سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سينماي ايران- سكانس ششم

مرگ اخلاقيات و افول اقتصاد هنري

يك فيلم مبتذل مي‌تواند در اولين برخوردها حتي چندين و چند برابر بهترين فيلم‌هاي تاريخ سينما مخاطب داشته باشد يا يك شعر مبتذل مي‌تواند خيلي فوري‌تر از شاهكارهاي حافظ شيرازي با مخاطبان بسياري ارتباط برقرار كند.

باشگاه خبرنگاران- يك فيلم مبتذل مي‌تواند در اولين برخوردها حتي چندين و چند برابر بهترين فيلم‌هاي تاريخ سينما مخاطب داشته باشد يا يك شعر مبتذل مي‌تواند خيلي فوري‌تر از شاهكارهاي حافظ شيرازي با مخاطبان بسياري ارتباط برقرار كند. 

اين را هم مي‌دانند و ساده و سطحي‌ترين برداشت از چنين مطلبي اين است كه به همين دلايل هنر فاخر را در برابر ابتذال، يك بازنده‌ي مظلوم و هميشگي بدانيم اما قضيه در واقع امر چنين نيست مخاطب واقعي يعني كسي كه براي آنچه مصرف كننده‌ي آن است ارزش و اعتبار قايل باشد نه اينكه در ضمن مصرف آن كالا احساس گناه كند و آنچه را مي‌بيند، مي‌شنود يا مي‌خواند، چيزي خوار بشمارد.

اين ارزش قايل بودن براي كالائي كه مصرف مي‌كنيم، جنبه‌ي تشريفاتي ندارد و رابطه آن با اقتصاد رابطه‌اي حقيقي است. چيزي كه آن را مصرف مي‌كنيم اما خوارش مي‌شماريم چندان علي الدوام مورد مصرفي ما باقي نخواهد ماند چون لذت‌هاي طبيعي و بدني و به عبارتي لذات مبتذل بعد از اين كه سيرمان كردند ما را از خود دلزده خواهند كرد.

به همين دليل است كه هميشه بعد از يك دوره ممنوعيت در هر كشوري آثاري كه ناگهان به ميدان مي‌آيند و ناگهان تمام پرده‌هاي عرفي را مي‌درند، در ابتدا موجي از مخاطبان كف اجتماع را همراه خود مي‌كنند اما اين موج با آن همه‌ هاي و هوي اوليه بالاخره بر جاي مي‌نشيند وصاحبان چونان سبكي را ورشكسته كه نه، فلج مي‌كند. 

تابوشكني‌ها هم كه در ابتداي امر يعني موقع بوجود آمدنشان در دوره‌ي قبل بيشتر رنگ و بوي سياسي و اجتماعي داشت در دوره‌ي اخير كم كم رنگ و بوي ضد اخلاقي و جنسي گرفت. 

ما امروز حتي در تئاتر هم اين قضيه را به كرات شاهد هستيم كه اثري در خلال ديالوگ‌هايش به مسائلي اينچنين طعنه مي‌زند تا مخاطب را بخنداند. طعنه و مقلك‌هاي در حد جك‌هاي مبتذل، كه كمي سربسته‌تر بيان مي‌شوند تا ژست ساختار شكني هم بگيرند.

امروز اين قضيه در تئاتر و سينما از حد و قد طبيعي خود گذشته و تكراري شده از طرفي مخاطبي كه مي تواند صريح‌تر و با مزه‌تر از اين مقلك‌ها را در بلوتوث‌هاي موبايلي بشنود و ببيند و يا در اينترنت و پيامك‌هاي تلفن همراه مطالعه كند هيچ انگيزه‌اي براي دريافت نوع رقيق شده‌ي آن روي صحنه‌ي تئاتر و يا بر روي پرده‌ي سينما ندارد.

در ضمن همانطور كه اشاره شد مصرف كننده‌ي يك اثر مبتذل هيچ گاه براي كالائي كه مصرف مي‌كند ارزش و اعتبار قايل نيست پس بايد پرسيد آيا افراد مختلف حاضر بودند براي مصرف بلوتوث هاي موبايلي  يا خواند مطالب اينترنتي و پيامكي، پول قابل عرضي هم بپردازند كه حالا براي ديدن نوع رقيق شده‌ي آن در تئاتر و سينما بليت بخرند؟/ي2

يادداشت از ميلاد جليل زاده.
برچسب ها: سینما ، فیلم ، مبتذل ، فرهنگ
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.