"الیزابت چنی" (دختر "دیك چنی" معاون وقت رئیسجمهور كه از حامیان حمله نظامی به ایران بود) به دستور"كاندولیزا رایس" وزیر خارجه وقت، مسئول نظارت بر این دفتر شده بود. این موضوع در ابتدا همه را به این اشتباه انداخت كه دفتر امور ایرانیان قرار است همان نقشی را ایفا كند كه یك دفتر مشابه در پنتاگون موسوم به "دفتر برنامه ریزی ویژه[2] قبل از حمله آمریكا به عراق داشت.[3] اما رایس دستكم یك انگیزه قوی شخصی برای اجتناب از جنگ با ایران داشت: جلوگیری از زیر سؤال رفتن اعتبار خودش.
قبل از آنكه "كاندولیزا رایس" در سال 2005 پست وزارت خارجه را از "كولین پاول" تحویل بگیرد، نویسندهای به نام "باب وودوارد" در كتابی به نام "بوش در جنگ[4] افشا كرده بود جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور آمریكا شایستگیها و توانمندیهای رایس در مقام مشاور امنیت ملی را زیر سؤال برده و او را در این سمت "مایه یأس" خوانده است[5]. اكنون رایس، حل چالش ایران را فرصتی مناسب برای جبران مافات و بازگرداندن آبروی از دست رفته میدید.
رایس فوریه سال 2006 طرحی جدید در سیاست خارجی آمریكا در قبال ایران معرفی كرد. وی در یك یادداشت محرمانه كه در آن زمان "مركز پیشرفت آمریكا"[6] منتشر كرد، خواستار اقداماتی برای كسب اطلاعات بیشتر از فضای داخلی ایران شده بود.[7] این اقدامات مواردی نظیر اعزام دهها دیپلمات به كشورهای همسایه ایران و تشكیل گروهی به نام "ناظران ایران"[8] در وزارت خارجه را شامل میشد.
اقدام بعدی رایس درخواست بودجه 75 میلیون دلاری از كنگره برای پیشبرد آن چیزی بود كه "حمایت از دموكراسی در ایران" خوانده میشد.[9] اما در همان زمان منابع آگاه در وزارت خارجه آمریكا گزارش میدادند این بودجهها قرار است صرف حمایت از "گروههای مخالف در داخل ایران" شده و به "تغییر نظام سیاسی از درون" منتهی شود.[11][10]
دفتری که در طبقه دوم وزارت خارجه با نمادهای ایرانی آراسته شده بود، قرار بود با گردهم آوردن دیپلماتهایی متخصص در زمینه عملیات روانی و براندازی نرم این رؤیای وزیر را محقق كنند. این دفتر البته به فاصله كوتاهی گسترده شد و چنانكه سندی افشا شده از وزارت خارجه آمریكا نشان میدهد در لندن، باكو، استانبول و دوبی شعبی دایر كرد.[12]
اعضای تیمی كه در آن زمان در رأس دفتر امور ایرانیان قرار داشت، همگی سوابق فعالی در حمایت از تغییر نظام ایران داشتند. برخی از مهمترین نفراتی که در تأسیس و مدیریت این دفتر نقش داشتند، در زیر معرفی شدهاند، دفتری که در مراحل ابتدایی تأسیس، خبرساز شد، ولی طی سالهای بعد، کمتر از این دفتر شنیدیم.گروه بینالملل مشرق قصد دارد، در گزارشهای آتی، به افشای اطلاعاتی درباره اعضای کنونی و فعالیتهای این دفتر بپردازد تا مشخص شود دفتری که با تعریف کار براندازی تأسیس شد، چگونه به تلاشهای خود برای تحقق این هدف و تغییر رفتار دولت در ایران فارغ از ادعاهای دولت آمریکا برای حل اختلافات با ایران ادامه میدهد.
الیزابت چنی
"الیزابت چنی" دختر "دیک چنی" معاون رئیسجمهور آمریکا در زمان ریاستجمهوری جورج دبلیو بوش است. وی به استناد کتابی نوشته "کارل داگلاس" (2014) مسئولیت نظارت بر دفتر امور ایرانیان را به عهده داشت.[13]
چنی در زمان حضور در دولت جورج بوش، معاون وزیر خارجه در امور خاور نزدیک شد. در این سمت، کنترل منابع مالی برنامهای به نام "طرح مشارکت خاورمیانه" به او واگذار شد. هدف از این برنامه، تغییر حکومت در برخی كشورهای خاورمیانه بود و چنی وظیفه داشت گروههای مخالف از قبل تعیینشده را برای اختصاص منابع مالی مشخص كند. بودجه مربوط به این برنامه هر سال افزایش یافت: سال 2002 حدود 29 میلیون دلار، سال 2003 حدود 129 میلیون دلار و سال 2004 نزدیك 145 میلیون دلار[15][14].
دستكم یك سند برای اختصاص بخشی از این بودجهها به مخالفان ایران وجود دارد. چنی اکتبر سال 2006 یک طرح رقابتی آنلاین برای اعطای کمکهای مالی به مخالفان دولت ایران برگزار کرد که بهترین طرحها را برای اصلاحات در این كشور ارائه دهند. مطابق سایت وزارت خارجه آمریکا، در قالب این برنامه به افرادی که طرحهایی برای اصلاحات در ایران ارائه دهند، بین 100 هزار تا 1 میلیون دلار کمک مالی تعلق میگیرد.[16]بودجه کل این طرح که "برنامه دموکراسی ایران" نام گرفت، 7 میلیون دلار پیشبینی شده است.
این حمایتها بعداً و با روی كار آمدن دولت باراك اوباما، قطع نشدند. اسنادی که روزنامه آمریکایی یواسایتودی سه سال بعد در سال 2009 آشکار کرد، نشان میدهد دولت باراک اوباما رئیسجمهوری جدید آمریکا، این طرح را با اختصاص 20 میلیون دلار برای حمایت از مخالفان داخلی ایران ادامه داده است[17]، هرچند به نوشته اندیشکده "واشنگتن برای سیاستهای خاورنزدیک"[18]، برنامههای مالی اوباما برای حمایت از مخالفان داخلی در ایران از شفافیت کمتری نسبت به دوران بوش برخوردار است.[19]
"الیزابت چنی" علاوه بر نظارت بر دفتر امور ایرانیان، ریاست "گروه سیاستها و عملیاتهای ایران و سوریه" را هم به عهده داشت، گروهی که مارس 2006 با هدف حمایت از براندازی حکومتهای تهران و دمشق راهاندازی شده بود. این گروه که یک سال فعالیت کرد، با بودجهای معادل 7 میلیون دلار فعالیتش را آغاز کرد که این مبلغ سال بعد به 80 میلیون دلار افزایش یافت.
دیوید دنهی
رسانههای آمریکا ارتقای سمت وی از "مشاور معاون وزیر خارجه آمریکا در امور دیپلماسی عمومی" به "ریاست دفتر امور ایرانیان" در سال 2006 را نشانهای از تمرکز دولت جورج دبلیو بوش بر امور ایران در سالهای پیش رو قلمداد کردند.[20] تحلیلی که با نگاهی به حوادث دیگر سال 2006 تا سال 2009 و پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری ایران، البته کاملاً درست به نظر میرسد.
آقای دنهی که از نومحافظهکاران سرسخت به شمار میرود زمانی در "مؤسسه بینالمللی جمهوریخواهان"فعالیت میکرد. این مؤسسه ارتباط نزدیکی با جمهوریخواهان دارد و منابع مالی آن از کنگره و وزارت خارجه آمریکا تأمین میشود. طبق اسناد موجود، مؤسسه بینالمللی جمهوریخواهان یکی از نهادهای فعال در رساندن کمکهای داخلی به گروههای مخالف ایران بوده است. این مؤسسه مطابق مستندات، در سال 2006 برای گروههای مخالف ایرانی به ویژه گروههای سلطنتطلب آموزش و کمکهای مالی فراهم میکرد.[21]
"لورن کارنر" رئیس وقت مؤسسه بینالمللی جمهوریخواهان در سال 2006 در گفت و گو با روزنامه نیویورکتایمز تأیید کرد که گروه تحت امرش از مخالفان نظام جمهوری اسلامی حمایت میکند، اما اشارهای به نام آن گروهها نکرد: "این مؤسسه در دو سال اخیر با برخی از گروهها و افراد در ایران ارتباط داشته و برای آنها در مکانهایی در بیرون از آن کشور آموزش فراهم آورده است. به خاطر امنیت آنها نمیتوانم نام آنها را بازگو کنم."
نکته دیگر درباره دنهی اینکه در سال 2006 روزنامه لسآنجلستایمز گزارش داد وی به همراه گروهی از مقامات ارشد آمریکایی برای دیدار با تبعیدیهای ایران و رسانههای فارسیزبان آمریکا به لسآنجلس سفر کرده است. هدف از این دیدار، بنا به این گزارش، اطلاعرسانی به این گروهها درباره برنامههای جدید دولت و تلاش برای تحرک بخشیدن به فعالیت شبکههای ماهوارهای منتقد حاكمیت ایران ذکر شد.[22]
"جیلیان برنز"
"برنز" به نوشته سایت وزارت خارجه آمریکا اولین مدیر دفتر موسوم به "دفتر حضور منطقهای آمریکا در ایران"[23] بود که زیر نظر "دفتر امور ایرانیان" در دوبی فعالیت میکرد.[25][24] نگاهی به سوابق تحصیلاتی، زمینههای فکری و نقش برنز در اجرای موفق پروژه براندازی نرم در لهستان نشان میدهد چرا دولت وقت آمریکا او را برای این سمت حساس در نظر گرفته بود.
جیلیان برنز فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته روزنامهنگاری و علوم ارتباطات جمعی است، اما در وزارت خارجه آمریکا به عنوان متخصص عملیات روانی فعالیت میکرد. برنز در زمان حضور در دفتر حضور منطقهای ایران در دوبی پروژه جدیدی به نام Exchange (تبادل نفرات و گروهها) را کلید زد که در چارچوب آن اعزام افراد و گروهها به آمریکا با صرف هزینههای گزاف از راه پایگاههای ایجاد شده ضد ایران (دوبی، استانبول، باکو، لندن و فرانکفورت) با محوریت دوبی صورت میگرفت.
از جمله اهداف این طرح، آموزش خبرنگاران با هدف جمعآوری اطلاعات، ایجاد وبسایت و آموزش درباره نحوه برگزاری انتخابات، اعزام هنرمندان و مشاغل حرفهای با هدف کادرسازی و ارائهی کمک به سازمانهای غیردولتی برای اجرای پروژه براندازی نرم در ایران بوده است.[28][27][[26
رامین عسگرد
دومین مدیر دفتر حضور منطقهای ایران در دوبی بود و جانشین جیلیان برنز در این سمت شد. یكی از والدین عسگرد، ایرانی است و شاید به همین دلیل او حضور در قسمتهای مختلف دولت در مقام مشاور امور ایران را تجربه كرده است. وظیفه عسگرد در دوبی كه كانون حضور صدها ایرانی بود جمعآوری مهمترین اطلاعات درباره تحولات داخلی كشور و جذب نخبگان ایرانی برای اثرگذاری بر آنها در قالب تعاملات فرهنگی بود.
رامین عسگرد در سال 2010 در مقالهای در نشریه آنلاین دانشگاه "فلچر" بخشهایی از برنامههای وزارت خارجه آمریكا برای جذب ایرانیان در دوبی را شرح داد.[29] به نوشته عسگرد، در سال 2006 اداره برنامههای اطلاعات بینالمللی (IIP) و اداره امور فرهنگی و آموزشی (ECA) وزارت امور خارجه، واشنگتن را به سمت برنامهریزی دیپلماسی فرهنگی در خصوص ایران سوق داد. اداره برنامههای اطلاعات بینالمللی وبسایتی به زبان فارسی راهاندازی کرد و برنامه انتشار منابع مدون به زبان فارسی تحت عنوان پروژه AVA را در دستور کار قرار داد و از اساتید آمریکایی در دانشگاههای سراسر جهان دعوت به عمل آورد تا به منظور گفتگو و تبادلنظر با ایرانیان به دوبی و دیگر شهرها سفر کنند.
اداره امور فرهنگی و آموزشی در راستای ارائه چارچوبی برای احیای مبادلات فرهنگی، آموزشی و ورزشی با ایران، همکاری نزدیکی با دفتر نمایندگی منطقهای آمریکا در دبی داشت. ضمناً، پروژه ECA برای ارائه خدمات مشاوره آموزشی برای دانشجویان ایرانی که قصد ادامه تحصیل در آمریکا را دارند، برنامههای جدید خود را آغاز کرد.[30]
وظیفه دیگر عسگرد در دوبی تماس با روزنامهنگاران، مقامات و افراد آگاه به تحولات سیاسی ایران و ارسال مهمترین اخبار فضای داخلی ایران به نهادهای مختلف آمریكا از جمله سازمان سیا، سازمان اطلاعات دفاعی، وزارت خارجه و غیره در آمریكا بود.
عسگرد در دوران انتخابات ریاستجمهوری ایران در سال 1388 و حوادث پس از آن به كرات با روزنامهنگاران و مقامات سابق اصلاحطلب دیدار و ضمن انعكاس دیدگاههای آنها توصیههایی برای ارتباط با ایران به مقامات آمریكایی میكرد. یكی از سندهایی كه از دفتر او به وزارت خارجه آمریكا ارسال شده مربوط به ملاقات او با"علی اكبر موسوی خوئینی" نماینده اصلاحطلب مجلس ششم در تاریخ 10 مارس 2009 (20 اسفند 1387) است.[31]
در این سند که ظاهراً تا كنون انعكاسی در منابع فارسی نداشته "موسوی خوئینی" در دیداری که در دفتر "رامین عسگرد" در دوبی با وی داشته خواستار آن شده که جامعه بینالملل در مسائل مرتبط با حقوق بشر به ایران فشار آورد.
طبق آنچه در این سند به آن اشاره شده خوئینی برای درخواست ویزای تحصیلی آمریكا در دوبی حضور داشته است.
رامین عسگرد در بخشی از این سند نوشته است: "موسوی خوئینی به ارزیابی نقش آمریكا در آینده جنبش اصلاحطلبی پرداخت. وی ضمن استقبال از مشاركت سازمانهای بینالمللی برای اجابت درخواست اصلاحطلبان جهت استقرار حقوق بشر و حاكمیت قانون، هشدار داد كه فشارهای بیرونی خارجی مؤثر نخواهند بود."
در ادامه این سند آمده است: "جامعه بینالمللی باید در حوزههایی كه مردم به كمك نیاز دارند وارد عمل شود. خوئینی از حقوق بشر به عنوان یكی از اولویتها یاد كرده و میافزاید كه دموكراتها (در آمریكا) باید تعهدشان به حقوق بشر در ایران را نشان دهند."