فوزيه ملکه غمگين که بود
فوزیه بنت فؤاد در 14 آبان ۱۳۰۰ خورشيدي در شهر اسکندریه، مصر به دنيا آمد.
فوزیه(کودک سمت راست) و برادر و خواهرش بر روی اسب
فوزیه در کودکی
فوزیه در کودکی
فوزیه نخستین همسر شاه مخلوع ايران يعني محمدرضا شاه پهلوی و در عين حال خواهر ملک فاروق، پادشاه مصر بود كه در طول مدت ازدواجش صاحب فرزندي دختر بانام شهناز شد.
فوزیه شهروند مصر ولی از تبار چرکسی، آلبانیایی و فرانسوی بود. او از دودمان پادشاهی محمدعلی پاشا بود. خاندان محمدعلی از تبار آلبانیایی بودند که در زمان فرمانروایی عثمانیها در مصر به مدارج بالا رسیدند. ازدواج با شاه به فوزیه تابعیت ایرانی بخشید و مجلس شورای ملی رژيم نيز او را ایرانی الاصل اعلام کرده بود.
فوزیه در کنار خواهر و برادرش در لندن (نفر سوم از راست)
وي روز گذشته (11 تيرماه) بر اثر كهولت سن در 92 سالگي و در ويلاي شخصي اش در اسكندريه مرد.
*پيش آمدن موضوع ازدواج با وليعهد ايران
تصمیم ازدواج شاهزادگان ایران و مصر در پنجم خرداد سال 1317 خورشيدي و پس از آنکه دربارهای دو کشور طی اعلامیهای خبر برگزاری قریبالوقوع مراسم ازدواج این دو نفر را منتشر کردند، علنی شد. این اعلامیه 3 سال پس از شروع پادشاهی فاروق و 3 سال قبل از شروع پادشاهی محمدرضا پهلوی فاسد منتشر شد. با این حال مراسم ازدواج، عملاً در اسفند 1317 در قاهره و سپس در تهران برگزار شد.
جشن نامزدی فوزیه و ولیعهد ایران در مصر
جشن ازدواج با ولیعهد ایران در تهران
ازدواج او با محمدرضاي وابسته به غرب به هنگام ولیعهدی او در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۳۹ در قاهره انجام شد. پس از برگشت از ماه عسل، مراسم ازدواج در تهران نیز تکرار شد. دو سال بعد محمدرضا جانشین پدرش رضاشاه ديكتاتور شد. با آغاز سلطنت محمدرضا، روابط این زوج به سرعت رو به تیرگی نهاد که اشرف پهلوی (خواهر دوقلوی شاه مخلوع) و ارنست پرون (دوست همجنس باز شاه) در ایجاد این تیرگی نقشی کلیدی داشتند.
*مروري بر زندگي فوزيه در دربار شاهنشاهي
فوزیه فرزند ملک فواد پادشاه اسبق مصر بود که در یک ازدواج سیاسی و برای تحکیم روابط ایران و مصر، با طرح توطئه اي از جانب انگلیسی ها وارد دربار ایران شد. فوزیه اولین همسر از 3 همسرمحمدرضا پهلوی بود كه پس از ازدواج در سال 1317 خورشيدي ، 9 سال بعد و در دوران سلطنت محمدرضا، در شرایطی که مدت 3 سال ایران را ترک کرده بود با انتشار نامه ای، از او طلاق گرفت. طلاقی که یکی از نکات مبهم در زندگی او با محمدرضا پهلوی محسوب شده و روایت های مختلفی درباره آن مطرح شده شده است. از پسردار نشدن فوزیه برای ولیعهدی محمدرضا تا حسادت های خواهرشوهر فاسدش «اشرف پهلوی». اما دلیل واقعی طلاق او چه بود؟
در کنار مادر و همسرش درتهران
فوزیه در شرایطی وارد دربار ایران شد که مشکلات زیادی روبه روی خود می دید. از تبار دوگانه «مصری – آلبانیایی» اش تا اختلاف های جدی با خانواده همسرش. فوزیه مصری بود و طبیعی بود که نتواند به زبان فارسی صحبت کند. تنها راه ارتباط کلامی او با محمدرضا هم زبان فرانسوی بود. روابط او نیز منحصر به میهمانیهای پر تکلّف درباری بود. تنها میهمانانی که مرتباً به دعوت فوزیه به کاخ میآمدند، سفیر مصر و همسرش بودند.
از طرف دیگر طبق متمم 37 قانون اساسی وقت ایران، او نمی توانست ملکه ایران و مادر ولیعهد باشد. چون تابعیت ایرانی نداشت. تنها راه ممکن، دورزدن قانون بود که با اضافه کردن صفت «ایرانی» به نامش توسط پدر همسرش یعنی رضاخان و تصویب تابعیت ایرانی او در مجلس، این مشکل برطرف شد و فوزیه «ملکه ایران» لقب گرفت. اما این پایان ماجرا نبود.
مردی که به همسرش قانع نبود
نزدیکان دربارپهلوی و مورخان، علاقه به داشتن روابط با زنان و دوشیزگان را یکی از عادت های محمدرضا پهلوی می دانستند. موضوعی که خود محمدرضا هم به آن اذعان کرده بود:«هنگامی که در کشور سوئیس به تحصیل اشتغال داشتم ندرتاً فرصت آن را پیدا میکردم که با دوشیزگان آشنا شوم و سرپرست من یا به عقیده و سلیقه شخصی خود و یا به اطاعت از دستورهای پدرم از معاشرت من با بانوان ممانعت میکرد. پس از بازگشت از اروپا در اواخر دوره تحصیلات من در دانشکده افسری، پدرم به فکر افتاد که همسر شایستهای برای من انتخاب کند...ظاهراً در این ایام پدرم عکس شاهزاده خانم فوزیه را دید...»
اما رابطه نامحدود و مداوم محمدرضا با زنان دیگر، پس از ازدواجش با فوزیه هم ادامه پیدا کرد. تا جایی که فوزیه درچند مورد، شکایت او را پیش رضاخان برد. رضاخان هم با تحکم، محمدرضا را مورد عتاب و خطاب قرار می دهد و او را حتی به محرومیت از ولیعهدی تهدید می کند.
در کتاب «دخترم فرح» که منسوب به «فریده دیبا» مادر فرح دیبا و همسرسوم محمدرضا پهلوی است هم اشاره ای به این ویژگی محمدرضا شده است. در صفحه 150 این کتاب می خوانیم:« ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺭﺳﻤﻲ ﺧﻮﺩ ﻗﺎﻧﻊ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ. «ﻓﻮﺯﻳﻪ» ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺍﻳـﻦ ﻭﺿـﻊ ﺭﺍ ﺗﺤﻤـﻞ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﭘﺎﻓﺸﺎﺭﻱ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﻃﻼﻕ ﮔﺮﻓﺖ.
دختری که نمی توانست ولیعهد باشد
شاید بتوان مهم ترین عامل جدایی فوزیه از خاندان پهلوی را تولد دخترش یعنی شهناز دانست. «نیلوفر کسری» در مقاله «عقدکنان محمدرضا با فوزیه» که توسط موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران منتشر شده می نویسد:« رضاشاه که قصد داشت از طریق این وصلت در سطح جهانی اعتباری بیابد، به داشتن فرزند پسر (با تابعیتی مصری و ایرانی) بسیار دلبسته بود. اما تولد شهناز در 5 آبان 1319 نقشه او را برهم زد و فوزیه را با آن روی سکه آشنا کرد.
فوزيه ، شاه و دخترشان شهناز
چه شاه پیر پس از شنیدن خبر تولد فرزند دختر اخمهایش را درهم کشید و ناخشنودی خود را ابراز کرد. او در جایی شنیده بود که ولادت اولین نوزاد دختر در خانواده سلطنتی شگون ندارد و شوم است. سالها پیش به او گفته بودند اگر اولین نوزاد سلطنتی دختر باشد آن پادشاه کشته و یا تبعید میشود و عجیب اینکه این پیشگویی عوامانه در سال 1320 به تحقق پیوست. در این میان اوقات تلخیها، گفتوگوها و حرف و حدیثهای افراد گوناگون و از همه مهمتر طعنههای تاجالملوک(همسر رضاشاه) و خواهران محمدرضا حالت روحی فوزیه را بدتر کرد.»
اشرف پهلوي عامل ديگري براي طلاق از مردي عشرت طلب
بسياري «اشرف پهلوی» را عامل اصلی جدایی فوزیه و محمدرضا می دانند.«اردشیر زاهدی» که با دختر فوزیه و محمدرضا یعنی «شهناز» ازدواج کرده بود درباره نقش اشرف پهلوی در طلاق فوزیه می گوید:« اشرف، فوزیه را متهم به هرزگی میکند.» شمس، خواهر اشرف هم مانند اردشیر زاهدی اشرف را عامل از هم گسیختگی پیوند از دواج فوزیه و شاه دانسته است، به طوری که شمس بعدها به ثریا زن دوم شاه، هشدار میدهد که مواظب اشرف باشد چون وی زنی خودخواه و توطئهگر است.
سرانجام ملکه مصري در درباري كثيف
روز دوشنبه 19 مهر ماه 1327 روزنامه قیام ایران که مدیر آن حسن صدر بود و ارتباط نزدیکی با محافل سیاسی تهران داشت در ستون اخبار مخصوص خود اطلاع داد: «در آخرین ساعات دیشب اطلاع یافتیم که سفارت مصر در تهران اثاث ملکه فوزیه را تحویل میگیرند که به قاهره ارسال دارد... دوم مهر ماه دکتر قاسم غنی به سفارت ایران در آنکارا منصوب شده است و باید قاهره را ترک گوید. زیرا بودن او در قاهره پس از جریان طلاق فوزیه به صلاح نیست.
*طلاق فوزيه از شاه مخلوع ايران
و سرانجام ازدواج فوزیه و شاه مخلوع پهلوي به جدایی انجامید. ثبت رسمی طلاق در مصر به سال ۱۹۴۵ و در ایران به سال ۱۹۴۸ انجام شد. فوزیه هرگز درباره دوران زندگي مشترکش با شاه مخلوع رژيم پهلوي مصاحبهای نکرد و خاطراتش را هم منتشر نکرد.
طلاق فوزیه و شاه ایران در روزنامه ها
*ازدواج دوم و سرنگوني رژيم در مصر
بعد از آن فوزیه در ۲۸ مارس ۱۹۴۹ با سرهنگ "اسماعیل حسین شیرین بک" وزیر دفاع و فرمانده نیروی دریایی سابق مصر و از بستگان خود در قاهره ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای نادیا و محمد بود. با کودتای ضد سلطنتی ۱۹۵۲ در مصر، عنوان شاهزادگی از فوزیه گرفته و ثروتش نیز مصادره شد. او پس از ان حاضر به ترک کشورش نشد و به همراه همسرش در اسکندریه زندگی کرد.فوزيه با وجود مضیقه مالی در مصر در کنار شوهرش ماند و تا زمان مرگ وی 45 سال با او زندگی کرد و سرانجام 11 تیر سال 92 در ویلای شخصی اش در اسکندریه مصر درگذشت.
*عاقبت دختر فوزيه
شهناز پهلوی كه در تهران به دنیا آمده بود پس از انقلاب به خارج از ایران مهاجرت کرد و اکنون در سوئیس زندگی میکند.
وي در سال ۱۳۳۶ با اردشیر زاهدی ازدواج کرد و صاحب دختری به نام مهناز شد. این ازدواج هم مانند ازدواج نافرجام مادرش ، پس از هفت سال به جدایی انجامید و شهناز سپس با شوهر دومش به نام "خسرو جهانبانی" ازدواج کرد.
اردشیر زاهدی و شهناز پهلوی
شهناز پهلوي در كنار همسر دومش خسرو جهانباني
گزارش از : حميدرضا خسرواني مقدم
راستی منم ازش کپی کردم
وبلاگ من هم ebazarketab.mihanblog.com
است
راستی ازمطالب شما کپی کردم
چون مطلب خوبی بود
دستتون دردنکنه