سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

گزارش/

تحليلي بر كارشكني‌هاي اخير در پرونده هسته‌اي ايران و نقش دلالان اين سناريو

برخی مهره‌ها و کشورها، اخیرا و با آغاز گفتگوهای فشرده هسته‌ای كارشكني‌هاي گسترده‌ای را علیه ایران برخی به طور آشکار و برخی دیگر در خفا آغاز کرده‌اند که بررسی این دلالان و اقدامات و اهداف این گرو‌ه‌ها، جای تأمل و بررسی دارد.

سرويس بين‌الملل باشگاه خبرنگاران؛ ائتلاف ضد ايراني ـ شيعه اسرائيل و عربستان؛ اتحاد "مثلث" اسرائيل ـ فرانسه ـ عربستان و رونده هسته‌اي ايران؛ معامله بر سر سوريه و حزب‌الله  سه سرفصلی است که در این گزارش به بررسی آن می‌پردازیم.

كودتاي نظامي و ضدانقلابي مصر و جنگ داخلی سوریه، نشانه‌اي از ظهور يك ائتلاف ابرقدرت جدید و خطرناك در عرصه سياسي تلقي مي‌شود. اتحاد بین اسرائیل و عربستان سعودی، یکی با نفوذ سیاسی و دیگري با ثروت گسترده مالی، در تعاملات خاورميانه مي‌تواند تاثيرگذاري سوئي بر تعاملات منطقه‌‌اي داشته باشند.


لازم به ذكر است، ائتلاف جدید در خاور میانه (ائتلاف ضد شيعي-ايراني)، با نقش واسطه‌اي اردن-شكل گرفته است.

تاثیر بالقوه این ائتلاف جدید با در نظر گرفتن تبلیغات اسرائيل و تاثیر بی نظیر آن بر سیاست خارجی ایالات متحده در كنار دلارهاي نفتي عربستان سعودی و تهديد به حذف تبادلات نفتي بدون دلار بر شبکه های مالی جهانی،غير قابل انكار خواهد بود.اين دو كشور، با داشتن رقيبي مشترك به نام ايران،به ائتلافي ناخواسته رسيده‌اند و اكنون تمام تلاش خود را براي مديريت بحران سوريه و مذاكرات هسته‌اي ايران بر اساس منافع خود بكار گرفته‌اند.

ائتلاف یک رژیم یهودی با يك پادشاهي محافظه کار وهابی از اسلام اهل سنت هر چند كمي عجيب به نظر مي‌رسد،‌ اما منافع مشترك آنها در حذف رقيب منطقه‌اي خود- ايران- باعث بوجود امدن اين ائتلاف شده است.

هر دو آنها ایران شيعه را به عنوان رقیب منطقه‌ای و اصلی خود مي‌دانند. هر دو طرف در مورد کودتای نظامی علیه دولت اخوان المسلمین مصر موضع مشتركي داشتند و در مورد عزل بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه با حمله نظامی احتمالی از سوی ایالات متحده نيز تاكيد دارند.

هر دوي آنها از گسترش اختلافات قومي قبيله‌‌اي در منطقه خاورميانه بدون شك بهره‌مند خواهند بود و لااقل در يك دوره كوتاه مدت منافع مشتركي را با هم تجربه خواهند كرد.

بدون شك اسرائيل از سقوط محمد مرسي و اخوان المسلمين و متعاقبا تحت تاثير قرار گرفتن حماس، راضي‌تر به نظر مي‌رسد.

در همین حال، در لبنان، جنبش حزب الله نيز پس از اعلام حمايت از بشار اسد تحت فشار فزاینده سیاسی و نظامی قرار دارد كه اين امر براي عربستان ناراحت‌كننده است.


حزب الله، جنبش سیاسی و نظامی است که نیروهای اسرائیلی را از جنوب لبنان خارج كرد و اكنون به خاري در گلوي اين رژيم تبديل شده است. گسترش جنگ داخلی سوریه، با نيروهاي افراطي سلفي، بين حماس با سوريه و ايران نيز جدايي خواهد انداخت.

به عبارتي دیگر، اسرائیل از اختلافات فرقه‌ای و کودتای مصر که بیشتر حماس متاثر آن بوده است، ذي‌نفع خواهد بود، در مقابل تضعيف جايگاه و نفوذ ايران در منطقه نيز به نفع عربستان و مكتب وهابيت اين پادشاهي خواهد بود. با اين اوصاف، اسرائيل در گفتگوهاي صلح آتي با فلسطين نيز از جايگاه "ديكته كردن" سياست بر مقامات فلسطيني و از سرگيري روند مذاكرات برخوردار خواهد بود.
در اين بين هدف نئومحافظه کاران آمریکایی - برتري اسرائيل- نيز تحقق خواهد يافت. ایده "تغییر رژیم" در عراق نيز در سال 2003 بخشی از استراتژی نئومحافظه کاران بود كه عمده هدف آنها كمك به اسرائيل براي گسترش قلمرو خود بوده است.

اين طرح در سال 1996 تحت عنوان " استراتژی جدید برای ایمن كردن قلمرو " توسط نئومحافظه کاران برجسته، از جمله «ریچارد پرل» و «داگلاس فیث»، طرح‌ريزي شده بود.

در اين سند، نئو محافظه‌کاران مذكور معتقد بودند: "اسرائیل می‌تواند محیط استراتژیک خود را، با همکاری ترکیه و اردن با تضعیف و حتی به عقب راندن سوریه، شكل دهد. تحقق اين هدف مهم استراتژیک براي اسرائیل ،با از بین بردن صدام حسین در عراق به عنوان وسیله‌ای برای مهار جاه‌طلبی‌های منطقه‌ای سوریه، تحقق‌پذير خواهد بود. " 

نئو محافظه‌کاران موفق به متقاعد کردن رئیس جمهور بیل کلینتون براي حمله به عراق در اواخر 1990  نشدند، اما با روي كار آمدن جورج دبلیو بوش در سال 2001 و پس از سناريوي يازده سپتامبر، اين خواسته آنها عملي شد.

هدف آنها از حمله به عراق ایجاد روابط دوستانه رهبري عراق با اسرائیل و در اختيار داشتن پایگاه‌های نظامی ایالات متحده برای ترویج "تغییر رژیم" در سوریه و ایران و حذف حزب الله بوده است.

نئو محافظه‌كاران حتي سوریه یا ایران را بعد از عراق مد نظر داشتند. 

با این حال، جنگ عراق آنطور كه انتظارش را داشتند، نشد! با روي كار آمدن دولت شيعه در عراق، برنامه‌ريزي‌هاي نئو محافظه كاران آمريكايي با چالش جدي مواجه شد.


نتیجه نهایی جنگ عراق، تبدیل عراق از یک حکومت سنی دولت اقتدارگرا به دولت شیعه در تعاملات منطقه تاثيري شگفت‌انگيز داشت! 

بعد از آن، تنش‌های فرقه‌ای در سراسر منطقه گسترش يافت. عربستان سعودی و دیگر کشورهای نفت‌خیز خلیج‌فارس که از حاميان صدام حسین در جنگ با ایران در سال 1980  بودند، تحمل گسترش نفوذ ايران در عراق سوريه و لبنان و تشكيل "هلال شيعي" را نداشتند.

پس از شعله‌ور شدن آتش قیام‌های مردمی در منطقه، عربستان نيز خود را در خطر ديد. 

با حمایت از شورشیان و شبه نظامیان در سوریه، عربستان‌سعودی و دیگر شیوخ نفتی فرصتی برای معکوس كردن منافع ژئوپلتیک ایران در منطقه پيدا كردند. متعاقبا عربستان میلیاردها دلار نيز به ژنرالهای مصری، براي تثبيت موقعيت خود در مصر اختصاص داد.

با توجه به منابع اطلاعاتی، اردن نقش واسطه را در ارتباط دو جانبه بین اسرائیل و عربستان سعودی، اين اتحاد پشت پرده ايفا كرده است، اتحادي که در نهایت با حمایت مشترک اين دو کودتای مصر رقم خورد. در حالی که عربستان سعودی مرتب كمك‌هاي مالی را برای رژیم نظامی جدید مصر اختصاص مي‌داد، اسرائیل لابی قوی خود را در واشنگتن براي منصرف کردن باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا، از برچسب زدن کودتا به اين حركت نظامي بكار گرفت.


در حال حاضر عربستان تامين مالي و اسرائيل لابي‌گري سناريوي سوريه را بر عهده دارند. هر دوي آنها از تضعيف سوريه و يا بركناري بشار اسد ذي نفع خواهند بود و مي‌توانند در مقابل رقيب ديرينه خود ايران نيز عرض اندام نمايند. 

تضعيف سوريه و جايگاه ايران در منطقه و متعاقبا تضعيف حزب الله و حماس براي اسرائيل بسيار خوشايند خواهد بود.

ظهور اتحاد اسرائیل و عربستان سعودی عواقب جدی برای جغرافیای سیاسی جهانی خواهد داشت. ترکیب قدرت مالی و اقتصادی فوق‌العاده عربستان سعودی و ظرفیت لابي گري اسرائیل، به خصوص در داخل ایالات متحده، بدين معنی ست که یک ابرقدرت جدید در صحنه بین المللی وارد مي‌شود.


شکاف میان ایالات متحده و اسرائیل بر سر مسئله ایران - که برخی از آن به عنوان بدترین اختلاف بین دو کشور در 30 سال گذشته ياد مي‌كنند- از آن بايد به عنوان فصل دیگری از روابط تامل برانگيز اوباما و نخست وزیر اسرائیل ياد کرد. 

برای آمریکای خسته از جنگ، معامله در مورد برنامه هسته‌ای ايران در ازای كاهش جزئي تحریم ها؛ تسکین‌بخش خواهد بود، و تحقق همين امر نيز براي امريكا كه اكنون گرفتار بحران مالي در داخل و لابي‌هاي اسرائيلي در سياست خود است، بهترين گزينه حال حاضر است.

اسرائیل نيز، به جلوگیری از جنگ فكر مي‌كند. اما رهبران صهیونیست بیشتر به چرخش آمریکایی‌ها در سياست و رشد مجدد نفوذ ايران در منطقه و متعاقبا به خطر افتادن منافع تل‌آویو در خاورميانه فكر مي‌كنند. تل‌آویو خود به خوبي مي‌داند كه با توجه به وسعت و انبارهاي هسته‌اي‌اش، وقوع جنگ با ايران مي‌تواند به مثابه پايان عمر سرزمين فكاهي اسرائيل و نابودي يهوديان تلقي گردد. اگر هیچ توافق نهایی صورت نپذيرد و تحریم‌ها نيز كارساز نباشد -همان چيزي که تل‌آویو ترس آن را دارد- ایران می‌تواند با ظرفیت هسته‌ای به عنوان یک اقتصاد احیا شده در منطقه باقي بماند. از نقطه نظر تل‌آویو، حفظ تحریم‌ها تا زمانی که ایران موافقت خود را با سازش قطعی اعلام نمايد، لازم است. 


اما حتی توافق دائم نيز براي اسرائیل خوشايند نخواهد بود چرا كه اين امر ايران را از اهداف خود - رهايي از استكبار و كمك به ملت‌هاي ديگر- و متعاقبا تغيير هژموني منطقه-كمك خواهد كرد. مانند عربستان سعودی و دیگر دولت های عرب سنی، اسرائیل نيز خواهان آن نيست كه در مقابل نفوذ ایران در عراق، سوریه و لبنان تنها بماند.


***چه کسی سیاست خارجی آمریکا را کنترل مي‌كند؟ 

درگیری‌های فرقه‌ای در منطقه با هدف تخریب مذاکرات غرب با برنامه هسته‌ای ایران و جنگ داخلی سوریه - تلاش اتحاد جدید"عربستان و اسرائیل" براي كشاندن دولت آمریکا و دخالت نظامی در سوريه، تلقي می‌شود.


  • ابتدا، داستان سوريه: 
غرب با بهره‌برداري مغرضانه از برخي جنبش‌هاي مردمي در منطقه و قبولاندن فرهنگي وارداتي-اختلاف فرقه‌ای- سوريه را در ميان بحبوحه ناآرامي‌هاي منطقه خاورميانه مورد هدف قرار داد تا اين بار بتواند فرهنگ تغيير رژيم را در اين كشور مهم منطقه پياده سازد. البته لازم به ذكر است كه سوريه به لحاظ استراتژيك-نزديكي به سرزمین‌های اشغالی و لبنان و اتحاد مستحكم اين كشور با ايران -به عبارتي ديگر از اعضاي جبهه مقاومت- براي غرب و رژيم اسرائيل از اهميت دو جنداني برخوردار است. در اين بين نبايد دشمني ديرينه عربستان با شيعيان در پيشبرد اهداف وهابيت در منطقه را ناديده گرفت. بنابراين حذف مهره اي قوي به نام سوريه مي‌تواند به جبهه مقاومت و متعاقبا ايران ضربه سنگيني وارد كند و غرب در كنار اسرائيل و عربستان به راحتي پس از رهايي از دست حزب‌الله بتوانند اهداف خود در منطقه را بدون مانع پياده سازند.


نكته ديگر اينكه: منطقۀ هميشه بحران زدۀ خاورميانه، بيشتر به خاطر منابع انرژي و ثروت طبيعي آن مورد توجه استكبار بوده و خواهد بود.

فرقه‌گرایی در حال حاضر دليل اصلي جنگ داخلی در سوریه و عراق و متعاقبا در منطقه خاورميانه قلمداد مي‌شود.

در مورد سناريوي سوریه، دولت آمریکا از سوي تل‌آویو و ریاض، ثروتمندترین کشور عرب سنی، برای ورود به جنگ در کنار شورشیان سنی سوریه و در نتیجه ضربه زدن به شیعه و ایران، تحت فشار است. هدف از اعمال اين فشار بر آمريكا-دخالت نظامي-از سوي ائتلاف ضد شيعه، ضربه زدن به محور مقاومت و در راس آن ايران است.

در حال حاضر، دولت اوباما "مخفیانه" تهیه سلاح سبک شورشیان سوریه را از طریق سيا انجام مي دهد اما باراک اوباما، پس از عقب‌نشيني در خصوص تهدید به بمباران سوریه و متعاقبا پذیرش از بین بردن زرادخانه های شیمیایی سوريه، خشم اتحاد عربستان و اسرائیل را برانگيخت.

اما این حمله مشترک عربستان و اسرائیل به "هلال شیعه" - ایران، عراق و سوریه و پایگاه‌های حزب الله در لبنان - در جبهه‌های مختلف صورت مي گيرد: از جمله در کنگره و در رسانه‌هاي جمعي ایالات متحده رسانه‌هایي که در آن نئومحافظه‌کاران آمریکا در تلاش برای تعمیق دخالت نظامی آمریکا در سوریه و كارشكني در توافق غرب با ايران بر روی برنامه هاي هسته اي معطوف شده‌اند.

به گفته رسانه‌هاي غربي، "حتی حل و فصل دائمی [برنامه هسته‌ای ایران] براي اسرائیل به اين معنا خواهد بود كه آمريكا ديگر مانع حركت ايران در منطقه نخواهد شد،و ايران نيز به راحتي مي تواند جايگاه خود در منطقه را مستحكم‌تر كند، در نتيجه كشورهايي مانند عربستان سعودی و دیگر دولتهای عرب و اسرائیل در مقابل نفوذ ايران در منطقه همچون عراق، سوریه و لبنان تنها خواهند بود!


اما واقعيت اين است كه نظام سیاسی اسلامی، ایران هرگز به عنوان متجاوز در منطقه وارد عمل نشده و تا چند دهه پيش نيز چنين رويكردي برخلاف ائتلاف ضد شيعه نداشته است.

در واقع، اين ایران است كه اغلب قربانی تجاوز دشمنانش واقع شده و بمب گذاری های انتحاری اخیر نزدیک سفارت ایران در بیروت، لبنان مثالی واضح برای این امر است!


از لحاظ تاریخی، ایران و شیعیان منطقه اغلب در موضع دفاعی بوده‌اند. در سال 1980، درست یک سال پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، سلطنت عربستان سعودی و دیگر شيوخ سنی نفت‌خیز منطقه، حمله به ایران توسط صدام حسین را مورد حمايت قرار دادند، جنگی که هشت سال به طول انجامید و صدها هزار نفر از ایرانیان در آن به شهادت رسیدند.

در واکنش به حمله اسرائیل و اشغال لبنان در سال 1980 حزب‌الله لبنان روي كار آمد. ايران كه در جنگ هشت ساله از سوي سوريه حمايت مي‌شد، اكنون از اسد در مقابل چالش هاي سياسي و نظامي حمايت مي كند. عربستان سعودی و دیگر رژیم های سنی با همکاری اسرائیل - در تلاش برای تغییر معادله ژئوپلیتیک در منطقه از طريق سقوط اسد هستند.

از قضا، جنگ تهاجمی عراق که نفوذ منطقه ای ایران را گسترش داد با دخالت نئو محافظه‌کاران در سال 2003 آغاز شد زمانی که جورج بوش به عراق حمله کرد، سرنگون شدن دیکتاتور سنی صدام حسین و روي كار آمدن دولت شیعه نوری المالکی به نوعي معادلات منطقه‌اي را به نفع ايران تغيير داد.

در حالي موضوع انرژي صلح‌آميز هسته‌اي كه بارها با ادعای پوچ سلاح‌های هسته‌ای ايران از سوي رسانه‌هاي جمعي غرب به افكار عمومي تزريق مي‌شود، هميشه حرف از تهدید اسرائیل برای بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران نيز به گوش مي‌رسد اين در حاليست كه اسرائیل زرادخانه هسته‌ای و اعلام نشده‌ای در اختيار دارد و سازمان های اطلاعاتی ایالات متحده بارها اذعان کرده‌اند كه ايران برنامه‌ای برای تولید سلاح هسته‌ای ندارد!

در کنفرانس امنیتی خلیج فارس در ابوظبی که مقامات و کارشناساني از سراسر جهان عرب/اسلامی حضور داشتند در جلسه افتتاحیه، شیمون پرز، رئيس رژیم اسرائیل،از طريق ويدئو كنفرانس از دفتر خود در اين اجلاس شركت داشت. ... اما این همکاری ضمنی اسرائیل و عرب سنی ائتلاف يا آشتی تلقي نمي‌شود، بلكه به تعريفي روشن تر" دشمن دشمن من، دوست من است"- يعني ايران- اين دو جبهه را در كنار يكديگر قرار داده است!


دیپلمات‌ها و وزرای صهیونیست و لابی صهیونیستی هم اكنون در کنگره آمريكا فعاليت دارند، در حالی که مقامات کشورهای عربی خلیج فارس مستقيما به دولت اوباما در خصوص مخالفت خود با هر گونه توافق با ايران (گروه 5 + 1) را ابراز داشته اند!

در حال حاضر سوال مهم اين است كه: آيا ایالات متحده تحت تاثير این اتحاد جدید - تبلیغات اسرائیل و لابی ثروتمند عربستان سعودی و ذخایر نفتی شيوخ عرب-می تواند کنترل سیاست خارجی آمریکا را در دست بگيرد و ارتش ایالات متحده را براي مبارزه منطقه‌ای علیه ایران و "هلال شیعی" وارد عمل كند يا نه؟

به نظر مي‌رسد سرمايه سعودي تاكنون فرانسه را به سمت اين ائتلاف ضد شيعه-ايراني كشانده است.


اسرائيل نيز تا حدودي با نفوذ خود در كنگره توانسته در خصوص تحريم‌هاي عليه ايران كار شكني كند.

عربستان سعودی و اسرائیل تمايل زيادي براي عدم توافق بر سر موضوع هسته‌اي ايران دارند در اين بين اهرم فرانسه به عنوان يك بازدارنده ديپلماتيك وارد عمل شد....حال چرا فرانسه؟ در پشت اقدام فرانسه مي‌توان اهرم مالی عربستان سعودی و مهارت سیاسی اسرائیل را بشمرد.

خرابکاری فرانسه از رسيدن توافق اولیه در مورد برنامه هسته‌ای ایران را مي‌توان اولين تاثير منفي اتحاد جدید ضد ايراني عربستان سعودی و اسرائیل دانست فرايندي كه تا حدودي اميدها را براي سازش سياسي مسئله هسته‌اي ايران در ابهام قرار داد.



در طول تابستان، مقامات عربستان سعودی از جمله، شاهزاده بندر بن سلطان به پایتخت‌های اروپایی با وعده‌هاي معاملات مالی و امتیازات سفر کرد تا از اين طريق خواسته‌های عربستان سعودی و اسرائیل برای مداخله نظامی در جنگ داخلی سوریه و اوج جنگ اقتصادی علیه ایران را بتواند پياده سازد! 

در اين بين فرانسه نيز با یک اقتصاد ضعیف و نرخ بالای بیکاری دست و پنجه نرم مي‌كند! بنابراین، زرق و برق دلارهای نفتی عربستان سعودی توجه دولت فرانسه را -در ميان تهديد عربستان به حذف دلار نفتي-به سوي خود جلب كرد.

تنها در ماه گذشته، ژان ایو لو دريان وزیر دفاع فرانسه امضای یک قرارداد 1.5 میلیارد دلاری با عربستان سعودی براي تعمیرات اساسی شش کشتی های نیروی دریایی رياض را پيش روي داشت.در ماه ژوئیه، امارات متحده عربی، متحد عربستان سعودی، قرارداد 913 میلیون دلاری را با فرانسه برای خرید دو با ماهواره نظامي هلیوس (پيشرفته) امضا كرد.

معاملات پر سود دیگر خرید و فروش اسلحه را بین فرانسه و عربستان سعودی (و متحدان سنی آن) نيز در اين اواخر شاهد بوده‌ايم. عربستان سعودی همچنین پول خود را برای تقویت بخش کشاورزی و مواد غذایی فرانسه سرمايه‌گذاري كرده است.

بندر بن سلطان در دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، وعده همکاری پر منافع نفت و گاز طبیعی را به عنوان "هویج سياسي" برای متقاعد كردن پوتین به رها کردن دولت سوریه و بشار اسد، ارائه داد،كه با مخالفت پوتين همراه شد.


نبايد از حمايت عربستان سعودي در مسئله چچن و تشويش روسيه به راحتي بگذريم. در مقابل پوتين در برابر خواسته‌هاي عربستان سعودي موضع سختگيرانه‌تري را در خاور ميانه اتخاذ نمود.

پوتين همچنين بر خلاف خواسته عربستان -دخالت نظامي-در موضوع سوريه ،مسئله خلع سلاح شيميايي را از طريق ديپلماسي-همانند آمريكا-انتخاب كرد و در طرف ايراني نيز، به حل‌وفصل برنامه هسته‌اي ايران از طريق گفتگوهاي ژنو تاكيد كرد.

اما بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل و خانواده سلطنتی سعودی خواستار رویکرد متخاصم تري به موضوع سوريه و حذف فوری اسد رئیس جمهور سوریه، و تسلیم کامل ایران تحت تحریم‌های اقتصادی و یا حمله نظامی ایالات متحده و اسرائیل شده است.

پس از نااميدي از همراهي آمريكا و روسيه، ائتلاف ضدايراني، با کمک اهرم فرانسه توانست در دور قبلي مذاكرات اخلال ايجاد نمايد.

دولت اوباما، روس‌ها و دولت‌های دیگر مصالحه در مورد برنامه هسته‌ای ایران را بيشتر توجه داشتند اما، لوران فابیوس وزیر خارجه این مذاکرات را در نهایت بي‌نتيجه گذاشت.

مسئله مهم اين است كه چرا فرانسوی‌ها به کمک اسرائیلی‌ها - در سنگ‌اندازي بر سر توافق - وارد عمل شده‌اند! شايد بهترين توجيه "پول" سعودی‌ها باشد!


در واقع، پشت صحنه اتحاد اسرائیل و عربستان سعودی، ضربه زدن به دولت شیعه ایران و هلال شیعی از تهران تا بغداد و دمشق و بیروت مي باشد.

اسرائیل و عربستان سعودی، ایران را بزرگترین تهدید برای منافع منطقه ای خود مي دانند. هر دو كشور خواهان سقوط دولت تحت الحمايت ايران در سوريه و متعاقبا روي كار آمدن دولتي جديد از جهادگران سنی مورد حمایت عربستان سعودی مرتبط به القاعده مي باشند. 

اسرائیل و عربستان سعودی نیز در موضوع مصر و کودتای نظامی که براساس آن، رییس جمهور محمد مرسی، رهبر اخوان المسلمین خلع شد، موضع مشتركي داشتند  چرا كه اخوان المسلمین نماينده یک جنبش مردمی بود که پادشاهی عربستان سعودی آنرا تهدیدی برای ساختار ضد دموکراتیک خود مي‌دانست. اسرائیل نيز اخوان المسلمین را به عنوان يك نيروي دلسوز به حماس در غزه مي‌دانست!

اما چیزی كه باعث اتحاد اسرائیل و عربستان سعودی شده است، نقاط مشترک اين دو است! اسرائیل نفوذ بالایی در لابی و تبلیغ عليه اهداف خود دارد، به ویژه در تاثیرگذاری بر واشنگتن و کنگره. عربستان سعودی نيز منابع گسترده مالی در اختيار دارد که می‌تواند توجه مقامات وزارت دفاع در پاریس، مردان نفتي در هوستون یا سرمایه گذاری بانکداران وال استریت را به سمت خود جلب نمايد. اين دو در كنار هم مي‌توانند مذاكرات دشمن ديرينه خود -ايران- را مورد هدف قرار دهند.

بر خلاف اسرائيل، ایران هرگز تهديد به حمله نظامي را به زبان نياورده است هر چند سالهاست تل‌اويو خود اين گونه تهديدات را بكار برده است. اول اينكه، ایران بمب هسته ای در اختيار ندارد،و هيچ گونه علاقه اي نيز براي بدست آوردن سلاح هسته‌ای از خود نشان نداده است، ايران برخلاف اسرائيل پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را امضا و اجازه بازررسي از سايت هاي خود را داده است . 

در مقابل، اسرائیل یکی از پیچیده ترین زرادخانه های هسته ای جهان را در اختيار دارد و پيمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نكرده و هرگز اجازه بازرسي تأسیسات اتمي خود را هم نداده است. 

در ماه سپتامبر مایکل اورن، سفير اسرائیل در آمریکا، اذعان داشت كه اسرائیل از شورشیان سوری در جنگ خونین داخلي اين كشور حمايت مي‌كند و خواهان سقوط بشار اسد حتي به قيمت روي كار آمدن جهادگران القاعده در سوريه است.


از اين رو لابي‌هاي صهیونیست بايد براي سرنگوني اسد و دخالت نظامي آمريكا در سوريه و متعاقبا ضربه زدن به ايران، وارد عمل شوند.
با اين اوصاف اسرائيل عملا در صف متحدان عربستان در سناريو سوريه قرار دارد و با رياض براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه متحد شده است.

اورن در اين مورد مي‌گويد: "ما همیشه خواستار رفتن بشار اسد بوده‌ايم، ما همیشه افراد بدي را كه مورد حمايت ايران نبوده‌اند را به افراد بدي كه مورد حمايت تهران هستند ،ترجيح مي‌دهيم".   

به هر حال، تصمیم اورن به طور غير مستقيم از تلاش پشت صحنه اسرائیل در حذف اسد و سوء ظن‌هاي دخالت آژانس‌های اطلاعاتی ریاض و تل آویو حرف مي‌زند.


*** سخن پاياني:
اكنون موضوع هسته‌اي ايران و سناريوي جنگ داخلي سوريه از سوي اسرائيل و عربستان به شدت دنبال مي‌شود.

با هدف ضربه زدن به برنامه هسته‌اي ايران و سوريه، و متعاقبا گسترش اختلافات قومي-قبيله‌ای در منطقه، شاهد شكل‌گيري ائتلاف ضد ايراني-شيعي در منطقه بوده‌ايم.

اين ائتلاف بيشتر به دنبال حفظ منافع خود در منطقه و جلوگيري از نفوذ ايران در منطقه معطوف شده است.

رسيدن به توافق در برنامه هسته‌اي ايران و موضوع سوريه و لبنان، به كابوس این شب‌های اسرائيل، عربستان و نئو محافظه‌كاران آمريكا تبديل شده است. 
گزارش از حسینی

منابع:
http://consortiumnews.com/2013/09/18/israel-sides-with-syrian-jihadists
http://www.washingtonpost.com/opinions/us-israel-need-to-agree-on-an-iran-deal/2013/11/18/a60f934a-507d-11e3-9e2c-e1d01116fd98_story.html
http://consortiumnews.com/2013/11/11/why-france-sank-an-iran-nuke-deal
http://consortiumnews.com/2013/11/20/who-controls-us-foreign-policy
http://consortiumnews.com/2013/08/29/the-saudi-israeli-superpower

انتهای پیام/

برچسب ها: ایران ، تهران ، هسته ای ، فابیوس ، ژنو ، فرانسه ، کری ، آلمان ، اروپا ، مذاکره ، اسرائیل ، کارشکنی ، گفتگو ، مردم ، اوباما ، کاخ سفید ، واشنگتن ، نیروگاه ، تل آویو ، نتانیاهو ، صهیونیستی ، انتقاد ، روسیه ، چین ، رم ، ایتالیا ، وزیر خارجه ، سوئیس ، حقوق ، دیپلماتیک ، پرونده ، افراط گرایی ، تحولات ، تروریسم ، گردشگری ، بیروت ، حادثه ، اجماع ملی ، روحیه ، دولت ، آمریکا ، تیم ، رهبر انقلاب ، محمد جواد ، مایکل مان ، آدام شوبین ، عراقچی ، غنی سازی ، بیست درصد ، بمب ، اتم ، رژیم صهیونیستی ، خامنه ای ، یوکیا آمانو ، آژانس اتمی ، سازمان ملل ، منابع غربی ، سنا ، کنگره ، موساد ، مدالیته ، پروتکل الحاقی ، سخنگو ، اتحادیه اروپا ، سعید جلیلی ، کره جنوبی ، منابع رسمی ، راکتور ، سانتریفیوژ ، آب سنگین ، اراک ، قم ، فردو ، نطنز ، کلاهک هسته ای ، انگلیس ، چاک هیگل ، جان کری ، توافق احتمالی ، بسته پیشنهادی ، تحریم ، تحریم نفت ، شهدا ، اورانیوم ، italy ، iran fm ، geneve ، geneva talks ، world powers ، vienna ، iran talks ، negotiation ، tehran ، deal possible ، khamenei ، negotiations ، optimistic iran ، supreme leader ، nuclear team ، rouhani ، washington ، un ، us negotiator ، western powers ، relief ، uranium ، enrichment ، nuclear weapon ، lift sanctions ، geneva ، iaea ، yukiya amano ، obama ، john kerry ، paris ، french ، araqchi ، abbas araqchi ، britain ، china ، russia ، united states ، delegation ، arak ، heavy water ، netanz ، fordow ، hassan rouhani ، atomic ، watchdog ، catherine ، ashton ، diplomats ، eu ، technical ، discussions ، nuclear program ، nuclear ، agreement ، iranian ، officials ، banking ، sanction ، ap ، reuters ، yjc ، iran news ، terorism ، iran ، syria
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
مینا
۰۰:۰۸ ۰۳ آذر ۱۳۹۲
اگر عربستان به ثروتش مینازه اولاً ثروتش رو از همین مسلمونا بدست آورده ثانیاً خدا رو شکر کشور عزیز و همیشه سربلند ما ایران هم ثروتمنده ، به نظرم داشتن جوانان و مردم پایبند به دین و اخلاق و ولایتمدار خودش بزرگترین ثروت هست . از این گذشته اونها باید از علم و دانش ما هراس داشته باشند ، به گفته حضرت امام هیچ غلطی نمیتوانند بکنند . تنها سخنم به مردم عزیزم چه شیعه و چه اهل سنّت اینه که اتّحاد و برادریشونو حفظ کنند و از دین و شرف و آبرو و کشور وناموسشون دفاع کنند و دولت عزیزمون هم از حق ملت ایران دفاع کرده و کوتاه نیایند . لبیک یا مهدی لبیک یا خامنه ای . اِنَّ مَعَ العُصرِِِ یُسرا
farshid
۲۳:۵۲ ۰۲ آذر ۱۳۹۲
عربستان کاسه داغ تر از آش شده و در این بین جز خدشه دار کردن روابط فی ما بین کاری از پیش نخواهد برد ولی ما هرگز نباید در مسیر ایجاد تشنج در منطقه گام برداریم. سیاست ما عین دیانت ماست