به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، قاره آسیا به عنوان کهن ترین، پر نفوس ترین و بزرگترین قاره جهان که امروزه به عنوان بزرگترین قدرت نظامی و اقتصادی جهان نیز تبارز کرده است، نیاز دارد تا امنیت خود را در چوکات تعاملات دو جانبه، چند جانبه و بخصوص در قالب سازمان های منطقه ای تعریف کنند.
تعریف نوینی که امروزه از مقوله امنیت صورت می گیرد، ایجاب می کند که کشورهای منطقه علاوه بر افزایش بودجه نظامی و دفاعی خود، چتر گسترده تر امنیتی را در سطح منطقه به وجود آورد. تعاملات امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورها و همکاری های جمعی آنها در محورهای مشترک، بستر مناسبی را برای تأمین امنیت و حفظ ثبات منطقه ای فراهم می سازد.
گفتنی است، فروپاشی شوروی سابق که به یک قطبی شدن جهان انجامید، الزامات جدیدی را در نظم بین المللی و از جمله در زمینه امنیت جهانی به وجود آورد. امنیت در مفهوم گسترده تر باز تعریف شد و مسأله جهانی شدن و یا جهانی سازی به یک امر اجتناب ناپذیر تبدیل گردید.
الزامات جدیدی که در عرصه بین المللی خلق شد، سبب گردید که بسیاری از مفاهیم اعتبار سنتی خود را از دست داده و در قالب و محتوای تازه به کار گرفته شوند. بسیاری از سازمان ها، اتحادیه ها و پیمان های امنیت جمعی تحت تأثیر شرایط نوین جهانی شکل گرفت و قطب های متعدد قدرت در قسمت های مختلف جهان در چوکات همین پیمان ها و اتحادیه ها به وجود آمد.
یادآور میشود، اجلاس سیکا نیز بر اساس همین ضرورت ها و ناگزیری ها تشکیل و به فعالیت آغاز کرد. در کنار این اجلاس، کشورهای آسیایی تلاش های خود را برای ایجاد زمینه های بیشتر همکاری در چوکات سازمان شانگهای، اکو، سارک و سازمان کشورهای مشترک المنافع نیز سامان داده اند.
حال سؤال این است که این سازمان ها و اجلاس ها تا چه حد در جهت اعتماد سازی منطقه ای مفید بوده و بر تعمیق و گسترش روابط و مناسبات سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان کشورهای عضو کمک کرده است؟
سؤال دوم این است که افغانستان چه نقشی می تواند در این اجلاس ها بازی کند؟ و متقابلا این سازمان ها و اجلاس چه مؤثریتی برای تأمین امنیت، حفظ ثبات و بهبود اقتصاد افغانستان خواهند داشت؟
شرایطی که پس از رویداد یازدهم سپتامبر در افغانستان حاکم شد، زمینه همکاری کشورهای منطقه و جهان را با افغانستان فراهم ساخت و در این دوره افغانستان بیشترین و وسیع ترین روابط را با کشورهای مختلف جهان داشته است. حضور این کشور در سازمان های منطقه ای نیز تا حد زیادی به نقش و جایگاه جدید افغانستان در تعاملات بین المللی مربوط می شود.
اگرچه ناگزیری های بین المللی و منافع جمعی کشورهای آسیایی ایجاب می کند که این کشورها منافع خود را در محور اهداف و منافع کلان منطقه ای دنبال کنند؛ اما مشکلات و چالش های داخلی و اختلافات ارضی و مرزی که بین کشورهای آسیایی وجود دارد، امکان اعتمادسازی و توسعه همکاری های منطقه ای را با شک و تردید قرار داده است. اختلافات مرزی هند با همسایگانش و از جمله با چین و پاکستان و اختلافات کشورهای آسیای میانه روی منابع آبی و تعیین خطوط مرزی و رقابت هایی که میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان گاه گاهی تبارز می کند و روابط توأم با ترس و احتیاط مسکو و پکینگ، مجموعه عواملی اند که مانع همسویی های استراتژیک و دوامدار میان کشورهای آسیایی می شود. به همین دلیل اجلاس سیکا در مدت بیشتر از یک و نیم دهه فعالیت خود دستاورد چندانی برای اعتماد سازی و همگرایی میان اعضا نداشته است. البته این بدین معنا هم نخواهد بود که نقش سیکا و سازمان های مشابه در توسعه روابط میان کشورها به کلی نادیده گرفته شود.
/انتهای پیام
منبع: روزنامه افغانستان