مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛دزدی پول گدای کوری را دزدید. از قضا روزی دزد به خیال افتاد به گدای نابینا غذایی بدهد. لذا از همان پول دزدی برایش طعامی خرید. گدا لقمه اول را که به دهن گذاشت، فوری دست آن شخص را گرفت و گفت: دزد پول من تویی. پرسید از کجا دانستی؟ گدا گفت: از آن جا که لقمه در گلویم گیر کرد، دانستم که از مال خودم است که پایین نمی رود.
«داستان های امثال، حسن ذوالفقاری»
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید