سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

باشگاه خبرنگاران بررسی می‌کند

اطلاعات تکان‌دهنده از حوادث "زندان صیدنایا" در سوریه/ اولین "مانور امنیتی" تکفیری‌ها در خاک سوریه به چند سال قبل بارمی‌گردد؟

به نظر می‌رسد حوادث سوریه، از سال‌ها پیش و با مدیریت سازمان‌های اطلاعاتی بزرگی همچون استخبارات عربستان، در حال انجام بوده و شورش زندان صیدنایا نیز تنها یکی از این مقدمه‌چینی‌ها به شمار می‌رود.

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، در سال 2008، خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، طی گزارشی کوتاه، مطلبی مهم را تایید کرد که شاید در زمان خودش بازتاب گسترده‌ای نداشت اما با گذشت زمان و پیدایش "بحران سوریه" بیشتر می‌توان معنای آن گزارش کوتاه را فهمید.
 
در این گزارش‌ آمده بود "شماری از زندانیان زندان صیدنایا، روز گذشته دست به شورش و اخلال در نظام عمومی زدند و در این راستا به مدیریت زندان و همچنین سایر زندانیان حمله بردند".
 
نکته‌ای که در این گزارش قابل توجه بود، اتهام این عده خاص از زندانیان بود "این افراد از محکومان به افراطی‌گری مذهبی، تروریسم و وابستگی به القاعده بودند".
 
در پایان این گزارش نیز اشاره شده بود "با دخالت نیروهای انتظامی، آرامش به زندان برگشته و مدیریت زندان به دنبال اصلاح خرابی‌های وارده و برخورد با متخلفان است".
 
اما با نگاهی به خاطرات چند تن از زندانبانان این زندان و همچنین اسنادی که بعدها درباره این زندان و ساکنانش منتشر شد می‌توان فهمید که حادثه درگیری "صیدنایا" به نوعی یک مانور آزمایشی برای جریانات تکفیری بوده که به شکل تدریجی در حال ورود به داخل خاک سوریه بوده‌اند.
 
در خصوص شرایط ساختمانی و همچنین امنیتی این زندان باید گفت؛ طی سال‌های 1978 تا 1979 دولت سوریه زمین‌های گسترده‌ای در حدود 15 هزار هکتار واقع در 40 کیلومتری شمال شهر دمشق خریداری می‌کند.


زندان "صیدنایا" در 40 کیلومتری شمال دمشق

دولت سوریه علت خرید این اراضی را ساخت بیمارستانی برای "بیماری‌های واگیردار" اعلام کرده است.
 
به این ترتیب؛ "سازمان تاسیسات نظامی ارتش سوریه" در سال 1981 ساخت این زندان را آغاز کرده و سرانجام در سال 1987 آنرا به "پلیس امنیتی سوریه" تحویل می‌دهد.


 
شکل ظاهری ساختمان این زندان نشان از طراحی ویژه و همچنین اهمیت آن دارد، چرا که این ساختمان از سه بلوک مستطیلی جدا از هم ساخته شده که در محلی بهنام "مسدس" به یکدیگر متصل می‌شوند و هر کدام از این مستطیل‌ها نیز شامل سه طبقه هستند.



در میانه این سه ساختمان (مسدس) نیز برج مراقبت قرار داشته که بر فراز آن یک نگهبان همیشه مسلح حاضر است.

همچنین هر یک از این بلوک‌ها توسط دیواری بلند و طولانی به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می‌شود که در دو طرف آن سلول‌های زندانیان قرار می‌گیرد و از سویی دیگر در هر یک از این سلول‌ها شبکه‌ای آهنی وجود داشته که راه را بر هرگونه ارتباط خارج از مدیریت زندانبانان می‌بندد.


تصویر شبیه‌سازی‌شده از داخل زندان "صیدنایا"

با نگاهی به طراحی این ساختمان، می‌توان از شرایط به شدت امنیتی آن باخبر شد.

البته جو امنیتی حاکم بر زندانیان زندان صیدنایا، محدود به داخل آن نیست، چرا که با وجود 3 حصار امنیتی فوق‌العاده در اطراف این زندان به نظر می‌رسد تقریبا فرار از آن محال است.

 
حصارهای امنیتی اطراف صیدنایا از جمله مناطق گسترده مین‌گذاری شده

شرایط زندان کاملا نشان‌دهنده آن است که صیدنایا از ابتدا برای زندانیان امنیتی و سیاسی آماده شده است.

در خصوص ساکنان این زندان، نیز به طور کلی تا اوایل دهه 90 "کمونیست‌های مسلح مخالف نظام"، "عناصر وابسته به حزب بعث عراق"، "تروریست‌های لبنانی"، و همچنین "عده‌ای از افراد وابسته به احزاب سیاسی کرد" در آن حضور داشتند.
 
با وجود سیاسی بودن، اما آنچه که از نگاهی به خاطرات زندانبانان و همچنین برخی از زندانیان قدیمی صیدنایا برمی‌آید، این است که جو داخلی آن زندان مطلوب بوده است.

برگزاری کارگاه‌های عملی برای زندان، مسابقات شطرنج و شرایط استاندارد بهداشتی تنها بخشی از امکانات این زندانیان به شمار می‌رفت، چرا که پس از سال 2003 و تغییر مدیریت زندان، اصلاحاتی ساختاری در آن رخ داد که بسیار قابل توجه است.

"لوی یوسف" مدیر جدید صیدنایا با هدف جلوگیری از وقوع هر گونه تنش در این زندان، اقداماتی همچون ورود تلویزیون و روزنامه آزادسازی و افزایش دیدار زندانیان با خانواده‌هایشان و بازدیدهای سرزده به همراه گفتگوهای مستقیم با زندانیان را در دستور کار خود قرار داد.



اما بحران زندان صیدنایا از اوایل سال 2004 و ورود زندانیان تکفیری به آن آغاز شد.
 
گفتنی است؛ بیشتر این عناصر تکفیری وابسته به جریان "القاعده" فعال در عراق بودند که با اهداف نامشخصی وارد خاک سوریه می‌شدند.


 
با ورود عناصر تکفیری، جو داخلی زندان به طور کلی به هم می‌ریزد و موجب شکایت سایر زندانیان می‌شود.

در پی افزایش اعتراضات زندانیان، مدیریت زندان سعی در تمرکز تکفیری‌ها در نقطه‌ای مشخص از صیدنایا می‌کند تا بتواند نظارت بیشتری بر آنان داشته باشد.

اما با وجود تلاش مدیریت زندان برای کنترل تکفیری‌ها، آنان روز به روز شرایط وخیم‌تری را ایجادمی‌کنند به طوری که به گفته یکی از زندانبانان صیدنایا مشخص می‌شود تکفیری‌ها در داخل زندان دادگاه شرعی تشکیل داده و زندانیان غیر مسلمان را شکنجه می‌کنند!
 
ناتوانی مدیریت زندان در برخورد با عناصر تکفیری آنگاه به اوج خود رسید که با وجود جو امنیتی شدید صیدنایا در سال 2006 دو تن از تکفیری‌ها از این زندان گریخته و حتی مشخص نمی‌شود که چگونه توانستند فرار کنند.

در پی ادامه این روند، لوی یوسف از مدیریت صیدنایا عزل شده و شخصی به نام "علی‌خیر بیک" با سوابق امنیتی گسترده مدیریت این زندان را برعهده می‌گیرد.
 
وی به طور مشخص، ماموریت اصلی خود در صیدنایا را سیطره بر جریانات تکفیری اعلام می‌کند.

اما تمام این‌ها در حالی بود که تکفیری‌های صیدنایا بدون ذره‌ای نگرانی از این اقدامات، و با مدیریت و سازمان‌دهی شگفت‌انگیزی به اقدامات مشکوک خود ادامه می‌دادند، تا اینکه سرانجام در سال 2008 و به بهانه قطع چند ساعته آب زندان، مقدمات یک آشوب خبرساز (یا در واقع مانور امنیتی) توسط تکفیری‌ها فراهم می‌شود.
 
بنابر خاطرات زندانبانان سوری، تکفیری‌ها ابتدا با ایجاد سر و صدای بسیار شدید، جو داخلی زندان را به هم ریخته و در پی برخورد ماموران با آن‌ها توانستند از زندان‌های خود خارج شده و با ورود به بخش مسدس، برای چند ساعت کنترل تمامی زندان را در دست بگیرند و تمامی ماموران از جمله مدیر زندان را به گروگان بگیرند.
 
کار به جایی رسیده بود که خیر بیک، به یکی از تکفیری‌ها گفته بود "هرکدام از شما دست از این گروگان‌گیری بردارد، شخصا از بشار اسد تقاضای عفو او را خواهم کرد"!

در نهایت نیروهای امنیتی سوریه با ورود به زندان توانستند مدیریت آن را در دست گرفته و عناصر تکفیری را مجددا به داخل زندان برگردانند.

آنچه که کمتر در آن زمان مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت این بود که چگونه عده‌ای زندانی، بدون در دست داشتن هیچ ابزاری توانستند با وجود شرایط امنیتی صیدنایا دست به چنین اقداماتی بزنند.

این سوال‌ها باقی بود تا در سال 2011 یکی از منابع حقوقی نزدیک به تحقیقات پرونده شورش صیدنایا اطلاعات تحیرآوری را در اختیار رسانه‌ها قرار داد.

او گفته بود "پس از سرکوب شورش، ماموران امنیتی به تلفن‌هایی در زندادن‌ها دست یافتند که از نوع ثریا بوده که از طریق ماهواره کار می‌کند".

این منبع حقوقی در اظهار نظری نگران‌کننده و قابل توجه گفته است "به همين دليل، دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی سوری، تا مدت‌ها از تماس‌های بر قرار شده توسط این تلفن‌ها بی‌خبر بوده و نتوانسته‌اند آن را کنترل کنند".

این در حالی‌است که به گفته این منبع، تنها اندکی پس از ورود عناصر تکفیری به صیدنایا، به دستور سازمان اطلاعات ارتش سوریه، تمامی دکل‌ها و برج‌های تلفن در این منطقه و حتی مناطق نزدیک آن تعطیل شده بوده اما باز هم ارتباط میان تکفیری‌ها با نقاط نا معلوم ادامه داشته است.

گفتنی است؛ پس از مداخله شاخه شنود اطلاعات ارتش سوریه (شاخه 211) مشخص می‌شود که این تماس‌ها از طریق تلفن‌های ماهواره‌ای در حال انجام است.

آنچه باعث حیرت ماموران امنیتی سوریه شده این بود که ارتباطات میان تکفیری‌ها با جهان خارج در بهترین کیفیت و بدون هیچ پارازیتی رخ می‌دهد.

این در حالی بود که زندان صیدنایا دارای درهای فلزی و دیوارهای بتنی بود که می‌توانست ارتباطات ماهواره‌ای را حداقل با مشکل مواجه کند.

دستگاه‌های امنیتی-اطلاعاتی ارتش سوریه در ادامه تحقیقات خود به این نتیجه می‌رسند که نقطه آغاز بحران از مناطقی در زندان شکل می‌گیرد زندانیان استان درعا در آن سکونت داشته‌اند و در حقیقت این افراد حلقه اتصال تکفیری‌های داخل صیدنایا با جهان خارج بوده‌اند.

این منبع حقوقی تاکید کرده "با انجام تحقيقات بيشتر مشخص شد كه برخی از آن‌ها و برخی از خانواده‌هايشان توسط دستگاه اطلاعاتی و امنيّتی عربستان استخدام شده و تلفن همراه ثريا و مبالغی كلان به آن‌ها داده شده است".

نتايج اين تحقيقات، به طرز شگفت‌آوری نشان می‌دهد كه برخی از مخالفان دولت سوريه در لندن، از حوادث داخل زندان صیدنایا اطلاع داشته‌اند اما آن‌ها دقيقا نمی‌دانستند قرار است چه اتفاقی بيفتد.

با نگاهی به این حوادث، به نظر می‌رسد حوادث سوریه، از سال‌ها پیش و با مدیریت سازمان‌های اطلاعاتی بزرگی همچون استخبارات عربستان، در حال انجام بوده و شورش زندان صیدنایا نیز تنها یکی از این مقدمه‌چینی‌ها به شمار می‌رود.

انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۸
در انتظار بررسی: ۰
حمیدکردستانی
۱۶:۴۰ ۰۴ مرداد ۱۳۹۴
لعنت خدا بر شیطان بزرگ امریکا

ولعنت خدا بر شیطان کوچک آل سعود و اردوغان
مرنگلو
۱۷:۱۷ ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
به امید روزی که تمام مسلمانان جهان در زیر پرچم اسلام زندگی ارامی داشته باشند
ناشناس
۱۵:۵۷ ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
مرگ بر وهابیت
محمد
۱۵:۵۳ ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
امیدوارم وزارت اطلاعات ایران جلوی استخبارات سعودی وایسه
مهدی
۱۵:۱۲ ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
از دست این صعودی ها باید به خدا پناه برد
انشاالله بعد از مرگ پادشاهشون عربستان روی خوش به خود نمیبیند و این کارها دامن خودشونو هم میگیره.
ناشناس
۱۵:۰۹ ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
باید وزارت اطلاعات ما هم به گوش باشه
ناشناس
۱۳:۰۹ ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
جالبه..........
مهدی
۱۲:۵۸ ۱۵ فروردين ۱۳۹۳
عالی بود...واقعا تکان دهنده است