گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران - وحید عظیمنیا؛ نقش مهم «زنان» در جامعه اسلامی ایران بر کسی پوشیده نیست و چه بسا نقش این قشر از جهاتی مهمتر از نقش «مردان» است.
هر چند «جنسیت» به خودی خود تاثیری در شان و منزلت افراد ندارد اما براساس الگوهای مختلف، شرایطی برای «زنان» و « مردان» تعریف شده که ورود هر قشر به شرایط طرف مقابل مستلزم رعایت برخی چارچوبهاست.
مسئله «ورود بانوان به ورزشگاهها» یکی از مصادیق شرایط متفاوت برای 2 قشر «زنان» و «مردان» در ایران است که از چندین سال پیش مطرح شده و هر از چندگاهی از سوی برخی گروهای تحریک، دامن زده میشود.
بررسی چرایی، خوب یا بد بودن، حق داشتن یا نداشتن مسئله «ورود بانوان به ورزشگاهها» و سوالاتی از این قبیل محور بحث ما نیست بلکه این مسئله بهانهای است برای سخن راندن با محرکان این مسئله.
طبق نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 90 - که آخرین سرشماری رسمی به شمار میرود – تعداد «زنان» ایران حدود37 میلیون نفر است و این رقم در مقایسه با کل جمعیت 75 میلیون نفری ایران نشان از برابری (با اختلاف 1 میلیون) تعداد «زنان» و «مردان» جامعه است.
همچنین بر اساس سرشماری سال 90، جمعیت روستایی کشور حدود 21 میلیون نفر برآورد شده که نیمی از آن را «زنان» تشکیل میدهند به عبارتی 10 میلیون نفر از «زنان» ایران اسلامی در روستاها زندگی میکنند.
بدیهی است بخش اعظمی از 10 میلیون «زنان» روستایی را دختران تشکیل میدهند، دخترانی که حق دارند سواد بیاموزند! اما آیا امکان علمآموزی برای آنها فراهم است؟
آمارها از بیسوادی 30 درصدی «زنان» روستایی حکایت دارد به طوری که رییس سازمان نهضت سوادآموزی میگوید: زنان روستایی بالاترین درصد بیسوادی را دارند و تقریباً 30 درصد آنها بیسواد هستند!
داستان بیسوادی «زنان» روستایی زمانی رنجآور میشود که بدانیم بخش عمده بیسوادی «زنان» روستایی متعلق به «دخترانی» است که توانایی یادگیری و حتی علاقه برای یادگیری دارند اما متاسفانه شرایط به آنها اجازه یادگیری نمیدهد! شرایطی که وابسته به تصمیمات مسئولان است و نه هیچ چیز دیگر.
فارغ از دیدگاه فرهنگی رایج در برخی خانوادههای روستایی، تعداد زیادی از «دختران روستایی» به دلیل نبود امکانات و شرایط نامناسب به راحتی از ادامه تحصیل باز میمانند و این در حالی است آمار دقیقی از این موضوع وجود ندارد و یا حداقل منتشر نشده است.
بسیاری از 68 هزار روستای ایران تا دوره پنجم ابتدائی( نظام آموزشی پیشین) و دوره اول متوسطه جدید(نظام آموزشی فعلی) میتوانند به دانشآموزان دختر و پسر ( بویژه دختران) آموزش دهند، از این جهت دانشآموزان دختر این روستاها برای ادامه تحصیل با مشکلاتی مواجه میشوند از جمله اینکه برای ادامه تحصیل باید به مرکز شهرستان یا مرکز استان عزیمت کنند.
سطح معیشتی خانوارهای روستایی به گونهای است که امکان تهیه هزینه تحصیلی فرزندان خود در مرکز شهرستان یا مرکز استان را نمیهد که این نیز از دیگر علل بازمانده دختران روستایی از ادامه تحصیل است.
ناگفته نماند در برخی روستاهای بزرگ و شهرستانهای کشور خوابگاههای شبانهروزی وجود دارد تا دانشآموزان مناطق دورافتاده و محروم در آنجا به ادامه تحصیل بپردازند اما ظاهرا دولت یازدهم به دنبال تعطیل کردن آنهاست چرا که نماینده مردم ارومیه در جریان بررسی طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش گفت: متاسفانه هیچ امکانات لازمی برای این مدارس اختصاص داده نشده و آنها همواره از کمبود مواد غذایی گلایه دارند و حال خبر از جمعآوری مدارس شبانهروزی روستایی میآید، آیا این مورد تائید شماست؟ چه کسی دستور جمعآوری آنها را داده است؟ آیا این مشکل مدیریتی نیست؟
حال از محرکان احیا مسئله «ورود بانوان به ورزشگاهها» بدون توجه به حقوق اصلی این قشر چند سوال مطرح میشود:
- آیا دختران روستایی که به دلیل نبود امکانات از ادامه تحصیل باز میمانند جزء قشر «زنان» 37 میلیون نفری ایران نیستند که همانند آنها از حقوق به اصطلاح شهروندی برخوردار شوند؟
- آیا ورود به ورزشگاه آن هم صرفا برای عدهای محدود، از تلاش برای ادامه تحصیل «بهترین دختران» ایران که همان دختران روستایی هستند، مهمتر است؟
- آیا حقوق مساوی «زنان» و « مردان» صرفا در ورود مساوی آنها به ورزشگاهها تعبیر میشود؟ و آیا برخورداری هر 2 قشر از امکانات کافی برای ادامه تحصیل جز مصادیق برابری حقوق «زن» و «مرد» به شمار نمیرود؟
- آیا همه 37 میلیون جمعیت «زنان» ایرانی دغدغه ورود به ورزشگاهها را دارند که عدهای با شعار «حقوق زنان ایرانی» به دنبال عملی کردن خواستههای خود هستند؟
- آیا موفق نشدن زنان برای ورود به ورزشگاهها به هر دلیلی خسارت بیشتری در پی خواهد داشت یا بازماندن دختران روستایی از ادامه تحصیل؟
- سوال مهم اینکه آیا همان کسانی که برای به ورزشگاه رفتن عدهای از زنان ایرانی از هیچ حاشیهتراشی فروگذاری نمیکنند، برای تامین امکانات ادامه تحصیل دختران روستایی و حتی مناطق محروم شهری گامی برداشتهاند؟
- آیا کسانی که به دنبال حضور بانوان به ورزشگاهها بوده و حتی اقدام به تشکیل کمین کردهاند، تا کنون فقط یک کمپین برای رفع موانع تحصیلی دختران روستایی تشکیل دادهاند؟
- و هزازن سوال بی پاسخ دیگر ...
لاله افتخاری که سابقه حضور 12 ساله در مجلس شورای اسلامی دارد، در مورد حضور بانوان در ورزشگاهها به باشگاه خبرنگاران میگوید: این موضوع، شاید خواسته نیم درصد از بانوان کشور است.
وی میافزاید: به واسطه حضور 12 سالهام در مجلس از نزدیک با خواسته بانوان آشنایی دارم، مطالبه شغل برای همسر، فرزند و خودشان از بیشترین مطالبات بانوان از ماست، درمان، مسکن و مسائل فرهنگی از دیگر درخواستهای رایج بانوان به شمار میرود.
عضو فراکسیون زنان مجلس معتقد است: باید مراقب باشیم تا به ما آدرس غلط ندهند و نباید اجازه بدیهم مخالفان، اشتهای کاذب در ما ایجاد کنند و ما هم نباید با استناد به آدرس غلط دشمنان برنامهریزی کنیم.
وی تصریح میکند: شاید ورود بانوان به ورزشگاهها در برخی کشورها مسئله مهم نباشد چرا که آنها اعتقادی به برخی موارد از جمله احکام شرعی ندارند ولی در کشور ما ضوابطی وجود دارد که باید رعایت شود.
نماینده مردم تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات میافزاید: بجای درگیر کردن ذهن خودمان به مسائل حاشیهای باید به فکر رفع مشکلات اشتغال، مسکن، درمان، تحصیل و ... بانوان باشیم.
وی معتقد است: باید به ماده227 قانون برنامه پنجم توسعه توجه کنیم که تصریح میکند دولت نسبت به تهيه و تدوين « سند ملی امنيت بانوان و كودكان در روابط اجتماعی» با مشاركت و برنامهريزی نيروی انتظامی جمهوری اسلامی ايران، قوه قضائيه، سازمان بهزيستی كشور، شهرداری، وزارت كشور، شورای عالی استانها، مركز امور زنان و خانواده رياست جمهوری، وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشكی و كار و امور اجتماعی توسط دولت در طول سالهای برنامه اقدام قانونی به عمل آورد.
این نماینده مجلس مشکلات تحصیلی دانشآموزان روستایی از جمله دانشآموزان دختر را جدی میداند و میگوید: به دلیل نبود امکانات کافی در برخی مدارس روستاهای بزرگ، دختران و پسران دانشآموز در مقاطع بالا مختلط هستند بخاطر همین مسئله خانوادهها مانع ادامه تحصیل دختران خود هستند، البته ختران هم تمایلی به ادامه تحصیل در چنین شرایطی ندارند.
وی تاکید میکند: بجای اختصاص وقت و هزینه برای ورود بانوان به ورزشگاهها به فکر تامین هزینه برای تهیه مدارس در مناطق روستایی و محرم باشیم تا دختران روستایی هم بتوانند به تحصیل ادامه دهند.
افتخاری معتقد است: باید به فکر برنامهای باشیم تا بانوان شخصا به ورزش بپردازند نه اینکه صرفا تماشاچی باشند.
به هر روی مسئله ورود بانوان به ورزشگاهها در حالی مطرح میشود و برخیها به دنبال تعمیم این موضوع به عنوان خواست همه بانوان ایران اسلامی هستند که دختران روستایی به عنوان بخشی از بهترین دختران سرزمین ما حتی از امکانات لازم برای برخورداری از ابتداییترین حقوق خود محروم هستند.
پس اگر حضور بانوان در ورزشگاهها جز حق و حقوق آنها بوده و باید مورد توجه قرار گیرد، ادامه تحصیل همه دختران روستایی، مناطق محروم، عشایری و حتی همه دخترانی که در مرزهای این سرزمین زندگی میکنند نیز جز حق و حقوق آنها بوده و باید مورد حمایت مدعیان حامی حقوق زنان قرار گیرد، البته اگر هدف صرفا دفاع از حقوق زنان باشد نه اهداف سیاسی از پیش طراحی شده!
انتهای پیام/
ضمنا در تمام دنیا کشور ها قوانینی دارند که باید رعایت بشه و بحثی هم نیست.
زنان حق دارند به ورزشگاه بیایند و همینطور از بهترین امکانات برای تحصیل برخوردار باشند.
پس لذا خواهش ميكنم خواسته يك عده ي محدود را به كل زنان و دختران باحياي ايراني نسبت ندهيد
مسلما درس خوندن هم حق همه هست.
من خودم بجه روستا هستم چون می باید کلاس دختران و پسران از هم جدا باشه مدرسه ما به حد نساب نرسید و تعطیل شد و خیلی ها از ادامه تحصیل محروم شدن .
شما فقط اون سر قضیه رو دیدید .
مطمئنا همه چیز های خوب و قانونی حق همه هست مخصوصا حضور زنان در همه عرصه ها ومخصوصا ورزشگاه ها