان جوان و ... . مر باشگاهیان خبرنگار جوان را این سوال که این طنازی است یا شعبده بازی که خلق را بخندانی و ندانی که چه بر زبان میرانی.

 القصه باشگاهیان از این سخن رنجور شدند و در این اندیشه که صفحاتی قطور بنگارند در پاسخ این شوخی خنک و مطایبه تنگ ،که بزرگی به نصیحت گفتشان دل بد مدارید و خلق تنگ ندارید که قیاس به نفس کرده و انصاف را حبس قفس . جوان است و جوانی کرده هر چند ضمیرتان را فشرد و روحتان را فسرده است و جوانان باشگاه بر این گفته پیر تمکین کردند اگر چه رضایتشان از آن جوان شیرین بیان هیچ گاه تامین نشد.

رامبد جوان و جناب خان با همگان شوخی می کنند و این بار باشگاه خبرنگاران جوان با رامبد جان...


انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۵
در انتظار بررسی: ۰
مجاهد
۰۱:۲۹ ۳۱ تير ۱۳۹۴
زنده باد خنده و خندوانه و رامبد جواااااااان و صد البته جناب خان بانمک.
بیننده پروپاقرص برنامه خندوانه از آبادان.
ars
۰۱:۰۲ ۳۱ تير ۱۳۹۴
ممنونم از خندوانه که در قالب خنده به من سخن ها آموخت.
ناشناس
۰۱:۰۱ ۳۱ تير ۱۳۹۴
زیر دیپلم شوخی کنید
رضا
۰۰:۴۴ ۳۱ تير ۱۳۹۴
باهیچکس نمیشه شوخی کرد.
معلم
۲۳:۵۱ ۳۰ تير ۱۳۹۴
ترویج بی ادبی یعنی ابنکه معلم بزرگواری را دعوت کرده و در هنگام توضیح دادن و بیان مطالب مهم ایشان در چشمانش نگاه
کنی و به روش بی ادبانه ای هندوانه بخوری و با صدای خوردن همراه با حرکات
ناموزون دهان از او پذیرایی کنی هنوز بعد از این همه برنامه متوجه نشده که افراد فرهیخته ای را که دعوت می کند هیچ کدام هنوز به چشم مردم خیره نشده اند و هندوانه بخورند چون از ادب به دور است در مقابل این همه انسان مشغول خوردن باشیم . حال چرا باید برای چنین برنامه ای هزینه کنیم ؟؟