به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، قابل توجه همه شب امتحانيها و قبل امتحانيها و بعضا بعد امتحانيهاي عزيز! حواستان باشد از همين الان که امتحاناتتان تمام شده يا رو به موت است بايد به فکر وقتهاي بعد از آن باشيد.
حتما که آدم نبايد امتحان داشته باشد که به فکر برنامهريزي و مديريت زمان بيفتد! اگر هم بخواهيد به اصلش بپردازيد، اصلش همان دوران بعد از امتحانات است که به آدم ميچسبد و بايد خوب بگذرد و برايش برنامه داشته باشد. به مناسبت همين «روزهاي بعد امتحاني» ميپردازيم به موضوع مهم مديريت زمان از نوع فراغت بال!
آدمها دو دستهاند...به قول يکي از دوستان جيمي که هميشه آدمها را به دو دسته تقسيم ميکند، آدمها در برخورد با روزهاي بعد از امتحاناتشان دو دسته ميشوند؛
آدمهاي دسته اول: امتحانات را که بدهيم ميشود انتخابات. انتخابات را که رد کنيم ماه رمضان ميآيد . توي چله تموز و روزه گرفتن هم عالمي دارد مگر آدم ميشود براي روزهايش برنامه بريزد! برنامه ندارد که! کل روز را يا ميخوابي يا رو به قبلهاي يا رو به تلويزيون. بعد از رمضان هم که حتما مسافرت و بعد از سفر هم که وقتي نميماند براي برنامهريزي و کارهاي ديگر!!
آدمهاي دسته دوم: امتحانات را که بدهيم ميشود انتخابات. خب بشود انتخابات! چه دخلي به ما دارد؟! نه اينکه بي دخل باشد اما رايمان را ميدهيم و ميچسبيم به کارهايمان ديگر.
دسته اوليها که ميتوانند هر وقت هر کاري دلشان خواست بکنند!اما دسته دوميها مطمئنا خودشان را تحت نظارت دارند.
خودمو مديريت کنم يا زمانمو؟!!به دور و برتان يک نگاهي بيندازيد، چند نفر آدم ميشناسيد که واقعا مديريت دارند روي زمانشان و روي خودشان؟!! چندتا؟ يکي؟ دوتا؟ سه تا؟ يا هيچي... . وقتي حرف از مديريت زمان و برنامهريزي ميشود، بايد به عرضتان برسانيم که منظورمان تغيير در خودمان است، نه تغيير در زمان.
حکما زمان را که نميشود تغيير داد؛ زمان طبق قرارداد جهاني خودش ثابت است و ثانيه به ثانيه در حال گذر کردن و رفتن است، اما ما که طبق قرارداد جهاني ثابت نيستيم! پس ميتوانيم تغيير کنيم و از زمان به بهترين نحو استفاده کنيم. اگر از يک زاويه ديگر به مديريت زمان نگاه کنيم متوجه ميشويم که مديريت زمان يعني کنار گذاشتن تنبلي و بي حوصلگيها، عادات، رفتارهاي روزمرهاي که زمان را هدر ميدهد و...
کي ميگه وقت طلاست؟!والا اينجوري که ما داريم روزها را ميگذرانيم، وقتمان ارزشش کمتر از پر کاهي نباشد، گويا بيشتر نيست. البته بلانسبت بعضي از آدمها که وقتشان بيشتر از طلاي 24عيار هم ميارزد!! «ما» که ميگوييم يعني عموم مردم؛ خودمان هم جزوي از عموم مردم! که به کسي برنخورد. خانمي که شما باشي، مگر هر گرم طلا حدود 130 هزار تومان نيست؟!
خب وقتي ميگويند وقت طلاست يعني هر ثانيه برابر هر گرم! واي که اگر اينجوري فکر کنيم حاضر نيستيم حتي يک ثانيه از وقتمان که در واقع همان عمر گرانمايهمان است را تلف کنيم و براي هر گرمش برنامهاي دست و پا ميکنيم. آن هم براي روزهاي بعد امتحانات که همين جوري آدم هي دور خودش ميچرخد و کاسه چه کنم چه کنم دستش ميگيرد.
ساعتهايم را چه جورى بگذرانم؟گام اول: فکر کنيد قرار است آخر تابستان بميريد، البته دور از جانتان! حالا ببينيد اگر تا آخر تابستان چه کارهايي را انجام نداده باشيد ناکام از دنيا ميرويد و ميشويد جوان ناکام؟! حالا نوبت آن است که يک برگه سفيد برداريد و همان کارها را يادداشت کنيد.
گام دوم: زندگيتان را به اين ابعاد تقسيم کنيد: فردي، خانوادگي، آموزشي، مالي، اجتماعي، تفريحي، معنوي! اگر ابعاد ديگري را هم دوست داريد اضافه کنيد و فهرست کارهاي قبل موتتان را در اين ابعاد تقسيمبندي کنيد.
گام سوم: حالا واقعبين باشيد و با توجه به شرايطتان و موقعيت زندگيتان ببينيد که به کدام کارتان ميتوانيد برسيد. توي هر بعد فقط همان يک کار يا شايد هم چند کار را نگه داريد و بقيه را که فعلا خارج از توانتان است خط بزنيد.
گام چهارم: کارهايتان را اولويتبندي کنيد و زمان رسيدن به هر کدام را تخمين بزنيد.
گام پنجم: راه رسيدن به هر کدام و کارهاي کوچک و بزرگ انجام آن کار را بنويسيد و زمان دقيق انجام آنها را يادداشت کنيد.
گام ششم: يک جدول زمان - کار تهيه کنيد. از همين الان تا31 شهريور روزهاي باقي مانده عمرتان است. ليست کارهايتان را هم که در آورديد. جدولتان بايد بر اساس ساعت و روز باشد. توي خانههاي جدول هم که کارهايتان را مينويسيد.
گام هفتم: با اين جدول از تابستانتان ناکام نميرويد!
قاتل وقتم کيه يا چيه؟!شده تا حالا يکهويي به خودتان بياييد و بببينيد اي داد و بيداد شب شد و هزار کار نکرده يا مانده داريد و فردا صبح بايد فلان کار و بهمان کار را انجام بدهيد؟! بعد با خودتان ميگوييد چه شد که اينقدر وقتم گرفته شد و به هيچ کارم نرسيدم؟! بله، قاتلان صحبتمان از حرفه اي ترين قاتلين است که عمرمان را الکي الکي هدر ميدهند و وقتمان را ميگيرند.
براي اينکه بفهميد اين قاتلين چه چيزهايي هستند فقط کافي است بگوييد چه چيزهايي در طول روز وقت شما را بيشتر از همه ميگيرد؟! صحبت کردن با تلفن؟ اينترنت؟ تلويزيون؟ نشخوارگري فکري و فکرهاي بيهوده کردن؟ و يا هزار و يک چيز ديگر که شايد حتي از انجام دادنشان لذت ببريم. هر کدام که در طول روز بيشتر وقتتان را گرفت بدانيد قاتل زمان و عمر شماست، به همين راحتي!
چند تا پيشنهاد براى گذران اوقات فراغت:خواندن کتابهايي که نياز به فکر و تحليل زيادي ندارد: مثل رمانهايي که هميشه خواندنش آرزويتان است. يا خواندن يک کتاب نسبتا سنگين به لحاظ محتوايي! يا حتي نشريات و مجلات مورد علاقهتانکه وقت خواندنشان را نداشتيد. برداشتن سير مطالعاتي دوستانه همراه با چند تا دوست هم خالي از لطف نيست!
نگاه کردن فيلم و نقد فيلمهايي که اسکار گرفتهاند از خارجيها و از ايرانيها، فيلمهايي که در جشنواره فيلم فجر جزو بهترينها هستند.
ميتوانيد به دنبال کسب مهارتي باشيد. مثلا اگر هميشه به عکاسي علاقهمند بوديد و نرفتيد دنبالش تابستان فرصت مناسبي است. البته براي کسب مهارت به دو نکته توجه کنيد: يکي اينکه در راستاي علاقهتان باشد. دوم اينکه اگر دنبال شغل يا رشته تحصيلي خاصي هستيد بهتر است مهارتهاي لازم براي آن رشته يا شغل را کسب کنيد. خلاصه آنکه آيندهنگر باشيد يا به عبارتي با يک تير دو نشان را بزنيد.
يک ليست از اسامي رفقاي قديميتان که خيلي وقت است از آنها خبر نداريد تهيه کنيد و يکي يکي با آنها تماس بگيريد و حال و احوالي بپرسيد يا قرار ملاقات بگذاريد. باور کنيد حالتان را خيلي جا ميآورد.
دورههاي دوستانه چند نفره براي خودتان بگذاريد. البته موضوع دوره براي خودتان مشخص کنيد.هر دفعه درباره يک موضوع صحبت کنيد. هم تبادل نظر کرديد، هم يکديگر را بهتر ميشناسيد و هم ذهنتان باز ميشود و رشد ميکنيد.
برنامه ورزشي بريزيد. مثلا هر هفته با خانواده کوهپيمايي برويد./خراسان