به گزارش حوزه
سینما باشگاه خبرنگاران جوان، برنامه سینمایی هفت؛ محمود گبرلو درسرمقاله آغازین
خود دراین قسمت از برنامه از هنر صنعت سینما یاد کرد و با بیان موضوعاتی یاد آوری هایی
را در این خصوص انجام داد.
وی بیان کرد: اگر می خواهیم که چشم انداز روشنی ازآینده هنر صنعت سینما داشته باشیم باید با آسیب شناسی ساختارهای صنعتی سینما به ترسیم افق ها بپردازیم و دست به هدف گذاری در این باره بزنیم، چرا که یکی از مشکلات و ضعف های عمده در این بخش نبود تعریف درستی از اقتصاد سینما در سینمای ایران است.
سردبیر هفت ادامه داد: در طول این سال ها مدیران فرهنگی و بزرگان سینما در ابعاد فکری و اندیشه ای سینما نظریه پردازی کرده اند و دیدگاه روشنی داشته و دارند اما مسئله این است که کمتر بحث صنعت سینما را جدی گرفته اند . لازمه صنعت سینما تقویت زیر بنای اقتصادی این هنر صنعت پیچپیده و اثرگذار است. سینما را نمی توان از اقتصاد جدا کرد اگر به آن بی توجه باشیم هیچ وقت نمی توانیم به اهداف آرمانی نزدیک باشیم . مدیران بسیاری در این زمینه فعالیت کرده اند اما هیچ گاه رابطه درستی از اقتصاد سینما گفته و حتی جدی گرفته نشده است.
گبرلو گفت: تلاش کنیم نیاز های سینمای ایران سنجیده شود و بخش بودجه و حمایت از سینما به طور علمی بررسی شود و بخش خصوصی به طور واقع بینانه جدی گرفته شود وباید بدانیم که شعار بدون عمل هیچ بهره ای برای سینما ندارد.
پس از صحبت های محمود گبرلو در گزارشی ویژه از مرتضی احمدی به سبب در گذشت این هنرمند دوست داشتنی برای دقایقی چند از راوی قصه های قدیم گفته شد. در پلان دیگری از برنامه هفت علی غفاری؛ کارگردان فیلم استرداد روی خط هفت حاضر شد و به ارائه توضیحاتی در خصوص سفر خود به هندوستان به مناسبت جشنواره ای در این کشور و ارائه فیلم های مقاومت در این جشنواره پرداخت. غفاری با بیان اینکه از میان دو فیلم وی با نام های "ابو زینب" و "استرداد" تنها فیلم استرداد در این جشنواره پذیرفته شده است اظهار داشت: استقبال از فیلم های ایرانی در هندوستان فوق العاده بود و اصلا تصور نمی کردیم این گونه با محصولات ایرانی ارتباط برقرار کنند. فیلم های مختلفی که در جشنواره مقاومت شرکت داشتند در این برنامه و در دانشگاه های مختلفی نمایش داده شدند که همگی نیز مورد استقبال تماشاگران قرار گفت. به نظر دلیل این استقبال علاقمندی تماشاگران هندی به قصه گویی است که از این لحاظ شاید سینمای ایران با بالیوود دارای اشتراکات سینمایی باشد. اما از دیگر سو نیز به لحاظ مضمون و محتوایی که در فیلم های مقاومت ایرانی وجود داشت گمان نمی کردیم که این گونه ارتباط برقرار کنند.
اما پایان بخش این گفت و گوی تلفنی با نقد فیلم مستانه ساخته فیلم حسین فرح بخش همراه بود. بخش نقد مجله سینمایی هفت بر خلاف هفته های گذشته در دقایق ابتدایی برنامه روی آنتن رفت و کارگردان فیلم مستانه و غلامحسین فاضلی منتقد سینما را رودرروی هم قرار داد.
فاضلی: مستانه یک فیلم ضد دین است
غلامعباس فاضلی درصحبت های خود با حسین فرح بخش ضمن اشاره به اینکه بیش از هر منتقد دیگری به وی علاقه دارد در خصوص فیلم مستانه اذعان داشت: من فکر می کنم کمتر فیلمی در سینمای ایران ساخته شده باشد که به اندازه فیلم مستانه ترکیب دقیق و متوازنی ازعوام فریبی و جهل باشد . فیلم قراراست که اجتماعی باشد اما ما درآن چیزی از اجتماعی بودن نمی بینیم. در لوکیشن ها که همگی داخلی و لوکس است اجتماع حضور ندارد. بدتر ازآن کارگردانی فیلم است که لحن فیلم را در نیافته است.
وی ادامه داد: فیلم با نوعی سبک بصری رو به جلو در حرکت است که سبک شادی است و گویی که یک فیلم خانودگی با رنگ های شاد است. با چنین داستانی قراراست که شخصیت پردازی قوی دراین فیلم وجود داشته باشد اما شخصیت مرد که تعدی می کند را دقیقا نمی دانیم که به لحاظ روانی دچار چه عارضه ای است.
این منتقد با بیان اینکه از لحاظ بعد رسانه ای این فیلم بد آموزی دارد گفت: این فیلم به جامعه القا می کند که هرکسی هر کاری که می خواهد را انجام دهد چرا که قانون مدافع شماست مگر اینکه خدا تو سر شما بزند. از دیگر سو از لحاظ محتوایی نیز فیلم خیلی میان مایه و سبک است و اصالت در داستانش نیست. صحنه ابتدا فیلم کپی فیلم در امتداد شب است و صحنه آخر فیلم و تصادف آن کپی است از فیلم مستندی که با گوشی گرفته شده است. داستان فیلم نیز به نوعی از میراث مجنون فخیم زاده است که این نیز ازاصالت اثر کم می کند و فیلم را به قهقرا می برد. اما تمام این نواقص می تواند قابل اغماض باشددر صورتی که فیلم مستانه متاسفانه ضددینی ترین فیلمی است که در سینمای ایران ساخته شده است.
حسین فرح بخش در ابتدای صحبت های خود با ارائه بیوگرافی از خود و بیان اینکه در نقد فیلم باید مقتضیات آنرا نیز در نظر گرفت در پاسخ به صحبت های فاضلی درخصوص نقد فیلم "مستانه" بیان کرد: بسیاری از افرادی که به لحاظ تکنیک و رنگ و لعاب از آگاهی بیشتری دراین خصوص برخوردارند خلاف این نظر را دارند. اینکه فیلم مفرحی ساخته شده است به قصد بوده است اما در یک زمانی در فیلم این وضعیت دگرگون و دور ریخته می شود و درام از همان جا آغاز می شود.
این کارگردان گفت: اینکه این فیلم بد آموزی دارد این گونه نیست. مشکل این جا است که ما هر یک بد آموزی را از منظر خود تعریف می کنیم. اما در خصوص اینکه این فیلم ضد دینی است. شما به عنوان منتقد یا اشتباه کرده ای یا فقه را نمی شناسید. ما سه نوع حرام عقلی، عرفی و شرعی داریم که فیلم مستانه هیچ مغایرتی با این سه نوع حرام ندارد.
وی در پاسخ دیگری به منتقد حاضر در استودیو اذعان داشت: برداشت شما برداشت متحجرانه ای است و این فیلم به هیچ وجه ضد دینی نیست. چرا که من اصلا یاد نگرفته ام که فیلم ضد دینی بسازم و وزارت ارشاد نیز نمی تواند برای اکران فیلمی ضد دینی اجازه صادر کند.
اما درسکانس دیگری ازبرنامه هفت شب گذشته نیما جاویدی؛ کارگردان فیلم در حال اکران ملبورن دراستودیوی هفت حاضر شد.
ملبورن با فیلم های فرهادی شباهتی ندارد
این کارگردان جوان درابتدای صحبت های خود ضمن تبریک به فیلمسازان راه یافته به جشنواره فیلم فجر بیان کرد: امیدوارم این فیلمسازان بتوانند در فضایی سالم رقابت کنند.
وی در خصوص فیلم خود اذعان داشت: بستر این فیلم مهاجرت است اما موضوع فیلم چیز دیگری است و نمی توان مخاطب خاصی برای آن متصور شد. فیلم راجع به طبقه وسط جامعه و یک زوج است که قصد سفر دارند.
جاویدی درباره جریان تولید فیلم خود گفت: مراحل تولید سخت بود. ازهمان ابتدا پیدا کردن تهیه کننده و گرفتن پروانه ساخت برای این اثر به عنوان یک فیلم اولی سخت بود چرا که در سینما غریبه بودم و هیچ آشنایی نداشتم.
وی با بیان اینکه برای فیلم اولی ها در صورتی که حمایت نمی کنند مانع نیز ایجاد نکنند اظهار کرد: استعداد های زیادی در میان فیلم اولی ها وجود دارد که در صورت حمایت نیز تنها یک شهرام مکری یا نوید محمد زاده نخواهیم داشت بلکه تعداد جوانانی از این دست و با چنین استعدادی بیشتر می شود. رقابت در سینمای ایران سخت است و این نیز قابل درک است اما اگراین فضا فراهم نشود شاید خیلی افراد این مقاومت و پوست کلفتی را نداشته باشند و باقی نمانند و استعداد های خوبی را از دست بدهیم.
این کارگردان در خصوص تهیه کننده اثر گفت: آقای نوروز بیگی واقعا حمایت کردند و همیشه از فیلمسازان اول نیز حمایت می کنند و برای کار من نیز خوشبختانه از فیلمنامه خوششان امد و زمان زیادی طول نکشید که به فیلمبرداری پرداختیم.
جاویدی در خصوص شباهت فیلم ملبورن به کارهای اصغر فرهادی اذعان داشت: اتفاقاتی که در عرصه بین المللی برای این فیلم افتاد شاید تاثیر داشته اما مسئله شباهت نیست. همه ما در جهان زندگی می کنیم و این فیلم راجع به طبقه متوسط در یک ساختمان و با یک پیمان معادی است که از این سو شباهت ها را بیشتر می کند اما باید گفت که این دو فیلم به هم شبیه نیستند و این فیلم تجربه عاطفی متفاوتی برای بیننده خواهد بود.
وی دربیان اینکه این فیلم در فستیوال های خارجی با چه نگاهی به نمایش درآمد گفت: برای حضور در فستیوال های خارجی و دیده شدن آن دراین فستیوال ها باید به نقاط برجسته و مشترک آن اشاره داشت. این فیلم مخاطب خود را در یک خانه نگاه می دارد و از دیگر سو به سبب ژانراین فیلم که درام نیز جذابیت های خاص خود را دارد و یک بخش عمده ای که موجب به نمایش در آمدن این فیلم شد متن و فیلمنامه و اجرای بهترین های سینمای ایران بود.
جاویدی ادامه داد: فیلم را با نگاهی برای آن طرف و خارج از کشور نساختم. این فیلم را به خاطرداستان جذابش و اتفاقاتی که برای آن افتاد دوست داشتم اما مطمئن باشید که بخش قصه ناخواسته است. اینکه داستان این فیلم مورد استقبال قرار می گیرد یک بخش آن مربوط به اشتراکات انسانی است که درهمه جوامع وجود دارد و مخاطب در آرژانتین، ژاپن و ایران می تواند با آن ارتباط برقرار کند. تردید، مسئولیت پذیری و ارزش هایی از این دست ارزش های مشترک انسانی هستند که در مکان های مختلف دنیا شاید در بعضی تعاریف تفاوت داشته باشند.
این کارگردان در پایان صحبت های خود در پاسخ به این سوال که تردید چقدر می تواند در سینما جای داشته باشد که منجر به سیاه نمایی نشود توضیح داد: در حال صحبت از ارزش های مشترک انسانی هستیم که قابل درک است . سیاه نمایی را متوجه نمی شوم. در فیلم درامی که می سازیم یک وضعیت بغرنج وجود دارد و شخصیت های آن شخصیت هایی هستند که ضعف دارند که همه این ها می تواند به سیاه نمایی کشیده شوند.اما باید در نظر داشت خیلی از فیلم های خوبی که دیده ایم پایان تلخ داشته اند.
اما آخرین پرده از برنامه تلویزیونی هفت با حضور محمد مهدی دادگو؛ بالا رفت و قاب ماندگار گفتگوی هفت به این تهیه کننده و کارشناس اقتصاد سینمای ایران اختصاص داشت.
سینمای ایران زنده است و زنده خواهد ماند
دادگو دراین گفتگو در بیان اینکه در سینما با لقب مرد پشت پرده سینمای ایران شناخته می شود گفت: در همه مواقع کوشش کرده ام که به عنوان یک خادم درست ببینم . تحصیلاتم در این رابطه بوده است و درحوزه مدیریتی و در اجرای تولید و تهیه برای خود هدف داشته ام و در آن جهت حرکت کرده ام و اینکه گفته می شود مرد پشت پرده سینما ایران بوده ام در هرحال تهیه کننده باید پشت پرده باشد.
وی در ادامه در خصوص وضع سینما ایران بیان کرد: در نگاهی کلی به وضع سینما ایران باید گفت که وضعیتی نامعلوم رو به روشنی است. نا معلوم از جهت منابع کلی سینما است. که یکی از این منابع نیروی انسانی است. غیر از نیروی انسانی که به موقعیت ثابت شده ای رسیده است و علی رغم تغییرات تکنولوژی که در حال انجام است و ابزارهای نوینی که روی کار آمده است توانسته است خود را بروز دهد، موقعیت سرمایه است که در راه صنعت سینما می بینیم. درسینما جریان سرمایه می تواند تسهیل کننده سینمای ایران باشد. در حال حاضر و درچهار تا پنج سال گذشته جریان جذب و ورود سرمایه ایران خارج از کنترل صنعت سینما است. بدیهی است که سرمایه در پی سود است و سرمایه جای امنی می خواهد که زایش سود کند. یک معنای این سود می تواند ما به زای مالی کند و فقط هم مالی نباشد. نقطه سفارش فکر می تواند سود باشد. اگر نقطه سفارش از سینما خارج شود می تواند انواع و اقسام فشار ها را به سینما وارد کند.
این تهیه کننده ادامه داد: نقطه سفارش در فیلمسازی لزوما نباید در حوزه مدیریتی باشد. در قبل از انقلاب نقطه سفارش سرگردان بود و این نقطه سفارش در فیلمسازی است که صنعت فیلمسازی را به منصه ظهور می رساند. قبل از انقلاب نیز دو جریان در نقطه سفارش وجود داشت که یک جریان بیانگر اندیشه و دیگری متصل به گیشه بود. به واقع سینمای پیشرو که از سینمای گیشه تبری می جستن و علی حاتمی از آن سینما بود.
این کارشناس اقتصادی سینمای ایران با بیان اینکه زمانی که از دوران گذشته صحبت می کنیم باید به آن دوران نیز توجه داشت و مقتضیات آن را نیز در نظر گرفت گفت: سینمای ایران زنده است و زنده خواهد ماند . خاصیت سینما این است که فقط با دوحس بینایی و شنوایی و یک پرده بزرگ ببینندگان خود را حفظ می کند که می توانند با هم بخندند و با هم نیز گریه کنند و تازمانی که این میدان فرهنگی و با هم بودن را دارد سینما زنده است.
وی بیان کرد: یکی از گرفتاری های سینمای ایران این است که ما بین مخاطب، قیمت تمام شده و سالن نمایش سرگردان بوده است. ومهمترین نقطه بازگشت سرمایه گیشه و سالن است. سالنی که در حال حاضر برای جمعیت داریم حقیرانه است پس انتظار بیشتر در تولید کاملا عبث است. بنابراین باید به عرضه های جدید که سالن سازی است ورود کنیم . چون سالنی وجود ندارد پس امکان نمایش فیلم نیز وجود ندارد یعنی ما سینمای کشور را از مخاطب و مخاطب را از سینمای ملی می خواهیم.
دادگو افزود: اززمانی که ریاست جدید سازمان سینمایی روی کار آمده است کاری که انجام داده است بازنگری در خصوص نهاد هایی بوده است که برای ماموریتی تاسیس شده بودند اما با این بازنگری به این پرداخته شد که آیا این اهداف همچنان وجود دارند و یا اینکه باید تعریف دوباره ای برای آن کرد.ما به دستگاه های دیگر احتیاج نداریم چرا که بخش خصوصی ما به بلوغ کامل رسیده است و می تواند کار خود را انجام دهد و این بخش فقط فرصت لازم دارد. این بخش بیان می دارد که من می توانم در میان هشتاد میلیون نفر پیام خود چه برای گذران اوقات فراغت سازنده،چه برای تولید ملی و چه ارتقای فرهنگ بصری ابلاغ کنم. ولی دست و پای آن را بسته ایم و آن وقت در این زمان زمزمه فیلم خارجی هم به میان می آیدکه سم مهلکیاست که در موقعیت کنونی سینمای ایران به همان قدر خطرناک است که پیش از این خطرناک بوده است اگرچه حرف های زیبایی زده می شود که ما باید فیلم های دنیا را ببینیم اما واقعیت امر این است که ما از منظر اصول فیلمسازی نمی توانیم دست و پای دونده خود را ببندیم و بعد بگوییم که با دونده خارجی مسابقه بدهد و برنده نیز شود و از این جهت گمان می کنم که این سیاست بر اصل گسترش سالن های سینمای کشور با حمایت دولت و ایجاد شرایط و تسهیلات بهتر برای سالن سازی در کل کشور تاسیس شده است که پس از آن رفتن به سمت حضور بین المللی آن هم نه حضور در جشنواره ها است که سابقه نشان می دهد که جشنواره ها را فتح کرده ایم اما مهم این است که سینمای ما در کنداکتور بیش از 50 هزار شبکه تلویزیونی قرار گیرد. چرا که ما نام، حیثیت، استعداد، رزومه و شناسنامه آن را داریم و بسیار قابلیت این را درایم که از 50 هزار در 5 هزار شبکه قرار گیریم و بابت هر قرارداد 5 هزار دلار بگیریم که رقمی چشمگیری به بنیه مالی سینما ایران اضافه می شود بنابراین باید به جد پیگیری شود.
انتهای پیام/