سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

آخرین گفتگوی باشگاه خبرنگاران با مرحوم "مرتضی احمدی":

ایران جان من است/ به کتاب‌هایم بی توجهی شد/ خنده را فراموش نکنید

مرحوم "مرتضی احمدی" ارزش ایران را برابر با جان خود می‌دانست و می گفت: ایران جان من است و از جان بالاتر نداریم من جز ایران هیچ جای دنیا را قبول ندارم من مال این خاک و سرزمین و مردم هستم.

"مرتضی احمدی" بازیگر و گوینده پیشکسوت تلویزیون در گفتگو با خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران، گفت: ایران جان من است و از جان بالاتر نداریم من جز ایران هیچ جای دنیا را قبول ندارم من مال این خاک و سرزمین و مردم هستم.

وی در ادامه گفت: فرزند من در آمریکا زندگی می‌کند من هرگاه به دیدن او می‌رفتم همیشه اصرار داشت مرا چند ماه پیش خود نگه دارد، اما با بحث‌ها و کش و قوس‌های زیاد قبول می‌کردم که دو ماه بمانم؛ برای آن شصت روز هم جز در کنار نوه‌ها بودن کار دیگری نمی‌کردم، هیچ جا  نمی‌رفتم مگر اینکه با نوه‌هایم در محلی حاضر می‌شدم، ماندن در آن‌جا برایم بسیار سخت بود، این خاک مرا پرورش داده و تا اینجا رسانده و این مردم مرا به اینجا رسانده‌اند در هیچ جای دنیا مردمی به این عاطفه و محبت پیدا نمی‌کنید.

وی در ادامه اظهار داشت: پلیس آنجا هم با ایرانی‌ها مدارا نمی‌کند و همیشه در فرودگاه ما را معطل نگه می‌داشتند، من هیچ گاه تصمیم ندارم به آنجا بروم و نخواهم رفت.

احمدی عنوان کرد: من متولد سال 1303 در جنوبی ترین نقطه تهران و محله راه آهن هستم بخاطر می‌آورم در زمانی که رادیو و تلویزیون و بلندگو نبود، در سه نقطه تهران زمان اذان را بوسیله توپ اعلام می‌کردند. میدان باغ شاه، میدان توپخانه و پیروزی (نیروی هوایی) سه نقطه‌ای بود که سه بار توپ در می‌کردند و مردم زمان اذان صبح و مغرب را می‌فهمیدند هم چنین در محلات هم دو نفر مامور اذان گویی بودند که من یکی از آنها بودم.

وی خاطرنشان کرد: اذان گفتن و مناجات خواندن را بلد بودم و انجام می‌دادم آن زمان همگانی و رایج بود ،اینها برای من خاطرات بسیار خوبی است چون در هیچ خانه‌ای رادیو نبود و ساعت‌های دوزنگه در خانه‌ها بود که یکی از آنها مخصوص ماه رمضان بود، این ساعت‌ها شاید با نیم دقیقه اختلاف به صدا در می‌آمدند و عده‌ای مامور می‌شدند که سر تا سر کوچه را برای اذان صبح مطلع کنند.

وی با اشاره به اینکه در آن زمان خانه‌ها ویلایی بود و آسمان خراش‌ها وجود نداشت گفت: تهران به این شکل نبود، چهار راه حسن آباد شمال تهران محسوب می‌شد.

احمدی با دکلمه چندین جمله از مناجات سعدی گفت: من دیگر صدای قشنگ سال‌های پیشین را ندارم.

گوینده پیشکسوت تلویزیون در ادامه یادآور شد: به خاطر دارم مادرم صدای خوبی داشت و حتی برای برادر کوچکم که تازه به دنیا آمده بود لالایی می خواند، من اشعار لالایی او را حفظ می‌شدم و می‌خواندم. در دبستان هم روزانه یک ساعت قرائت قرآن در برنامه بود که فرصت خوبی برای یاد گرفتن اذان و قرآن برای من شد. سپس به پیش پرده خوانی و تئاتر را در پیش گرفتم و حالا بیش از 70 سال سابقه کار در صدا وسیما را دارم که قدیمی‌ترین عضو صدا و سیما هستم و کسی از من قدیمی‌تر نیست.

وی با گلایه از وزارت ارشاد برای ممانعت از انتشار آثار مکتوب خود گفت: من انتظاری نداشتم، انتظارم این بود که هوای مرا داشته باشند و به من توجه کنند، به من بی‌توجهی شد، البته توقع من از ضرغامی و تلویزیون هم بود، من برای کتابم سال‌ها دوندگی و مطالعه کردم بیش از 8بار در کشورهای خارجی تجدید چاپ و از آن استقبال شد اما در ایران متاسفانه به آن بی‌توجهی شد سه کتاب دارم که وزارت ارشاد آن ها را از من نگرفت، وزارت ارشاد خانه من و هنرمندان و حق ما است.

وی ادامه داد: رشته پیش پرده خوانی و جمع آوری لغات و اصطلاحات و ضرب المثل‌های تهرانی را جز من کسی انجام نداده است، من زمانی کتابی نوشتم به نام "مردی یک هیچ بود" اما به آن هیچ توجهی نشد من انتظار دارم به آثارم توجه داشته باشند.

این بازیگر و صداپیشه پیشکسوت در ادامه اظهار داشت: بگویید آمار بگیرند من یک متر زمین هم ندارم، اشتباه من این بود که آثارم را به تلویزیون ندادم اگر می‌دادم مسلما منتشر می‌شد.

وی با ابراز تاسف از بی‌توجهی مسئولان هنری و فرهنگی گفت: حالا که پس از 70 سال به پشت سرم نگاه می‌کنم می‌بینم فقط مردم برای من مانده‌اند.

احمدی اظهار داشت: سال‌های گذشته تلویزیون قانونی تصویب کرد که کسانی که سابقه خدمت دارند حمایت شوند من نامه‌ای ارسال کردم و سوابقم را ذکر کردم و فورا برای حمایت از من دستوری صادر شد، ای کاش وزارت ارشاد هم یکبار این کار را کرده بود، تلویزیون با وزارت ارشاد چه تفاوتی دارد؟ مگر جدا از هم هستند؟ هر دو برای یک کشورند.

وی با اشاره به خاطرات خود گفت: "آرایشگاه زیبا" که خاطره بسیار زیبا و خوبی بود را همیشه به یاد دارم "اتوبوس" را هم دوست دارم، "آرایشگاه زیبا" را بخاطر کارگردانی برومند و اخلاق خوبش دوست دارم ،در حوزه خوانندگی هم "حسن کچل" و ترانه "آبان 57" و یک ترانه از کوچه باغی را دوست دارم و به یادم مانده که از بهترین خاطراتم بود.

وی در خصوص غذاهای مورد علاقه خود به حلواهایی که توسط مادرش پخته می‌شده اشاره کرد و گفت: آن زمان بسیار برای آن وقت و انرژی می‌گذاشت و حلواهای بسیار خوشمزه‌ای می‌پخت که پختن آن هر سی روز ماه رمضان ادامه داشت.

استاد احمدی در خصوص تیم مورد علاقه‌اش گفت: به هواداران پرسپولیس تهمت می‌زنند که شعارهای زشت سر می‌دهند، به نظر من ممکن نیست که هواداران واقعی پرسپولیس و استقلال شعارهای زشت سر بدهند، آنها تماشاگرنما هستند.

این هنرمند محبوب و پیشکسوت در پایان همه مردم را به خنده و خوش رویی سفارش کرد.


انتهای پیام/ اس

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
حمید
۲۰:۱۸ ۰۴ دی ۱۳۹۳
خدایش بیامرزد
محسن
۱۳:۵۰ ۰۴ دی ۱۳۹۳
روحش قرین رحمت پروردگار قرابگیره.آمین