به گزارش باشگاه خبرنگاران؛هوشنگ میرزایی که بهگفته خودش از سال 70 نتوانسته فیلم اول سینماییاش را بسازد. او که آخرین فیلم کوتاهش با عنوان «تفتان» به سیامین جشنواره فیلم کوتاه تهران راهیافته است، در بخشهایی از یادداشتی خطاب به علی جنتی – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی _ آورده است:
«جناب آقای جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی! حال که نسیم اعتدال وزیدن گرفته و دولت تدبیر و امید با شعار شکستن دیوار بیاعتمادیها و باز نمودن قفل زنگزده باورهای سوخته و بیعدالتیها بر سرکار آمده، درخواست بنده بهعنوان یک فعال عرصه هنر و فیلم کوتاه از شما تحقق شعار اعتدال و عدالت در عمل و نگاه یکسان مدیران سینمایی به همه اهالی هنر و سینما است».
او در بخشی از این نامه با اشاره به سابقهی کاریش و موفقیت فیلمهایش آورده است:«بنده متولد سال 1350 هستم و هفت ساله بودم انقلاب شد و حالا بعد از 35 سال از بهترین سالهای عمرم که در انقلاب سپری شده متاسافانه با وجود موفقیتهای بیشماری که فیلمهای کوتاه من در عرصه رقابتهای داخلی و خارجی بدست آوردهاند و یکی از فیلمهای کوتاه من مورد تحسین فیلمساز فقید و مطرح جهان آنجلوپولوس بوده و در دوره از جشنواره سینمای دفاع مقدس فیلمهای کوتاه مستند اینجانب بعنوان بهترین فیلم کسب افتخار نمودهاند و همچنین سالهای متمادی از جوانی و عمرم را در عرصه نویسندگی و بازنویسی آثار مرتبط با جنگ و دفاع مقدس در بنیاد حفظ آثار جنگ سپری نموده و در این زمینه نیز دو اثر تالیفی دارم و کسب جایزه ادبی نیز نمودهام و بعنوان یکی از بیست و پنج فیلمساز موفق و مطرح کشور از وزیر ارشاد دوره ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی، آقای مسجد جامعی بعنوان فیلمساز موفق در عرصه رقابتهای داخلی و خارجی جایزه گرفتهام اما هرگز از سوی مدیران معاونت سینمایی و مراکزی نظیر فارابی و سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوانان ایران هرگز دیده نشدهام و همیشه مورد بیمهری و کمتوجهی و بیعدالتی قرار گرفتهام و کوچکترین حمایت و کمکی از بنده به عنوان یک فیلمساز موفق برآمده از منطقهای محروم به عمل نیامده است و کل حمایت و کمکی که در طول بیست و چهار سال عضویت در سینمای جوانان و خانه سینما از بنده به عمل آمده مبلغ 600 هزار تومان برای ساخت فیلم کوتاه «سازنه» بوده است؛ فیلمی که بعنوان موفقترین فیلم کوتاه کشور شناخته شد و در جشنوارههای معتبر فیلم کوتاه جهان و جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد».
میرزایی ضمن گلایه از بیتوجهی مسئولان به برخی از فیلمسازان کوتاه مانند او، خاطرنشان کرده است: « با وجود موفقیتهای بیشماری که برای فیلمهایم در عرصه رقابتهای داخلی و خارجی بوجود آمده چندین بار مدیران انجمن سینمای جوانان ایران قول مرور آثار بنده در جشنواره فیلم کوتاه و عضویت در هیات های انتخاب و داوری را دادهاند اما هر بار زیر قول و قرارشان زدهاند. خیلی از دوستان و هم دورهایهای بنده با وجودیکه حضور کمتری در عرصه رقابتهای داخلی و خارجی داشتند چندین فیلم بلند سینمایی ساختند و مورد حمایت جدی بودهاند و از بین گروه 25 نفره که از طرف آقای مسجدجامعی تقدیر شدند بجز دو نفرشان که فوت نمودند تنها بنده فیلم اول سینماییام را نساختهام در حالیکه تمام آثار و فیلمهای کوتاه و مستندی که بنده ساختهام با هزینه شخصی و با موضوعات ارزشی مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس بوده است. با وجودیکه بنده هزار و دویست دقیقه مستند از مساجد ایرانی و یک مجموعه 6 قسمتی مستند از مرکز اسلامی هامبورک ساختم که از شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شده، کوچکترین تقدیری از طرف وزارتخانهای که پسوند اسلامی بودن را به همراه اسم خود دارد از بنده و فعالیتهایم بهعمل نیامد. در دو سال گذشته بنده فیلم مستندی از زندگی اولین خلبان شهید دوران فاع مقدس شهید سرلشگر خلبان خالد حیدری از برادران کرد اهل تسنن مهابادی و همرزم شهید او شهید سرلشگر خلبان محمد صالحی ساختم که از برکت ساخت این فیلم در شهرستان مهاباد ماکت هواپیمای شهید در ابعاد بزرگ و واقعی به همراه مجسمه این شهید در ورودی شهر مهاباد نصب شد و از آنجا که بنده با نیت و قلب پاک این فیلم مستند را ساختم، در پایان همین فیلم و در اتفاقی عجیب بعد از 32 سال پیکر این شهید گمنام پیدا شد و در کنار همان ماکت هواپیما و مجسمهاش به خاک سپرده شد اما از طرف هیچ ارگان و نهاد جمهوری اسلامی کوچکترین تقدیر شایستهای از بنده به عمل نیامد و حتی نیروی هوایی هم بیشتر از هر جای دیگری نه تنها حمایت نکرد بلکه موجیات آزار و اذیت من را فراهم نمود. صدا و سیما برای ساخت این مستند بودجه اندکی در اختیار من گذاشته بود و آنقدر مدیران صدا و سیما به بنده آزار و اذیت رساندند که با 21 سال سنوات خدمتی و در حالیکه کارگردان رسمی شبکه یک و سازمان صدا و سیما بودم خودم را بازنشسته کردم».
وی با گلایه از اینکه تاکنون نتوانسته، نخستین فیلم سینماییاش را بسازد، نوشته است: «بنده از سال 70 که در کنکور هنر و رشته تولید و کارگردانی دانشکده صدا پذیرفته شدهام و دو سال قبلتر از آن فیلمهای 8 میلی متری میساختهام و همیشه فیلمساز موفقی بودهام اما نمیدانم به چه دلیلی هرگز مورد حمایت و توجه قرار نگرفتهام در حالیکه من هم ایرانی هستم و بایستی مثل دوستانم از حق و حقوق مساوی و یکسان برخوردار باشم. آقای بهمن قبادی در پروژههای کلاسی دستیار بنده بوده و تا توانستند ارگانها و اداراتی نظیر سینمای جوان و فارابی از او حمایت مالی و معنوی به عمل آوردند اما در همان زمان هم کوچکترین حمایتی از من به عمل نمیآمد».
این فیلمساز ضمن درخواست ملاقات وزیر ارشاد آورده است: «جناب آقای وزیر، بنده درخواست ملاقات حضوری مینمایم تا با مدرک و ارائه تمام جزییات و شواهد و کاتالوگها و جوایزی که از جشنوارهها گرفتهام حضرتعالی را در جریان تبعیض و ستمی که بر من در طی این سالها رفته قرار دهم. بنده از شما میخواهم که حق و حقوق از دست رفته من را بهم برگردانید. اگر یک سوم بودجه میلیاردی که فارابی تا حالا در اختیار سازندگان و دوستان من به بهانه ساخت فیلم فاخر قرار داده به من میدادند، من هم بعد از سالها به آرزویم که ساخت فیلم اول سینماییام بود میرسیدم اصلا یک سوم هم نه دویست میلیون تومان هم میدادند باز من به آرزوی ساخت فیلم اولم میرسیدم. اگر قرار است جشنوارهها و جوایز داخلی و خارجی باعث کسب امتیاز و جذب سرمایه و صدور پروانه ساخت شود بایستی این قانون برای همه یکسان باشد. بنده تمام شرایط قانونی برای دریافت پروانه ساخت فیلم اولم را از مدرک کارشناسی گرفته تا امتیاز حضور در جشنوارهها و کسب مقام و همچنین نمونه کار همه را یکجا دارم و همینطور فیلمنامه مناسب برای ساخت و اگر از بنده حمایت به عمل بیاید و پروانه ساخت فیلم اول صادر و بودجه آن در اختیارم گذاشته شود مثل همه دوستانم هر چند که به سبب ظلم و ستمی که در این سالها به ناحق در حقم شده به قافله آنها میپیوندم. »
هوشنگ میرزایی در بخش پایانی نامه خود خطاب به وزیر ارشاد نوشته است: «بنده بر خلاف همه تهیهکنندهها و کارگردانهایی که از حمایت مالی و دریافت وام و امکانات و تجهیزات دولتی برخوردار بودهاند و فیلمهای ضعیفی هم ساختهاند و از امکانات دولتی سوء استفاده نمودهاند، حاضرم اگر کمکی هم میشود در قالب وام و پرداخت اقساط آن حتی پول و یا سرمایهای اگر در اختیارم میگیرد را نیز پس بدهم و تنها و تنها فیلم اول سینماییام را بسازم . بنده پیشنهاد میکنم که حضرتعالی بزرگواری کنید و فیلمهای کوتاه بنده را ببینید و سوابقم را بررسی کنید و اگر بنده را مستحق ساخت فیلم اول سینمایی ندانستید در آنصورت حق هیچگونه اعتراضی نخواهم داشت. همینطور دستور بفرمایید که مدیران سینمایی نگاه یکسانی به فیلمسازان جوان داشته باشند و اگر بر اساس تجربه و نوبت و یا هر عنوان دیگری باشد بایستی تا حالا در جشنوارههایی نظیر سینمای جوان و سینمای مستند و تجربی هم برای فیلمهای من مرور آثار گذاشته میشد و هم بعنوان داور و هیات انتخاب بنده را برای جشنوارهها دعوت میکردند. در حال حاضر 14 سال است که عضو خانه سینما هستم در حالیکه حتی یکبار هم برای جشنها و مراسم خانه سینما دعوت نشدم و وزارت ارشاد هم هر مراسمی که داشته همه دوستان بنده را دعوت نموده بجز من! که علت این موضوع را نمیدانم و انگار قرار نیست که من در هیچ کجا حضور داشته باشم. البته همه این تبعیضها در سایه مدیریت مدیران قبلی وزارت ارشاد بوجود آمده که حتی به اسم کوچک هم بنده را میشناسند اما در حقم ستم روا داشتهاند و حالا هم متاسفانه همان مدیرانی که من را را از همه حق و حقوق فیلمسازیام و ورود به سینمای حرفهای با رفتارهای توهینآمیز محروم نموده بودند، دوباره یکی یکی حکم میگیرند و بر صندلیهای مدیریت وزارت ارشاد مینشینند و ناامیدی من روز به روز بیشتر میشود که در 42 سالگیام نیز به آرزوی ساخت فیلم اول سینماییام، نرسم».