سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران در آستانه اربعین 93 منتشر کرد؛

بازخوانی یک سفر؛ گزارش ميدانی از حال و هوای پیاده روی اربعين + تصاویر

پاسی از شب گذشته و خیابان‌ها تقریبا خلوت است، دست دل را گرفتیم و به اتفاق روانه حرم جانان شدیم، نسیم ملایمی صورت جان و دل را نوازش می‌داد، وقتی به سمت خیابان باب‌القبله پا گذاشتیم از دور گنبد و مناره طلائی حرمی دیده می‌شد که بی‌شک دیدن ‌آن آرزوی هر زائر عاشقی بوده و تن و جان آدمی را جلا می‌دهد...

به گزارش خبرنگار اعزامی باشگاه خبرنگاران به کربلای معلی؛ امام صادق (ع) می‌فرمایند: «‌کسی که به قصد زیارت امام حسین (ع) از منزلش خارج شود، خداوند بابت هر قدمی که برای زیارت حضرت اباعبدالله (ع) بر می‌دارد، یک حسنه بر او نوشته و یک سیئه از او دور می‌کند و وقتی به حرم می‌رسد او را جزو صالحین برگزیده قرار می‌دهد و وقتی مناسک او تمام شد خداوند نام او را جز فائزین می‌نویسد و وقتی می‌خواهد بازگردد یک فرشته الهی در مقابل او قرار می‌گیرد و می‌گوید رسول خدا (ص) به شما هم می‌رساند و پیغام می‌دهد که عمل خود را از سر گیر که گذشته‌ات بخشیده شده است» (کامل الزیارات /باب ۴۹/ ص۱۳۲ الی ۱۳۵).



در بحث زیارت بیش از آنکه فلسفه و برهان مطرح باشد شور و عشق مطرح بوده و قبل از آنکه عقل محاسبه کرده و دریابد که چرا، دل فرمان داده و صاحب را به کعبه مقصود می‌رساند و به عبارتی وادی زیارت بیش و پیش از آنکه وادی معقولات و محاسبات عقلی باشد، وادی دل و جذبه درون است.

تاریخ بشریت در محرم سال ۶۱ هجری قمری شاهد حادثه‌ای بود که از آن پس عاشقانی از نوع فقیر و غنی، پیر و جوان، زن و مرد‌، سیاه و سفید، همه و همه را به محل این اتفاق عظیم بشری فرا می‌خواند.

.

۴۰ روز از آن واقعه گذشته بود که کاروان اسرا از شام به این محل مراجعت کرده و جابربن عبدالله انصاری از صحابی رسول خدا (ص) خود را به آنجا رساند تا اولین کسی باشد که قبر قهرمان اصلی این حادثه را زیارت می‌کند.

آری، منظورم کربلاست،‌‌ همان سرزمینی که در جنوب‌ غربی رودخانه ۲ هزار و ۷۰۰ کیلومتری فرات قرار داشت و مهمانان عزیزش را با این حجم آب تشنه به سوی خدا بدرقه کرد.

اربعین حسینی برای عاشقان حضرتش از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و حضور کم نظیر و حتی بی‌نظیر زائران از سرتاسر گیتی صحنه‌ای به نمایش می‌گذارد که حتی روز عاشورا حسینی نیز چنین عظمت و جلالی را تصور نتوان کرد.

.

اعتبار اربعین امام حسین (ع) از قدیم‌الایام میان شیعیان و وفاداران آزاده، ارج نهاده شده است به طوری که کتاب «المتهجد» شیخ طوسی که حاصل گزینش دقیق و انتخاب معقول شیخ از روایات فراوان است می‌گوید «در روز اربعین زیارت امام حسین (ع) مستحب است» و از امام حسن عسگری (ع) روایت شده است که یکی از علامات شیعه زیارت اربعین است.

اما در خیال ما نمی‌گنجید که وصال چون اویی... ولی گویی «در آن خجسته شب، تازه براتمان داده بودند» و بر سرنوشتمان این گونه نوشته بودند که در هزار و سیصد و هفتاد و سومین اربعین حسینی در «کربلا» یا «طف» یا «غاضریه» یا «نینوا» یا «عقر» یا «نواویس» و یا «حائز» که همگی اسم یک منطقه از مناطق کشور عراق است حضور داشته باشیم و طبق گفته حضرت امام صادق (ع) به حرم امن الهی پا بگذاریم، چرا که آن حضرت می‌فرماید «خداوند کربلا را حرم امن خویش انتخاب کرد و مکان قبرحسین (ع) از هنگامی که در آن دفن شد، باغی از باغ‌های بهشتی گردید، آ‌ن جا همانند مسجد‌الحرام و مسجد‌النبی است و مسافر می‌تواند نماز خود را تمام بخواند. (کامل الزیارات).

حدود یک ماه به اربعین حسینی مانده بود که قرعه کار به اسم ما زدند و لطف و کرامت حق‌تعالی ارزانیمان شد چرا که قرار شد در اربعین امسال (سال ۹۱) پابه‌پای عاشقان در گرد حرم حضراتش در کربلا حضور داشته باشیم.



کاروان دانشجویی بود و طبق برنامه قرار بر آن شد تا فاصله ۸۰ کیلومتری نجف تا کربلا پیاده طی شود چرا که در روایت مختلف بر این امر مهم توصیه شده و جز آداب زیارت به شمار می‌رود.

وعده حرکت ما صبح روز پنجشنبه بود که البته با تاخیری ۹ ساعته همراه بود، صبح روز جمعه موفق به عبور از مرز مهران شدیم که ازدحام جمعیت در مرز مهران خبر از اربعینی پرشور می‌داد.

سفر به سرزمین ۴۴۴ هزار و ۴۷۴ کیلومتر مربعی عراق از مرز شد و به کشوری قدم گذاشتیم که حدود ۶۰ درصد جمعیت آن را شیعیان، ۳۵ درصد جمعیت آن را اهل سنت و ۳ درصد جمعیت آن را مسیحیان تشکیل می‌دهند.

ناگفته نماند از‌‌‌ همان بدو ورود بی‌نظمی و عدم توانایی مسئولان عراقی در عرصه مدیریت به استقبال ما آمد که با ترکیب گرد و غبار، تلفیق میزبانی نامهربان تشکیل شد.

.


با آنکه یک هفته به اربعین حسینی زمان باقی بود ولی ازدحام جعیتی که با پای پیاده از شهرهای مختلف به سمت حرم امن الهی قدم می‌گذاشتند، خارج از حد تصور بود به طوری که مسیر ۶ ساعته مهران تا نجف را ۱۰ ساعته طی کردیم. با آنکه یک هفته به اربعین حسینی زمان باقی بود ولی ازدحام جعیتی که با پای پیاده از شهرهای مختلف به سمت حرم امن الهی قدم می‌گذاشتند، خارج از حد تصور بود به طوری که مسیر ۶ ساعته مهران تا نجف را ۱۰ ساعته طی کردیم.

.

انتظار رسیدن به شهر نجف، آرامگاه مولی‌الموحدین حضرت جانان علی (ع) زائرانش را بی‌تاب کرده بود و بی‌قراری در بین آن‌ها موج می‌زد، هرلحظه که نزدیک‌می شدیم دلهره و شوق و شعف بیشتر می‌شد.

وقتی برای اولین بار وارد سرزمینی شدیم که در آنجای پای مولایم علی (ع) وجود داشت و از تمام وجب به وجبش ندای یا علی شنیده می‌شد حال و هوای خاصی بود
.

اين‌جا همان شهری بود كه سالياني دور، مردی از جنس خدا برای دين خدا و و برای خدا زيسته و برای هميشه مايه سرافرازی و افتخار نه تنها شيعيان بلكه تمام آزادمردان شده است... الحمدلله



شب اول به انتظار گذشت و در تاریکی شب با این زمزمه که «نه بشر توانمش خواند و نه خدا توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را» روانه حرم با صفای علی بن ابی طالب (ع) شدیم.

شوق دیدار، ضربان قلب تن خاکی را تحت‌الشعاع قرار داده و صدای تپش قلب را روی موج ارادت تنظیم کرده بود و دل با خود می‌گفت واقعا اینجا نجف است!‌‌ همان آرامگاهی که روزی روزگاری حسن (ع) و حسین (ع) در تاریکی شب، تن مطهر مولایم علی (ع) را از کوفه به اینجا منتقل کرده و مخفیانه در لابه‌لای نی‌زار‌ها دفن کرده‌اندکه مبادا نامردمانی از جنس مسلمان‌نما‌ها به خود اجازه جسارت دهند.

آری، اینجا‌‌ همان سرزمینی است که مولایم علی (ع) به دور از جانشین به حق خدا محمد مصطفی، دخت نبی اکرم فاطمه زهرا (س)، حسن (ع) و حسین (ع) خود آرامیده است، اینجا مدفن‌‌ همان کسی است که مردمان زمانش ۲۵ سال استخوان در گلو و تیغ در چشمش نهادند و مثل نامردان خود فروخته پشت به عهد خود کردند.

.

ایوان طلا از زیبا‌ترین و باشکو‌ه‌ترین ایوان‌های حرم است که پایین پای مبارک و روبه روی مشرق واقع شده و در برابر آن باب «السوق الکبیر» قرار دارد، این ایوان ۴۰ متر ارتفاع و ۴۵ متر طول دارد که به طور کامل از طلای ناب روکش شده که در زمان نادرشاه ساخته شده است و تمام نمای بیرونی ایوان، کناره‌ها، دیواره‌های سقف و قوس با طلای ناب پوشش طلا شده است از این رو به آن «ایوان طلا» اطلاق می‌شود.

چیزی برای گفتن باقی نمانده بود، دل داشت حرف خود را می‌زد و اشک کار خود را می‌کرد و ما مات و مبهوت در حیرت غیرتش مانده بودیم که آیا این‌‌ همان امامی است که....

به نماز ایستادن در جوار مرقد امامی که حتی ذکر یادش از فرسنگ‌ها فاصله اشک شوق به چشم جاری می‌کند، دلچسب‌تر از آنی بود که انتظارش می‌رفت، هوا روشن شده بود و آفتاب با‌‌ همان صلابتش که لحظه به لحظه روزهای عمر علی (ع) را به یاد دارد از پشت گرد و غبار شهر بالغ بر ۵۰۰ هزار نفری نجف به کار همیشگی‌اش مشغول شد.

یک روز بیشتر فرصت نداشتیم تا در نجف اقامت داشته باشیم ولی فرصت یک روزه، مدت بسیار کمی برای زیارت اماکن مذهبی شهر نجف بود.

از جمله این اماکن می‌توان به مساجد ۶ گانه مسجد شیخ طوسی، مسجد هندی، مسجد شیخ مرتضی انصاری، مسجد شیخ طریحی، مسجد عمران بن شاهین و مسجد الخضراء اشاره کرد.

البته قصر خورنق، قلعه نجف، صفه صافی صفا، تکیه بکتاشیر، مقبره ذالکفل و برج نمرود از دیگر آثار تاریخی نجف بود که بازدید از آن‌ها نیز حال و هوای خاص خودش را می‌طلبد.

مهم نبود از کدام درب وارد حرم حضرت علی (ع) می‌شوی، درب باب «الکبیر» یا باب «شرقی» یا باب «طوسی» یا باب «القبله» یا باب «سلطانی»، بلکه بیرون آمدن از این حرم امن الهی طاقت از کف می‌ربود.

قبرستان وادی‌السلام نیز که شخصیت‌های همچون هود و صالح، مقام‌های امام مهدی (عج)، امام صادق (ع) و امام سجاد (ع) در آن قرار دارد و قبر صحابه و تابعینی چون احنف بن قیس، سهل بن حنیف، عثمان بن حنیف، عبیدالله بن ابی رافع، خباب بن الارت، رشید هجری، عبدالله بن ابی دفن، کمیل بن زیاد، عبدالله بن یقطر، قنبر، ابوبکر بن علی، زید بن صوحان، صعصعه بن صوحان، عمروبن حمق خزاعی، سلیم بن قیس هلالی، نصربن مزاحم المنقری و... در آن آرمیده است، از دیگر مقام زیارتی نجف بود که عاشقان از هر گوشه و کنار را به خود جلب می‌کرد.

.

از مهمترين نکات و‌ادی السلام، وجود قبرهای دو طبقه از پيش ساخته بود که در کنار هم و به صورت اتاقک‌های کوچک ساخته شده‌اند که به مرور زمان و با دفن اموات جديد پر مي‌شود.

.

البته از نظر ظاهری وادی السلام آن قدر ويران و خراب است که به راحتی می توان فضای اين قبرستان در 1400 سال پيش را نيز حس كرد.



از دیگر نکاتی که بی‌شک توجه هر زائر عاشقی را جلب می‌کند همنشینی بزرگانی است که در طول عمر خود تلاش‌های زیادی برای احیای روش به حق علی (ع) کشیده‌اند در جوار حرم امامشان آرامیده‌اند که از جمله آن می‌توان به مرقد شیخ طوسی، علامه حلی، ابن طاووس، مقدس‌اردبیلی، شیخ محمدحسن صاحب‌جواهر، سید محمدمهدی بحرالعلوم، شیخ مرتضی‌انصاری، ملااحمد نراقی، میرزای شیرازی، شیخ عباس‌قمی، میرزا حسن‌نوری، سیداسدالله شفقی، علامه نائینی، سیدابوالحسن اصفهانی، شیخ‌محمدحسن کمپانی، شیح جعفر تستری، آخوند خراسانی، سیدمحمد کاظم یزدی، شیخ محمد جعفرکاشف‌العظا و سید ابوالقاسم‌خویی که همگی از افتخارات شیعیان است، اشاره کرد.

مقصد بعدی که به آن سر زدیم کوفه بود،‌‌ همان شهر نام‌آشنایی که با پسر حضرت علی (ع) چه‌ها که نکردند! این شهر در ۸ کیلومتری شرقی نجف‌اشرف بر کرانه رود فرات قرار داشته و‌‌ همان شهری است که امام صادق (ع) آن را حرم خدا و حرم رسول خدا (ص) و حرم امام علی (ع) می‌داند.

.

مسجد کوفه مهم‌ترین مسجدیست که عاشقان با شوق و حرارت در آن حضور و به مولایشان عرض ادب می‌کنند.

باب «‌سده» که امام علی (ع) از آن وارد مسجد کوفه می‌شدند، باب «کنده» در سمت غرب، باب «الانحاط»، باب «ثعبان» و باب «الرحمه» درب‌های مسجد کوفه به شمار می‌رود که امروزه رفت و آمد صورت می‌گیرد.

فضای داخلی مسجد کوفه به قدری با شکوه و با خلوص بود که آرامش خاص را در جان و تن آدمی می‌نشاند.

.

محراب امير‌المومنين(ع)، محراب و مقام امام زين العابدين(ع)، محراب امام صادق(ع)، مقام خضر، دکة المعراج، مقام ابراهيم، مقام جبرئيل(ع)، سفينه النوح، دکة القضا، بيت الطشت، مقام حضرت آدم از مقام‌ها و مسجد کوفه است که براي هر کدام اعمال و زيارت خاصي وارد شده است.

.

مقبره مسلم بن عقیل، هانی بن عروه و «مختار بن ابی عبیده ثقفی» از دیگر امکان زیارتی مسجد کوفه است که عاشقان با حضور در آن ضمن ادای احترام زیارت مخصوص را به جای می‌آورند.

کف سنگی سفید و محوطه باز و با‌صفا، فضای دلنشینی را به وجود آورده بود که دل کندن از آن کار راحتی نبود‌ البته به این نکته هم توجه داشتیم که امام صادق (ع) فرمودند: نشستن در این مسجد حتی بدون تلاوت قرآن و ذکر هم عبادت است.

مسجد سهله، مسجد حنانه، مسجد صعصعه بن صوحان، مسجد زيد بن صوحان، مسجد‌ حمرا، مسجد جعفي، مسجد بني کاهل، خانه حضرت علي (ع)، دارالعماره و مرفد زين بن علي از ديگر اماکن زيارتي کوفه است که هر کدام از ويژگي‌هاي خاص خود برخوردار هستند.

روز دوم با نجف خداحافظي و اين شهر را به مقصد کربلا و ديدار با اباعبدالله الحسين(ع) ترک کرديم

.

از نجف تا کربلا حدود ۸۰ کیلومتر است که ۱۴۶۰ عدد تیر برق بین آن‌ها وجود دارد که این تیر برق‌ها به فاصله ۵۰ متری از هم قرار گرفته و علاوه بر انتقال برق کاربردهای دیگری نیز دارند که مهم‌ترین آن علامتگذاری مسیر و تعیین کیلومترهای مختلف است.

زائران حسینی که بعد از سقوط رژیم بعثی صدام از جای جای عراق، ایران، و سایر کشورهای جهان از جمله کشورهای مسلمان و شیعه‌نشین در اربعین حسینی با پای پیاده به کربلای معلی سفر می‌کنند از این تیر برق‌ها جهت علامت‌گذاری مسیر استفاده می‌کنند.

به محض اینکه از نجف به سمت کربلا حرکت کردیم در مسیر ۸۰ کیلومتری بین دو شهر مقدس، موکب‌های (هیئت‌ها) به صورت ممتد در اطراف مسیر حرکت تبیعه شده بود که صاحبان آن عاشقانه از زائران حسینی استقبال می‌کردند.

.

شیعیان عراقی احترام خاص برای زائران حسینی قائل هستند و از تمام توان و امکانات خود برای خدمت رسانی به عاشقان اباعبدالله الحسینی (ع) استفاده می‌کنند.

موکب‌های عراق معمولا آب، چای، قهوه، انواع غذا، میوه و محل استراحت زائران را در حین پیاده‌روی مسیر نجف تا کربلا را تامین می‌کنند.

.

البته بحث سرويس‌های بهداشتي مهمترين دغدغه همسفران بود كه قبل از سفر اسباب دغذغه شده بود ولي همانند ساير موارد و با تعبيه مكان‌های مخصوص مشكلي ايجاد نكرد.

زائران زيادی از کشورهای مختلف جهان با فرهنگ و رسومات خاص و زبان و چهره متفاوت در آستانه اربعين حسينی خود را به کربلا مي‌رساندند که امسال نيز اين مهم اتفاق افتاد و طبق برخي آمارهاي اعلام شده حدود 22 ميليون زائر در اربعين حسينی خود را به کربلا رساندند.






خيل عظيم زائر امام حسين (ع) به حدی بود که حتي لنز دوربين‌ها و قدرت قلم‌ها، توانايی انعکاس آن را نداشته و نخواهند داشت.

زائران دسته‌دسته و گروه گروه در حال راه‌پيمایی براي رسيدن به جانان بودند و مهم‌ترين نکته‌ای که بايد به آن اشاره شود شور و شوق وصف نشدنی رسيدن به مقصد بود که به تبع آن خستگي هيچ معنی و مفهومی در اين وادی نخواهد داشت كه نداشت.

.

عاشقان زائر از نماز صبح پياده‌روی را شروع کرده و تا پاسی از شب ادامه مي‌دادند تا شايد زودتر به کربلا برسند و شب‌ها نيز در يکي از موکب‌های موجود به استراحت مي‌پرداختند.

.

کاروان هزار نفره دانشجويی كشورمان نيز از صبح يکشنبه حرکت خود را آغاز کرده و بعد از سه روز پياده‌روی به تدريج تا سه شنبه شب خود را به کربلا رساند.

در مسير پياده‌روی، اوج عاشقی چه زائران و چه ميزبانان به امام حسين(ع) مشهود و ملموس بود و موکب‌داران با کمترين امکانات خود بيشترين اقدامات رفاهی را انجام مي‌دادند به طوري که حتي از ماساژ دادن پای خسته زائران نيز دريغی نداشتند.

ناگفته نماند اکثر موکب‌داران اربعين حسينی عشايري هستند که در طول سال با سختی زحمت کشيده و منابعی جمع‌آوری ميی کنند تا در اربعين بتوانند از زائران حسينی استقبال کرده و دين خود را ادا کنند.

چای مهم‌ترين وسيله پذيرايی از زائران بود که در استکان‌های بسيار کوچک و با شکر در اختيار زائران قرار مي‌گرفت و فرايند توليد اين چاي با آتش طبيعي بود که از مزه و طعم ويژه‌ای بهره‌مند بود

.

قهوه تلخ عربی که باز هم به صورت کاملا طبيعی درست مي‌شد از ديگر وسيله‌های پذيرايی بود که با استقبال زائران مواجه شد.

وجود غذاهای گوناگون که گاها با برنج و اکثرا به صورت نانی تهيه مي‌شد و در اختيار زائران قرار مي‌گرفت از ديگر وسايل پذيرايی بود که در رفع گرسنگی زائران نقش مهمی داشت تقسيم ميوه‌های مختلف در بين راه و نوشابه و حتی پفک و چيبس از ديگر مواردی بود که بايد به آن اشاره شود

.

البته و صد البته اکثر موکب‌داران با تعبيه پارچ و ليوا‌ن‌هاي مختلف و رنگارنگ پر از آب لحظه به لحظه حادثه عطش در کربلا را در اذعان تداعي مي‌کرد و از ديگر موارد مهم که در حين پياده‌روي، ذهن را به خود مشغول کرده و با اشک عشقبازي مي‌کرد يادآوري مصائب و سختي‌هاي کاروان اسرا بود که با پاي پياده و در آن بيابان خشک و بي آب و علف زير تازيانه خود فروشاني ددمنش لحظه‌اي آرام و قرار نداشته و در آن وادي هرگز خبري از آب و غذا و موکب .... نبوده است.

صفا و صميمت و عشق و محبت به خوبي در ميان زائران آشنا و ناشناس موج مي‌زد به طوري که با بهترين حالت با هم رفتار کرده و هميشه حق تقدم را به ديگري واگذار کردند و خبري از تندخوئي و نامهرباني نبود، هدف همه و همه يک چيز بيش نبود و آن هم رسيدن به کعبه مقصود بود، همان کربلا.

.

لحظات طولانی پیاده‌روی به سرعت سپری می‌شد و درد و آبله پا زیر چکمه‌های انتظار به شدت له می‌شد و خبری جز درد بی‌عشقی وجود نداشت.

یک روز مانده به اربعین، کاروان‌های مختلف به تدریج خود را به کربلا می‌رساندند که کاروان ما نیز یکی از همین کاروان‌های بود که خود را به دامان کربلا رسانده و در گوشه‌ای از این شهر جنوب غربی فرات منزل گزید.

اما حال و هوای شهر کربلا متفاوت از جا و مکان و زمان بود و قابل وصف نیست، بیرق‌های سرخ، سفید، سیاه در جای جای شهر با حرکت نسیمی ملایم به زائران خوش آمدگویی می‌کردند، ورود ماشین به داخل شهر ممنوع بود، ‌ تنها گاری‌های چوبی بود که حق تردد و جابه جایی مسافر و بار مسافر را داشت که آن هم توسط نوجوانانی از اهالی این شهر به حرکت در می‌آمد.

.

هوای شهر کربلا نيز همانند ساير شهرهای عراق سرشار از ريزگردهای بود که همه جا را فرا گرفته بود ولی فضای نسبتا سر‌سبزی نسبت به نجف داشت، ماشين‌های مختلفی در اين شهر به چشم می خورد که از جمله آن ماشين پرايد و سمند ساخت کشورمان بود، سيم‌های تير برق به قدری تنيده در هم و مانند تار عنكبوت بود که "بلبشو" بهترين واژه برای نامیدن آن است.

.

هر کاروان و زائری در گوشه‌ای از این شهر خدا منزل گزیده است و گویی هیچ جای جهان به راحتی و امنیت کربلای حسینی نیست، پاسی از شب گذشته و خیابان‌ها تقریبا خلوت است، دست دل را گرفتیم و به اتفاق روانه حرم جانان شدیم، مسیر محل اسکان تا حرمین، تقریبا طولانی بود و انتظار، مسیر را بیش از پیش طولانی جلوه می‌داد، میدان الزهرا در حوالی حرم را پشت سر گذاشتیم، نسیم ملایمی صورت جان و دل را نوازش می‌داد. اشک گرم چشمان هم جاری بود؛ وقتی به سمت خیابان باب‌القبله پا گذاشتیم از دور گنبد و مناره طلائی حرمی دیده می‌شد که بی‌شک دیدن ‌آن آرزوی هر زائر عاشقی بوده و تن و جان آدمی را جلا خواهد داد که داد.

در باورمان نمی‌گنجید مقابل حرم مطهر امام حسین (ع) ایستاده‌ایم‌،‌‌ همان حرمی که بار‌ها و بار‌ها در دعا‌هایمان، زیارتش را خواسته‌ایم، هر گامی که بر می‌داشتیم حرم مطهر دوست داشتنی‌تر و رئوف‌تر از پیش به استقبالمان می‌آمد، پا‌ها دیگر توان جلو رفتن نداشت، این‌جا‌‌ همان مکانی بود که باید با خود زمزمه می‌کردی: «السلام علی‌الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین».

در آستانه حرم مطهر دل به استقبال اشک آمد و هر گام که به حرم مطهر با آن گلسدته و گنبد طلایی نزدیک‌تر می‌شدیم، ضربان قلب تند‌تر و شکر و سپاس خدای را افزون‌تر می‌گفتیم و این سخن حضرت اباعبدالله الحسین (ع) که به هنگام ورود به کربلا گفت در سرغوغا می‌کرد: «اف بر دوستی تو‌ای روزگار! چه صبحگاهی و چه شامگاهی بر تو گذشت».

اما وارد حرم نشدیم بلکه راه بین‌الحرمین در پیش گرفتیم تا با حضور در حرم منور حضرت اباالفضل عباس (ع) ضمن زیارت اذن دخول به حرم امام و برادربزرگترش را کسب کنیم.

مقام و مرقد علمدار کربلا و یار با‌وفا و برادر فداکار امام حسین (ع) در ۳۰۰ متری شمال حرم آن حضرت قرار دارد یعنی جایی که حضرت ابوالفضل (ع) به شهادت رسید از این جهت به فاصله بین دو حرم مطهر بین‌الحرمین می‌گویند که وقتی در این مکان قرار می‌گیری انتخاب اینکه وارد کدام حرم شوی قدری مشکل می‌نماید.

طبق برخی مستندات حرم ابوالفضل عباس (ع) در مجموع۴۳۷۰ متر‌مربع مساحت بنا شده و به لحاظ فضا و مساحت بنا از سایر مشاهد مشرفه، جز حرم عسکریین بزرگ‌ترین و شباهت کامل به حرم امام حسین (ع) دارد.

بین‌الحرمین و اطراف حرمین خیلی شلوغ بود، تجمع عزاداران و عاشقان حسینی به قدری بود که حتی راه رفتن عادی مشکل بود، به سختی کف‌‌ها را به کفشداری تحویل دادیم و وارد حرم مطهر علمدار کربلا شدیم؛ ابهت و مردانگی همچنان در حرم موج می‌زد.

ضریح مطهر لحظه‌ای خلوت نمی‌شد هر کسی به طریق مخصوص خودش با حضرتش عشق بازی می‌کرد یکی اذن دخول می‌خواند و یکی زیارتنامه، یکی نماز و یکی هم فقط و فقط با اشک حرف دلش را ادا می‌کرد.

باب‌القبله، باب امام حسن(ع)، باب امام حسین(ع)، باب صاحب الزمان(ع)، باب امام موسی بن جعفر(ع)، باب امام علی الهادی(ع)، باب فرات، باب امیرالمومنین علی (ع)، ابواب ورود زائران به حرم حضرت عباس (ع) است.

بعد از زیارت و کسب اجازه از حرم خارج شدیم و پس از طی مسافت بین‌الحرمین، وارد حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شدیم؛ تصورمان از کربلا با آنچه می‌دیدیم بسیار متفاوت بود، حرمین واقعا گوشه‌ای از بهشت بود، احساس آرامش عجیبی داشت، دل می‌خواست فقط در گوشه‌ای خلوت کرده و با امامش حرف بزند که این گونه شد و تا نماز صبح طول کشید.

ایوان طلا که طول آن به ۳۶۰ متر می‌رسد و سراسر حرم او را از سمت قبله در بر گرفته است بهترین منظره‌ای بود که در حافظه هر عاشقی حک می‌شد که شد.

ایوان ناصری و ایوان شمالی از دیگر ایوان‌های حرم مطهر است که چشم را خیره می‌کند. باب‌القبله، باب قاضی الحاجات، باب الشهدا، باب الکرامه، باب السلام، باب الرجاء، باب السدره، باب السلطانیه، باب الراس الحسین و باب الزینب ده بابی بود که فضای داخلی حرم را با بیرون پیوند می‌زد.

تل زینبیه، قتلگاه و خیمه‌گاه نیر مقصد بعدی بود تا زیارت امام حسین (ع) تکمیل شده و آن حادثه ظهر عاشورا در مقابل چشمان....

البته کربلا آثار تاریخی دیگری دارد که از جمله‌ آن‌ها می‌توان به قلعه اخیضر، قلعه هندی، قصر عطشان و مقام امام صادق، امام زین‌العابدین و حضرت مهدی (عج) است.

اما روز اربعین آخرین روز حضورمان در کربلا بود و روزی بود که هرگز از حافظه وجودمان پاک نخواهد شد.

روز اربعین حسینی آنهم در کربلا حال و هوای خاصی داشت از دور و نزدیک‌ترین نقاط دنیا عاشقان اباعبدالله‌الحسین (ع) خود را به کربلا رسانده بودند، گویی شهر نیز به عظمت این روز پی برده و تمام قد خود را دراختیار زائران حسینی قرا داده بود، فقط صدای بلند طبل و نوحه و سنج موکب‌هایی شنیده می‌شد که هرکدام از زاویه‌ای به حادثه کربلا نگاه کرده و به بزرگداشت آن همت گماشته بودند.

چشمان عاشقان غرق اشک بود و دستان لحظه‌ای از سر و سینه کوبیدن آرام نمی‌گرفت، بی‌اراده وقتی در این حال و هوا قرار می‌گرفتی گریه کردن و دگرگون شدن حالت دست خودت نبود، فضای عجیبی بود، بین‌الحرمین، حرمین...

اربعین باشکوه‌تر از هر مناسبت و ایام حسینی دیگری شروع شد، ازدحام جمعیت به حدی بود که برای حرکت عادی نیز باید صف می‌کشیدیم و با طمانینه حرکت می‌کردیم.

دستجات عزاداری مختلفی براساس آیین و سنت خودشان به ترتیب از خیابان باب‌القبله می‌آمدند و پس از طی مراحل تفتیش به صورت هروله کنان وارد حرم حضرت امام حسین (ع) شده و با همان حالت در بین الحرمین عزاداری می‌کردند و در ‌‌نهایت از حرم حضرت عباس (ع) بیرون می‌آمدند.

کاروان هزار نفره دانشجویی ما نیز در حالی از محل اسکان به سمت حرمین شروع به حرکت کرد که کاروان‌هایی زیادی در حال عزاداری بود، بعد از پیمودن مسافتی پرچم سه رنگ کشورمان نیز به پرچم‌هی کاروان اضافه شد که باعث افتخار و شورو شعف خاص زائران شد، البته پرچم بحرین نیز در بین راه به پرچم سرافراز کشورمان اضافه شد و پشت سر هیئت لبنانی قرار رفتیم که واقعا صحنه حساس و با معنویت بود.

آرام آرام حرکت کردیم و مقابل باب‌القبله حرم سید‌الشهداء گلدسته‌های طلایی حرمش نوای دلنشین اذان را به گوش دل رساند بخاطر همین در‌‌ همان خیابان نماز مغرب و عشا را به جماعت خواندیم.

بعد از اقامه نماز طبق روال و همانند سایر هیئت‌ها به صورت هروله کنان از باب‌القبله حرم امام‌حسین (ع) وارد حرم شده و به‌‌ همان صورت از درب دیگر خارج و به بین‌الحرمین وارد شدیم.

عزاداری در بین‌الحرمین آنهم در شب اربعین که مصادف با شب جمعه بود قابل وصف نبود و نخواهد بود، زائران با شور و حرارت حسینی به عزداری مشغول بودند.

آسمان شب اربعین نیز با زائران به عزاداری مشغول بود، حال و هوای اولین اربعین حسینی تا حدودی قابل درک بود،‌‌ همان حاد‌ثه‌ای که کاروان اسرا از شام برگشته و به راهنمای کاروان گفتندتا مارا ازمسیر کربلا ببرید تا آرامگاه شهیدانمان که بهترین بندگان خدا بودند را زیارت کرده و درآغوش کشیم و بگوئیم که با خانواده‌ات چه کردند...

بعد از عزداری در بین‌الحرمین وارد حرم حضرت ابالفضل العباس (ع) شدیم که صحنه‌ای دیگری را بر لوح صفحات دلداگی اهل بیت (ع) نقش بست.

طبق برنامه باید فردای اربعین خاک کربلا را ترک می‌کردیم، ولی این جمله در عمل کار آسانی نبوده و حداقل انگیزه‌ای برای انجام این کار نداشتیم.

در هر حال در حالی خاک پاک کربلا را ترک کردیم که از‌‌ همان بدو خداحافظی آرزوی زیارت مجدد این حرم امن الهی را با خود به سوغات آوردیم.

گزارش از وحید عظیم‌نیا

انتهای‌پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ایرانی
۱۳:۴۵ ۲۱ آذر ۱۳۹۳
گزارشتون بی نهایت عالی بود آقای عظیم نیا. در پناه حضرت ارباب عشق ماجورباشید