سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چه چیزهایی سلامت روان بانوان را به خطر می اندازد؟

بدون تردید هر اقدامی برای حفظ و ارتقای سلامت زنان، در سلامت تمام مردم جامعه موثر خواهد بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ سلامت روان زنان نه فقط در کشور ما بلکه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نادیده گرفته شده است و به همین دلیل نظام بهداشت و درمان هزینه سنگینی را بابت این بی توجهی می پردازد. زنان به واسطه نقش محوری که در خانواده دارند، در حفظ سلامت جسمی و روانی اعضا بسیار تاثیرگذارند. بدون تردید هر اقدامی برای حفظ و ارتقای سلامت زنان، در سلامت تمام مردم جامعه موثر خواهد بود.
دکتر عباسعلی ناصحی، مدیرکل دفتر سلامت روان، اجتماعی و اعتیاد وزارت بهداشت با اشاره به مسئولیت های متعدد زنان در خانواده و اجتماع بر لزوم انجام حمایت های همه جانبه از زنان تاکید می کند.

دغدغه های سلامت روان زنان
یکی از مهم ترین چالش های پیش رو شیوع زیاد اختلالات روانی در زنان است. این امر می تواند دلایل متعددی داشته باشد؛ خطاهای تشخیصی، علل بیولوژیکی شناختی، بروز برخی افسردگی ها به دلیل هورمون های زنانه، بروز برخی اختلالات روانی به دلیل بلوغ جسمی و جنسی، پایین تر بودن سن بلوغ، بارداری، زایمان و شیردهی و در مجموع تجربه استرس بیشتر باعث می شود زنان بیش از مردان انواع اختلالات روانی را تجربه کنند. به همه این عوامل می توان وقوع یائسگی که همراه با استرس است، پاسخ دهی کمتر زنان به داروهای ضدافسردگی، سوءرفتارهای جسمی و جنسی و تبعات روانی طلاق را اضافه کرد.

زنان شاغل نیاز به حمایت بیشتری دارند
شکی وجود ندارد یکی از مسائلی که سلامت روان زنان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد، مسئولیت های متعدد آن ها در خانواده و در اجتماع است. ساعات کاری طولانی، تبعیض های جنسیتی حاکم بر فضاهای مردانه در اجتماع، دریافت نکردن حقوق مناسب با کار، تداخل وظایف زندگی خانوادگی و زناشویی با وظایف کاری، نبود حمایت های اقتصادی، شغلی و روانی از مهم ترین چالش هایی است که زنان شاغل را درگیر خود کرده است با این همه به گفته یک روان شناس و مشاور آن چه سلامت روان زنان را تهدید می کند نه حضور در اجتماع، بلکه همکاری نکردن مناسب مردان با همسرانشان و برخی نگاه های جنسیتی است که آنان را آزار می دهد. میرسعید جعفری در گفت وگو با فارس، با بیان این مطلب می گوید: وضعیت سلامت روان زنان شاغل با خانه دار متفاوت است و درباره زنان شاغل نوع شغل، میزان رضایت از آن و همکاری همسر و فرزندان تاثیر بسیاری بر سلامت روان آن ها دارد. اما به هر حال شناسایی عواملی که سلامت روان زنان را تضمین می کند، برای داشتن خانواده ای سالم، ضروری است. وی با توجه به نیاز کار بیرون از منزل برای عده ای از خانم ها، چند عامل که در محیط کار سلامت روان زنان را تهدید می کند، برمی شمارد: دیدگاه جنسیتی حاکم بر محیط های کاری، دستمزد کم و نبود امکان ارتقای شغلی مهم ترین معضلات زنان شاغل در بیشتر محیط های کاری است. 

بنابراین برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها باید به نحوی باشد که زنان نه در منزل و نه در محیط کار تحت فشار قرار نگیرند. نکته این جاست که برخی معتقدند زنان شاغل از سلامت روان بیشتری برخوردارند زیرا پویاتر و فعال تر هستند و بهره بیشتری از زمان خود می برند. بنابراین کاهش ساعات کاری و اعطای تسهیلات مناسب به علاوه حمایت های موردنیاز در دوران بارداری و شیردهی و افزایش مرخصی پس از زایمان در ارتقای سلامت روان بسیاری از زنان نقش چشمگیری دارد. این مشاور با اشاره به این که ۳ شیوه مدیریتی در سلامت روان زنان شاغل نقش مهمی ایفا می کند، اظهار می دارد: مدیریت زمان و پاسخگویی به نیازها، مدیریت ارتباط یا تنظیم روابط با اطرافیان و مدیریت خویش یا تشخیص نیازها و پاسخگویی مناسب به آن ها، در تامین سلامت روان زنان شاغل اهمیت بسیار زیادی دارد.

نداشتن استقلال اقتصادی و کم جلوه دادن فعالیت زنان خانه دار
واقعیت این است که زنان خانه دار ایرانی از مجموعه مشکلات و معضلاتی رنج می برند که حاصل ساختار و بافت فرهنگی - اجتماعی جامعه ماست. متاسفانه مطالعات جدی و پردامنه ای در این حوزه انجام نشده است اما آن چه از مطالعات پراکنده انجام شده بر می آید این است که نداشتن هویت اقتصادی، وابستگی شدید به فرزندان پس از فوت همسر، کم ارزش جلوه دادن خدمات و فعالیت های زنان خانه دار و نبود زمینه برای مشارکت های اجتماعی گسترده مهم ترین دغدغه هایی است که این زنان دارند و همین مسائل سلامت روان آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس خانواده و عضو پژوهشگاه تعلیم و تربیت با اشاره به مطالعاتی که در این پژوهشکده درباره زنان عضو انجمن اولیا و مربیان انجام شد، تصریح می کند: نداشتن استقلال اقتصادی موجب می شود مرد تسلط بیشتری روی زن داشته باشد و نظرهای خود را بر خانواده و همسر خود تحمیل کند. به عبارت دیگر داشتن استقلال باعث هویت بخشی به زن می شود و تا زمانی که ما برای خانه داری ارزش و معیار اقتصادی قائل نشویم، نباید انتظار داشته باشیم زنان خانه دار از کار تکراری، فرساینده و روزمره خانه داری احساس رضایت کنند. 

زن خانه دار پس از فوت همسر وابستگی شدیدی به فرزندان پیدا می کند و عملا از آن چه طی سالیان متمادی به همراه همسرش جمع کرده است، نصیب چندانی نمی برد. از این رو نظام تربیتی خانواده در چنین شرایطی حرف اول را می زند زیرا اگر فرزندان به شیوه صحیحی تربیت شده باشند، مادر دچار مشکل نخواهد شد، در غیر این صورت وی پس از چند دهه زندگی مشترک دوران سختی را آغاز می کند. از سوی دیگر کم ارزش جلوه دادن خدمات و فعالیت های زنان خانه دار در منزل از سوی اعضای خانواده و جامعه و آشنایی با مجموعه فعالیت هایی که می توانند در خارج از منزل انجام بدهند از طریق رسانه های جمعی، فشار روانی شدیدی به آن ها وارد می کند. آشنایی با فعالیت های اجتماعی که یک انسان در طول زندگی می تواند انجام بدهد و احساس توانمندی برای انجام این فعالیت ها، زنان خانه دار را از فعالیت های روزمره خانه داری به ستوه می آورد و این احساس را به آن ها می دهد که وقت با ارزش خود را در منزل تلف می کنند. دکتر شریفی تاکید می کند : در عین حال باید به این نکته توجه داشت که نباید ارتقای سطح فرهنگی و فکری زنان خانه دار به تاخیر افتد و آن ها از بخش عظیمی از تحولات موجود در جامعه عقب بمانند.

راهکارهای ارتقای سلامت روان زنان
اولین گام برای ارتقای سلامت روان زنان این است که برای زنان همانند مردان حق و حقوق عادلانه قائل شویم و به آن احترام بگذاریم، دکتر شریفی با بیان این مطلب به خراسان می افزاید: به جز این یادگیری مهارت هایی که بتوان در محیط منزل به امر تولید پرداخت، به نحوی که به ایجاد هویت مستقل بینجامد، می تواند برای بسیاری از زنان خانه دار کمک کننده باشد. کسب استقلال اقتصادی با وجود حضور در منزل و غنی شدن ساعات فراغت برای کاهش فشارهای روانی ناشی از انجام کارهای روزمره، می تواند اولین دستاوردهای این امر باشد. از طرف دیگر می توانند بین فعالیت های اقتصادی و فعالیت های اجتماعی مرزی قرار دهند. حضور در انجمن ها، خیریه ها، سازمان  های مردم نهاد و خصوصی می تواند انگیزه و هدفمندی به زندگی زنان دهد و آن ها را از رخوت و احساس بی ثمری نجات دهد. 

حضور بیشتر زنان در انجمن های اولیا و مربیان در مدارس نسبت به مردان نشانه خوبی است که اگر فضاهای مناسبی در اختیار زنان خانه دار قرار داشته باشد، آنها فعالانه و با پشتکار فراوان از آن استقبال می کنند. از آن جا که بسیاری از زنان تحصیلکرده جامعه ما خانه داری می کنند، می توان به آن ها نیز توصیه کرد، ارتباط خود را با رشته  ای که در آن تحصیل کرده اند از طریق مطالعه، تحقیق، نگارش و هر آنچه در توان دارند، حفظ کنند.

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.