سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

هر شب با قرآن/ یک بُرش از داستان یوسف نبی(ع)

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادبیات پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،
آیه ۳ سوره یوسف

نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ

ما نیکوترین سرگذشت را به موجب این قرآن که به تو وحی کردیم بر تو حکایت می‌کنیم و تو قطعا پیش از آن از بی‌خبران بودی

این داستان کوتاه آن چنان بلند است که از کودکی یوسف و رشک و حسد برادران که چرا پدر او و برادر کوچکش بنیامین را بیش از آنها دوست می‌دارد.

و خواب آسمانی یوسف که پایان عمر او را با شکوه و عظمت ستارگان و ماه و خورشید که به او سجه می‌کنند و سفارش پدر که هان ای فرزند نازنین خوابت را با برادران مگوی مبادا که شیطان ایشان را وسوسه کن و مکری بیندیشند.
 

و تو را در دام افکنند و تحقق پیشگویی پدر و توطئه برادران و رفتن پیش پدر که او را با ما به صحرا فرست و بردن یوسف به صحرا و آزار کردن او و بحث و گفتگو که با وی چه کنند.



و توافق بر اینکه او را به چاه افکنند تا شاید کاروانی از سر راه او را بیابد و با خود به مقصدی دور ببرد و بازگشتن برادران پیش پدر که این تسویلات و وسوسه های شیطانی است.

و صبر جمیل کردن در فراق فرزند و آمدن کاروان و دلو در چاه انداختن و به جای آب یوسف برآوردن و حضور برادران بار دیگر و متهم کردن یوسف به دزدی و فروختن او به ثمن به خس یعنی چند درهم سیاه.

 و رفتن کاروان به مصر و استقرار یوسف در خانه عزیز و عاشق شدن زلیخا بر او و به کام نرسیدن به علت گریز یوسف و یوسف را به مصلحت به زندان افکندن و درس گرفتن یوسف در زندان برای زندانیان که بهتر است آدمی پروردگار واحدی که قاهر و حاکم بر ملک آفرینش است دل بندد تا آنکه خود را پریشان و سرگشته در معرض بهره برداری هزاران ارباب بی رحم قرار دهد.

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.