سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

هر شب با قرآن/ شعر حقیقی چیست؟

بر آنیم تا در این مجال، قطعاتی کوتاه و بلند از کتاب وحی را با نگاهی به انعکاس آن در ادبیات پارسی، پیشکش طالبان حق و جوینگان حقیقت کنیم تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،

آیه ۲۲۴۲۲۷سوره شعرا
وَالشُّعَرَاء يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾ أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿۲۲۵﴾ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾

و شاعران را گمراهان پیروی می‌کنند (۲۲۴) آیا ندیده‌ای که آنان در هر وادیی سرگردانند (۲۲۵) و آنانند که چیزهایی می‌گویند که انجام نمی‌دهند (۲۲۶) مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده و پس از آنکه مورد ستم قرار گرفته‌اند یاری خواسته‌اند و کسانی که ستم کرده‌اند به زودی خواهند دانست به کدام بازگشت گاه بر خواهند گشت (۲۲۷)

شعر حقیقی اما به تعبیر نظامی تالی مرتبۀ وحی است و به راستی پس از صحیفه های آسمانی هیچ سخنی به مرتبه کلام این شاعران بزرگ نمی رسد:
پیش و پسی بست صف انبیا         پس شعرا آمد و پیش انبیا
       این دو نظر محرم یک دوستند        این دو چو مغز آن دگران پوستند

بنابر این خرده گیری اصحاب صورت بر شاعران بزرگ و طرد آنان و نهی مردمان از خواندن آثارشان خطایی است عظیم و البته بزرگان دین همه دلداده این شاعران یگانه بوده اند.

هیچ عالم صاحب دل و صاحب ذوق و بی غرضی نبوده است که بر شعر این بزرگان طعنه زند. شیخ محمود شبستری گفته است:
مرا از شاعری خود عار ناید       که در صد قرن چون عطار ناید



و به همین دلیل که سخن این بزرگان همه شرح جمال آن شاهد غیب است. حافظ را لقب لسان الغیب داده اند و مولانا سخنان خود را از خود ندانسته بلکه بدان نوازنده غیبی منسوب کرده است که افریدگار جهان است:
دمدمۀ این نای از دمهای اوست       های و هوی روح از هیهای اوست

به همین مناسبت نظامی خود را اینه غیب خوانده و شیخ محمود گلشن راز خود را به حقیقت گلشن اسرار الهی دانسته است:
دل از حضرت چو نامِ نامه درخواست       جواب آمد به دل کاین گلشن ماست
چو حضرت کرد نامِ نامه «گُلشن»       شود زو چشمِ دلها جمله روشن 

در سِحرِ سخن چنان تمامم      کآیینۀ غیب گشت نامم     
نظامی

برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.