به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران،
اولين تماس سياسی بين ايران و آلمان در 28 مهر ماه سال 979 هجری شمسی (20
اكتبر 1600 ميلادی)، كه با اعزام هيأتی از سوي شاه عباس اول صفوی به مركز
"امپراتوری روم، ملت آلمان" به منظور ملاقات با رودلف دوم صورت گرفت كه با
اعزام هيأتی متقابل به دربار صفوی پاسخ داده شد، منجر به آن شد كه در تاريخ
چهارم تيرماه 1236 (25 ژوئن 1857) نخستين عهدنامهی مودت، بازرگانی، قضائی
و كنسولی ميان دو كشور از سوی نمايندگان ناصرالدين شاه قاجار و فريدريك
گيوم پادشاه پروس در پاريس امضاء شد.
با ديدار ناصرالدين شاه قاجار
با ويلهلم اول و بيسمارك در برلين در سال 1252 (1873) مناسبات ايران و
امپراتوری آلمان وارد مرحلهی نوينی گرديد. روابط ديپلماتيك بين دو دولت
نيز در سال 1264 (1885) با تأسيس سفارت آلمان در تهران و سفارت ايران در
برلين رسماً برقرار شد. "ارنست فن برانشوايگ" اولين سفير آلمان در ايران و
"ميرزا رضاخان گرانمايه" (مؤيد السلطنه) اولين وزير مختار ايران در برلين
بودند. مناسبات
دو دولت در دوران جنگ اول جهانی ادامه يافت، اما در سال 1322 (1943) كه
ايران به اشغال متفقين درآمد، مجبور به اعلان جنگ به آلمان نازی شد و روابط
ديپلماتيك دو كشور قطع شد.
در فروردين 1327 (آوريل 1946) وزير
مختار ايران در پاريس مأمور نمايندگی كشورمان نزد شورای عالی متفقين در
اشتوتگارت شد. بعد از تأسيس جمهوری فدرال آلمان در سال 1328 (1949)، روابط
سياسی ايران با حكومت جديد آلمان در ژوئيه 1951 برقرار گرديد و سفارت ايران
در شهر كلن كار خود را آغاز كرد. در سال 1352 (1973)، سفارت ايران به بن
انتقال يافت. روابط دو كشور تا سال 1357 (1979) بسيار گسترش يافت و آلمان
مقام اول را در تجارت خارجی با ايران به دست آورد.
**روابط اقتصادی ايران و آلمان بازار
ايران در حال حاضر برای شركتهای آلمانی مهمترين بازار در تمام منطقهی
خاورميانه و خاورنزديك به شمار مي رود. در سال 2004 آلمان كالاهایی به ارزش
3/5 ميليارد يورو به ايران صادر كرد كه به لحاظ حجمی دو برابر كالاهای
صادر شده توسط اين كشور به ايران در سال پيش از آن بود. مهمترين كالاهای
صادراتی آلمان به ايران در طول اين مدت و از جمله در سال 2004 شامل ماشين
آلات، كاميونها و قطعات آنها، توليدات آهنی، فولادی و شيميایی میشود.
صادرات كشورمان به آلمان نيز در سال 2004 به لحاظ ارزشی 35% افزايش يافت.
مهمترين اقلام صادراتی كشورمان به آلمان شامل فرش، مواد غذائی و نفت بوده
است.
در سالهای بین دو جنگ جهانی یک بار دیگر روابط دوستانه ایران و آلمان تقویت گردید
و آلمانیها نقش مهمی در صنعتی کردن ایران به عهده گرفتند. آلمانیها
تبلیغات وسیعی در مورد مشترک بودن نژاد آریایی دو ملت ایران و آلمان و
مشابهت هدفهای ملی دو کشور در مبارزه با کمونیسم و امپریالیسم آغاز کرده و
محبوبیت خود را در بین ایرانیان دو چندان نموده بودند.
در بین
سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۹۱۷ که موجودیت ملی ایران از سوی انگلیس و روسیه به مخاطره
افتاده بود، از نظر سیاستمداران ایرانی، آلمان کشوری بود که میتوانست به
عنوان حکومتی که دیدگاهی استعماری نسبت به ایران نداشته، با ورود به صحنه
ایران به عنوان قدرت ثالثی خود را مطرح کند و از از ایران در برابر روسیه
تزاری و انگلیس حمایت نماید. روابط جمهوری اسلامی ایران با آلمان بعد از انقلاب اسلامی
ایران دارای نوسانهای شدیدی بوده و به طور کلی میتوان گفت در وضعیت بدی
قرار داشته است. تفاوت در دیدگاههای سیاسی طرفین عمده دلایل این تیرگی
روابط بوده است. مسئله روند صلح خاورمیانه و بحث انرژی هستهای ایران از
مباحث تنشزا به حساب میآید. البته موضوعاتی همچون ترور میکونوس، کتاب
آیات شیطانی و کمکهای آلمان به عراق در جنگ ایران و عراق نیز از موضوعاتی
است که همچنان مورد نزاع طرفین است.
مناسبات در این دوره هیچگاه
خوب نبوده اما دوطرف بنا به دلایل خود تمایل داشتند مناسبات هیچگاه به طور
کامل قطع نشود. بازار مصرف و موقعیت ژئوپولتیک ایران مانع از افزایش دشمنی
آلمان از ایران شده است. قابل ذکر است که بعد از انقلاب دو کشور در مواقعی
تصمیم به نزدیکی روابط دوجانبه گرفتند که هیچ کدام راه به جایی نبرد. انتهای پیام/