"حسن عباسي" در گفتگو با
خبرنگار سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، درباره تهديدات كاهش جمعيت و اثرات آن بر امنيت ملي و تامين نيروي انساني به عنوان يكي از فاكتورهاي كليدي در توليد قدرت ملي اظهار داشت: مسئله جمعيت که در مباحث استراتژيک از آن با نام منابع انساني ياد ميشود، يکي از مولفهها و شاخصههاي "قدرت ملي" است.
وي ادامه داد: گاهي منابع مادي شامل منابع زيرزميني و روزميني بهعنوان مولفههاي قدرت ملي کشورها محسوب ميشود که منابع زيرزميني خود شامل نفت، گاز، مس، نيکل، کروم و همچنين منابع روزَميني شامل رودخانهها و آبهاي روزميني، ظرفيت کشاورزي و.... است.
اين کارشناس مسائل استراتژيک ادامه داد: گاهي منابع علمي و تکنولوژيک بسيار بالا و يا تجهيزات نظامي و نيروهاي مسلح و حتي گاهي خود سرزمين به علت وضعيت ويژهاي که دارد بهعنوان شاخص و مولفه قدرت ملي محسوب ميشود، چنانکه کشورهاي شيلي، ژاپن و بحرين جزو کشورهاي آسيبپذير محسوب شده و در مقابل روسيه، کانادا، چين و ايران داراي شکل سرزميني بسيار استراتژيک هستند، چرا که عدم تنگناي جغرافيايي و ميزان برخورداري از ساحل، اين کشورها را به موقعيت و جايگاه ويژهاي رسانده است.
عباسي نوع ساختار حکومت را از ديگر شاخصهاي قدرت ملي دانست و تصريح کرد: امروز به علت عدم وجود ولي فقيه در کشور مصر بهعنوان يک منبع عظيم قدرت سياسي شاهد کودتاي ارتش هستيم، بهطوري که در اثر وجود توازن ميان تظاهرات خياباني طرفداران دو جناح مخالف، هيچ يک از طرفين حاضر به کوتاه آمدن از مواضع خود نبود بنابراين ارتش در جهت ايجاد تعادل در کشور کودتا کرده و قانون اساسي را ملغي کرد.
وي ادامه داد: اما در کشور ما هر چه قدر اين توازن ميان جريانهاي مختلف ايجاد شود، چنين اتفاقي رخ نخواهد داد، چرا که طي 34 سال گذشته شاهد بوديم بيش از 10 مرتبه کشور به سمت وضعيت کنوني مصر پيش ميرفت، اما هر بار ولي فقيه بهعنوان فصلالخطاب کارکرد خود را نشان داده و با آرامسازي طرفين سيستم را اصلاح کرده است.
اين کارشناس مسائل استراتژيک ادامه داد: منابع انساني بهعنوان يکي از منابع قدرت ملي خود شامل مولفههاي جمعيت منابع انساني، سلامت نيروي انساني، سطح آموزش و پرورش، آموزش عالي و برخورداري اين نيروي انساني از شادي، نشاط و تفريح است بنابراين در کنار ساير مولفههاي نيروي انساني، کثرت جمعيت نيز به عنوان يکي از مولفههاي قدرت ملي محسوب ميشود.
عباسي ادامه داد: جمعيت در منابع انساني داراي متغيرهايي است که به تبع آن تعريف ميشود و به شرط آن که جمعيت سالم، عالم و برخوردار از فرهنگ، هنر و تفريح باشد، کثرت جمعيت بهعنوان مولفه قدرت ملي ارزيابي ميشود چنانکه در کشور هند جمعيت زياد وجود دارد اما اين جمعيت فاقد مولفههاي فوق است بنابراين جمعيت زيادي که گرسنه و فاقد آموزش عالي، تفريح و سلامت باشد هيچ گونه فايدهاي نداشته و تنها در صورت برخورداري جمعيت از ساير مولفهها، نيروي انساني ميتواند به عنوان شاخص قدرت ملي محسوب شود.
وي ادامه داد: چنانچه رشد جمعيت از حد مطلوب بالاتر يا پايينتر رود، تبديل به تهديد خواهد شد بهطوري که اگر سرعت زاد و ولد زياد شود در حالي که جامعه نتوانسته باشد به همان نسبت زيرساختهايي از جمله مدرسه، خانه، ورزشگاه، خوراک، شغل و توسعه ايجاد کند در نتيجه جمعيتي که افزوده ميشود به خاطر کمبود منابع فقير خواهد ماند.
عباسي افزود: در چنين شرايطي به دليل اينكه حکومت نخواهد توانست براي افراد امکانات كافي فراهم آورد، مشکلات روحي رواني ايجاد خواهد شد. در مقابل چنانچه سرعت رشد جمعيت کم باشد نيز جامعه با تهديد روبه رو مي شود بدين معنا که اگرچه جامعه از سلامت، رفاه و آموزش خوبي برخوردار است اما به لحاظ آن که جمعيت تنک شده و از نيروي انساني کافي بهرهمند نيست، قدرت ملي تضعيف ميشود.
اين کارشناس مسايل استراتژيک رشد موزون جمعيت در منابع انساني را باعث رسيدن به قدرت ملي دانست و بيان داشت: تنها در صورتي که از طرفي سرعت و تعداد زاد و ولد در حد معمول باشد و از سوي ديگر با زياد شدن جمعيت به همان ميزان سلامت، آموزش، تفريح و اميد به زندگي بالا باشد، اين افزايش جمعيت منجر به تقويت قدرت ملي خواهد شد در غير آن، به صورت معکوس عمل خواهد کرد.
وي افزود: منابع انساني داراي نظامي است که در صورت صدمه خوردن يکي از اعضاي خانواده اين نظام براي مدتي بههم خواهد خورد بنابر اين دشمنان جهان اسلام با هدف ضربه زدن به منابع انساني کشورها اقداماتي را متناسب با شرايط هر کشور انجام ميدهند به عنوان مثال در مورد ويتنام اگر چه اين کشور مقاومت بسيار خوبي را در برابر آمريکا از خود نشان داد، اما از آن جا که منابع نيروي انساني آن توسط آمريکا نابود شد و حدود 3 ميليون کشته و زخمي به همراه سرزميني کاملا ويرانشده براي ويتناميها باقي ماند، اين کشور منابع نيروي انساني خود را از دست داد.
عباسي با اشاره به جنگ بوسني گفت: 20 سال پيش در سال 1372 اين کشور دچار جنگ داخلي و مسائلي شبيه به وقايع سوريه شد كه طي اين جنگ و با هدف ضربه زدن به نيروي انساني مردان و زنان را در اردوگاههاي مختلف از هم جدا و سپس به زنان هتک حرمت کردند که در نتيجه آن تعداد زيادي فرزندان نامشروع به دنيا آمد در اثر اين تخريب نيروي انساني و کشتار عظيمي که صورت گرفت، اينک بوسني تقريبا کشوري بي سرو صداست بهطوري که ديگر منابع اجتماعي، سياسي، نظامي، علمي و توريسم اين کشور تا مدتها نميتواند کمر راست کند؛ طي برآوردي که داشتيم حداقل سه الي چهار نسل و در حدود 100 سال اصلاح ساختار نيروي انساني و جمعيت اين کشور طول ميکشد.
وي ادامه داد: از سال 1382 هر روز شاهد بمبگذاري و وارد شدن صدمات به نيروي انساني عراق هستيم و اينک بلايي که طي 10 سال توسط آمريکا براي عراق اتفاق افتاد در سوريه ظرف مدت 30 ماه بر سر مردم اين کشور نازل شد بهطوري که چنانچه از همين فردا درگيريها در اين کشور پايان يابد اصلاح ساختار نيروي انساني حداقل 40 سال طول خواهد کشيد؛ آمريکا در ارتباط با افغانستان و پاکستان نيز اجازه ايجاد شرايط آزاد و امن را براي رشد نيروي انساني نميدهد.
وي با بيان اين مطلب که نيروي انساني براي تبديل شدن به يکي از مولفههاي قدرت ملي به متغيرهاي فراواني بستگي دارد، تصريح کرد: دشمنان جهان اسلام براي جلوگيري از اين مسئله که منابع ذاتي هر کشور از جمله سرزمين، منابع مادي، فرهنگي، تاريخي و بنيانهاي ديني و ... در راستاي کمک به قدرت ملي آن کشور قرار گيرد، منابع انساني را مورد هدف قرار ميدهد.
اين کارشناس مسائل استراتژيک در خصوص شيوههاي مختلف مورد هدف قرار دادن نيروي انساني تصريح کرد:
اين امر را يا از طريق ترور و ايجاد وحشت انجام ميدهند که نمونه آن را در کشورهاي عراق، سوريه و افغانستان مشاهده ميکنيم و يا آن که طرحهايي را توسط سازمان بهداشت جهاني، صندوق بينالمللي پول و بانک جهاني با هدف کنترل جمعيت کشور هدف و تحت عنوان طرحهاي تنظيم خانواده تجويز ميکنند. وي ادامه داد: طرح
"فرزند کمتر زندگي بهتر" که در رژيم طاغوت به ايران ابلاغ شده و پس از انقلاب متوقف شده بود در سال 1370 تحت عنوان "وازکتومي" و "توبكتومي" رايگان مجددا توسط دولت وقت و وزارت بهداشت در دستور کار قرار گرفت که در اثر آن امروز با کاهش جمعيت مواجه هستيم.
این کارشناس مسائل استراتژیک با بيان اين مطلب که اینک 12 سال است جمعیت دختران دانشجو 65 درصد ظرفیت دانشگاه ها را به خود اختصاص داده است، تصریح کرد:
ممکن است این مسئله شرایط اشتغال را برای دختران فراهم کند اما به همان نسبت امکان ازدواج کاهش خواهد یافت چرا که از یک طرف شرایط همکفوی بههم خورده و از طرف دیگر از آنجا که کارفرمایان ترجیح میدهند زنان را با هزینه کمتر استخدام کنند، امکان اشتغال برای مردان کم شده و آمادگی آنها برای ازدواج کاهش خواهد یافت، در نتیجه امکان ازدواج برای دختران نیز از بین خواهد رفت. عباسی ادامه داد: از اين طريق، اطلاعات استراتژیک کشور توسط سازمان ملل از کشور خارج و در دسترس سازمانهای جاسوسی قرار میگیرد، به طوری که حتی در مسائل هستهای كه اطلاعات دارای طبقهبندی امنیتی هستند، علیرغم اعتراضات ایران تمامی اطلاعات مستقیما در اختیار
سازمان CIA آمریکا قرار میگیرد.
وی افزود:
سازمان CIA و جامعه اطلاعاتی آمریکا براساس این اطلاعات، در سال 1387 در گزارش های 2015 و 2025 اعلام کرده بودند، جمعیت ایران به سرعت در حال کاهش و در حدود عدد 1.5 فرزند برای هر خانواده رسیده است. عباسی ادامه داد: در این گزارش برای ایران وضعیت چین و آمریکای لاتین پیشبینی شده، به طوریکه در آينده زنان به بازار تحصیل و کار وارد خواهند شد و در نتیجه آن میزان زاد و ولد کاهش خواهد یافت.
این کارشناس مسائل استراتژیک، اقدامات وزارت علوم و دانشگاه آزاد را بهعنوان دومین عامل کاهش میزان زاد و ولد دانست و تصریح کرد: این دو مجموعه با ظرفیتسازی گسترده برای تحصیل بانوان سن ازدواج را به تاخیر انداخته، چرا که آقایان درگیر مسئله سربازی و اشتغال بوده، بنابراین خانمها راحتتر میتوانند وارد دانشگاه شوند.
وی با اشاره به همایش
"نسل سوخته" دخترانی که هرگز نخواهند توانست ازدواج کنند در سال 1382 اظهار داشت: دود افزايش نسبت دختران دانشجو به چشم خود اين دختران خواهد رفت بهطوريکه یکی از نمایندگان زن مجلس ششم نيز هشدار داد که این مطلب باعث بههم خوردن شرایط همکفوی و بالا رفتن سن ازدواج و در نتیجه شرایط تشکیل خانواده برای این دختران خواهد شد اما از آنجا که در آن زمان انتخابات مجلس در پیش بود، سایر همحزبیها به این نماینده معترض شدند چرا که احساس میکردند رای خانمها را از دست خواهند داد.
عباسی فعالیتهای مرکز مشارکت امور زنان در دولتهای تکنوکرات و لیبرال تحت عنوان طرح توانمندسازی زنان را از دیگر عوامل کاهش جمعیت دانست و بیان داشت:
در حالی طرحهای توانمندسازی زنان اجرا شد که بايد طرحهای توانمندسازی مردان اجرا میشد تا آنها بتوانند هرچه سریعتر شغلی پیدا کرده و شرایط ازدواج برای جوانان فراهم شود. وی ادامه داد: دفتر امور مشارکت زنان با اجرای طرح توانمندسازی زنان، طرحهای مختلف اقتصادی، فرهنگی، هنری، سیاسی را در این راستا دنبال کرد، به طوریکه کاندیداتوری برای ریاست جمهوری و همچنین انتخاب زنان بهعنوان وزیر را مطرح کرده و حتی لباس شنا طراحی کردند تا زنان بتوانند با حجاب در مسابقات جهانی حاضر شوند.
عباسی افزود: تمام طرحهای توانمندسازی زنان با هزینه کردن مبالغ گسترده اجرا شد، در صورتی که برای فراهمسازی شرایط ازدواج بانوان باید شرایط را برای مردان فراهم کرد تا آنان براي خواستگاري و ازدواج اقدام كنند، چرا که آنها از یک طرف درگیر سربازی بوده و از سوی دیگر در اثر تحصیل تخصص و شغلی را به دست نمیآورند و از سوي ديگر در اثر طرحهاي مذكور بازار کار توسط خانمها اشباع شده است، بنابر اين طی 16 سال از تاریخ 1368 تا 1384 در اثر اين اقدامات جمعیت کشور کاهش یافت.
این کارشناس مسائل استراتژیک با اشاره به مصاحبه سال 1385 خود با مجله "حورا" اظهار داشت: بنده در آن مصاحبه به بررسی مقوله بههمخوردن نسبت جنسیتی دانشگاهها پرداخته و اشاره کردم
یکی از راهکارها برای برقراری توازن جنسیتی، میتواند تعریف سربازی برای بانوان در حوزههایی از جمله وزارت بهداشت و آموزش و پرورش توسط مجلس باشد. وی ادامه داد: یکی دیگر از راهکارها حذف سربازی برای آقایان است، اما از آنجا که
ستاد کل نیروهای مسلح دارای حمیت بخشی در این رابطه بوده و قدرت نظامی را در کثرت سرباز تعریف میکند، همواره با بیان این مطلب که مسائل نظامی دارای طبقهبندی هستند، از اظهارنظر کارشناسان و مطرحشدن این مباحث در رسانهها، جلوگیری میکند.
عباسی با اشاره به جنگهای اخیر از جمله حمله آمریکا به عراق و جنگ 22 روزه غزه اظهار داشت:
امروزه سرباز در معادلات نظامی کمترین نقش را داشته و حتی این نقش را سربازان متخصص انجام میدهند، در حالیکه ارتشهای جهان به سمت حرفهای شدن میروند، ما هنوز به سبک 70 سال پیش سرباز را به صورت سنتی به خدمت میگیریم. وی با اشاره به اینکه کشور ما بیش از 10 میلیون بسیجی دارد، اظهار داشت: ستاد کل نیروهای مسلح میتواند علاوه بر نيروي بسيج با ارائه آموزشهای لازم به مردان در زمانهای ضروري از این نیروها استفاده کرده و با حذف مشکل سربازی، شرایط اشتغال و ازدواج را برای جوانان فراهم کند.
عباسی با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری در ارتباط با سیاستهای کنترل جمعیت و لزوم تجديدنظر جديد مسئولان در اين سياستها اظهار داشت: همانگونه که ایشان فرمودند "شیری را باز کردیم و فراموش کردیم آنرا ببندیم"، اینک باید تمام نهادهایی که این اشتباه را انجام دادهاند، به اشتباه خود اعتراف کرده و تنها ابراز نگرانی و توصیه در این زمینه کارساز نخواهد بود.
وی در خصوص راهکارهای افزایش جمعیت و رفع تهدید خطر کاهش جمعیت تصريح كرد: کاهش دوره تحصیل و کاربردی کردن آن یکی از راههای جلوگیری از افزایش سن ازدواج و در نتیجه افزایش جمعیت است، بهطوریکه اینک برای دوره لیسانس 4 الی 5 سال عمر جوانان هدر میرود.
این کارشناس مسائل استراتژیک در پایان خاطرنشان کرد: حرفهای کردن نیروهای مسلح و بهتبع آن سربازی و همچنین ایجاد شرایط اشتغال با اولویت برای مردان، از دیگر راهکارهای حل مسئله است، در غير اينصورت با توصیه و اظهار نگرانی اتفاقی نخواهد افتاد.
انتهای پیام/