سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سخنرانی مهم استاد پناهیان در مورد «ریشۀ فتنه»؛

هدف فتنه 88 نابودی کشور و ملت بود/هیچ‌وقت دسته‌بندی اصلاح‌طلب و اصولگرا، دسته‌بندی صادقانه‌ای نبوده است

«ریشه‌های اجتماعی فتنه که امروز دوباره دارد پی‌ریزی می‌شود، به ایجاد دو دستگی بین ملت در سال 76 برمی‌گردد.

به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران، در ادامه فرازهایی از سخنرانی حجت الاسلام پناهیان را در مسجد لولاگر می‌خوانید: 

ماهیت فتنه فراتر از تغییر نظام بود/ هدف فتنه نابودی کشور و ملت بود

    ماهیت و ریشه‌های فتنه 88 باید مورد مطالعه و مداقّه قرار گیرد و به ویژه این مسأله باید دقیقاً مورد بررسی قرار گیر که اگر 9 دی رخ نمی‌داد این فتنه در دراز مدت به کجاها می‌توانست برسد. فتنه اصلاً نمی‌خواست در حدّ و اندازه‌های تظاهرات خیابانی و ابطال انتخابات و حتی تغییر نظام محدود شود. این فتنه داشت مسیری را طی می‌کرد که به چیزی شبیه وضعیت سوریه و عراق فعلی، یعنی حرکت‌های تروریستی گسترده با هدف تجزیۀ مملکت در حد نابودی، منجر شود. غیر از این مسیری که امروز می‌بینیم در برخی کشورها دنبال می‌شود، اصلاً راه دیگری برای آیندۀ فتنه وجود نداشته است. مردم باید این را بدانند تا قدر معجزۀ 9 دی را بیشتر درک کنند و قدر کاری که خودشان انجام دادند را بیشتر بفهمند.

    حماسۀ 9 دی را مردم آفریدند؛ این حرکت واقعاً خودجوش بود و در واقع یک انفجار مردمی علیه ناامنی‌هایی بود که فتنه‌گران داشتند ایجاد می‌کردند. همین مسجد لولاگر یک نمونۀ کوچکی از آن ناامنی‌هایی بود که هیچ منطقی نداشت ولی یک عده‌ای داشتند این ناامنی‌ها را زمینه‌سازی می‌کردند.

درک آیندۀ فتنه، ماهیت فتنه را نشان می‌دهد/ فتنه‌ای که اینجا شکل گرفت به نوع دیگری در عراق و سوریه پی‌ریزی شد

    درک دقیق آیندۀ فتنه، ماهیت فتنه را به ما نشان می‌دهد، و امروز ما داریم در کشورهایی مثل عراق و سوریه می‌بینیم که چگونه محقق شده است. یعنی این فتنه‌ای که در اینجا شکل گرفت، به یک نوع دیگری در آنجا پی‌ریزی شد و به نتیجه رسید که تجزیه‌طلبی و خارج شدن کنترل اوضاع امنیتی کشورهای همسایه منجر شد؛ چیزی که دقیقاً خواست مستکبران است.

    قدرت‌های زورگویی که پشت سر فتنه بودند، و آدم‌های آنها از سفارتخانه‌ها به وسط میدان می‌آمدند و فعالیت می‌کردند –در صورت موفقیت- حتماً اولین گروهی که از بین می‌بردند، همان کسانی بودند که فتنه‌گری کرده بودند یا زمینۀ فتنه را فراهم کرده بودند. آنها نمی‌آمدند مملکت را دو دستی تقدیم فتنه‌گران کنند و خودشان کنار بکشند. آنها فقط نابودی ملت ما و تجزیۀ کشور را می‌خواهند و خودشان هم گفته بودند که باید ریشۀ این ملت را خشکاند.

ریشه‌های اجتماعی فتنه که امروز دوباره دارد پی‌ریزی می‌شود، به ایجاد دو دستگی بین ملت در سال 76 برمی‌گردد


    در اینجا می‌خواهیم دربارۀ «ریشه‌های پدید آمدن فتنه» بحث کنیم؛ ریشه‌هایی که دوباره دارد پی‌ریزی می‌شود و باید جلوی آن را گرفت. و برخی از سیاسیون ساده‌اندیش ما دوباره دارند مقدماتی را فراهم می‌کنند که از آن مقدمات می‌شود نتایجی مثل فتنه را به‌دست آورد.

    ریشۀ اجتماعی فتنه سال 88 به سال 76 برمی‌گردد. البته درست است که برای این فتنه از 20 سال قبل پی‌ریزی کرده بودند، ولی اینکه وارد بدنۀ جامعه شود -بنده فکر می‌کنم- از تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 76 این قصه آغاز شد که یک عده‌ای آمدند یک فضای قرمز و آبی در عرصۀ سیاسی درست کردند و با اینکه دولت را از کارگزاران گرفتند و به دست مشارکت سپردند که طیف‌های این دو -جریان-بسیار به هم نزدیک بودند، ولی در مردم القاء یک «دوییّت» کردند یعنی این‌طور القاء کردند که «ما با وضع موجود مخالفیم پس بیایید به ما رأی بدهید!» بعد آمدند و رأی مردم را مصادره به مطلوب کردند و به یک معنای دیگری تحریف کردند که خودشان بعداً تئوری‌هایش را رو آوردند و می‌خواستند تا حدّی که می‌توانند جامعه را سکولاریزه کنند. و بعد هم مخالفان خودشان را طالبان معرفی کردند.

    بنده همان زمان به یکی از پیش‌قراولان اصلاحات گفتم: «این کاری که شما انجام می‌دهید خیلی اشتباه است. شما دارید مخالفان خودتان را خیلی محکم می‌زنید. شما می‌دانید که مخالفان شما طالبان نیستند. حداکثرش این است که دو نگاه سیاسی وجود دارد.» ولی برنامه و ارادۀ آنها این بود که تاجایی که می‌توانیم باید به آتش این اختلافات دامن بزنیم. آنها حیات خودشان و رأی‌آوری خودشان در انتخابات‌های بعدی و پایداری خودشان در قدرت را در دامن زدن به این اختلافات می‌دانستند.

برای جلوگیری از تکرار فتنۀ 88 از اول نباید جامعه را دوقطبی کرد/ یکی از محسنات دو انتخابات اخیر این بود که جامعه دوقطبی نشد


    وقتی در جامعه تنش‌ها افزایش پیدا کند، هر گروهی ممکن است طرفدارانی پیدا کند که آمادۀ درگیری با هم شوند. آنها این درگیری را یک نوبت در جریان 18 تیر-سال 78- امتحان کردند و در نوبت دوم هم در فتنۀ 88 از آن ثمره‌گیری کردند. اگر می‌خواهید در جامعۀ شما چیزی شبیه فتنۀ 88 رخ ندهد، و همۀ امور با قانون و منطق جلو برود و همۀ امور با محبت و گفتگو و صمیمیت جلو برود، از اول نباید بر اختلافات دامن زد. از اول نباید جامعه را دوقطبی کرد.

    یکی از محسنات بسیار برجستۀ انتخابات اخیر ریاست جمهوری، این بود که جامعه دوقطبی نشد. و این امتیاز به صورت بسیار برجسته در انتخابات مجلس قبلی هم دیده شد که در آن انتخابات هم جامعه دوقطبی نشد. هرچند وجود اختلاف نظر در جامعه خوب است. خیلی خوب است که اختلاف نظر و اختلاف نگاه وجود داشته باشد، و اصلاً مفید و رشددهنده است و موجب می‌شود که مردم همیشه راهی برای عبور از مشکلات پیدا کنند. و موجب می‌شود بین نخبگان جامعه چرخش قدرت پدید بیاید.

اختلاف نظر خوب است ولی دوقطبی کردن جامعه و به جان هم انداختن این دو قطب، غلط است

    اختلاف نظر بین جریان‌های متعدد برای جامعه، خیلی خوب است ولی دوقطبی کردن جامعه و بعد این دو قطب را به سختی به جان یکدیگر انداختن، کار بسیار غلطی است. ریشۀ فتنه به زمانی برمی‌گردد که یک‌سری از رسانه‌ها موتور جنگ روانی را در عرصۀ سیاسی روشن کردند؛ با این جهتگیری که «ما» در مقابل «آنها» قرار داریم. و در آن شرایط، خود‌به‌خود بسیاری از نیروهای فعال جامعه بدون اینکه خودشان بخواهند، در یک گروه خاصی تعریف شدند. یعنی به صورت دست ‌بسته با یک دیکتاتوری رسانه‌ای به آنها تحمیل کردند که «شما اصولگرا هستند و ما یک گروه دیگری هستیم -به نام- اصلاح‌طلب و ما با همدیگر دشمن هستیم!» در حالی که تمام این دسته‌بندی‌ها واقعاً دروغ بود.

هیچ‌وقت دسته‌بندی اصلاح‌طلب و اصولگرا، دسته‌بندی صادقانه‌ای نبوده است/ این دسته‌بندی توسط یک باند ماهر برای ایجاد دشمنی صورت گرفت


    نه اصلاح‌طلب‌ها یک‌دست همه سکولار بودند و نه اصول‌گراها اساساً یک‌دست محافظه‌کار بودند و نه اینکه همه یک‌دست در زمینه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی یک‌نظر بودند. هیچ‌وقت این دسته‌بندی اصلاح‌طلب و اصولگرا، دسته‌بندی صحیح و صادقانه‌ای نبوده است. ولی این دسته‌بندی توسط یک باند رسانه‌ای ماهر در جنگ روانی، به صورتی انجام گرفت که به همۀ افراد جامعه به‌ویژه فعالین فرهنگی، سیاسی و معنوی جامعه تحمیل شد. و بعد هم بین این دو دسته، دشمنی ایجاد شد؛ دشمنی‌هایی که واقعاً دست‌ساز بود. بنده ریشۀ فتنه را در اینجا می‌دانم.

    این فتنه فقط محدود نمی‌شود به اینکه کلمۀ «تقلب» دروغ بود. و فقط به این محدود نمی‌شود که رفتار غیرقانونی در مقابل شورای نگهبان جرم بسیار بالایی است که حضرت امام(ره) در موردش فرمود: اگر کسی در مقابل شورای نگهبان بایستد، مفسد فی‌الارض است(صحیفه امام/14/370 و 377 ) ریشۀ فتنه برمی‌گردد به آن اختلافات دروغینی که ایجاد کردند و همین الان برخی از سیاسیون ساده‌لوح باز هم دارند به این اختلافات موهوم و ساختگی دامن می‌زند.

    همین الان اگر دولت محترم بگوید: «یک عده‌ای می‌خواهند ما موفق نشویم!» و بخواهد اَلَکی دشمن‌سازی کند، البته ممکن است واقعاً یک عده‌ای دوست داشته باشند که دولت موفق نشود، ولی اگر بخواهند این را تعمیم بدهند و تبدیل به یک جریان کنند و -به این ترتیب- بخواهند خودشان را به یک جریان مظلوم تبدیل کنند و بعد در بین مردم احساس تقابل ایجاد کنند، این ریشۀ فتنۀ بعدی خواهد بود.

    چرا منازعات بیهوده و ساختگی ایجاد کنیم؟ بنده حتی بین بچه‌مذهبی‌ها گفته‌ام که اگر از هر جریانی انتقاد داشتید، هم خوبی‌هایش را بگویید و هم انتقاد کنید. باید این بازی‌ها-دشمن‌سازی‌های اَلَکی- را تمام کنیم.


    ببینید در چه اتاق فکرهایی دوییتِ اصلاح‌طلب-اصولگرا، شکل گرفت؟ ببینید این اصطلاحات را چه کسانی درست کردند؟ آیا واقعاً یک جریان مدوّنی به نام اصلاح‌طلب داریم؟ یعنی یک جریان سیاسی‌ای به نام اصلاح‌طلب که از یک پشتوانۀ نظری مدوّن دارد، برخوردار هستیم؟ آیا از یک جریانی که پشتوانۀ نظری مدوّن دارد به نام اصولگرا-که تمایزات آن را اصلاح‌طلب‌ها کاملاً مشخص باشد- برخوردار هستیم؟

یکی از ریشه‌های مهم فتنه دوقطبی کردن نابه‌جای جامعه و دشمنی‌تراشی بین آنها بود

    یکی از ریشه‌های مهم فتنه دوقطبی کردنِ نابه‌جای جامعه بود که این دوقطبی کردن نه آن روز اول صحیح بود و نه دشمنی‌تراشی بین این دو جریان موهوم، صحیح بود. و نه امروز واقعاً یک چنین دوقطبی‌ای وجود دارد. البته جریان‌های مختلف سیاسی با اختلاف نظرهایی وجود دارند، که اینها گاهی با همدیگر نزدیک یا دور هستند. مثلاً همین الان برخی از شخصیت‌های سیاسی مجلس هستند که با اصلاح‌طلب‌ها به شدت از نظر فرهنگی مخالف هستند ولی اخیراً از نظر سیاسی خیلی به آنها نزدیک شده‌اند. حالا ما اینها را اصلاح‌طلب بدانیم یا اصولگرا؟!

    کسانی که دوقطبی‌های دروغین درست می‌کنند، در واقع دارند پیش‌بینی می‌کنند که در آینده در خیابان دعوا راه بیندازند. چون اگر انسان یک‌مقدار مطالعات اجتماعی داشته باشد می‌فهمد که این نتایج به دنبالش خواهد بود. کمااینکه قبل از انتخابات 88 این دوقطبی‌ها را در خیابان‌ها تشدید کردند و آقا هم تذکر دادند که شیوه‌ای که شما دارید برای این دوقطبی‌ها در انتخابات درست می‌کنید، شیوۀ صحیحی نیست، باید مراقبت کنید.

بعد هم –کسانی که این دوقطبی‌ها را تشدید کردند- همان حرکت‌ها را پشوانۀ حرکت‌های بعد از فتنه قرار دادند. گرچه فتنه و مشکلاتی که ایجاد کرد واقعاً جامعۀ ما را رشد داد، ولی باید به تبیین ابعاد آن بپردازیم که این رشد تثبیت شود و تعمیق پیدا کند.

بنده معتقدم که حتی برای بسیاری از ضدانقلاب‌ها هم سوء تفاهم ایجاد کرده‌اند

 اگر کسی به شما گفت: «شما حزب‌الهی هستید و ما غیر از شما هستیم» شما نپذیرید و به او ثابت کنید که او در تصور خودش دربارۀ این تفاوت دارد اشتباه می‌کند. به او ثابت کنید که هم او دارای برخی از ویژگی‌های حزب‌اللهی است و هم شما در خیلی از ویژگی‌ها ضعف دارید. مگر حزب‌الهی کیست؟! چرا باید یک تصور باطلی دربارۀ حزب‌الهی پیدا کند و بعد هم یک تصور باطلی دربارۀ اختلاف نظر پیدا کند؟ باید این سوء تفاهم‌ها را برطرف کنیم. بنده معتقدم که حتی برای بسیاری از ضدانقلاب‌ها هم سوء تفاهم ایجاد کرده‌اند.  

    چرا جریان فتنه پشتوانۀ مردمی خودش را به سرعت از دست داد؟ به دلیل اینکه این سوء تفاهم‌ها داشت برطرف می‌شد. و نظام اجازه داد این سوء تفاهم‌ها در میدان عمل، برطرف شود. خوش به سعادت کسانی که به میدان آمدند و برای رفع سوء تفاهم‌ها با مردم گفتگو کردند و علیه فتنه‌گران روشن‌گری کردند. ولی 9 دی پایان هر نوع سوء تفاهمی بود. یعنی مردم نشان دادند که فهمیده‌اند قضیه از چه قرار است و این بساط را جمع کردند.

    اگر مردم این هوشمندی را-در 9 دی- به خرج نمی‌داد، چه اتفاقی می‌افتاد؟ الان به سوریه و عراق یک نگاه کنید. به لیبی و مصر نگاه کنید. یک نیم‌نگاهی به برخی دیگر از کشورها بکنید که اختلافات به انواع دیگری در آن کشورها توسط جریان‌های استکباری دامن زده شده است.

وقتی جوّ قرمز و آبی ایجاد شود، نوبت «دِربی» هم می‌رسد/ در عرصۀ سیاسی، «دِربی» یک درگیری موهوم و مخرب خواهد بود

    اختلاف‌افکنی‌های موهوم که نان برخی در همین اختلاف‌افکنی‌هاست، مقدمۀ این فتنه شد. از حدود 12 سال قبل از سال 88 این اختلاف‌افکنی‌های موهوم ایجاد شد.

    وقت آن رسیده است که عناصر سیاسی و فرهنگی بیایند و در این نهضت مشارکت کنند که هر جا کسی یک اختلاف بی‌خود و اَلَکی مطرح کرد، با گفتگو جلوی آن را بگیرند و به آن اختلاف دامن نزنند و در زمین دشمن بازی نکنند.

    بعضی‌ها یک اسمی روی خودشان می‌گذارند و یک اسمی هم روی شما می‌گذارند و بعد می‌گویند: حالا بیایید با هم صحبت کنیم! باید به اینها بگوییم: اصلاً ما این اسمی که روی ما گذاشته‌اید را قبول ندارم. مثلاً اگر کسی گفت: «ما ملی‌گرا هستم و شما مذهبی هستید! حالا بیایید بحث کنیم...» به او بگویید: «اتفاقاً ما هم ملی‌گرا هستیم!» به این ترتیب او را خلع سلاح خواهید کرد. کمااینکه حضرت امام(ره) می‌فرمود: ملی‌گرای واقعی ما هستیم. نگذارید حتی یک کلمه یا یک عبارت یا اصطلاح در دست کسی باقی بماند که بخواهد آن را موجب اختلاف قرار دهد.

 چون وقتی اختلاف ایجاد شد و وقتی جوّ قرمز و آبی ایجاد شد، بالاخره یک وقتی هم نوبت «دِربی» فرا می‌رسد. شاید کُری‌خوانی بین قرمز و آبی تا یک مدتی جذاب باشد اما در عرصۀ سیاسی «دِربی» یک درگیری موهوم و غیرواقعی و مخرّب خواهد بود که واقعاً برای مملکت ضرر دارد.

    واقعیت این است که در عرصۀ سیاسی، دِربی نداریم. ما در عرصۀ سیاسی چند نوع نظر در زمینه‌های مختلف داریم و با این اختلاف نظرها زندگی می‌کنیم و رشد می‌کنیم و با این اختلافات خودمان را اصلاح می‌کنیم و جلو می‌رویم. اما یک جریاناتی می‌خواهند اختلافات یا اختلاف نظرهای موجود را زمینۀ دو قطبی کردن جامعه قرار دهند.

9 دی پایانی بر دوقطبی کردن ناصحیح جامعه بود/ قدردانی از 9 دی یعنی اجازۀ پدید آمدن دوقطبی‌های ناصحیح را ندهیم


    9 دی پایانی بر دوقطبی کردن ناصحیح جامعه بود و قدردانی از 9 دی این است که ما دیگر اجازه ندهیم دوقطبی‌های ناصحیح در جامعه پدید بیاید. البته اشکالی ندارد که اختلاف نظر موجود باشد و بر سر این اختلاف نظرها گفتگو شود، ولی اگر جامعه دوقطبی شود، دامنۀ دشمنی‌ها و آتش اختلافات افزایش پیدا می‌کند و زمینۀ حرکت‌هایی مثل فتنه شکل پیدا می‌کند.

    منهای دروغی که به مردم گفته شده بود که در انتخابات تقلب شده است، آیا اداره‌کنندگان آن تظاهرات‌های خیابانی -که به قول خودشان مسالمت‌آمیز بوده- پیش‌بینی نمی‌کردند که در آن تظاهرات‌ها حملۀ به مسجد و آتش زدن هم رخ می‌دهد؟ اگر پیش‌بینی نمی‌کردند که عناصر بسیار ساده‌لوحِ سیاسی هستند، و اگر پیش‌بینی می‌کردند، خیانت کرده‌اند. این اتفاقات ناگوار هم تقریباً در همان روزهای ابتدایی رخ داد، یعنی این‌طور نبود که بعد از 7-8 ماه این اتفاقات بیفتد. کاملاً می‌شد پیش‌بینی کرد که این حرکت دارد به یک‌سری حرکت‌های کور ضدامنیتی منجر می‌شود. و این قابل پیش‌بینی بود.

    ان‌شاء الله که بتوانیم از فتنه‌های آینده پیش‌گیری کنیم و ممکلت ما و ملت ما این قدرت را دارد. با توجه به اینکه «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» خوب است شما مراجعه کنید و برخی از سخنرانی‌ها و تظاهرات‌های قبل از شروع جریانات تروریستی در منطقه را بررسی کنید. صحبت‌های آنها را گوش کنید و ببیند که چگونه مردم را تهییج می‌کردند و بعد کم‌کم آن را به این ناامنیِ فضاحت‌بار رساندند. یعنی این‌طور نبود که از همان روز اول چندتا قطار اسلحه بیاورند و در خیابان‌ها بریزند و حرکات تروریستی انجام دهند.

    اگر چگونگی آغاز این ناامنی‌های کشورهای منطقه را ببینید، می‌فهمید که این فتنۀ 88 واقعاً مملکت ما را می‌خواست به کجاها برساند. آفرین بر 9 دی که عقلانیت این مردم را نشان داد و اجازه نداد که مردم بازی‌خوردۀ یک گروه اندکی شوند که صرفاً جنگ روانی بلد بودند، نه سیاست می‌دانستند و نه کیاست داشتند.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.