انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
جالب است
بنظرم این موضوع سال گذشته هم در عربستان رخ داده
واقعا واقعیت دارن هنوز برام مثل یه کابوسه بچگی در یه روستا در جنوب زندگی میکردم 8 سالم بود یادم میاد رفته بودیم کنار رودخانه با مامانم و داداشم اون 12 سالش بود ، هنگام برگشتن نزدیک غروب بود یه سری ادم سفید پوش پشت سرمون داشتن می امدن از مامان پرسیدم اینا کجا بودن که ما ندیدیمشون مامانم گفت ولشون کن به کسی کاری نداشته باشید داداشم گفت مامان نیستن مامان گفت خیالاتی شدین کسی نیست ،داداشم با جیغ بسیار بلند گفت مامان رو تپه هستند یک دفعه ناپدید یک لحظه شدن شبیه گاو .رسیدیم خونه داداشم حالش بسیار بد بود گفتیم زنده نمیمونه .مامان گفت همیشه اونا رو میبینیم فقط باید بیخیالشون بشی .البته مامان بزرگم میگفت از سو صدا بدشون میاد
من میخوام برم اونجا . تا حالا جن ندیدم .