به گزارش
خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، چند سالی است که جشنوارههای سینمایی غربی که وابسته و منتسب به دولتهای متبوع خود هستند، با رویکردی خاص به گزینش آثاری از سینمای ایران میپردازند که درون مایه غالب آنها سیاهنمایی اوضاع اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی و سیاسی کشورمان است.
اسکار، گلدن گلوب، برلین، کن و ونیز، جشنوارههای سینمایی به اصطلاح معتبر مغرب زمین محسوب میشوند؛ جشنوارههایی که در بررسی آثار داخلیشان اولویت انتخاب و اعطای جایزه را به ساخت و سبک روایی مطلوب اثر سینمایی میدهند اما هنگامی که نوبت به گزینش فیلمهایی از کشورهای مستقل میرسد، مدیران و گردانندگان جشنوارههای مزبور، سیاست زده میشوند و تلاش می کنند تا مشی سیاسی خصمانه دول متبوع خود را در جشنوارهای هنری پیاده کنند.
در میان تمام جشنوارههای سینمایی مغرب زمین،جشنواره برلین موسوم به "برلیناله" بیشترین قرابت را بر محافل سیاسیون دارد و گردانندگان جشنواره مزبور همواره تلاش می کنند تا در گزینش آثار سینمایی کشورهای هدف، بر غالب بودن وجه سیاهنمایی این آثار توجه کنند.
شصت و پنجمین فستیوال سینمایی برلین در شرایطی به پایان رسید که باز هم جایزه ویژه این فستیوال موسوم به "خرس طلایی" به اثری تعلق یافت که گرد سیاه نمایی در شئون مختلف اجتماعی را بر چهره یک ملت مستقل پاشیده بود؛ و این بار قرعه به نام ملت ایران خورد و گردانندگان فستیوال سینمایی(بخوانید سیاسی) برلین موفق شدند با مساعدت یک به اصطلاح هنرمند مولف! اغراض سیاسی خود را در قالب هنرهفتم به نمایش درآورند.
"تاکسی" نام فیلم اخیر "جعفر پناهی" است که در جشنواره برلین، جایزه خرس طلایی را کسب کرد؛ فیلمی که به اذعان اهل فن، از لحاظ ساختار و محتوا، به اصطلاح، کمیتش میلنگد و چیزی جز سیاهنمایی به منظور جلب نظر مدیران سیاست زده جشنوارههای بین المللی برای عرضه ندارد.
فیلمی که نه مستند است و نه درام، نه قالب دارد و نه سبک روایی؛ فیلمی که در هیچ ژانری نمیگنجد؛ و حتی بر آن نمیتوان نام فیلم نهاد، بلکه باید آن را ملغمهای از افکار مشوش و "سایکوتیک" کارگردانش دانست.
البته فیلم اخیر پناهی، به مانند سایر آثار او، متضمن یک عنصر خاص است که گردانندگان فستیوالهای غربی بویژه مدیران برلیناله، به شدت به آن علاقه و سمپات دارند و آن عنصر چیزی نیست جز، سیاهنمایی،وارونهنمایی، منفیگرایی و پارهحقیقتگویی اوضاع و وقایع مربوط به ایران.
پناهی که دو شب پیش خرس طلایی برلیناله را تصاحب کرد، محبوبترین کارگردان ایرانی در نزد گردانندگان سیاسی مسلک فستیوال برلین محسوب میشود، سابقا فیلمهای دیگر این کارگردان از جمله "آفساید" و "پرده" نیز با حضور پررنگ در برلین، جوایز این فستیوال را کسب کرده بودند.
پناهی که یک محکوم امنیتی محسوب می شود، در زمره کارگردانانی است که دارای زاویه با مبانی ارزشی و اعتقادی نظام جمهوری اسلامی است؛ در شرح عناد و خصومت این کارگردان با نظام اسلامی همین بس که در ایام فتنه 88، زیرزمین خانهاش را به لوکیشن فیلمی غیراخلاقی و مستهجن که دربرگیرنده تهمت و افتراء به دستگاه امنیتی کشور بود تبدیل کرد.
زمانی که فیلم تاکسی پناهی در ردیف برگزیدگان بخش رقابت جشنواره برلین قرار گرفت، "حجت الله ایوبی" رییس سازمان سینمایی کشورمان در ضمن نامهای به "دیترکاسلیک" مدیر این جشنواره، از شنیده شدن صدای مهیب سیاست در برلیناله سخن گفت و از دستگاه فرهنگی آلمان به سبب پذیرش این فیلم وارونهنما، انتقاد کرد.
نکته جالب در مورد گزینش فیلم تاکسی برای حضور در بخش رقابت جشنواره برلین این بود که گردانندگان این فستیوال از پذیرش فیلم فاخر "محمد(ص)" مجید مجیدی استنکاف کردند و ترجیح دادند که مجوز ورود را برای فیلمی صادر کنند که کارگردانش ید طولایی در ضدیت با هنجارها و مبانی ارزشی و اسلامی جامعه ایران داشت.
اما وجه سیاسی جشنواره برلین زمانی به عیان ترین شکل ممکن بروز یافت که،"فرانک والتر اشتاین مایر" وزیر خارجه آلمان که هرازچندگاهی اظهارات ضدونقیضی را پیرامون حقوقهستهای کشورمان مطرح میکند، در اقدامی تامل برانگیز با ارسال پیامی به تمجید از فیلم پناهی پرداخت و چنین گفت: "اين فيلم نشانهای مهم برای آزادی هنر است".
البته مقامات آلمانی نیز پیشتر به تعریف و تمجید از پناهی و فیلمش پرداخته بودند؛ تا جاییکه "مونیکاگروترز" وزیر فرهنگ آلمان در مراسم افتتاحیه برلیناله در رابطه با پناهی و دعوتهای مکرر از او برای حضور در فستیوال برلین چنین گفته بود که از دعوت پیاپی پناهی به برلیناله پشتیبانی میکنم و آن را کاری درست میدانم.
اما اعطاء جایزه خرس طلایی برلیناله به یک کارگردان معاند به واسطه یک فیلم سیاه، با واکنشهایی از سوی برخی مسئولان ذیربط داخلی نیز مواجه شد، از جمله، "حسین نوش آبادی" سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با انتقاد از گردانندگان فستیوال سینمایی برلین،گفت:"جشنواره فيلم برلين اعتبار فرهنگی و هنری خود را به دليل نوع موضعگيری نسبت به سوژههای سياسی از دست داده است".
در پایان شاید طرح این سوال خالی از لطف نباشد که چرا رویکرد سیاستورزانه تا این حد در گزینش و اعطاء جوایز در فستیوالهای سینمایی غربی موثر است؟ به نظر میرسد غربیهای داعیهدار مکتب "هنر برای هنر" در سالهای اخیر مصلحت دیدهاند که هنر را به استخدام اغراض سیاسی درآورند.
انتهای پیام/