به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "گلوبال ریسرچ" در مقالهای نوشت: "سیمور هرش"، خبرنگار جنجالی آمریکایی و برنده جایزه ادبی "پولیتزر"، کسی که قتل عام "مای لی" در جریان جنگ ویتنام و شکنجههای زندانهای عراق را افشا کرد و باعث رسوایی تاکتیکهای جنگی دولتهای نیکسون و بوش گردید، هفته پیش در گزارشی جدید نوشت:
در ماه ژانویه، کمیته اطلاعات مجلس سنا گزارشی را در مورد حمله شبه نظامیان محلی در سپتامبر 2012 به کنسولگری آمریکا در بنغازی و یکی از مراکز سری سازمان سیا در نزدیکی همان محل، که به کشته شدن «کریستوفر استیونس»، سفیر آمریکا و سه نفر دیگر منجر شد، منتشر کرد. انتقاد این گزارش از وزارت امور خارجه به خاطر عدم تامین امنیت کافی در کنسولگری، و همینطور از جامعه اطلاعاتی به خاطر در جریان قرار ندادن ارتش آمریکا در خصوص حضور یکی از پایگاههای سیا در آن منطقه، روی صفحه اول روزنامهها قرار گرفت و بار دیگر آتش دشمنیها را در واشنگتن شعله ور ساخت و جمهوریخواهان، اوباما و هیلاری کلینتون را به پنهان کردن اشتباه خود، متهم کردند.
*** سیا با حمایت «ام آی سیکس»، مسئول انتقال اسلحه از زرادخانههای قذافی به سوریه بود آنچه که در این گزارش مشاهده میکنید، قصور در تامین امنیت کارکنان سفارت است. اما «سیمور هرش»، داستان را به گونهای موشکافانهتر مورد بررسی قرار داده است:
یک ضمیمه فوق العاده محرمانه در این گزارش که به طور علنی منتشر نشد، در مورد موافقتنامهای که در اوایل سال 2012 بین اوباما و دولت اردوغان حاصل شده بود، توضیح داده است. طبق شرایط این موافقتنامه، هزینهها از سوی ترکیه، عربستان سعودی و قطر تامین میشدند؛ سیا با حمایت «ام آی سیکس»، مسئول انتقال اسلحه از زرادخانههای قذافی به سوریه بود. تعدادی شرکت صوری، در لیبی مستقر شده بودند که برخی از آنها تحت پوشش نهادهای استرالیایی فعالیت میکردند. سربازان بازنشسته آمریکایی که هیچ وقت نمیدانند واقعا در خدمت چه کسی هستند و برای چه کسی کار میکنند، برای کنترل تهیه و تدارکات و حمل و نقل این اسلحهها به خدمت گرفته شده بودند. این عملیات توسط «دیوید پترائوس»، رئیس سازمان سیا که مدت کوتاهی بعد، به خاطر افشای رابطه نامشروع خود استئعفا داد، اداره میشد. «سخنگوی پترائوس انجام چنین عملیاتی را به طور کلی تکذیب کرده است.)
*** تنها ماموریت کنسولگری آمریکا در بنغازی، سرپوش گذاشتن بر فعالیت نیروهای نظامی بود مشارکت با «ام آی سیکس»، سیا را قادر میساخت تا با محرمانه نگاه داشتن این ماموریت، تحت عنوان عملیات مشترک، قانون را زیر پا بگذارد. یکی از مقامات سابق اطلاعاتی آمریکا توضیح داد که سالیان سال، در قانون آمریکا یک استثنا وجود داشت که به سیا اجازه میداد تا فعالیتهای مشترک خود را به کنگره گزارش ندهد ( که در غیر این صورت، ماموریتهای پیشنهادی محرمانه سیا باید در سندی مکتوب، تحت عنوان "Finding"، برای تصویب، به رهبر ارشد کنگره ارائه داده میشد.) اسامی ذکر شده در این ضمیمه، به کارکنانی که این گزارش را نوشتند و به 8 تن از اعضای سرشناس کنگره ـــ رهبران دموکراتیک و جمهوریخواه مجلس نمایندگان و سنای کنگره و رهبران دموکرات و جمهوریخواه کمیتههای اطلاعاتی در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا ـــ محدود شده بود.
این ضمیمه، در مورد کل اتفاقاتی که پیش از حمله در بنغازی رخ داد و یا اینکه چرا کنسولگری آمریکا مورد حمله قرار گرفت، هیچ توضیحی ارائه نداده است. یکی از مقامات سابق اطلاعاتی که ضمیمه را مورد مطالعه قرار داد، گفت که «تنها ماموریت کنسولگری، سرپوش گذاشتن بر فعالیت نیروهای نظامی بود. این کنسولگری در عمل فاقد هرگونه نقش سیاسی بود.»
*** «هرش» اولین کسی نیست که در مورد این رسوایی بزرگ گزارش میکند پایگاه تحلیلی «گلوبال ریسرچ» در ادامه میگوید: ما با ارائه مدارک و شواهد اثبات کردهایم که ماجرای پشت پرده کشته شدن «کریس استیونس»، سفیر آمریکا در لیبی، این است که این سفارتخانه، به عنوان مرکز تلاشهای آمریکا برای مسلح کردن گروههای جهادی در سوریه و با هدف براندازی دولت سوریه، فعالیت میکرد. ما همچنین به این نکته اشاره کردیم که این مسئله به مخالفتهای حزبی مربوط نمیشود... هر دو حزب از سالها پیش با تغییر رژیم در سوریه موافق بودند و هر دوی آنها تلاش میکردند که بر اتفاقاتی که در بنغازی رخ میداد، سرپوش بگذارند.
اوت گذشته، شبکه خبری «سی ان ان» به موضوع قاچاق اسلحه از بنغازی پرداخت. روزنامههای «وال استریت ژورنال» و «تلگراف» و سایر منابع نیز تایید کردند که سفارت آمریکا در بنغازی، عمدتا برای ماموریتهای محرمانه سیا مورد استفاده قرار میگرفت.»
*** سفارت آمریکا، پوششی دیپلماتیک برای پنهان نگه داشتن ماموریتهای محرمانه سیا در لیبی به گفته آنها، حضور نماینده وزارت امور خارجه آمریکا در بنغازی، پوششی دیپلماتیک برای پنهان نگه داشتن ماموریتهای محرمانه پیشین سازمان سیا فراهم کرده بود و در واقع، این مکان، یک کنسولگری واقعی نبود. به علاوه، «فلیپ جیرالدی»، افسر سابق سیا اذعان میکند:
بنغازی به عنوان یکی از کنسولگریهای آمریکا به شمار میرفت اما در حقیقت این طور نبود. این سفارتخانه، یک دفتر اطلاعاتی بود که در عمل هیچ فعالیت دیپلماتیکی در آن صورت نمیگرفت. در این مکان، عده کمی از ماموران اطلاعاتی وزارت امور خارجه، به همراه مترجمان محلی حضور داشتند. پایگاه بسیار بزرگتر سیا در یک ساختمان مجزا در فاصله یک مایلی سفارتخانه واقع شده بود. این مکان توسط نیروهای شبه نظامی نه چندان قابل اطمینان، حفاظت میشد. در شهر بنغازی، دستورالعمل عملیاتی سیا، بر روی دو هدف متمرکز بود: زیر نظر گرفتن گروه محلی «انصارالشریعة» وابسته به گروه القاعده، و ردگیری سلاحهایی که از زرادخانههای قذافی آزاد شده بودند. کارکنان آن شامل شبه نظامیان سازمان سیا بود که با همکاری شبه نظامیان محلی فعالیت میکردند. سفیر آمریکا در بنغازی، از جزئیات عملیاتی سازمان سیا در لیبی خبر نداشت و فقط در جریان کلی فعالیتهای آژانس قرار گرفته بود. هنگامی که اکیپ همراهان سفیر مورد حمله قرار گرفتند، شبه نظامیان مستقر در پایگاه سیا، پیش از آنکه به محوطه خود برده شوند، یعنی جایی که دو افسر بر اثر حمله خمپاره کشته شدند، برای نجات آنها آمدند.
*** ماموریت سیا در لیبی، یافتن و به دست آوردن سلاحهای سنگین به یغما رفته از زرادخانههای دولت لیبی بود به گزارش خبرگزاری رویترز، ماموریت سیا در لیبی، شامل پافتن و به دست آوردن سلاحهای سنگینی بود که از زرادخانههای دولت لیبی به غارت رفته بود.
به گفته «ویلیام بویکین»، ژنرال بازنشسته آمریکایی، «استیونس» به عنوان بخشی از تلاش آمریکا به منظور مسلح کردن مخالفان سوری، در بنغازی حضور داشت:
«احتمال زیادی وجود دارد که وی این سلاحها را با کمک ترکها به دست نیروهای شورشی میرساند. سوال اینجاست که اگر چنین اتفاقی رخ میداد، آیا این کار یک اقدام محرمانه قانونی بود؟
به گفته «بویکین»، «استیونس» «دستور گرفته بود که از شورشیان سوری حمایت کند» و محوطه ساختمان سفارت وزارت امور خارجه آمریکا در بنغازی، «مرکز اینگونه فعالیتها به شمار میرفت.»
*** ارتباط سفیر آمریکایی با تروریستهای سوری «بیزینس اینسایدر» گزارش داد که احتمال میرود «استیونس» با تروریستهای سوری در ارتباط بوده است. به گزارش این پایگاه: شواهد روزافزونی وجود دارد که نشان میدهند عوامل آمریکایی ـــبه ویژه سفیر کشته شده آمریکا در بنغازی ـــ دست کم از انتقال سلاحهای سنگین از لیبی به شورشیان جهادی سوریه مطلع بودند.
در تاریخ مارس 2011، «استیونس» به عنوان رابط آمریکا با مخالفان لیبیایی وابسته به القاعده انتخاب شد و به طور مستقیم به همکاری با «عبدالحکیم بالحاج» رهبر گروه مبارزان اسلامی لیبی میپرداخت. این گروه در حال حاضر منحل شده است و طبق گزارشها، برخی از مبارزان این گروه، در حملهای که به کشته شدن «استیونسون» انجامید، دست داشتند.
در نوامبر 2011، روزنامه «تلگراف» گزارش داد که «بالحاج» به عنوان رهبر «شورای نظامی تریپولی» فعالیت میکند و «با رهبران ارتش آزاد سوریه در استانبول و در مرز با ترکیه، دیدار کرده است.» وی با تلاش دولت جدید لیبی، برای شورشیان سوری، اسلحه و پول فراهم میکند.
*** شورشیان سوری از سلاحهای سنگین ارسالی برای هدف قرار دادن هلیکوپترها و جتهای جنگنده سوری استفاده میکردند ماه گذشته، روزنامه «تایمز» لندن گزارش داد که یک کشتی لیبیایی «حامل بزرگترین محموله اسلحه به سوریه، در ترکیه لنگر گرفته است.» طبق گزارش، این محموله 400 تنی، شامل موشکهای ضدهواپیمای سطح به هوای SA-7 و اسلحههای نارنجکانداز بود.
«رویترز» گزارش داد که شورشیان سوری از این سلاحهای سنگین برای مورد هدف قرار دادن هلیکوپترها و جتهای جنگنده سوری استفاده میکردند. کاپیتان این کشتی «یک لیبایی از اهالی بنغازی و رئیس سازمانی که «شورای ملی لیبی برای امداد و پشتیبانی» نامیده میشد، بود که به احتمال زیاد، توسط دولت جدید لیبی به وجود آمده بود.
این بدان معناست که «استیونس»، سفیر آمریکا در بنغازی، بین خود و این شخص اهل بنغازی که سلاحهای سنگین را به سوریه منتقل میکرد، فقط یک رابط ــبالحاج ــ داشت. علاوه براین، ما میدانیم که گروههای جهادی، در بین مخالفان سوری، جزو بهترین جنگندگان به شمار میروند اما به راستی آنها از کجا آمدهاند؟
*** سفیر کشته شده آمریکا در لیبی، یکی از بازیگران اصلی در به خدمت گرفتن تروریستهای لیبیایی و ارسال اسلحه برای مبارزه با دولت سوریه هفته گذشته، روزنامه «تلگراف» گزارش داد که فرمانده ارتش آزاد سوریه، وقتی که توضیح می داد که ارتش آزاد سوریه این افراد افراطی را در اینجا نمیخواهد، آنها را «لیبیایی» نامید. و اگر دولت جدید لیبی این مبارزان اسلامی و 400 تن سلاح سنگین به سوریه را از طریق بندری در جنوب ترکیه فرستاده است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت که دولتهای ترکیه و آمریکا مطمئنا در جریان این موضوع قرار داشتند.
به علاوه، یکی از پایگاههای سیا در شهر بنغازی، در 1.2 مایلی کنسولگری آمریکا مستقر بود که علاوه بر مسائل دیگر، از آن به عنوان پایگاهی برای جمعآوری اطلاعات در خصوص تکثیر سلاحهای به یغما رفته از زرادخانههای دولت لیبی، شامل موشکهای سطح به هوا استفاده میکرد.» ... و ویژگی های امنیتی آن، بسیار پیشرفتهتر از ویلای اجارهای [ساختمان سفارت آمریکا] بود که «استیونسون» در آنجا کشته شد.»
و ما میدانیم که سیا در جنوب ترکیه، به شورشیان سوری اسلحه ارسال میکند. سوال اینجاست که آیا سیا در انتقال سلاحهای سنگین از لیبی نیز، دست داشته است یا خیر؟
به عبارت دیگر، ممکن است که «استیونس» یکی از بازیگران اصلی در استفاده از تروریستهای لیبیایی و ارسال اسلحه برای مبارزه با دولت سوریه بوده باشد.
*** موضوع رابطه نامشروع رئیس سازمان سیا، سرپوشی برای پنهان نگه داشتن فعالیتهای سیا در لیبی منابع دیگر نیز ادعا میکنند که در عملیاتهای سیا، از سفیر آمریکا در بنغازی، برای فرستادن مبارزان و ارسال اسلحه به سوریه استفاده میشد.
عده زیادی گمانه زنی میکنند که دلیل آنکه ــ اقدامات معمول امنتیتی برای حفاظت جان سفیر آمریکا در بنغازی صورت نگرفت ـــ این بود که سیا سعی داشت تا هیچ کس به اقدامات محرمانه آن پی نبرد. من فکر میکنم این همان چیزی است که واقعا در بنغازی اتفاق افتاد.
این سوال به وجود میآید که آیا مسئله برکناری «دیوید پترادوس»، رئیس سیا به خاطر حادثه بنغازی بود؟
«دیوید پترائوس»، رئیس سیا با اعتراف به رابطه نامشروع خود، به طور ناگهانی استعفا داد. اما قرار بود که پترائوس در حضور کمیتههای سنا و مجلس نمایندگان در مورد کنسولگری آمریکا در بنغازی شهادت دهد. بسیاری گمانه زنی میکنند که موضوع رابطه نامشروع که مانع شهادت «پترائوس» در مورد حادثه مربوط به سفارت آمریکا در بنغازی شد، حقیقت نداشت.
انتهای پیام/