سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

دغدغه آخرین روزهای اولین رییس جمهور چیست؟

اکنون بزرگترین نگرانی حامد کرزی این است که مبادا مخالفانی که بعد از انتخابات سال 1388 برای خود تراشیده، وی را برای همیشه از صحنه سیاسی افغانستان حذف کنند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران؛ حامد کرزی اولین رییس جمهور پس از سه دهه اخیر در افغانستان است. این سیاست مدار زیرک بعد از ظاهرشاه نخستین فردی است که در تاریخ معاصر افغانستان طولانی ترین حاکمیت را داشته است. او کم کم باید خود را برای روزهای تلخ کناره گیری اجباری (قانونی)، پس از 12 سال ریاست جمهوریش آماده کند.
 
او پس از تصویب قانون اساسی، در انتخابات سال 2003 عهده دار زعامت سیاسی افغانستان گردید. همچنین در سال 2009 (1388 شمسی) در یک انتخابات بحث برانگیز دوباره بر کرسی قدرت تکیه زد. قانون اساسی افغانستان اجازه حضور در انتخابات ریاست جمهوری را برای سومین بار متوالی نمی داد. او کم کم باید خود را برای روزهای تلخ کناره گیری اجباری (قانونی)، پس از 12 سال ریاست جمهوریش آماده کند.
 
در این نوشتار تلاش خواهیم کرد، نقاط تاریکی از میراث بر جای مانده از او را مرور کنیم. طبیعی است که او نقاط قوت و روشن زیادی نیز در کارنامه خود دارد.
 
نقطه تاریک اول: وقوع تقلب قطعی در انتخابات سال 1388
 
به باور بسیاری از آگاهان در انتخابات 88، حامد کرزی دخالت وسیعی را در پیروزی خودش انجام داد. عبدالله عبدالله که اکنون بیشترین آرا (حدود 45 درصد) را در مرحله اول انتخابات 93، به خود اختصاص داد، هنوز هم معتقد است که اکنون باید برای دومین دوره ریاست جمهوری خویش نامزد می شد نه برای اولین دوره؛ چرا که در آن زمان نیز وقتی انتخابات به دور دوم رفت، عبدالله به دلیل وجود تقلب و از قبل مسجل بودن انتخاب کرزی به عنوان رییس جمهور پیش از برگزاری مرحله دوم، کنار کشید.
 
در روز انتخابات سال 1388 که از نظر سازمان ملل، بدترین زمان خشونت‌ها در ۱۵ سال گذشته در افغانستان بود، منابع امنیتی حامد کرزی و اطرافیانش را به این مساله متهم کردند که حداقل ۱۰۰ هزار رای جعلی به صندوق‌ها وارد کرده و از ۸۰۰ صندوق رای قلابی استفاده کرده‌اند.
 
نقطه تاریک دوم: فساد مالی- اداری اطرافیان
 
هر نوع تبعیض و تعصب تیشه به ریشه خودکفایی و به کارگیری ظرفیت های آشکار و پنهان می زند و رابطه ‌های قومی، محلی، سیاسی و ایدئولوژیک را جایگزین استعداد، تخصص، شایستگی و تجربه در گزینش کادرهای اداری و نیروهای کاری می کند. چیزی که در دولت کرزی به اوج خود رسیده بود و ضربات جبران ناپذیری به سیاست، اقتصاد و جامعه کشور وارد کرد.
 
بارزترین نمونه برادر حامد کرزی بود. برادر وی متهم به قاچاق اسلحه، هرویین و مواد مخدر بود. اطرافیان نزدیک وی پول های «کابل بانک» را وام گرفتند و بازنگرداندند و با انتقال این اعتبارها به دوبی سرمایه گذاری های کلان انجام دادند.
 
نقطه تاریک سوم: طرح تساهل کارانه مقابل طالبان و حامیان آنها
 
از آن جایی که تامین نظم و امنیت از جمله وظایف اساسی دولت ها است، تعریف از دوست و دشمن و داشتن استراتژی و راهکارهای سنجیده شده، می تواند راه را برای مبارزه و یا مذاکره با مخالفان نظام هموار سازد. تنها با «برادر» خواندن کسانی که مدافعان کشور و مردم بی دفاع را می کشند و نظم و ثبات را در جامعه بر هم می زنند، نمی شود صلح را در کشور تامین کرد.
 
اکنون در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی برای هیچ کس پوشیده نیست که طالبان عامل اصلی جنگ، ناامنی، بحران، رعب و وحشت و تشنج در افغانستان است. این گروه به طور مستقیم توسط سران پاکستان و آی اس آی (سرویس امنیتی پاکستان) حمایت و پشتیبانی همه جانبه می شود. سران آمریکا و ناتو از ابتدا تحلیلشان بر این مبنا استوار بود؛ اما به خاطر منافع استراتژیکشان در منطقه همواره از آن چشم پوشی کردند.
 
طالبان در افغانستان به طور برنامه ریزی شده شده و با طرح مماشات افراد تیم کرزی توانستند در اکثر ولایات گسترش یابند و مردم را به خاک و خون بکشند. دولت کرزی در نبود استراتژی مبارزه و مصالحه با مخالفان مسلح دولت به هیچ دستاورد چشمگیری نرسیده است. توهم سیاسی و توسل به تاکتیک های مقطعی ( مانند "برادر" خطاب کردن گروه طالبان و کشور پاکستان) با طالبان که برخاسته از احساسات ناسیونالستی و ملی گرایی بوده، شناخت ازساختارهای ایدئولوژیک منحصر به فرد طالبان را تحت شعاع خود قرار داده است.
 
طالبان فلسفه وجودی دولت افغانستان را نفی کرده و آن را دست نشانده و محصول قدرت های خارجی می داند و هر نوع گفتگو و مذاکره را با دولت افغانستان رد می کند؛ ولی دولت کرزی با هزینه های میلیون دالری از مجراهای مختلف و در تلاش های بیهوده، نتوانسته کوچکترین موفقیتی در این زمینه به دست بیاورد.
 
نقطه تاریک چهارم: مهندسی انتخابات جاری
 
در این ایام، کرزی در حال رقم زدن آخرین نقطه سیاه در کارنامه پرفراز و نشیبش است. او علی رغم سنت دمکراتیک در تمامی دموکراسی های جهان، مشغول به زد و بندهای پنهانی شده است که ظرفیت قدرت خویش را پس از استقرار صاحب جدید کاخ ارگ کابل، تداوم بخشد. در انتخابات سال جاری ریاست جمهوری، دخالت آشکار کرزی چه قبل انتخابات و چه در زد و بندهای دوره تقریبا طولانی شمارش آرا، امری است که کمتر تردیدی در آن می توان داشت. کرزی با حمایت تقریبا آشکار خود از «زلمی رسول»- وزیر خارجه پیشین کرزی که حتی یک انتقاد هم در طول دوران انتخابات از عملکرد دولت فعلی نداشت- نشان داد که دوست ندارد پس از 12 سال در اوج بودن، به سرعت از دور خارج شود.
 
گفتنی است؛ او امیدوار بود زلمی رسول به عنوان نزدیکترین مشاور امنیتی اش، سکان امور اجرایی کشور را به دست گیرد تا رفت و آمدش طبق روال 12 سال گذشته به کاخ ارگ برقرار باشد؛ اما اقبال پایین مردمی به زلمی رسول نشان از شکست نقشه اصلی کرزی برای ریاست جمهوری داشت. مردم رای دهنده با هوشیاری توانسته بودند نامزد مورد حمایت نظام را شناسایی کنند و "نه" بزرگی را به سیاست های حکومتی کرزی از طریق "انگشتهای رنگی" خویش ابراز دارند.
 
حال سوال اصلی اینجا است که نقشه دوم حامد کرزی چیست؟ در جواب می شود عنوان کرد که به مانند تمامی سیاستمداران سرد و گرم چشیده که همیشه نقشه دومی به همراه دارند، کرزی هم در روزهای منتهی به 24 جوزا، موعد برگزارزی دور دوم انتخابات، نقشه دوم خویش را به پیش می برد. برخی‌ ارزیابی ها نشان می دهد که کل پروسه کشانیده شدن انتخابات به دور دوم، برنامه‌ مورد نظر حامد کرزی بود.
 
اکنون که زلمی رسول با حدود یازده درصد کل آرا به تیم انتخاباتی داکتر عبدالله پیوسته است و اکنون هم در حال تبلیغ برای این نامزد پیشتاز می باشد، عبدالله باید هزینه متناسب این تصمیم را پرداخت کند. به نظر می رسد هزینه مورد نظر هم سهم قابل توجهی از وزرای کابینه (حدود 5 وزیر از 26 وزیر کابینه) خواهد بود که رایج ترین بده- بستان سیاسی در سطوح انتخابات ریاست جمهوری در منطقه محسوب می شود.
 
یادآور می‌شود؛ با این توضیح، محتمل است که عبدالله نیز به عنوان بازیگری عاقل، این معامله را پذیرفته است؛ چون بیم آن را داشت که همین آرای شکست خورده در دور اول به سمت رقیبش احمدزی می رفت و حامد کرزی با احمدزی وارد معامله می شد.
 
البته لازم به توضیح است که اشرف غنی احمدزی با فرض کسب رای ثابتش در مرحله دوم، به آرای نفرات چهارم و پنجم دور اول (سیاف و هلال) نیز نیاز دارد.
 
در مجموع پیش‌بینی موضع‌گیری آقای کرزی در دور دوم انتخابات عملی نیست اما این مشخص است که نقش او در این دور مهم و برجسته خواهد بود.
 
مشهور است که در افغانستان سیاست به عقب بر نمی‌گردد و تکرار نمی‌شود. کرزی به خوبی می داند که دوران بازنشستگی او فرا رسیده است، اما در حال جدال با شبکه ای از مخالفانی است که در این چند سال اخیر- خصوصا بعد از انتخابات نامشروع 88- برای خود تراشیده است. برخی آگاهان مسایل سیاسی معتقدند که بدبینانه ترین احتمال این است که در کشاکش این زدوبندهای پنهان، مخالفان کرزی درصدد حذف او برای همیشه از صحنه سیاست بیایند؛ چرا که کرزی در دوران گذاری قرار گرفته است که روز به روز احساس عدم تاثیرگذاری او در آینده افغانستان -به دلیل پایان یافتن دوره ریاست جمهوری اش تا حدود دو ماه دیگر- زیادتر می شود.
 
و این احتمال وجود دارد که دولت آینده وی را برای همیشه به فراموشی بسپارد.
/انتهای پیام

منبع: شبکه اطلاع رسانی افغانستان
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.