سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

در یادداشتی بررسی شد

پیش‌بینی ۱۶ تحلیل‌گر از آینده بازار طلا

دلیل ماهیت استراتژیک طلا آن است که قیمت آن در بازار جهانی تحت تاثیر نیروهای داخلی بازار و نیروهای خارجی بازار، عوامل اقتصادی و سیاسی تعیین می‌شود؛ در بازار جهانی ۴ گروه بانک‌های مرکزی، سرمایه‌گذاران، بخش صنعت و بخش زیورآلات متقاضی طلا هستند.

به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران  به نقل از فارس شرکت کارگزاری صندوق بازنشستگی کشوری در یادداشتی در مورد آینده بازار طلا مطالبی منتشر کرد.سالهاست که فلز طلا بر اقتصاد جهان حکم‌فرمایی می‌کند. نسل‌ها می‌آیند و می‌روند، جنگ‌ها و بلایای طبیعی سرزمین‌ها را ویران می‌کنند، حکومت‌ها تغییر می‌کنند، اما هرچه می‌گذرد بر محبوبیت و ارزش این فلز زرد افزوده می‌شود. طلا، تنها دارایی فیزیکی است که مرز جغرافیایی نمی‌شناسد، مشمول گذر زمان نشده و هیچ گاه ارزش خود را از دست نمی‌دهد.

به نظر می‌رسد فلز زرد برای بقای خلق شده است نه فنا! اما در هر حال نباید فراموش کرد که طلا، تنها یکی از اقلام دارایی است. این موضوع که طلا در رقابت با سایر دارایی‌ها چگونه رفتار می‌کند، چه تأثیری از شرایط اقتصادی سیاسی و اجتماعی می‌پذیرد و متقابلا چه اثری بر آنها دارد، مهمترین اطلاعی است که هر سرمایه‌گذار بازار طلا به آن نیاز دارد.

در این بین مرور روند گذشته متغیرها، همواره اطلاعات مهمی را در مورد آینده آنها در اختیار محقق یا سرمایه گذار می‌دهد و می‌تواند درپیش‌بینی وضعیت آن متغیر، راهنمای بسیار مناسبی باشد. فلز طلا از سال 1900 تا دهه 70 میلادی تقریباً روند ثابتی داشته و پس از آن با افزایش زیادی رو به رو بوده است. دلیل ثابت بودن نسبی قیمت طلا در بازه زمانی مذکور، استفاده از سیستم ارزی ثابت در اکثر کشورهای جهان در این دوره بوده است. البته این دوره به دو قسمت، یعنی قبل از سال 1940 و پس از سال 1940 تقسیم می‌شود، چرا که در سال 1940 معاهده «برتون وودز» منعقد شده و از آن زمان مبنای تصمیمات دولت‌ها دستخوش تغییر شد، اما به هر صورت قیمت در آن دوره، تغییرات وسیعی نداشت. در سال 1971 قیمت طلا رو به افزایش گذاشت و در سال 1980 رکورد جدیدی ثبت شد، به نحوی که طلا از حدود 41 دلار در سال 1971 به 613 دلار در سال 1980 رسید و حدود یک هزار و 395 درصد افزایش یافت.

افزایش قیمت طلا در این دوره بیشتر ناشی از بحران‌های نفتی سال 1973 و 1979 بود که سبب پیدایش بحران اقتصادی در بیشتر کشورهای وارد کننده نفت شد. پس از سال 1980، با افزایش عرضه نفت، قیمت طلا به تدریج کاهش یافته و روند نزولی آن آغاز شد. این روند ادامه پیدا کرد و در سال 2001 به پائین‌ترین نقطه از سال 2001 مجدداً آغاز شد . با پیدایش نشانه‌های بحران اقتصادی در سال 2007 که بحران اقتصادی به اوج خود رسید، این روند رو به رشد ادامه یافت و در نهایت در سال 2012 به بالاترین سطح رسید.

بدین ترتیب رکورد تاریخی قیمت طلا ثبت شد. اما در ادامه با بهبود نسبی اقتصاد آمریکا و جهان در سال‌های 2013 و 2014 قیمت طلا روند نزولی به خود گرفت.

خریداران طلا

آنچه بیان شد مرور روند تغییرات طلا از سال 1900 تا 2014 بود. حال این سوال مطرح می‌شود که اصولاً چه عواملی بر میزان تقاضای طلا در جهان موثرند؟

در یک جمله می‌توان گفت که به دلیل ماهیت استراتژیک طلا، قیمت آن در بازار جهانی تحت تاثیر نیروهای داخلی بازار و نیروهای خارجی بازار، عوامل اقتصادی و سیاسی تعیین می‌شود. در بازار جهانی 4 گروه متقاضی طلا وجود دارد:

بخش زیورآلات که در سال 2013 بیش از 58 درصد از تقاضای جهانی را به خود احتصاص داده است.

بخش صنعت که در همان سال 10 درصد از تقاضای جهانی را به خود اختصاص داده است.

سرمایه‌گذاران که 21 درصد از تقاضا را شامل می‌شوند.

بانک‌های مرزی که در سال مذکور بیش از 10 درصد تقاضای جهانی را به خود اختصاص دادند.

با توجه به گروه‌بندی ارائه شده، از آنجا که بیش از نیمی از تقاضای طلا مربوط به کشورهای چین و هند است، از کاهش تقاضای چین به دلیل کاهش رشد اقتصادی در سال 2014، به عنوان دلیل عمده کاهش سهم تقاضای زیورآلات در این سال نام برده می‌شود.

بنابراین نکته مهم در این بحث، ارتباط چشم‌گیر رشد اقتصادی کشورهای تأثیرگذار نظیر چین و هند بر روند قیمت طلا است. همبستگی رشد اقتصادی چین و قیمت طلا وجود دارد اما در مورد هند این موضوع همیشه صادق نیست، چرا که فرهنگ مردم هند به نوعی با طلا آمیخته و در هر حالتی، تقاضا برای طلا در هند وجود داشته است. در مورد گروه دوم باید گفت که در واقع، نرخ «رشد اقتصادی» و اثر آن بر صنعت، موجب نوسان قیمت طلا می‌شود به طوریکه رشد اقتصادی پایین موجب کاهش مصرف می‌شود و بالعکس.

اما در مورد سرمایه‌گذاران، این موضوع اندکی متفاوت است. هرگاه سرمایه‌گذاران از وضعیت اقتصاد کشوری احساس خطر کنند به سمت فلز زرد روی آورده و سعی می‌کنند، از این طریق سرمایه خود را از ریسک‌های اقتصادی کشورها مصون نگه دارند. این روند در سال 2007 و 2008 و شروع رکود جهانی افزایش یافت و با بهبود اقتصادهای بزرگ دنیا مانند آمریکا، این میل رو به افول گذاشت. هرچند انتظار این است که با توجه به ضریب همبستگی منفی و بالا بین این دو متغیر، در سال‌هایی که رشد اقتصادی افزایش می‌یابد، تقاضای سرمایه‌گذاری قاعدتاً باید نزولی باشد، اما محاسبات متعدد و روند تغییرات قیمت‌ها طی سال‌های 1997 تا 2014 نشان می‌دهد بین تقاضای طلا جهت سرمایه‌گذاری منفی و رشد اقتصادی جهان، ضریب همبستگی 0.28 وجود دارد.

عرضه کنندگان طلا

عرضه طلا نیز به 4 گروه تقسیم می‌شود:

تولیدکنندگان یعنی همان صاحبان معادن طلا که در سال 2013 قریب به 70 درصد از عرضه جهان را به خود اختصاص داده‌اند.

بانک‌های مرکزی که جهت اجرای سیاست‌های پولی اقدام به کاهش یا افزایش ذخایر طلای خود می‌کنند.

سرمایه‌گذارانی که دارایی‌های خود را به شکل شمش طلا یا سکه طلا در آورده‌اند تا در فرصت مقتضی با عرضه آنها در بازار به سود سرشار دست یابند.

فروشندگان طلای قراضه (ساخته شده).

بنابر آمار وب‌سایت سازمان جهانی طلا، بین افزایش قیمت طلا و عرضه طلا توسط معادن ضریب همبستگی 0.7 وجود دارد و این ببه معنای آن است که افزایش قیمت طلا غالباً با افزایش عرضه معادن همراه است.

همبستگی عرضه و قیمت طلا

از آنجایی که هزینه استخراج طلا بسیار بالا بوده و به طور متوسط برای استخراج هر گرم طلا معادل 250 تن خاک باید از معادن خارج شود، زمانی که قیمت طلا افزایش می‌یابد، استخراج طلا مقرون به صرفه بوده و عرضه آن نیز با روند رو به رشد روبرو می‌شود.

عوامل موثر بر قیمت جهانی طلا

در نگاه اول شاید به نظر برسد که بیشتر بودن تقاضا سبب افزایش قیمت و بیشتر بودن عرضه مسبب کاهش قیمت است؛ اما نکته‌ای وجود دارد و آن اینکه، مقادیر عرضه صرفاً میزان تولید معادن و بازیافت طلای قراضه را نشان می‌دهد و بسیاری به اشتباه از آن برای تحلیل و پیش‌بینی قیمت طلا استفاده می‌کنند. افرادی که چنین اشتباهی را مرتکب می‌شوند، این گونه تحلیل می‌کنند که بیشتر بودن تولیدات طلا در مقایسه با تقاضای آن سبب کاهش قیمت طلا می‌شود. اما مسئله‌ای که مورد غفلت واقع می‌شود این است که همواره، میزان عرضه و تقاضا در بازار، برابر است و لزومی به همزمانی عرضه تمام تولیدات در بازار وجود دارد و عرضه کنندگان براساس ترجیح خود اقدام به عرضه می‌کنند. گذشته از ایت، میزان عرضه به صورت بالقوه علاوه بر تولیدات جاری، شامل ذخایر طلای قبلی نیز هست. به عبارت دیگر، میزان تولیدات یا عرضه طلا، قیمت طلا را تعیین نمی‌کند بلکه این موضوع که عرضه کنندگان و تقاضا کنندگان برای نحوه ترکیب دارایی‌ها و به بیانی دیگر تغییر در سهم طلا و پول نقد در سبد دارایی‌هایشان، چه چیزی را ترجیح می‌دهند، قیمت را تعیین می‌کند.

این امر خود تابع شرایط اقتصادی و سیاسی است. به عبارتی دیگر بازار طلا بیش از آنکه متاثر از عوامل داخلی خود بازار باشد. تحت تاثیر متغیرها اقتصادی و سیاسی جهان است. به دفعات ثابت شده است که برخی متغیرها (به خصوص متغیرهای اقتصاد آمریکا)، می‌توانند پیش‌بینی بهتری نسبت به متغیرهای جهانی ارائه دهند.

از جمله این متغیرها می‌توان به شاخص «S&P500» اشاره کرد. افزایش شاخص مذکور نشان از اوضاع رو به بهبود اقتصاد آمریکا دارد و کاهش آن نشان عکس این امر کاملاً بر قیمت جهانی طلا موثر است و رابطه معکوس در رابطه برقرار است. جایگاه دلار آمریکا در مناسبات اقتصادی دنیا موجب می‌شود سیاست‌های پولی اقتصاد ای کشور بر اقتصاد جهانی به صورت مستقیم تاثیرگذار باشد. «شاخص تولیدات صنعتی آمریکا» نیز شاخصی تاثیرگذار است، به گونه‌ای که ضریب همبستگی این شاخص و بهار جهانی طلا از سال 1991 تا 2014 عددی قریب به منفی 0.28 بوده که نشان دهنده رابطه معکوس بهبود اوضاع اقتصاد آمریکا با رشد بهای طلا است. «شاخص بیکاری در آمریکا» رابطه مستقیم با قیمت طلا دارد. این رابطه در بازه زمانی مذکور برابر با 0.18 بوده است نرخ تورم ایالات متحده به عنوان شخصی مهم، رابطه مستقیم با بهای طلا دارد و ضریب همبستگی این دو متغیر در بازه زمانی مورد نظر مثبت 0.54 بوده است که رابطه‌ای قوی محسوب می‌شود. «شاخص دلار آمریکا» را رابطه معکوس نسبتا قوی عاملی تاثیرگذار بر بازار طلا است. این قدرت با تبیین رابطه همبستگی منفی 0.40 مشخص می‌شود. «شاخص بدهی‌های دولت آمریکا» با رابطه‌ای معنادار و ضریب همبستگی مثبت 0.9 با بهای طلا متغیری بسیار موثر محسوب می‌شود. در خصوص این مورد لازم به ذکر است هنگامی که بدهی‌ها افزایش می‌یابد، دولت قاعدتاً مالیات‌ها را افزایش داده و از هزینه‌ها یا مخارج دولتی می‌کاهند که مجموعه این اقدامات می‌تواند بر رشد اقتصادی تاثیر منفی بگذارد و به دنبال آن اقبال به طلا افزایش یابد. «نرخ رشد اقتصادی» دیگر شاخص با اهمیت است که بدون محاسبه ضریب همبستگی می‌توان به نقش بی‌بدیل آن پی برد.

نرخ بهره آمریکا با ضریب همبستگی منفی 0.56 نسبت به طلا همواره مورد توجه فعالان بازار طلا بوده و خواهد بود. تغییرات بهای جهانی نفت به عنوان رکنی مهم در عرصه مناسبات اقتصاد جهانی نقش بازی می‌کند. از آنجا که افزایش بهای نفت موجب بالا رفتن سطح عمومی قیمت‌ها در کشورهای وارد کننده می‌شود این موضع علاوه بر ایجاد اثرات تورمی در اقتصادها بر افزایش قیمت فلزات گرانبها نیز تاثیر می‌گذارد. وجود همبستگی بین بهای نفت و بهای طلا عددی قریب به مثبت 0.35 است.

ذخایر طلای بانک‌های مرکزی

بانک‌های مرکزی دنیا همواره بخشی از دارایی خود را به شکل ذخایر طلا نگهداری می‌کنند و تغییرات این دارارایی‌ها بر پایه پولی آن کشور تاثیر می‌گذارد. سهم بانک‌ها از عرضه طلا بسیار ناچیز بوده است. از سال 2011، بانک‌های مرکزی صرفاً خریدار طلا بودند که در میان آن‌ها بانک‌های کشورهای روسیه، کره‌جنوبی، قزاقستان، بوسنی، ترکیه و آذربایجان بیشترین حجم خرید طلا را داشته‌اند. طی سال‌های 2011 تا 2014، بانک‌ها 10.75 درصد حجم تقاضا را به خود اختصاص دادند. البته علاوه بر تقاضای سیستم بانکی عوامل اقتصادی و مجموعه متغیرهای سیاسی - اجتماعی نیز بر بازار طلا تاثیرگذار بوده است.

بحران‌های سیاسی و امنیتی اخیر در مناطق خاورمیانه، شمال افریقا، افزایش تنش میان روسیه و غرب بر سر مسائل اوکراین، زمزمه‌های جدایی یونان از اتحادیه اروپا و احتمال فروپاشی یورو بر روند بهای طلا بی‌تاثیر نبوده و پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که این عوامل در ماه‌های پیش رو نیز همچنان تاثیر خود را خواهند داشت. کاهش رشد اقتصادی چین و به تبع آن، بهبود اوضاع اقتصادی امریکا کاهش تقاضای چین و افت بهای نفت همگی نیروهایی هستند که طلا را در میان مدت تحت فشار قرار خواهد داد.

بازار طلا در ایران

موقعیت طلا در بازار ایران مشابه بسیاری کشورهای دیگر است. اما ایران از نظر این دارایی معمولا در صحنه جهانی به صورت مستقیم نقش آفرین نیست. اما در داخل ایران، طلا بازار مهم و قابلی دارد.

مهمترین بازیگران این بازار در ایران عبارتند از:

1- متقاضیان زیورآلات که سهم زیادی از بازار را به خود اختصاص داده‌اند.

2- متقاضیانی که سکه طلا یکی از اقلام سبد دارایی آنها است.

3- متقاضیانی که سکه طلا را جهت سوداگری خریداری می‌کنند که شامل بانک مرکزی، سوداگرانی که صرفاً به جهت تغییرات قیمت عرضه می‌کنند و خانوارهایی که سکه یا زیورآلات را به هنگام نیاز عرضه می‌کنند، است.

عوامل تاثیرگذار بر قیمت طلا در ایران عوامل تاثیرگذار بر قیمت طلا در ایران به صورت کلی یا داخلی و یا خارجی هستند. عوامل داخلی ناشی از عرضه و تقاضا است که در این بین بانک مرکزی و سوداگران بیشترین نقش را ایفا می‌کنند.

در بعد خارجی 3 عامل مهم بر روند قیمت طلا تاثیرگذار است:

قیمت جهانی طلا

قیمت دلار

متغیرهای اقتصاد کلان ایران.

قیمت داخلی سکه تا سال 1390، یعنی پیش‌از وقوع شوک ارزی، کاملاً منطبق بر قیمت جهانی بود؛ اما پس از وقوع شوک ارزی و همچنین ورود سوداگران به بازار طلا پس از سال 1390 بین قمیت جهانی سکه و قیمت داخلی آن شکاف افتاد و قیمت داخلی سکه از قیمت جهانی آن پیشی گرفت.

پس از فروکش کرد التهاب بازار ارز و طلا، به نظر می‌رسد از اواخر سال 1392 تا دی‌ماه سال 1393 مجدداً قیمت جهانی سکه و قیمت داخلی آن بر هم منطبق شده‌اند.

عوامل تاثیرگذار بر بهای طلا در ایران

تورم بی‌شک یکی از مهمترین متغیرها است. نرخ رشد اقتصادی متغیر مهم دیگر است که رابطه‌ای معکوس حاکم است. شاخص کل بورس اوراق بهادار سومین متغیر تاثیرگذار است.

بازار سرمایه و بازار سکه و طلا با توجه به ماهیت مشابهی که دارند می‌توانند برای یکدیگر بازار جانشین و بوده و یا رقیب یکدیگر باشند.

در حالت کلی انتظار می‌رسد رابطه بورس و بازار سکه طلا معکوس باشد اما بنابر شواهد، روند تغییرات نرخ رشد قیمت سکه و نرخ رشد شاخص کل بورس از الگوی خاصی پیروی نکرده و نمی‌توان ارتباطی میان ان دو متصور بود. این عدم ارتباط بی دلیل نیست؛ در واقع هرچند عمده بازیگران این بازارها سرمایه گذارانی هستند که اهداف مشترک دارند اما در واقع با یکدیگر متفاوت هستند. علت اصلی تفاوت نیز در ظرفیت ریسک‌پذیری این دو گروه از سرمایه گذاران است و باید گفت که معمولاً افرادی که در بورس فعال هستند، از ظرفیت ریسک پذیری بالاتری برخوردارند. بدیهی است که در یک اقتصاد با ثبات و رو به رشد، زمانی که بازار سرمایه به صورت کارا عمل می‌کند، انگیزه سفته‌بازی در سایر بازارهای دارایی از جمله طلا کاسته خواهد شد. به نظر می‌رسد سود سپرده بانکی نیز در این میان متغیر موثری است و می‌توان ادعا کرد در صورت ناکارا بودن بازار پول و پایین بودن نرخ سود سپرده‌های بانکی نسبت به تورم، سپرده‌گذاران برای حفظ ارزش دارای خود اقدام به حفظ دارایی در یک بازار مقاوم همچون طلا می‌کنند. اما بنا بر بررسی‌های صورت پذیرفته، ارتباط معناداری میان این دو متغیر یافت نشد و فرض مستقل بودن این دو از یکدیگر تأیید شده است. اما تحقیقات در مورد بازار ارز نتایج متفاوتی را نشان می‌دهد. این متغیر بنا به ماهیت خاصی که دارد قطعاً در بازار طلا تأثیرگذار است و رابطه بسیار نزدیکی با آن دارد و این امر که بهای دلار به ورت مستقیم بر بهای سکه طلا و طلا تاثیر گذار، امری واضح است.

پیش‌بینی بازار طلا

چنانچه بیان شد طلا بیشتر از آنکه بر اقتصاد تاثیر گذار باشد؛ تاثیر پذیر است. مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و نظامی کاملاً در بازار طلا موثر است. بنابراین در صورت تغییرات و فعل و انفعالات خارج از برنامه، ممکن است پیش‌بینی‌ها فاقد اعتبار شوند. برآیند نظرات و تحلیل‌ها نشان می‌دهد برخی معتقد به روند صعودی طلا در ماه‌های آینده هستند و برخی دیگر نزولی بودن آن را محتمل می‌دانند. (جدول 1 و 2) با توجه به معادلات مطرح شده و پیش‌بینی کارشناسان از بازار جهانی طلا، به نظر می‌رسد شروع سال جدید و تورم انتظاری پایان سال و آغاز سال نو همگی خبر از صعودی بوند روند قیمت سکه دارد.

همچنین نتیجه چندین روش و مدل نیز موید این مطلب است که بهای سکه احتمالاً در اوایل سال روند صعودی خواهد داشت. البته به نظر می‌رسد سرمایه‌گذاران بازار طلا و سکه، باید در کنار تمامی این معادلات، گوشه چشمی به تصمیمات فدرال رزرو آمریکا در خصوص تعیین نرخ بهره نیز داشته باشند.

انتهای پیام/

برچسب ها: طلا ، پیش‌بینی ، تحلیل‌گر
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.